در حالی که این روزها نمایشهای جمعه و رسانههای رژیم، صحنهٴ بروز طلسمشکستگی ولیفقیه ارتجاع است، حسن روحانی روز شنبه (27اردیبهشت) به صحنه آمد و در تلاش برای آن که خود را یک آخوند مدرن جلوه دهد، یک لگد محکم نثار این طلسمشکسته کرد.
او که در یک مراسم دولتی تحت عنوان «مراسم پایانی چهارمین جشنواره ملی ارتباطات و فناوری اطلاعات» سخن میگفت، آشکارا به شکست مفتضحانه رژیم در سد کردن امواج انقلاب ارتباطات اذعان کرد. وی در حالی که به وحشت و خصومت رژیم قرونوسطایی آخوندها با هر پدیده نو اشاره میکرد گفت: «چرا این همه در تزلزل هستیم… فکر میکردیم اگر ویدئو وارد کشور شود، ایمان جوانان پر میزند، سالهای اول انقلاب دغدغه ما این بود که مبادا یک دستگاه ویدئویی وارد کشور شود… دیدیم آمد و به همه خانهها رخنه کرد و بر ایمان جوانان اثر منفی نگذاشت».
روحانی که با عبارت «سالهای اول انقلاب»، خود خمینی را زیر سؤال میبرد و با عبارت رخنهٴ ویدئو به همهٴ خانهها، خامنهای را که چندی پیش از رخنهٴ فرهنگی ابراز نگرانی نمود، به سخره میگرفت، با رندی سعی کرد خودش را تافته جدا بافتهیی در این رژیم جلوه دهد.
آخوند روحانی سپس به شکست بعدی رژیم در جنگ با ماهواره اعتراف کرد و گفت: «بعدها غصه دیگری شروع شد که با ماهوارهها چه کنیم اگر خدای نکرده تلویزیونمان با دیش مخفی و آشکار، شبکه دیگری را بگیرد، در جوانان ایرانی چگونه ایرانیت و اسلامیت میماند. آمدیم و در پشتبامها و بالکنها با آن مبارزه کردیم، اما تأثیری نداشت».
وی در قسمت دیگری از سخنرانی خود، خامنهای را که چندی پیش نسبت به رخنهٴ فرهنگی ابراز وحشت کرده و هشدار داده بود، مورد تمسخر قرار داد که: «هنوز در فرهنگ سپر دست گرفتهایم و همه به کنجی منزوی شدهایم که مبادا به ما تیری بخورد، ما در تهاجم فرهنگی اگر شمشیری هم به دست داریم، شمشیر چوبی است و باید برای مقابله با تهاجم فرهنگی به ابزارهای مدرن مجهز باشیم و نباید منفعلانه و ترسو در این حوزه ورود کنیم».
اما رئیسجمهور نظام آخوندی با همهٴ شیادی و رندی که از یک سو میخواست وانمود کند حمله به خانههای مردم برای جمعآوری آنتنهای ماهواره بهخاطر دغدغه آخوندها نسبت به «جوانان ایرانی» و «ایرانیت و اسلامیت» آنهاست و از سوی دیگر با گرفتن پز مخالفت و نارضایتی از وضعیت موجود وعدهٴ آزادی در دنیای مجازی را میداد، نتوانست اصل قضیه و ماهیت سرکوبگر و امنیتی خودش را بپوشاند و در یک جداسازی شیادانه میان آزادی فردی در دنیای مجازی با آزادیهای دموکراتیک، گفت: «مصلحت ما در زمینه سیاسی فقط امنیت و اسرار ملی است، نه چیز دیگر». وی البته اشارهیی به این واقعیت نکرد که تمام تعرض و تعدی رژیم طی 35سال گذشته به اولیهترین حقوق فردی و اجتماعی مردم ایران، از پوشش و لباس تا حق بیان و حق دسترسی به امکانات ارتباطی با دستاویز قرار دادن همین امنیت و اسرار ملی، پایمال ستوران ارتجاع حاکم شده است؛ چرا که این استبداد قرونوسطایی به درستی میداند که هر رخنهیی در دیوار اختناق راه به انفجار میبرد. اما اکنون روحانی تحت فشارهای فزایندهٴ داخلی و بینالمللی گمان میکند کشف مهمی کرده و میتواند حساب آزادیهای فرعی و فردی را از آزادیهای دموکراتیک که مطالبهٴ اصلی مردم ایران است، جدا کند و با ایجاد سوپاپ اطمینان به خیال خود، هم امنیت نظام را حفظ کند و هم مانع از انفجار این دیگ عظیم بخار شود. در حالی که همین مانورهای مسخره، در عمل و نقداً ، تنها شکافهای رژیم را عمیقتر کرده و راه را برای خیزش و قیام مردم به جان آمده هموار ساخته است.
او که در یک مراسم دولتی تحت عنوان «مراسم پایانی چهارمین جشنواره ملی ارتباطات و فناوری اطلاعات» سخن میگفت، آشکارا به شکست مفتضحانه رژیم در سد کردن امواج انقلاب ارتباطات اذعان کرد. وی در حالی که به وحشت و خصومت رژیم قرونوسطایی آخوندها با هر پدیده نو اشاره میکرد گفت: «چرا این همه در تزلزل هستیم… فکر میکردیم اگر ویدئو وارد کشور شود، ایمان جوانان پر میزند، سالهای اول انقلاب دغدغه ما این بود که مبادا یک دستگاه ویدئویی وارد کشور شود… دیدیم آمد و به همه خانهها رخنه کرد و بر ایمان جوانان اثر منفی نگذاشت».
روحانی که با عبارت «سالهای اول انقلاب»، خود خمینی را زیر سؤال میبرد و با عبارت رخنهٴ ویدئو به همهٴ خانهها، خامنهای را که چندی پیش از رخنهٴ فرهنگی ابراز نگرانی نمود، به سخره میگرفت، با رندی سعی کرد خودش را تافته جدا بافتهیی در این رژیم جلوه دهد.
آخوند روحانی سپس به شکست بعدی رژیم در جنگ با ماهواره اعتراف کرد و گفت: «بعدها غصه دیگری شروع شد که با ماهوارهها چه کنیم اگر خدای نکرده تلویزیونمان با دیش مخفی و آشکار، شبکه دیگری را بگیرد، در جوانان ایرانی چگونه ایرانیت و اسلامیت میماند. آمدیم و در پشتبامها و بالکنها با آن مبارزه کردیم، اما تأثیری نداشت».
وی در قسمت دیگری از سخنرانی خود، خامنهای را که چندی پیش نسبت به رخنهٴ فرهنگی ابراز وحشت کرده و هشدار داده بود، مورد تمسخر قرار داد که: «هنوز در فرهنگ سپر دست گرفتهایم و همه به کنجی منزوی شدهایم که مبادا به ما تیری بخورد، ما در تهاجم فرهنگی اگر شمشیری هم به دست داریم، شمشیر چوبی است و باید برای مقابله با تهاجم فرهنگی به ابزارهای مدرن مجهز باشیم و نباید منفعلانه و ترسو در این حوزه ورود کنیم».
اما رئیسجمهور نظام آخوندی با همهٴ شیادی و رندی که از یک سو میخواست وانمود کند حمله به خانههای مردم برای جمعآوری آنتنهای ماهواره بهخاطر دغدغه آخوندها نسبت به «جوانان ایرانی» و «ایرانیت و اسلامیت» آنهاست و از سوی دیگر با گرفتن پز مخالفت و نارضایتی از وضعیت موجود وعدهٴ آزادی در دنیای مجازی را میداد، نتوانست اصل قضیه و ماهیت سرکوبگر و امنیتی خودش را بپوشاند و در یک جداسازی شیادانه میان آزادی فردی در دنیای مجازی با آزادیهای دموکراتیک، گفت: «مصلحت ما در زمینه سیاسی فقط امنیت و اسرار ملی است، نه چیز دیگر». وی البته اشارهیی به این واقعیت نکرد که تمام تعرض و تعدی رژیم طی 35سال گذشته به اولیهترین حقوق فردی و اجتماعی مردم ایران، از پوشش و لباس تا حق بیان و حق دسترسی به امکانات ارتباطی با دستاویز قرار دادن همین امنیت و اسرار ملی، پایمال ستوران ارتجاع حاکم شده است؛ چرا که این استبداد قرونوسطایی به درستی میداند که هر رخنهیی در دیوار اختناق راه به انفجار میبرد. اما اکنون روحانی تحت فشارهای فزایندهٴ داخلی و بینالمللی گمان میکند کشف مهمی کرده و میتواند حساب آزادیهای فرعی و فردی را از آزادیهای دموکراتیک که مطالبهٴ اصلی مردم ایران است، جدا کند و با ایجاد سوپاپ اطمینان به خیال خود، هم امنیت نظام را حفظ کند و هم مانع از انفجار این دیگ عظیم بخار شود. در حالی که همین مانورهای مسخره، در عمل و نقداً ، تنها شکافهای رژیم را عمیقتر کرده و راه را برای خیزش و قیام مردم به جان آمده هموار ساخته است.