از حسین قائمی
رنگین کمانی دلپذیر از تنوعات انسانی، زنان برگزیده و ممتازی از دهها کشور 5قارهٴ جهان، از هر نژاد، از هر مذهب و هر حزب و مکتب، اما همه زیر پرچم آرمان برابری، متحد و همسو گردهم آمده بودند، تا نوید بخش طلوع فردایی باشند که در آن، انسانها فارغ از تمایزات نژادی، مذهبی، قومی، ملی و جنسی، در تحقق آرمان رهایی و تکامل انسان دست به دست هم میدهند. سخن از کنفرانس بزرگ روز زن در پاریس است که با حضور رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران و شرکت نمایندگان و برجستهترین چهرههای جنبش برابری مرکب از نمایندگان پارلمان، سیاستمداران، هنرمندان، دانشگاهیان فعالان و مبارزان جنبش زنان، از سراسر جهان، برگزار شده بود.
یک تجمع نادر در جهان
برگزاری چنین اجلاس با شکوهی، برخوردار از چنین طیف گستردهیی از زنان، حادثهیی اگر نه نایاب، دستکم بسیار نادر و استثنایی است که تنها زیر پرچم مجاهدین و مقاومت ایران و با پرچمداری شخصیت شناختهشده و بهاثبات رسیدهیی همچون مریم رجوی امکانپذیر است. کنفرانسی که بهرغم تنوع و گستردگی طیف شرکتکنندگان، همه از اول تا آخر اهداف مشخص و واحدی را تعقیب میکردند: سازماندهی جبهه فراگیری از زنان سراسر عالم علیه بنیادگرایی مذهبی و بر ضد زنستیزی حکومت آخوندی و واژگونی آن و همچنین برای دفاع از زنان پیشتاز اشرفی در رزمگاه لیبرتی.
مریم رجوی به یمن منطق بسیار روشنی که از تجربه 4دهه مبارزه چنگ در چنگ با دیکتاتوری آخوندی مایه میگیرد و نیز به یمن سختکوشی بیمانندش، موفق شده است این طیف گسترده و رنگارنگ را به اقناع برساند که حمایت از زنان ایران و حمایت از جنبش آزادیخواهی مردم ایران وظیفه هر کسی است که دل در گرو آزادی و رهایی زنان دارد و هر کس که به صلح و آزادی در دنیای امروز میاندیشد. این حقیقت را تقریباً همهٴ شخصیتهای شرکت کننده در کنفرانس به بیانی ابراز کردند:
کیم کمپبل - نخستوزیر پیشین کانادا:
«ما باید در کنار زنان ایرانی فعالیت کنیم تا رژیم را سرنگون کنیم و آن منبع انرژی عظیم از هوش و توانمندی و قدرت و ظرفیت رهبری را که در آن کشور وجود دارد، آزاد کنیم».
لیندا چاوز، مدیر پیشین روابط عمومی کاخ سفید:
«تا رژیم تهران تغییر نکند، هرگز آزادی برای زنان ایران، آزادی برای هیچکس در ایران و هیچ صلحی در جهان نخواهد بود».
اینگرید بتانکور کاندیدای ریاستجمهوری کلمبیا:
«باید درک کنیم که مسأله زنان ایران و مسأله زنان مسلمان، مسألهٴ ماست. چرا مسألهٴ ماست؟ زیرا در جهانی زندگی میکنیم که همه چیز گفته و انجام میشود و سکوت و همدستی ما دارد حقوق این زنان را تحت تأثیر قرار میدهد و در نتیجه روی حقوق ما نیز تأثیر میگذارد».
میشل آلیو ماری، وزیر ارشد در دولت سارکوزی:
«چیزی که امشب میخواهم بگویم این است که وقتی همه با هم هستیم، بله ما میتوانیم. ولی من این را با فروتنی بسیار میگویم بهدلیل اینکه من به زنان اشرف و لیبرتی فکر میکنم».
ادیت باوئر - نماینده پارلمان اروپا:
«من معتقدم مریم رجوی به واقع نه تنها سمبلی برای همهٴ آنها (زنان ایران)، بلکه برای همگی ما هم هست. نمونهیی از اینکه چگونه میتوان در برابر شرایطی که به نظر میرسد کاملاً غیرممکن است، قیام کرد».
دستاوردهای مقاومت ایران برای جنبش جهانی برابری
این کنفرانس به جهت اهمیت و جدیت مسائلی که در آن طرح شد، نیز اهمیت و درخشندگی ویژهیی داشت. بهخصوص که مسائل و مباحث این کنفرانس صرفاً حاصل مطالعات آکادمیک یا نظریهپردازیهای اتاقهای فکری نبود، بلکه برآمده از مقاومتی خونبار در برابر سیاهترین و سرکوبگرترین دیکتاتوری قرونوسطایی در عصر حاضر است، مقاومتی که زنان در مقدمترین صفوف و در عالیترین سطوح، هدایت آن را به عهده دارند و مشحون از گرانبهاترین تجارب عینی است که هرگز با مطالعات صرف تئوریک به دست نمیآید.
رئوس دستاوردهای جمعبندی شده این تجربه خلاق انقلابی و مبارزاتی را خانم مریم رجوی و سایر شخصیتهای شرکت کننده در این اجلاس ارائه نمودند که جا دارد به برخی از آنها اشاره کنیم:
ـ لازمه پیشرفت جوامع بشری در قرن بیست و یکم، جنبش آزادیبخش نوینی است که هستهٴ اصلیاش نیروی زنان است.
چرا که در حال حاضر و در جهان معاصر، تهدید اصلی آزادی، صلح و برابری، ارتجاع و بنیادگرایی مذهبی است که قلب سیاه آن در تهران و در نظام ولایتفقیه میتپد.
چرا که سنگ پایه این تفکر پوسیده و ارتجاعی، زنستیزی و دست دوم انگاشتن زن است. نظامی که بر آپارتاید جنسی و نفی و سرکوب زنان بنا شده است.
این فاشیسم مذهبی، از سرکوب و منکوب کردن زنان آغاز میکند، اما به آن محدود نمیماند و جامعه ایران گواه آن است که این اندیشهٴ ارتجاعی مردان را نیز به بدترین وجهی سرکوب و استعدادها و نیروی آنها را نیز تباه میکند.
کما اینکه متقابلاً جنبش مقاومت ایران از ضرورت آزادی و دموکراسی آغاز کرد و در گام اول به رهایی و برابری زنان و در گام بعد به رهایی مردان دست یافت
ـ زنان به این علت که اولین آماج این رژیم انسانستیز هستند، از بالاترین انگیزه، استعداد و ظرفیت برای مبارزه با این رژیم برخوردارند. گواه این پتانسیل نیز زنانی ایراناند که در ابعاد میلیونی علیه این رژیم بپاخاستند، خمینی پلید خون دهها هزار تن از آنها را بر زمین ریخت، اما باز هم کهکشانی از آنها آسمان مقاومت ایران را ستارهباران کردهاند. نسلی از زنان رها، که بار سنگین هدایت رهبری یک جنبش را به دوش میکشند و بر افسانهٴ ضعیفگی و شکنندگی زن خط بطلان کشیدهاند.
ـ هدف آرمان حقیقی برابری، تنها آزادی و برابری زنان نیست، بلکه آزادی و برابری نوع انسان از قید دیکتاتوری و ستم و استثمار است؛ اما از آنجا که آزادی، بدون آزادی و برابری زن، پوچ و بیمعناست، لاجرم مردانی هم که آزادی را قبلهگاه خود کردهاند، بایستی تا پای جان به آزادی و برابری زنان پایبند باشند و برای آن بجنگند.
ـ برای نفی و سرنگونی همه جانبهٴ رژیمی بنیادگرا که بر «آپارتاید جنسی و نفی و سرکوب زنان بنا شده» لاجرم بایستی به «یک جنبش عمیقاً دموکراتیک و معتقد به برابری و آنتیتز نظام بنیادگرایی» متکی بود.
ـ برای مبارزه بنیادین با این رژیم بایستی سنگ بنای تفکر متعفن آن را که بر زنستیزی استوار است، منهدم کرد. از همین رو، انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین هم، از آزادی و برابری زنان آغاز شده است و بیجهت نیست که این انقلاب نام و نشان یک زن را بر خود دارد، مریم!
انقلاب مریم، اگرچه پایههای تئوریک عمیق و بسیار مستحکم انسانشناسانه و جامعهشناسانه دارد، اما ویژگی که آن را از همهٴ تزها و تئوریهای برابری طلبانه ممتاز میکند، تجربه بسیار غنی آن در عرصه عمل است. تجربهای که از دل سهمگینترین نبردها و از میان توطئهها و توفانهای مستمر و بنیانکن، با «کهکشانی از زنان شهید و پیشتاز» سربلند و پیروز برآمده و بهعنوان تجربه نوینی در مبارزات رهاییبخش میتواند گنجینهای برای همهٴ خلقهای بهپاخاسته و تشنهٴ آزادی باشد. تجربهای که هزاران نمونهٴ شاخص و محصول درخشان خود را در هیأت نسلی از زنان و مردان خلاق، بنبست شکن و رها به بار نشانده است.
به این ترتیب اکنون میتوان به آنچه مریم رجوی در این کنفرانس بیان کرد، یقینی دوباره کرد، آنجا که گفت:
«به پشتوانهٴ سابقه مبارزاتی و فکری و فرهنگی مردم ایران، و به اتکای مبارزه مجاهدین خلق، ایران، کانون رهایی از بنیادگرایی و در عینحال کانون رهایی زنان و نیل به آرمان برابری است و این چشمانداز تابناکی است که زنان ایران آن را محقق خواهند کرد».
او سپس افزود: «یقین کنید یقین کنید که سرانجام همین زنان سرکوب شدهاند که رژیم ولایتفقیه را سرنگون میکنند. ایران و منطقه را آزاد میکنند».
اما یک حقیقت مهم ناگفته خواهد ماند، اگر فراموش شود که هیچ راهی بدون شاخص و راهنما به مقصد نخواهد رسید و هیچ نبردی بدون فرمانده و پرچمدار به پیروزی نخواهد رسید. جنبش برابری در جهان و جنبش آزادیخواهی در ایران نیز به این دلیل پیروزی را در سرنوشت و ناصیه خود دارد که از راهبر و پرچمداری چون مریم رجوی برخوردار است. این حقیقتی است که خانم بتانکور اینگونه به آن گواهی داد:
«فکر میکنم همگی با من موافق هستید که یک زن در این سالن هست که شایسته است بهعنوان نمونه برای سایر زنان جهان بهرسمیت شناخته شود. و این زن، مریم رجوی است.
امروز او مهمترین مبارزه زنان در جهان را رهبری میکند. این مهمترین مبارزه در این روزگار است، یعنی مبارزه علیه رژیم ایران».