بهار، زیباترین فصل و شکوفاترین فصل طبیعت است. اما در بهار اجتماع، زیباترین فصل، نامش آزادی است. فصلی که با انقلاب محقق میشود.
بهار اجتماعی با رنج و تلاش و فدا میسر میشود. با پرپر شدن گلهای جامعه، در مواجهه با زمستان سخت دیکتاتوری.
وقتی مسعود رجوی از زندان دیکتاتوری شاه آزاد شد، گفت: مگر میشود بهار را از آمدن باز داشت. و نسیم را از وزیدن. مگر میشود مانع روییدن لالهها شد».
و دیدیم که نسل بهارآوران ایران، برای محقق کردن بهار آزادی، با زمستان سخت دیکتاتوری خمینی و رژیم ولایتفقیه جنگید. جنگید و جنگید و برخلاف همهٴ سیلابهای تهمت و سرکوب و توطئه و راهبند، ایستاد و راه را هنوز هم به سوی مقصد آزادی، میپیماید.
در این پایداری، یک پیمان، و یک سوگند آمادگی برای فدا کردن و نثار کردن، همواره وفا شده است.
مریم رجوی در اجتماع ایرانیان در پاریس در خرداد 84: ”ما به جانب فدیهها و محنتهای بزرگ شتافتهایم، تا آزادی و خوشبختی نصیب ملت ایران شود. ما از همه چیز دست شستهایم، تا همه چیز برای ملت ایران به دست آید. و چنین خواهد شد. به فتح و آزادی مردم ایران باید یقین کرد. شب استبداد و ستم بیش از این نمیپاید. روز ما برمیدمد. آزادی پیروز میشود».
نگاهی به طول مسیر و راه پیموده شده در پشت سر، ایمان مقاومت و عزم راسخ آن را در راه تحقق بهار آزادی، نشان میدهد.
در زیر، با نگاهی بسیار گذرا به اوراق یک کارنامه، کارنامة فعالیتهای رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران، تلاش خواهیم کرد تا تأثیر و نتایج این فعالیتها را در زمینههای مختلف بررسی کنیم. فهرست زیر، محورهای این بررسی خواهد بود.
ـ تأثیر تعرض سیاسی مقاومت در انتخاب خانم مریم رجوی
ـ جبهة همبستگی ایرانیان در خارج از کشور
ـ جبهة بینالمللی وجدانهای بیدار
ـ کارزارهای بزرگ مقاومت در برابر رژیم و جبهة مماشات
ـ مقابله با توطئههای رژیم ولایتفقیه علیه مقاومت ایران
ـ افشای برنامههای رژیم در زمینة رسیدن به بمب اتم
ـ تشکیل جبهة ضد امالقرای بنیادگرایی
ـ دفاع از حقوق بشر ملت ایران
ـ دفاع از مجاهدین نیروی جنگندهٴ ضد رژیم در مراحل مختلف
ـ الهام بخشی قیامها و خیزشهای مردم ایران
بدون شک این بررسی فشردهای است از تلاشهای مقاومت با پرچمداری مریم رجوی. بنابراین در بسیاری از محورها به اشاره رد خواهیم شد تا بتوانیم یک تصویر کلی از تأثیرات این انتخاب را در این سالها ارائه کنیم.
پس از مرگ خمینی از او یک رژیم درهمشکسته که در تمامی زمینهها شکست خورده بود، برای بقایایش به ارث رسید. رژیمی که در زمینه اصلیترین شعار استراتژیکی خود یعنی بلعیدن عراق، با شعار جنگ جنگ تا پیروزی و در رویارویی با دشمن اصلی خود یعنی مجاهدین در زمینههای سیاسی و اجتماعی، شکست خورده بود. جنگ، اقتصاد رژیم را کاملاً درهم شکسته بود و نارضایتی عمومی، بعد از شرایط آتشبس، به جامعه فضای انفجاری داده بود.
در چنین شرایطی باند غالب رژیم به سرکردگی رفسنجانی راه چاره را در این دید که برای بقای رژیم ولایتفقیه، تلاش کنند همین حکومت آخوندی و استبداد مذهبی را با همین هیبت و ترکیبش بهنحوی به سیستم جهانی چه بهلحاظ سیاسی و چه بهلحاظ اقتصادی وصل و قلاب کنند و با این قلاب کردن، رژیم را از سقوط به درة سرنگونی نجات دهند. به همین خاطر رفسنجانی یکشبه لباس مدره و اعتدال بهتن کرد و استراتژی اتصال حکومت آخوندی بهسیستم سرمایهداری جهانی را در پیش گرفت.
البته این ژست رژیم، بیمایه فطیر بود و منطقاً نمیشد رژیمی ضدتاریخی که از یک طرف ظرفیت برداشتن کوچکترین گامی به طرف آزادی و دموکراسی را ندارد و از طرف دیگر، ماهیتش و باندهای غارتگر آن اجازه کمترین فعالیت سالم اقتصادی را نمیدهند و رژیمی که مسائلش را روزانه با سرکوب و تروریسم پیش میبرد، فقط با ژست و ادعا، به جهان قبولاند و معلوم بود که این بادکنک خیلی زود خواهد ترکید. اما اتفاقاتی در صحنه جهانی بهوقوع پیوست که به رژیم در آن روزگار، امکان ادامه این بازی و این مانور را داد.
جنگ کویت!
ناگهان یک جنگ غیرمترقبه! با اشغال کویت توسط عراق، تمامی صفبندیهای سیاسی منطقه را به هم ریخت. صفبندیای که تا آن زمان اغلب کشورهای منطقه را با مقاومت ایران و اغلب دولتهای جهان را در مقابل پدیدة بنیادگرایی و افراطیگری اسلامی قرار میداد، یکشبه زیر و رو کرد. جنایتها و ماهیت ضدتاریخی دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران تحتالشعاع این بحران قرار گرفت. با تمرکز توجهات روی عراق، ماهیت و نقش مخرب تاریخی رژیم آخوندی در منطقه، به میزان زیادی به فراموشی سپرده شد و البته به تبع آن جنایتهایش در ایران و تروریسمش در جهان.
این شرایط به رژیم آخوندی یک فضای بینالمللی و یک فرصت طلایی برای ادامه حیاتش داد. رژیم این شرایط را مائدهیی دید که با توسل به آن بتواند هم دشمن دیرینهاش را از سر راهش بردارد، هم رژیمش را از ورطة سقوط نجات بدهد. بهعنوان نمونه، یک قلم با بحران کویت 13میلیارد دلار بر درآمد نفتی رژیم افزوده شد.
جنگ کویت – تغییر تعادلقوا – به ضرر مردم و مقاومت ایران
رژیم همزمان با جنگ کویت در یک لشکرکشی نظامی در صدد نابودی مجاهدین بود. رژیم در این تهاجم خود شکست خورد. مجاهدین یک تعرض تمامعیار سیاسی را علیه رژیم آغاز کردند. هدف این بود که این تعادل جدید بینالمللی در همشکسته شود.
گسترش مجاهدین و گسترش شورای ملی مقاومت ایران، افزایش فعالیتهای بینالمللی، همه اینها جزیی از پاتکهای مجاهدین علیه رژیم بودند، اما تمامی اینها در سال 1372 به یک تعرض تمامعیار و همهجانبه علیه رژیم ارتقا پیدا کرد. در اجلاس شهریور 1372، شورای ملی مقاومت خانم مریم رجوی را بهعنوان رئیسجمهور برگزیده شورا برای دوران انتقال حاکمیت به مردم ایران انتخاب کرد
کمتر از دو ماه بعد، رئیسجمهور برگزیده مقاومت بهطور رسمی معرفی شد و فعالیتهای گستردهیی را در اروپا آغاز کرد. این یک تعرض کامل سیاسی علیه رژیمی بود که بعد از مرگ خمینی، توسط رفسنجانی میخواست با دود و دم استحاله و مدرهنمایی به کمک حامیان بینالمللی خود مقاومت ایران و مجاهدین را از سر راه خود بردارد.
با این انتخاب مقاومت ایران در داخل و خارج ایران چشماندازهای پیشرفت سیاسی را یکی پس از دیگری رقم میزد.
بیشتر از همه، این خود رژیم و عکسالعملهاش بود که ناخواسته وحشت خود از این تعرض سیاسی را بازتاب میداد.
خبرگزاری رژیم هشت آبان72: « (این)، مصالح نظام را تهدید میکند»
خبرگزاری فرانسه از قول لاریجانی در 25آبان 72: «حضور او (یعنی مریم رجوی) در فرانسه برای ایران (یعنی رژیم آخوندی) غیرقابل تحمل است».
رژیم در مقابل این تعرض سیاسی، فقط به تهدید و ارعاب اکتفا نکرد.
7آذر 1372 قرارگاه اشرف را خمپارهباران کرد.
در سال 74 از کشتی «ایران کلاهدوز» سوپر خمپارهٴ رژیم در بندر آنتورپ بلژیک که برای بمباران مقر خانم رجوی ارسال شده بود لو رفت.
رسانههای خارجی از خلال همهٴ این ماجراها، به برآوردهای جدیدی از تأثیر انتخاب مریم رجوی در این کارزار سیاسی رسیدند. آنها جدیت و اهمیت فعالیتهای مریم رجوی را زودتر از دولتهایشان تشخیص دادند.
رادیو سراسری ایتالیا: (22اکتبر 1993): «یک گام به پیش از جانب مقاومت ایران علیه رژیم آخوندها»
روزنامه اکسپرسن.۱/۱۱/۷۲: ـ «در سراسر ایران به این زن امید بستهاند»
لیبراسیون 15نوامبر 93: «مسئول سابق مجاهدین خلق که اخیراً … بهعنوان“ رئیسجمهور دوران انتقال حاکمیت به مردم ایران معرفی گردیده بهواقع کابوس اصلی رژیم ایران است.
در سالهای 72 تا 75، مقارن با حضور رئیسجمهور برگزیده مقاومت خانم مریم رجوی در فرانسه، پشتیبانی ایرانیان مقیم خارج از کشور از مریم رجوی، که در گردهماییهای بزرگ این سالها خود را نشان میداد، سران رژیم را متوجه گسترش بیسابقة مقاومت کرد.
در خرداد 75 خانم رجوی در الزکورت لندن سخنرانی کرد. این بزرگترین اجتماع ایرانیان در خارج از کشور با شرکت 25هزار نفر بود. این اجتماع بزرگ، از مظاهر اعتلای مقاومت ایران و نشانی از حمایت اکثریت قاطع مردم ایران از مقاومت و رئیسجمهور برگزیدة آن بود.
گسترش ابعاد این حمایت، فقط مربوط به خارج از کشور نبود. در داخل کشور هم شاهد رشد فزایندة حمایت اجتماعی از مقاومت در میان جوانان و زنان ایرانی بودیم.
در همین دوران، رژیم در شهرهای شیراز، اراک، زنجان، مشهد و قزوین با قیام تودههای مردم مواجه شد. رژیم این قیامها و اعتراضها را با سرکوب و کشتار پاسخ گفت.
در مجموع میشود گفت که یکی از نتایج انتخاب مریم رجوی، پیدایش یک جنبش بزرگ همبستگی در میان ایرانیان در خارج کشور و همینطور رشد اعتراضات مردمی در داخل کشور بود.
گردهماییهای ایرانیان مقیم خارج از کشور و پشتیبانان مقاومت در سالهای اخیر، یک بسیج بیسابقة تاریخی و کم نظیر در تاریخ جنبشهای ایران و جهان را به نمایش میگذارد و نشان دهندهٴ عمق اتکای پرچمدار مقاومت ایران به مردم است. با اتکاء به این حمایتها و پشتیبانیها و فعالیتها و امواج اعتراض این هموطنان بود که در هر مقطعی، با تظاهرات، با گردهمایی و با خشم و خروش در خیابانهای جهان و در برابر مجامع بینالمللی و سفارتهای کشورها، مقاومت توانست رژیم را عقب بنشاند و پیروزیهای بزرگی را محقق کند.
توطئه بزرگ 17ژوئن در بهار 82 با امواج عظیم اعتراض و خروش ایرانیان در سراسر دنیا به شکست کشانده شد. از آنروز محیطهای ایرانیان آزاده در خارج از کشور هیچگاه آرامش نداشته است. از آذر 82 کارزارهایی در سراسر جهان بهصورت تحصنها، اکسیونها و تظاهرات برای محکوم کردن توطئههای رژیم علیه شهر اشرف جریان داشته است.
4آذر84: تظاهرات 35هزارنفره ایرانیان در بروکسل، با حمایت بیش از 260تن از نمایندگان منتخب 22 کشور اروپایی از اهداف تظاهرات.
8اردیبهشت85: گردهمایی ایرانیان آزاده از ایالتهای مختلف آمریکا در مقابل مقر سازمان مللمتحد در نیویورک همزمان با اجلاس شورای امنیت سازمان مللمتحد در نیویورک.
10تیر85: 30هزار ایرانی در سالن بورژه پاریس، در بزرگترین اجتماع ایرانیان با حضور رئیسجمهور برگزیده مقاومت در حمایت از تغییر دموکراتیک در ایران با مریم رجوی.
30تیر85: گردهمایی و آکسیونهای اعتراضی هموطنانمان در کشورهای مختلف جهان آغاز شد و ایرانیان در سراسر جهان زنگها را برای تغییر دموکراتیک و سرنگونی رژیم آخوندی بهصدا درآوردند.
9تیر1386: گردهمایی 50هزارنفرهٴ ایرانیان در ویلپنت پاریس و سخنرانی خانم رجوی با عنوان «به سوی پیروزی».
8تیر87: گردهمایی بزرگ ایرانیان در ویلپنت پاریس با شرکت بیش از 70هزار نفر.
تیر 88: در گرماگرم قیام سراسری مردم ایران، 90هزار تن از ایرانیان در ویلپنت پاریس گردهم آمدند.
5تیر 1389: گردهمایی ایرانیان برای «همبستگی با اشرف، قیام تا پیروزی، با مریم رجوی»، در استادیوم ژان بوئن تاورنی در شمال پاریس
28خرداد 1390: گردهمایی بزرگ 18ژوئن تحت عنوان پیروزی عدالت ـ حفاظت از اشرف
30تیر 1391: گردهمایی بزرگ ایرانیان در ویلپنت پاریس
اول تیر 1392: گردهمایی بزرگ مقاومت ایران تحت عنوان بهسوی آزادی
تشکیل انجمنها و تشکلها و فدراسیونهای ایرانیان در تبعید، یک نشانهٴ دیگر اتکا به خود و خلق خود، در رویارویی با دشمن ضدبشری است. طی سالهای 83 و 84 موجی از برگزاری کنوانسیون و تظاهرات، توسط ایرانیان آزاده در سراسر آمریکا و اروپا برای حمایت از راهحل سوم خانم رجوی، جریان داشته است.
از آبان 84 کنگرههای ایرانیان در دفاع از مجاهدین اشرف در شهرهای مختلف اروپا و آمریکا، برپا شد.
به این ترتیب با تلاشها و کارزارهای مستمر نیروی یک جبهة عظیم جهانی در 5قاره جهان به نیروی مقاومت ایران در نبرد با دشمنان ملت ایران افزوده شد این کارستان بزرگی است که یک جنبش اپوزیسیون آن را محقق کرده است.
بهار اجتماعی با رنج و تلاش و فدا میسر میشود. با پرپر شدن گلهای جامعه، در مواجهه با زمستان سخت دیکتاتوری.
وقتی مسعود رجوی از زندان دیکتاتوری شاه آزاد شد، گفت: مگر میشود بهار را از آمدن باز داشت. و نسیم را از وزیدن. مگر میشود مانع روییدن لالهها شد».
و دیدیم که نسل بهارآوران ایران، برای محقق کردن بهار آزادی، با زمستان سخت دیکتاتوری خمینی و رژیم ولایتفقیه جنگید. جنگید و جنگید و برخلاف همهٴ سیلابهای تهمت و سرکوب و توطئه و راهبند، ایستاد و راه را هنوز هم به سوی مقصد آزادی، میپیماید.
در این پایداری، یک پیمان، و یک سوگند آمادگی برای فدا کردن و نثار کردن، همواره وفا شده است.
مریم رجوی در اجتماع ایرانیان در پاریس در خرداد 84: ”ما به جانب فدیهها و محنتهای بزرگ شتافتهایم، تا آزادی و خوشبختی نصیب ملت ایران شود. ما از همه چیز دست شستهایم، تا همه چیز برای ملت ایران به دست آید. و چنین خواهد شد. به فتح و آزادی مردم ایران باید یقین کرد. شب استبداد و ستم بیش از این نمیپاید. روز ما برمیدمد. آزادی پیروز میشود».
نگاهی به طول مسیر و راه پیموده شده در پشت سر، ایمان مقاومت و عزم راسخ آن را در راه تحقق بهار آزادی، نشان میدهد.
در زیر، با نگاهی بسیار گذرا به اوراق یک کارنامه، کارنامة فعالیتهای رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران، تلاش خواهیم کرد تا تأثیر و نتایج این فعالیتها را در زمینههای مختلف بررسی کنیم. فهرست زیر، محورهای این بررسی خواهد بود.
ـ تأثیر تعرض سیاسی مقاومت در انتخاب خانم مریم رجوی
ـ جبهة همبستگی ایرانیان در خارج از کشور
ـ جبهة بینالمللی وجدانهای بیدار
ـ کارزارهای بزرگ مقاومت در برابر رژیم و جبهة مماشات
ـ مقابله با توطئههای رژیم ولایتفقیه علیه مقاومت ایران
ـ افشای برنامههای رژیم در زمینة رسیدن به بمب اتم
ـ تشکیل جبهة ضد امالقرای بنیادگرایی
ـ دفاع از حقوق بشر ملت ایران
ـ دفاع از مجاهدین نیروی جنگندهٴ ضد رژیم در مراحل مختلف
ـ الهام بخشی قیامها و خیزشهای مردم ایران
بدون شک این بررسی فشردهای است از تلاشهای مقاومت با پرچمداری مریم رجوی. بنابراین در بسیاری از محورها به اشاره رد خواهیم شد تا بتوانیم یک تصویر کلی از تأثیرات این انتخاب را در این سالها ارائه کنیم.
پس از مرگ خمینی از او یک رژیم درهمشکسته که در تمامی زمینهها شکست خورده بود، برای بقایایش به ارث رسید. رژیمی که در زمینه اصلیترین شعار استراتژیکی خود یعنی بلعیدن عراق، با شعار جنگ جنگ تا پیروزی و در رویارویی با دشمن اصلی خود یعنی مجاهدین در زمینههای سیاسی و اجتماعی، شکست خورده بود. جنگ، اقتصاد رژیم را کاملاً درهم شکسته بود و نارضایتی عمومی، بعد از شرایط آتشبس، به جامعه فضای انفجاری داده بود.
در چنین شرایطی باند غالب رژیم به سرکردگی رفسنجانی راه چاره را در این دید که برای بقای رژیم ولایتفقیه، تلاش کنند همین حکومت آخوندی و استبداد مذهبی را با همین هیبت و ترکیبش بهنحوی به سیستم جهانی چه بهلحاظ سیاسی و چه بهلحاظ اقتصادی وصل و قلاب کنند و با این قلاب کردن، رژیم را از سقوط به درة سرنگونی نجات دهند. به همین خاطر رفسنجانی یکشبه لباس مدره و اعتدال بهتن کرد و استراتژی اتصال حکومت آخوندی بهسیستم سرمایهداری جهانی را در پیش گرفت.
البته این ژست رژیم، بیمایه فطیر بود و منطقاً نمیشد رژیمی ضدتاریخی که از یک طرف ظرفیت برداشتن کوچکترین گامی به طرف آزادی و دموکراسی را ندارد و از طرف دیگر، ماهیتش و باندهای غارتگر آن اجازه کمترین فعالیت سالم اقتصادی را نمیدهند و رژیمی که مسائلش را روزانه با سرکوب و تروریسم پیش میبرد، فقط با ژست و ادعا، به جهان قبولاند و معلوم بود که این بادکنک خیلی زود خواهد ترکید. اما اتفاقاتی در صحنه جهانی بهوقوع پیوست که به رژیم در آن روزگار، امکان ادامه این بازی و این مانور را داد.
جنگ کویت!
ناگهان یک جنگ غیرمترقبه! با اشغال کویت توسط عراق، تمامی صفبندیهای سیاسی منطقه را به هم ریخت. صفبندیای که تا آن زمان اغلب کشورهای منطقه را با مقاومت ایران و اغلب دولتهای جهان را در مقابل پدیدة بنیادگرایی و افراطیگری اسلامی قرار میداد، یکشبه زیر و رو کرد. جنایتها و ماهیت ضدتاریخی دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران تحتالشعاع این بحران قرار گرفت. با تمرکز توجهات روی عراق، ماهیت و نقش مخرب تاریخی رژیم آخوندی در منطقه، به میزان زیادی به فراموشی سپرده شد و البته به تبع آن جنایتهایش در ایران و تروریسمش در جهان.
این شرایط به رژیم آخوندی یک فضای بینالمللی و یک فرصت طلایی برای ادامه حیاتش داد. رژیم این شرایط را مائدهیی دید که با توسل به آن بتواند هم دشمن دیرینهاش را از سر راهش بردارد، هم رژیمش را از ورطة سقوط نجات بدهد. بهعنوان نمونه، یک قلم با بحران کویت 13میلیارد دلار بر درآمد نفتی رژیم افزوده شد.
جنگ کویت – تغییر تعادلقوا – به ضرر مردم و مقاومت ایران
رژیم همزمان با جنگ کویت در یک لشکرکشی نظامی در صدد نابودی مجاهدین بود. رژیم در این تهاجم خود شکست خورد. مجاهدین یک تعرض تمامعیار سیاسی را علیه رژیم آغاز کردند. هدف این بود که این تعادل جدید بینالمللی در همشکسته شود.
گسترش مجاهدین و گسترش شورای ملی مقاومت ایران، افزایش فعالیتهای بینالمللی، همه اینها جزیی از پاتکهای مجاهدین علیه رژیم بودند، اما تمامی اینها در سال 1372 به یک تعرض تمامعیار و همهجانبه علیه رژیم ارتقا پیدا کرد. در اجلاس شهریور 1372، شورای ملی مقاومت خانم مریم رجوی را بهعنوان رئیسجمهور برگزیده شورا برای دوران انتقال حاکمیت به مردم ایران انتخاب کرد
کمتر از دو ماه بعد، رئیسجمهور برگزیده مقاومت بهطور رسمی معرفی شد و فعالیتهای گستردهیی را در اروپا آغاز کرد. این یک تعرض کامل سیاسی علیه رژیمی بود که بعد از مرگ خمینی، توسط رفسنجانی میخواست با دود و دم استحاله و مدرهنمایی به کمک حامیان بینالمللی خود مقاومت ایران و مجاهدین را از سر راه خود بردارد.
با این انتخاب مقاومت ایران در داخل و خارج ایران چشماندازهای پیشرفت سیاسی را یکی پس از دیگری رقم میزد.
بیشتر از همه، این خود رژیم و عکسالعملهاش بود که ناخواسته وحشت خود از این تعرض سیاسی را بازتاب میداد.
خبرگزاری رژیم هشت آبان72: « (این)، مصالح نظام را تهدید میکند»
خبرگزاری فرانسه از قول لاریجانی در 25آبان 72: «حضور او (یعنی مریم رجوی) در فرانسه برای ایران (یعنی رژیم آخوندی) غیرقابل تحمل است».
رژیم در مقابل این تعرض سیاسی، فقط به تهدید و ارعاب اکتفا نکرد.
7آذر 1372 قرارگاه اشرف را خمپارهباران کرد.
در سال 74 از کشتی «ایران کلاهدوز» سوپر خمپارهٴ رژیم در بندر آنتورپ بلژیک که برای بمباران مقر خانم رجوی ارسال شده بود لو رفت.
رسانههای خارجی از خلال همهٴ این ماجراها، به برآوردهای جدیدی از تأثیر انتخاب مریم رجوی در این کارزار سیاسی رسیدند. آنها جدیت و اهمیت فعالیتهای مریم رجوی را زودتر از دولتهایشان تشخیص دادند.
رادیو سراسری ایتالیا: (22اکتبر 1993): «یک گام به پیش از جانب مقاومت ایران علیه رژیم آخوندها»
روزنامه اکسپرسن.۱/۱۱/۷۲: ـ «در سراسر ایران به این زن امید بستهاند»
لیبراسیون 15نوامبر 93: «مسئول سابق مجاهدین خلق که اخیراً … بهعنوان“ رئیسجمهور دوران انتقال حاکمیت به مردم ایران معرفی گردیده بهواقع کابوس اصلی رژیم ایران است.
در سالهای 72 تا 75، مقارن با حضور رئیسجمهور برگزیده مقاومت خانم مریم رجوی در فرانسه، پشتیبانی ایرانیان مقیم خارج از کشور از مریم رجوی، که در گردهماییهای بزرگ این سالها خود را نشان میداد، سران رژیم را متوجه گسترش بیسابقة مقاومت کرد.
در خرداد 75 خانم رجوی در الزکورت لندن سخنرانی کرد. این بزرگترین اجتماع ایرانیان در خارج از کشور با شرکت 25هزار نفر بود. این اجتماع بزرگ، از مظاهر اعتلای مقاومت ایران و نشانی از حمایت اکثریت قاطع مردم ایران از مقاومت و رئیسجمهور برگزیدة آن بود.
گسترش ابعاد این حمایت، فقط مربوط به خارج از کشور نبود. در داخل کشور هم شاهد رشد فزایندة حمایت اجتماعی از مقاومت در میان جوانان و زنان ایرانی بودیم.
در همین دوران، رژیم در شهرهای شیراز، اراک، زنجان، مشهد و قزوین با قیام تودههای مردم مواجه شد. رژیم این قیامها و اعتراضها را با سرکوب و کشتار پاسخ گفت.
در مجموع میشود گفت که یکی از نتایج انتخاب مریم رجوی، پیدایش یک جنبش بزرگ همبستگی در میان ایرانیان در خارج کشور و همینطور رشد اعتراضات مردمی در داخل کشور بود.
گردهماییهای ایرانیان مقیم خارج از کشور و پشتیبانان مقاومت در سالهای اخیر، یک بسیج بیسابقة تاریخی و کم نظیر در تاریخ جنبشهای ایران و جهان را به نمایش میگذارد و نشان دهندهٴ عمق اتکای پرچمدار مقاومت ایران به مردم است. با اتکاء به این حمایتها و پشتیبانیها و فعالیتها و امواج اعتراض این هموطنان بود که در هر مقطعی، با تظاهرات، با گردهمایی و با خشم و خروش در خیابانهای جهان و در برابر مجامع بینالمللی و سفارتهای کشورها، مقاومت توانست رژیم را عقب بنشاند و پیروزیهای بزرگی را محقق کند.
توطئه بزرگ 17ژوئن در بهار 82 با امواج عظیم اعتراض و خروش ایرانیان در سراسر دنیا به شکست کشانده شد. از آنروز محیطهای ایرانیان آزاده در خارج از کشور هیچگاه آرامش نداشته است. از آذر 82 کارزارهایی در سراسر جهان بهصورت تحصنها، اکسیونها و تظاهرات برای محکوم کردن توطئههای رژیم علیه شهر اشرف جریان داشته است.
4آذر84: تظاهرات 35هزارنفره ایرانیان در بروکسل، با حمایت بیش از 260تن از نمایندگان منتخب 22 کشور اروپایی از اهداف تظاهرات.
8اردیبهشت85: گردهمایی ایرانیان آزاده از ایالتهای مختلف آمریکا در مقابل مقر سازمان مللمتحد در نیویورک همزمان با اجلاس شورای امنیت سازمان مللمتحد در نیویورک.
10تیر85: 30هزار ایرانی در سالن بورژه پاریس، در بزرگترین اجتماع ایرانیان با حضور رئیسجمهور برگزیده مقاومت در حمایت از تغییر دموکراتیک در ایران با مریم رجوی.
30تیر85: گردهمایی و آکسیونهای اعتراضی هموطنانمان در کشورهای مختلف جهان آغاز شد و ایرانیان در سراسر جهان زنگها را برای تغییر دموکراتیک و سرنگونی رژیم آخوندی بهصدا درآوردند.
9تیر1386: گردهمایی 50هزارنفرهٴ ایرانیان در ویلپنت پاریس و سخنرانی خانم رجوی با عنوان «به سوی پیروزی».
8تیر87: گردهمایی بزرگ ایرانیان در ویلپنت پاریس با شرکت بیش از 70هزار نفر.
تیر 88: در گرماگرم قیام سراسری مردم ایران، 90هزار تن از ایرانیان در ویلپنت پاریس گردهم آمدند.
5تیر 1389: گردهمایی ایرانیان برای «همبستگی با اشرف، قیام تا پیروزی، با مریم رجوی»، در استادیوم ژان بوئن تاورنی در شمال پاریس
28خرداد 1390: گردهمایی بزرگ 18ژوئن تحت عنوان پیروزی عدالت ـ حفاظت از اشرف
30تیر 1391: گردهمایی بزرگ ایرانیان در ویلپنت پاریس
اول تیر 1392: گردهمایی بزرگ مقاومت ایران تحت عنوان بهسوی آزادی
تشکیل انجمنها و تشکلها و فدراسیونهای ایرانیان در تبعید، یک نشانهٴ دیگر اتکا به خود و خلق خود، در رویارویی با دشمن ضدبشری است. طی سالهای 83 و 84 موجی از برگزاری کنوانسیون و تظاهرات، توسط ایرانیان آزاده در سراسر آمریکا و اروپا برای حمایت از راهحل سوم خانم رجوی، جریان داشته است.
از آبان 84 کنگرههای ایرانیان در دفاع از مجاهدین اشرف در شهرهای مختلف اروپا و آمریکا، برپا شد.
به این ترتیب با تلاشها و کارزارهای مستمر نیروی یک جبهة عظیم جهانی در 5قاره جهان به نیروی مقاومت ایران در نبرد با دشمنان ملت ایران افزوده شد این کارستان بزرگی است که یک جنبش اپوزیسیون آن را محقق کرده است.