728 x 90

«ناتو»ی عربی، تشدید انزوای سیاسی و اقتصادی آخوندها

سخن روز
سخن روز

ائتلاف جدیدی در منطقه در حال شکل‌گیری و قوام گرفتن است که به «ناتو»ی عربی معروف شده است. یک ائتلاف نظامی که روی رژیم و مهار آن متمرکز است.

 

چرا ناتو؟ 

چرا این ائتلاف به ناتو عربی معروف شده؟ منظور از ناتو عربی چیست؟

این نامگذاری یک الگوبرداری از پیمان آتلانتیک شمالی یا به‌طور اختصاری ناتو هست. آن پیمان، پس از پایان جنگ جهانی دوم به‌خاطر تهدیدی که غرب از ناحیه شوروی و بلوک شرق احساس می‌کرد، با محوریت آمریکا شکل گرفت.

اینجا هم ویژگی اصلی این پیمان، محوریت آمریکاست و تهدیدی که کشورهای منطقه از ناحیه دخالت‌های و تروریسم صادراتی رژیم احساس می‌کنند.

 

آیا رویارویی نظامی...؟ 

اولین سؤالی که در مواجهه با این پدیده به ذهن می‌زند، این است که ناتو اصلی یا پیمان آتلانتیک شمالی، جنبه نظامی داشت. آیا در حال حاضر بحث رویارویی نظامی با رژیم در دستورکار قرار دارد که اسم این ائتلاف را هم ناتو گذاشته‌اند؟

طبعا وجه نظامی، وجه مشترک این دو پیمان است، اما اکثر ناظران سیاسی در حال حاضر یک رویارویی نظامی بین رژیم با آمریکا و کشورهای منطقه را در چشم‌انداز نزدیک نمی‌بینند. مقدم بر برخورد نظامی، وجه اقتصادی آن از طرف آمریکا مد نظر است. آمریکا همان‌طور که وعده کرده، درصدد اعمال فراگیرترین و سخت‌ترین تحریم‌های اقتصادی علیه رژیم است و رژیم هم به گفته سردمداران و مهره‌های رژیم درصدد است در وهله اول، از طریق کشورهای همسایه و کشورهای نزدیک، تحریم‌های آمریکا را دور بزند.

تشدید تحریم‌های اقتصادی خواست مشترک هم آمریکا و هم کشورهای منطقه است. وزیر امورخارجه عربستان سعودی از آمریکا خواسته تا بر دامنه تحریم‌ها علیه رژیم ایران بیافزاید. بر اساس این تحریم‌ها، قرار است شریان‌های اقتصادی رژیم آخوندی با نظام مالی جهان قطع شوند.

این تحریم‌ها مستقل از توافق هسته‌یی و در واکنش به دخالت‌های رژیم در کشورهای منطقه وضع می‌شوند مانند موشک‌پرانی‌های اخیر که حوثی‌ها آن را به نیابت از رژیم انجام می‌دهند و دستگاه تبلیغاتی رژیم هم با آب و تاب به آن بازتاب می‌دهد. امری که اعمال تحریم‌ها علیه رژیم را از ضرورت و مشروعیت مضاعف برخوردار کرده است.

 

گلوگاه‌های حیاتی رژیم در ناتوی عربی!؟ 

آنچه که این ائتلاف را قاعدتاً بایستی برای رژیم خیلی نگران‌کننده کرده باشد این است که امارات و قطر و عمان هم در آن حضور دارند. امارات همواره یکی از تنفس‌گاه‌های اقتصادی رژیم در شرایط خفه‌کننده اقتصادی بوده و عمده مبادلات تجاری رژیم قبل از برجام از طریق امارات و شرکت‌های مستقر در آن صورت می‌گرفت.

همین نقش را تا حدودی قطر و عمان در جبهه کشورهای عربی برای رژیم بازی می‌کردند و به‌خصوص عمان همیشه سرپل ارتباطات مخفی رژیم با آمریکا بوده است، اما روشن است که وقتی کار تضاد رژیم و آمریکا به جاهای باریک می‌کشد، این کشورها نیز مانند بسیاری کشورهای دیگر، رو در روی رژیم قرار می‌‌گیرند.

 

«ناتو»ی اقتصادی؟! 

البته از این نکته نباید این‌گونه برداشت شود که چون این ائتلاف گرچه با حضور گلوگاه‌های اقتصادی رژیم شکل می‌گیرد، پس کارآیی‌اش تنها قطع شریان‌های اقتصادی رژیم است! گرچه این امر مهمی است اما نکته مهم‌تر این است که اگر تحریکات و موشک‌پرانی‌های رژیم ادامه پیدا کند، در آن صورت بعید نیست که حتی برخورد نظامی با رژیم هم در دستورکار این ائتلاف قرار بگیرد.

 

واکنش رژیم؟ 

واکنش رژیم در برابر تشکیل این ائتلاف تا الآن چه بوده؟ و آخوندها چقدر این ائتلاف را رو گرفته‌اند؟

واقعیت این است که واکنش‌ها در رژیم متفاوت است. باند روحانی از آن خیلی احساس خطر کرده و عبارت «سایه جنگ» اخیراً خیلی در ادبیات این باند تکرار می‌شود که بخشی از آن ناشی از همین خطری است که آنها از ناحیه همین ائتلاف احساس می‌کنند.

این قضیه، جنگ و بحران درونی رژیم را تشدید کرده و باند روحانی به‌خصوص بر نقش باند خامنه‌ای در تخریب مناسبات با عربستان از جمله با حمله به سفارت عربستان و آتش زدن آن، دست می‌گذارد، در حالی که فعلاً از موشک‌پرانی حوثی‌ها صحبتی نمی‌کنند.

اما باند خامنه‌ای رویکرد دیگری دارد:

خود خامنه‌ای روز ۲۶مهرماه، طی سخنانی در واکنش به اعلام استراتژی آمریکا گفت:

«البته جنگ نظامی(بین ایران و آمریکا) اتفاق نمی‌افتد، اما مسائلی هست که اهمیتش از جنگ کمتر نیست، بنابراین باید پیش‌بینی کنیم و مراقب باشیم».

بنابراین و بر اساس این تحلیل، باند خامنه‌ای تلاش می‌کند نقش ناتوی عربی را کوچک نمایی کند و بر اظهارات اخیر وزیر خارجه آمریکا نیز تکیه می‌کند مبنی بر این‌که خط آمریکا تغییر رژیم نیست. آن‌چنان که روزنامه جوان در شماره یکشنبه ۷مرداد خود می‌نویسد:

«آمریکا از هر گونه درگیری نظامی با ایران پرهیز می‌کند، اما در عین‌حال سیاست مهار ایران را با تشکیل ائتلاف منطقه‌یی در چارچوب طرح تشکیل ناتوی عربی به‌طور جدی دنبال می‌کند».

جالب است که این روزنامه در انتهای همین مقاله برخلاف رجزخوانی‌های پاسدار قاسم سلیمانی و امثالهم می‌نویسد:‌

« ایران به هیچ‌وجه تهدیدی برای همسایگان عرب خود نبوده و نیست و در آینده نیز نخواهد بود؛ اما کسانی که در پی طرح موسوم به معامله قرن و ناتوی عربی هستند، عالمانه و عامدانه به هراس از ایران در ذهن و دل کشور‌های عربی به‌خصوص حاکمان تازه به دوران رسیده سعودی دامن می‌زنند تا بتوانند به طرح‌های خود جامه عمل بپوشانند.

که این حرف آن هم از زبان روزنامه‌ای که منعکس‌کننده نظرات باند خامنه‌ای است، البته یک اظهار ضعف آشکار است به‌خصوص که توسط روزنامه ارگان بسیج عنوان می‌شود.

 

پیامدهای تشکیل ناتوی عربی؟

در این نقطه می‌توان پرسید: تشکیل این ائتلاف و فعال شدنش علیه رژیم، دارای چه آثاری است؟

روشن است که انزوای رژیم بیش‌‌از‌پیش تشدید می‌شود.

فشارهای اقتصادی هم بیش‌‌از‌پیش افزایش می‌یابد.

چرا که این فشارها در شرایطی به رژیم وارد می‌شود که رژیم در نهایت ضعف و تشتت است و به‌لحاظ اقتصادی هم هنگامی که نرخ ارز از یکشنبه ۷مرداد از ۱۱هزار تومان عبور می‌کند، گویای شدت ضعف رژیم است.

این واقعیت‌ها برای عنصر اجتماعی و عنصر انقلابی که در جامعه ایران در نهایت جوشش است، راه باز می‌کند.

از همین جاست که سرکرده سپاه پاسداران هم که ۲روز پیش گفت تهدید اصلی از داخل کشور است اشاره‌ به همین واقعیت می‌کند.

ظرفیت تحمل رژیم در تمامی زمینه‌ها،‌ به‌سرعت در حال تمام شدن است!

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/0fc3df9e-6760-41b5-bebd-3f960e3a07b6"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات