مهمترین عنوانهای روزنامههای هر دو باند حاکم در روز شنبه 16بهمن به واکنش به اظهارات روز قبل ترامپ اختصاص یافته است، روزنامههای باند هاشمی رفسنجانی با تأکید بر حفظ وضع موجود و پرهیز از تخاصم تیتر زدهاند و روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع وحشت خود را در زیر عنوانهای پر دود ودم پنهان کردهاند:
افکار: ظریف: ایران تحتتاثیر تهدیدها قرار نمیگیرد
آرمان: وزارتخارجه با سفر تیم کشتی آمریکا به ایران مخالفت کرد
آفتاب یزد: ترامپ همزمان با تحریمهای جدید خطاب به ایران به اندازه اوباما مهربان نیستم
ابتکار: لاریجانی با نکوهش سخنان ترامپ تأکید کرد: توان مدیریت آینده با رفتار سنجیده ایران
اعتماد: پاسخ ظریف به تهدید توییتری ترامپ: ایران تحتتاثیر تهدیدها قرار نمیگیرد
اطلاعات: پاسخ تهران به تهدیدهای دولت آمریکا؛ ظریف: ما هرگز جنگی را آغاز نخواهیم کرد
تجارت: ترامپ ایران را تهدید کرد؛ تحریم از سر دیوانگی
کیهان: رجز خوانیهای آمریکا بهای نفت را افزایش داد
آرمان: وزارتخارجه با سفر تیم کشتی آمریکا به ایران مخالفت کرد
آفتاب یزد: ترامپ همزمان با تحریمهای جدید خطاب به ایران به اندازه اوباما مهربان نیستم
ابتکار: لاریجانی با نکوهش سخنان ترامپ تأکید کرد: توان مدیریت آینده با رفتار سنجیده ایران
اعتماد: پاسخ ظریف به تهدید توییتری ترامپ: ایران تحتتاثیر تهدیدها قرار نمیگیرد
اطلاعات: پاسخ تهران به تهدیدهای دولت آمریکا؛ ظریف: ما هرگز جنگی را آغاز نخواهیم کرد
تجارت: ترامپ ایران را تهدید کرد؛ تحریم از سر دیوانگی
کیهان: رجز خوانیهای آمریکا بهای نفت را افزایش داد
کیهان: رئیسجمهور آمریکا: همه گزینهها علیه ایران روی میز است- آقای ترامپ! آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند
کیهان: خطیب جمعه تهران: در دنیای گرگها اگر سلاح نداشته باشیم دشمن هر غلطی بخواهد میکند
کیهان: خالی نبند آقای ترامپ، آمریکا بدبختتر از این حرفهاست
وقایع اتفاقیه: کاخ سفید دندان نشان داد
کیهان: خطیب جمعه تهران: در دنیای گرگها اگر سلاح نداشته باشیم دشمن هر غلطی بخواهد میکند
کیهان: خالی نبند آقای ترامپ، آمریکا بدبختتر از این حرفهاست
وقایع اتفاقیه: کاخ سفید دندان نشان داد
روزنامههای باند رفسنجانی-روحانی در وحشت از فضای حاکم تلویحاً باند خامنهای را مقصر دانسته و پیشنهاد «آشتی ملی» را پیش کشیدهاند:
ابتکار: بر مدار آشتی
ترامپ، ملاک جمهوریخواه آمریکایی است که بهتازگی سکاندار ریاستجمهوری ایالات متحده آمریکا شده است و برخلاف آن که تصور میشد شاید بعد از سرکار آمدن از برخی موضعهای خود عقبنشینی کند اما شاهد هستیم که روزانه موج تازهیی از اتهامات را متوجه کشورهای اسلامی بهویژه ایران میکند. مقامات ایرانی اما این اظهارت و اتهامات را بیپاسخ نگذاشتهاند و به نظر میرسد که بهدنبال تدبیری برای مقابله با بلندپروازیهای ترامپ هستند. با این حال در عرصه سیاست خارجه و بینالمللی خود شاهد بودهایم که گاهی چندصداییها در داخل کشور نه تنها شرایط را بهتر نکرده که بهانهیی شده است برای آنها که به مخالفت با نظام جمهوری اسلامی ایران برخاستهاند. غلامرضا حیدری، نماینده اصلاحطلب مجلس دهم
براین باور است که در شرایط فعلی، از یک سو با روی کارآمدن دونالد ترامپ، آن هم در وضعیتی که هر روز بعد تازهیی از تهدیدات را رونمایی میکند و از سوی دیگر با وجود کشوری همچون عربستان سعودی که به نوعی دیگر رجز خوانی میکند، ما در داخل کشور علاوه بر ایجاد و استحکام وحدت ملی نباید بهانه به دست دشمنان دهیم
غلامرضا حیدری با تأکید بر اینکه دستاندرکاران کشور باید مانند همیشه هوشمندی و تدبیر به خرج دهند، هشدار میدهد: برخی واکنشها در داخل کشور دستآویزی است به دست کسانی که بنا به هر دلیلی میتوان گفت منافع خود را در شاخ به شاخ شدن با ایران میبینند.
حسین کنعانی مقدم، بر این باور است که هنگام استفاده از مبانیهایی همچون انسجام ملی، آشتی ملی و یا وحدت ملی حتماً میبایست فرمولوژی کلمات از نظر سیاسی تعیین شود، چرا که هر کدام در کشور ما تعاریف و جایگاه خاص خود را دارند.
ممکن است برخی قوا، نوعی استقلال و برتریجویی نسبت به دیگر قوا احساس کنند که باعث میشود انسجام لازم در سیستم اجرایی، مقننه یا قضایی وجود نداشته باشد و این امر به بدنه کشور آسیبهایی را وارد میکند. کنعانیمقدم در بحث آشتی ملی بر این باور است که شاید زمانی دچار نافرمانیهای مدنی شویم، گاه بعضی از ساختارهای سیاسی مانند احزاب یا افراد و گروهها نافرمانی انجام میدهند که باعث اخلال در امور و نظم کشور و منجر به بهم خوردن وحدت و انسجام ملی میشود. به گفته او، دوستانی که عمدتاً بحث آشتی ملی را مطرح میکنند بهدنبال این هستند که گروههای سیاسی در تزاحم و مخالفت با هم قرار نگیرند... با این تفاسیر حداقل در مقطع کنونی به نظر نمیرسد طرح آشتی ملی با اقبال چندانی مواجه شده و به نتیجه برسد. به قول یکی از فعالان اصلاحطلب وقتی طرف مقابل تمایلی به آشتی ندارد، آشتی جویی یک طرفه راه به جایی نمیبرد.
جهان صنعت: در نگاه کابینه ترامپ، ایران شریک نامطمئنی برای مشارکت در سیاست بینالملل است، بنابراین با وجود مواضع اعلامیاش نتوانسته است آمادگی لازم را برای ایفای نقش در ارتباط با امنیت خاورمیانه به دست آورد. به عبارت دیگر، نقش هژمونی ایران دارای رویکردی همسو با سیاست بینالملل نیست و برخلاف آن عمل میکند. در بعد دیگر، همین راهبردشناسان باور دارند که اهمال اوباما در خنثیسازی راهبردهای ایران سبب شده است که تهدیدهای این کشور نسبت به منافع ملی آمریکا تاکنون ادامه یابد ، بهگونهیی که همین تهدیدها در طیف گستردهیی از حوزههای جغرافیایی قابل مشاهده است تا جایی که سبب شده موقعیت آمریکا در منطقه به خطر بیفتد و این کشور نتواند موفقیتی در حل مشکلات امنیتی خود به دست آورد. در این راستا اقدامات سازمانیافته ایران در آزمایشات موشکی و نیز سیاستهای مداخلهجویانه ایران در منطقه از جمله اقدامات تهدیدزایی که مقامات غرب و بهویژه جمهوریخواهان آمریکا به خطرات آن هشدار دادهاند ... در سطحی دیگر، مسالهای که بیش از همه در خور اهمیت است، نوع نگرش ایران به آمریکاست. در این ارتباط تهران به این واقعیت دست یافته است که واشینگتن صادق نیست بنابراین پیشنهادهای غیرعملی میدهد به امید آن که ایران آن را رد کند تا به این ترتیب زمینه برای اتخاذ سیاست هژمونیتر آمریکا علیه ایران فراهم شود.
آرمان: به نظر میرسد همانگونه که در ایران دو تفکر «صلحطلبدیپلوماتیک» وتفکر «ستیزهجویانه» وجود دارد، آمریکا نیز با وضعیت مشابهی روبهرو است. در حالی که دولت قبلی ایالات متحده در تلاش برای حل مسائل و مشکلات از طریق رویکرد صلحجویانه ودیپلوماتیک بود، اما میتوان گفت از اواخر دولت دموکراتها، سیاستگذاری از دست اوباما به نوعی خارج شد و رویه سیاست ملایم بهطور تدریجی تغییر یافت... با همه این تفاسیر باید گفت راهحل مساله، تخاصم و ستیز نیست، آنچه میتواند این گره را بگشاید دیپلوماسی و مسیرگفتگو است. اگر چه دربهای گفتگو فعلاً بسته است، اما میتوان از طریق نهادهای بینالمللی فرصت چنین گفت و گوهایی را فراهم کرد تا به مذاکرات دوجانبه منتهی شود. یکی از نکاتی که ایران باید در این راه به آن توجه کند پرهیز از حمایتهای یکجانبه در مسائلعربی در منطقه است. ایران باید تلاش کند در مواردی خاص به سمت تصمیمات دستهجمعی با تکیه بر اجرای مصوبات سازمان ملل حرکت کند...
اعتماد: ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان در دو توییت با ادبیاتی دیپلوماتیک پاسخ رئیسجمهور آمریکا را داد. ظریف در نخستین توییت نوشت: ایران به تهدیدات وقعی نمینهد چون ما به مردم خود برای امنیت کشور اتکا داریم. ما هرگز جنگی را آغاز نمیکنیم اما تنها میتوانیم به ابزارهای دفاعی خود تکیه کنیم.
در توییت دوم محمد جواد ظریف مجدداً به مسأله فعالیتهای موشکی ایران اشاره کرد و نوشت: ما هیچگاه از سلاحهای خود علیه دیگری جز در دفاع مشروع استفاده نخواهیم کرد. ببینیم آیا کسانی که (از توانمندی موشکی ما) شکایت میکنند حاضرند همین حرف را تکرار کنند؟
ظریف به همراه این توییتهای خود دو فیلم از سخنرانیاش در مؤسسه امور بینالملل نیوزیلند در تاریخ ٢٤ اسفند ٩٤ را منتشر کرد که در هر دو آنها بر حقانیت ایران در مسأله موشکی و دفاعی بودن ماهیت برنامه موشکی ایران اشاره کرده بود... رابطه ایران و آمریکا مصداق کتابی است که بازنشده بسته شد. کانالهای ارتباطی که میان دو دولت به واسطه برجام باز شده بود و شاید حفظ آنها برای بقای توافق هستهیی لازم و ضروری هم بود از میان رفتهاند و سکاندار کاخسفید فرمان را در مسیر جدیدی چرخانده است. باور عمومی بر این است که نخستین پیام آشکار بیانیه فلین و توییتهای دونالد ترامپ رویارویی با ایران است. رئیسجمهور تازه نفسی که میگفت متحدان ما در خاورمیانه و اروپا و آسیای شرقی باید هزینه تأمین امنیت خود را پرداخت کنند اکنون در مواجهه با ایران تغییر موضع داده و میگوید که با تهران مقابله میکنم چرا که تهران متحدان واشینگتن در کاخ سفید را تهدید میکند.
همانطور که پیشبینی میشد فعالیتهای منطقهیی ایران به نخستین دستاویز دولت جدید تندروها در آمریکا برای تعریف پروژه ایران هراسی جدید و دوباره امنیتی کردن پرونده ایران بدل شد.
ترامپ، ملاک جمهوریخواه آمریکایی است که بهتازگی سکاندار ریاستجمهوری ایالات متحده آمریکا شده است و برخلاف آن که تصور میشد شاید بعد از سرکار آمدن از برخی موضعهای خود عقبنشینی کند اما شاهد هستیم که روزانه موج تازهیی از اتهامات را متوجه کشورهای اسلامی بهویژه ایران میکند. مقامات ایرانی اما این اظهارت و اتهامات را بیپاسخ نگذاشتهاند و به نظر میرسد که بهدنبال تدبیری برای مقابله با بلندپروازیهای ترامپ هستند. با این حال در عرصه سیاست خارجه و بینالمللی خود شاهد بودهایم که گاهی چندصداییها در داخل کشور نه تنها شرایط را بهتر نکرده که بهانهیی شده است برای آنها که به مخالفت با نظام جمهوری اسلامی ایران برخاستهاند. غلامرضا حیدری، نماینده اصلاحطلب مجلس دهم
براین باور است که در شرایط فعلی، از یک سو با روی کارآمدن دونالد ترامپ، آن هم در وضعیتی که هر روز بعد تازهیی از تهدیدات را رونمایی میکند و از سوی دیگر با وجود کشوری همچون عربستان سعودی که به نوعی دیگر رجز خوانی میکند، ما در داخل کشور علاوه بر ایجاد و استحکام وحدت ملی نباید بهانه به دست دشمنان دهیم
غلامرضا حیدری با تأکید بر اینکه دستاندرکاران کشور باید مانند همیشه هوشمندی و تدبیر به خرج دهند، هشدار میدهد: برخی واکنشها در داخل کشور دستآویزی است به دست کسانی که بنا به هر دلیلی میتوان گفت منافع خود را در شاخ به شاخ شدن با ایران میبینند.
حسین کنعانی مقدم، بر این باور است که هنگام استفاده از مبانیهایی همچون انسجام ملی، آشتی ملی و یا وحدت ملی حتماً میبایست فرمولوژی کلمات از نظر سیاسی تعیین شود، چرا که هر کدام در کشور ما تعاریف و جایگاه خاص خود را دارند.
ممکن است برخی قوا، نوعی استقلال و برتریجویی نسبت به دیگر قوا احساس کنند که باعث میشود انسجام لازم در سیستم اجرایی، مقننه یا قضایی وجود نداشته باشد و این امر به بدنه کشور آسیبهایی را وارد میکند. کنعانیمقدم در بحث آشتی ملی بر این باور است که شاید زمانی دچار نافرمانیهای مدنی شویم، گاه بعضی از ساختارهای سیاسی مانند احزاب یا افراد و گروهها نافرمانی انجام میدهند که باعث اخلال در امور و نظم کشور و منجر به بهم خوردن وحدت و انسجام ملی میشود. به گفته او، دوستانی که عمدتاً بحث آشتی ملی را مطرح میکنند بهدنبال این هستند که گروههای سیاسی در تزاحم و مخالفت با هم قرار نگیرند... با این تفاسیر حداقل در مقطع کنونی به نظر نمیرسد طرح آشتی ملی با اقبال چندانی مواجه شده و به نتیجه برسد. به قول یکی از فعالان اصلاحطلب وقتی طرف مقابل تمایلی به آشتی ندارد، آشتی جویی یک طرفه راه به جایی نمیبرد.
جهان صنعت: در نگاه کابینه ترامپ، ایران شریک نامطمئنی برای مشارکت در سیاست بینالملل است، بنابراین با وجود مواضع اعلامیاش نتوانسته است آمادگی لازم را برای ایفای نقش در ارتباط با امنیت خاورمیانه به دست آورد. به عبارت دیگر، نقش هژمونی ایران دارای رویکردی همسو با سیاست بینالملل نیست و برخلاف آن عمل میکند. در بعد دیگر، همین راهبردشناسان باور دارند که اهمال اوباما در خنثیسازی راهبردهای ایران سبب شده است که تهدیدهای این کشور نسبت به منافع ملی آمریکا تاکنون ادامه یابد ، بهگونهیی که همین تهدیدها در طیف گستردهیی از حوزههای جغرافیایی قابل مشاهده است تا جایی که سبب شده موقعیت آمریکا در منطقه به خطر بیفتد و این کشور نتواند موفقیتی در حل مشکلات امنیتی خود به دست آورد. در این راستا اقدامات سازمانیافته ایران در آزمایشات موشکی و نیز سیاستهای مداخلهجویانه ایران در منطقه از جمله اقدامات تهدیدزایی که مقامات غرب و بهویژه جمهوریخواهان آمریکا به خطرات آن هشدار دادهاند ... در سطحی دیگر، مسالهای که بیش از همه در خور اهمیت است، نوع نگرش ایران به آمریکاست. در این ارتباط تهران به این واقعیت دست یافته است که واشینگتن صادق نیست بنابراین پیشنهادهای غیرعملی میدهد به امید آن که ایران آن را رد کند تا به این ترتیب زمینه برای اتخاذ سیاست هژمونیتر آمریکا علیه ایران فراهم شود.
آرمان: به نظر میرسد همانگونه که در ایران دو تفکر «صلحطلبدیپلوماتیک» وتفکر «ستیزهجویانه» وجود دارد، آمریکا نیز با وضعیت مشابهی روبهرو است. در حالی که دولت قبلی ایالات متحده در تلاش برای حل مسائل و مشکلات از طریق رویکرد صلحجویانه ودیپلوماتیک بود، اما میتوان گفت از اواخر دولت دموکراتها، سیاستگذاری از دست اوباما به نوعی خارج شد و رویه سیاست ملایم بهطور تدریجی تغییر یافت... با همه این تفاسیر باید گفت راهحل مساله، تخاصم و ستیز نیست، آنچه میتواند این گره را بگشاید دیپلوماسی و مسیرگفتگو است. اگر چه دربهای گفتگو فعلاً بسته است، اما میتوان از طریق نهادهای بینالمللی فرصت چنین گفت و گوهایی را فراهم کرد تا به مذاکرات دوجانبه منتهی شود. یکی از نکاتی که ایران باید در این راه به آن توجه کند پرهیز از حمایتهای یکجانبه در مسائلعربی در منطقه است. ایران باید تلاش کند در مواردی خاص به سمت تصمیمات دستهجمعی با تکیه بر اجرای مصوبات سازمان ملل حرکت کند...
اعتماد: ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان در دو توییت با ادبیاتی دیپلوماتیک پاسخ رئیسجمهور آمریکا را داد. ظریف در نخستین توییت نوشت: ایران به تهدیدات وقعی نمینهد چون ما به مردم خود برای امنیت کشور اتکا داریم. ما هرگز جنگی را آغاز نمیکنیم اما تنها میتوانیم به ابزارهای دفاعی خود تکیه کنیم.
در توییت دوم محمد جواد ظریف مجدداً به مسأله فعالیتهای موشکی ایران اشاره کرد و نوشت: ما هیچگاه از سلاحهای خود علیه دیگری جز در دفاع مشروع استفاده نخواهیم کرد. ببینیم آیا کسانی که (از توانمندی موشکی ما) شکایت میکنند حاضرند همین حرف را تکرار کنند؟
ظریف به همراه این توییتهای خود دو فیلم از سخنرانیاش در مؤسسه امور بینالملل نیوزیلند در تاریخ ٢٤ اسفند ٩٤ را منتشر کرد که در هر دو آنها بر حقانیت ایران در مسأله موشکی و دفاعی بودن ماهیت برنامه موشکی ایران اشاره کرده بود... رابطه ایران و آمریکا مصداق کتابی است که بازنشده بسته شد. کانالهای ارتباطی که میان دو دولت به واسطه برجام باز شده بود و شاید حفظ آنها برای بقای توافق هستهیی لازم و ضروری هم بود از میان رفتهاند و سکاندار کاخسفید فرمان را در مسیر جدیدی چرخانده است. باور عمومی بر این است که نخستین پیام آشکار بیانیه فلین و توییتهای دونالد ترامپ رویارویی با ایران است. رئیسجمهور تازه نفسی که میگفت متحدان ما در خاورمیانه و اروپا و آسیای شرقی باید هزینه تأمین امنیت خود را پرداخت کنند اکنون در مواجهه با ایران تغییر موضع داده و میگوید که با تهران مقابله میکنم چرا که تهران متحدان واشینگتن در کاخ سفید را تهدید میکند.
همانطور که پیشبینی میشد فعالیتهای منطقهیی ایران به نخستین دستاویز دولت جدید تندروها در آمریکا برای تعریف پروژه ایران هراسی جدید و دوباره امنیتی کردن پرونده ایران بدل شد.
روزنامههای باند رفسنجانی ضمن تأکید بر پرهیز از رویارویی، برای حفظ برجام رد تیم کشتی آمریکا توسط رژیم را نقد کردهاند:
آرمان: مجموعه سیاستهای ایران و وزارتخارجه در اینباره در روزهای اخیر، پختگی لازم را داشته است. در کنار این ما باید از جنبشهای اعتراضی آمریکا، یارگیری کنیم. قرار است اواخر بهمنماه، رقابتهای کشتی جام جهانی با حضور تیم ملی ایالات متحده در کرمانشاه برگزار شود. آنان ویزا گرفتهاند و وقتی دکتر ظریف میگوید هرکس ویزای معتبر ایران را در اختیار دارد، مورد استقبال ما قرار میگیرد؛ یعنی حساب مردم آمریکا از تصمیمات دولت این کشور جداست. اگر تسهیلات لازم برای حضور رسانههای دنیا برای پوشش این رقابتها فراهم و میهماننوازی و مهربانی ایرانیها به نمایش گذاشته شود، پاسخی به شعارهای جنبشهای اعتراضی آمریکا در روزهای اخیر است...
مردمسالاری: برخورد متقابل ایران با آمریکا و عدم صدور ویزا برای کشتیگیران آمریکایی و هیأت همراه، اگر چه برخوردی از سر قدرت است، اما وقتی بازتاب جهانی بیشتری پیدا میکرد که ایران از موضع اقتدار، با صدور ویزا برای آمریکاییها نشان میداد که برخورد اشتباه آمریکا را با برخوردی مشابه پاسخ نمیدهد.
این اقدام، در عرصه ورزش که عرصهای غیردولتی و مردمیاست، میتوانست پاسخی برای رفتار مردم آمریکا در مخالفت با تصمیم ترامپ باشد. از زمانی که دستور ترامپ صادر شد، جمعی از مردم آمریکا با تظاهرات در شهرهای مختلف و حتی تجمع در برخی فرودگاهها با این دستور ترامپ مخالفت کردند.
قطعا مسئولان امر بر مبنای مصلحتهایی تصمیم به مخالفت با ورود تیم کشتی آمریکا به ایران گرفتهاند و شاید مسایلی هم وجود داشته باشد که ما از آنها اطلاع دقیقی نداشته باشیم. اما در شرایطی که دنیا در مقابل ترامپ و مواضع عجیب و غیرمنطقی او قرار دارد، به نظر میرسد اگر با ورود کشتیگیران آمریکایی به ایران موافقت میشد، تاثیر روانی و تبلیغاتی به مراتب بیشتری به سود ایران و به ضرر ترامپ و هیأت حاکمه آمریکا داشت.
روزنامههای باند علی خامنهای در یک اقدام جمعی ضمن حمله به باند رقیب بهخاطر برجام و مذاکره جویی تلاش کردهاند تهدیدهای ترامپ را غیرعملی و از جنس دوران اوباما معرفی کنند:
مردمسالاری: برخورد متقابل ایران با آمریکا و عدم صدور ویزا برای کشتیگیران آمریکایی و هیأت همراه، اگر چه برخوردی از سر قدرت است، اما وقتی بازتاب جهانی بیشتری پیدا میکرد که ایران از موضع اقتدار، با صدور ویزا برای آمریکاییها نشان میداد که برخورد اشتباه آمریکا را با برخوردی مشابه پاسخ نمیدهد.
این اقدام، در عرصه ورزش که عرصهای غیردولتی و مردمیاست، میتوانست پاسخی برای رفتار مردم آمریکا در مخالفت با تصمیم ترامپ باشد. از زمانی که دستور ترامپ صادر شد، جمعی از مردم آمریکا با تظاهرات در شهرهای مختلف و حتی تجمع در برخی فرودگاهها با این دستور ترامپ مخالفت کردند.
قطعا مسئولان امر بر مبنای مصلحتهایی تصمیم به مخالفت با ورود تیم کشتی آمریکا به ایران گرفتهاند و شاید مسایلی هم وجود داشته باشد که ما از آنها اطلاع دقیقی نداشته باشیم. اما در شرایطی که دنیا در مقابل ترامپ و مواضع عجیب و غیرمنطقی او قرار دارد، به نظر میرسد اگر با ورود کشتیگیران آمریکایی به ایران موافقت میشد، تاثیر روانی و تبلیغاتی به مراتب بیشتری به سود ایران و به ضرر ترامپ و هیأت حاکمه آمریکا داشت.
روزنامههای باند علی خامنهای در یک اقدام جمعی ضمن حمله به باند رقیب بهخاطر برجام و مذاکره جویی تلاش کردهاند تهدیدهای ترامپ را غیرعملی و از جنس دوران اوباما معرفی کنند:
کیهان: در روزهای اخیر برخی چهرهها و رسانههای مدعی اصلاحات در تحلیل وضع موجود و چگونگی برخورد با سیاست آمریکا، سخنان تأسفانگیز، خفتبار و عجیب و غریبی بر زبان و قلم جاری میکنند. شاهبیت این تحلیلها و مواضع از این قرار است که؛ 1-خصومتهای آمریکا تقصیر خودمان است! 2- واکنشی نشان ندهیم که دشمن عصبانی شده و خصومت بیشتری بورزد! 3-ترامپ نماینده آمریکا نیست و سیاستهای او را نباید به پای سیستم خردگرای آمریکا نوشت! 4-قدر عافیت دوران اوباما را ندانستیم و به مصیبت ترامپ دچار شدیم!
البته در این جماعت این میزان از حقارت عجیب و غیرمنتظره نیست اما بلاهت در تحلیل نحوه برخورد را نمیتوان عادی دانست. دعوایی را فرض کنید که فردی قلدر به درب منزل شما آمده و با هیاهو و سر و صدا میخواهد باجی بگیرد. بار اولش هم نیست و سابقهای طولانی دارد. حالا این وسط یک نفر هم پیدا شده و به جای کمک و تشر زدن به فرد قلدر و مزاحم، شما را نصیحت میکند که کوتاه بیا و مهاجم را عصبانی نکن! بعید است این رفتار را بتوان به بلاهت نسبت داد و منطقیترین ارزیابی آن است که فرد به اصلاح ناصح و خیرخواه، با قلدر محله سر و سرّی دارد و از سفره باجگیری، استخوانی هم نصیب او میشود. و اما درباره بزک دموکراتها و اوباما که در این فقره نیز به طرز جالبی تیم ترامپ و مدعیان اصلاحات همنظر و همسو هستند. ترامپ میگوید قدر مهربانیهای اوباما را ندانستید و مدعیان اصلاحات نیز عزا گرفته و عصبانی هستند که چرا همه مشکلاتمان با آمریکا را در دوره دموکراتها حل نکردیم! این افراد توضیح نمیدهند همان مشکل تحریمها که قرار بود بر اساس برجام حل شود، سرنوشتش چه شد. میتوان از دریچه دوربین زنده تلویزیونی در چشم هشتاد میلیون ایرانی زل زد و ادعا کرد تحریمها رفع شده است اما واقعیت که با حرف عوض نخواهد شد. شدیدترین تحریمها در کدام دوران علیه ملت ایران وضع شد؟ مگر نه این است که سنگ بنای ممنوعیت صدور ویزا برای 7 کشور مسلمان، در دوره اوبامای مهربان گذاشته شد؟
گرچه بلوفهای ترامپ برای دوشیدن بیشتر رژیمهای مرتجع حاشیه خلیجفارس کارایی دارد، اما بیشک او هفتمین رئیسجمهور آمریکاست که آرزوی تسلیم ایران اسلامی را به گور میبرد.
کیهان: دولت جدید آمریکا مانند دولت قبلی، تهدید علیه ایران را تکرار کرد. ترامپ گفت: همه گزینهها در برابر ایران روی میز است.
لاف و تهدیدهای ترامپ در حالی است که وی در اولین مصاحبه پس از ریاستجمهوریاش، به ایبیسینیوز گفت: «ایالات متحده در حال فرو پاشیدن است»...
حمایت: ادعاهای تو خالی آمریکاییها علیه ایران ادامه دارد
تکرار گزینههای اوباما روی میز ترامپ!... ادعاهای آمریکا علیه ایران و رویکرد استکباری آنها در دولت ترامپ هم مانند دولت اوباما ادامه دارد و مقامات کاخ سفید و کنگره اعم از دموکرات و جمهوری خواه بر سیاست ضدایرانی تأکید دارند و از گزینه پوچ روی میز سخن گفتند.
حمایت: تصمیمات دادگاههای آمریکایی از جمله حکم به غارت بیش از دو میلیارد دلار از اموال بلوکهشده ایران در آمریکا با چراغ سبز کاخ سفید و دولت اوباما انجام ولی اینگونه وانمود شد که دستگاه قضایی مستقل است و این تصمیم ربطی به دولت آمریکا ندارد! بر این اساس، قوه قضاییه و مجریه آمریکا را باید جزیی از دولت این کشور بهحساب آورد و هر تصمیمی که علیه جهان اسلام و کشورمان در این دو نهاد قانونی گرفته میشود را لاجرم باید بهحساب دولتهای جمهوریخواه و دموکرات گذاشت.
البته در این جماعت این میزان از حقارت عجیب و غیرمنتظره نیست اما بلاهت در تحلیل نحوه برخورد را نمیتوان عادی دانست. دعوایی را فرض کنید که فردی قلدر به درب منزل شما آمده و با هیاهو و سر و صدا میخواهد باجی بگیرد. بار اولش هم نیست و سابقهای طولانی دارد. حالا این وسط یک نفر هم پیدا شده و به جای کمک و تشر زدن به فرد قلدر و مزاحم، شما را نصیحت میکند که کوتاه بیا و مهاجم را عصبانی نکن! بعید است این رفتار را بتوان به بلاهت نسبت داد و منطقیترین ارزیابی آن است که فرد به اصلاح ناصح و خیرخواه، با قلدر محله سر و سرّی دارد و از سفره باجگیری، استخوانی هم نصیب او میشود. و اما درباره بزک دموکراتها و اوباما که در این فقره نیز به طرز جالبی تیم ترامپ و مدعیان اصلاحات همنظر و همسو هستند. ترامپ میگوید قدر مهربانیهای اوباما را ندانستید و مدعیان اصلاحات نیز عزا گرفته و عصبانی هستند که چرا همه مشکلاتمان با آمریکا را در دوره دموکراتها حل نکردیم! این افراد توضیح نمیدهند همان مشکل تحریمها که قرار بود بر اساس برجام حل شود، سرنوشتش چه شد. میتوان از دریچه دوربین زنده تلویزیونی در چشم هشتاد میلیون ایرانی زل زد و ادعا کرد تحریمها رفع شده است اما واقعیت که با حرف عوض نخواهد شد. شدیدترین تحریمها در کدام دوران علیه ملت ایران وضع شد؟ مگر نه این است که سنگ بنای ممنوعیت صدور ویزا برای 7 کشور مسلمان، در دوره اوبامای مهربان گذاشته شد؟
گرچه بلوفهای ترامپ برای دوشیدن بیشتر رژیمهای مرتجع حاشیه خلیجفارس کارایی دارد، اما بیشک او هفتمین رئیسجمهور آمریکاست که آرزوی تسلیم ایران اسلامی را به گور میبرد.
کیهان: دولت جدید آمریکا مانند دولت قبلی، تهدید علیه ایران را تکرار کرد. ترامپ گفت: همه گزینهها در برابر ایران روی میز است.
لاف و تهدیدهای ترامپ در حالی است که وی در اولین مصاحبه پس از ریاستجمهوریاش، به ایبیسینیوز گفت: «ایالات متحده در حال فرو پاشیدن است»...
حمایت: ادعاهای تو خالی آمریکاییها علیه ایران ادامه دارد
تکرار گزینههای اوباما روی میز ترامپ!... ادعاهای آمریکا علیه ایران و رویکرد استکباری آنها در دولت ترامپ هم مانند دولت اوباما ادامه دارد و مقامات کاخ سفید و کنگره اعم از دموکرات و جمهوری خواه بر سیاست ضدایرانی تأکید دارند و از گزینه پوچ روی میز سخن گفتند.
حمایت: تصمیمات دادگاههای آمریکایی از جمله حکم به غارت بیش از دو میلیارد دلار از اموال بلوکهشده ایران در آمریکا با چراغ سبز کاخ سفید و دولت اوباما انجام ولی اینگونه وانمود شد که دستگاه قضایی مستقل است و این تصمیم ربطی به دولت آمریکا ندارد! بر این اساس، قوه قضاییه و مجریه آمریکا را باید جزیی از دولت این کشور بهحساب آورد و هر تصمیمی که علیه جهان اسلام و کشورمان در این دو نهاد قانونی گرفته میشود را لاجرم باید بهحساب دولتهای جمهوریخواه و دموکرات گذاشت.
روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع در سالگرد ربودن انقلاب ضدسلطنتی، ضمن اذعان به شکاف در رأس حاکمیت مدعی سمت و سوی حل اختلافات در اثر فشارهای خارجی شدهاند:
جوان: انقلاب- معیشت: آخرین دوگانهای که درباره آن بین بخشی از نخبگان داخلی و غرب هارمونی نانوشته وجود دارد، دوگانه انقلاب – معیشت است. برخی تلاش میکنند مشکلات مردم را به اصل انقلاب ارجاع دهند و غرب نیز انقلاب اسلامی را باعث مشکلات اقتصادی ایران معرفی کرد. اوباما در نطق سالانه خود (مهر 1394) در سازمان ملل اعلام کرد: «ایرانیها باید بدانند شعار مرگ بر آمریکا برای آنان اشتغال ایجاد نمیکند»، و در داخل نیز معیشت را بهانهیی برای عدول یا تعدیل شعارهای انقلاب دانستند و تلاش برای کمرنگ کردن روز 13آبان و شعارهای انقلاب به درون حاکمیت نیز کشیده شد.
به نظر میرسد مواضع رئیسجمهوری جدید آمریکا، طراحان انقلاب- معیشت در ایران را به انفعال خواهد کشاند و اجباراً به اقتصاد مقاومتی که وحدت انقلاب و معیشت را فریاد میزد، رجوع خواهند کرد.
روزنامههای باند خامنهای تلاش کردهاند وحشت نیروهای رژیم از واکنش آمریکا را با کوچکنمایی تهدید تقلیل دهند:
به نظر میرسد مواضع رئیسجمهوری جدید آمریکا، طراحان انقلاب- معیشت در ایران را به انفعال خواهد کشاند و اجباراً به اقتصاد مقاومتی که وحدت انقلاب و معیشت را فریاد میزد، رجوع خواهند کرد.
روزنامههای باند خامنهای تلاش کردهاند وحشت نیروهای رژیم از واکنش آمریکا را با کوچکنمایی تهدید تقلیل دهند:
وطن امروز: دونالد ترامپ، رئیسجمهور جدید آمریکا همانطور که پیشبینی میشد به سیاق کمپین انتخاباتیاش، دوران دولتداریاش را هم پر سر و صدا آغاز کرده است.
همین مسأله موجب شده است طی روزهای اخیر تصوراتی در داخل شکل بگیرد مبنی بر اینکه احتمالاً کارمان با ترامپ زار خواهد بود، چرا که حقیقتاً دیوانهای در کاخ سفید بر مسند نشسته که کمر همت به جنگ بسته و عنقریب خواهد بود که اتفاقات بزرگی در جغرافیای منطقه و بهویژه در محدوده جمهوری اسلامی ایران رخ دهد. بهرغم این تصورات، پیچیدگیهای سیاست اقتضا میکند ارزیابی دقیقتری از پدیده ترامپ بهعمل آمده و با عبور از هالههایی که معمولاً در سیاست به دور واقعیت پیچیده میشود، این واقعیتها «آنطور که هست» برای محققان ظهور کند... در منظر نخست با چند مسأله روبهرو هستیم؛ اول آن که آیا یک رئیسجمهور جمهوریخواه همچون ترامپ حقیقتاً از نظر توحش و نظامیگری در وضعیت غیرقابل مقایسه با دموکراتی نظیر باراک اوباما هست؟. هم شعارهای ترامپ در دوران تبلیغات انتخاباتی و هم وضعیتی که او از آمریکای اکنون گزارش داده، دست او را برای هر گونه اقدام نظامی واقعی و خرج دلار در این زمینه میبندد.
وعدههای داخلی ترامپ، امکان هر گونه ماجراجویی خارجی را برای او به حداقل میرساند اما مهمتر از 2 استدلال فوقالذکر، «امکان» واقعی یک تهاجم نظامی از سوی آمریکا علیه ایران است. حمله نظامی به یک کشور، بهویژه آنگاه که قلمرویی همچون جمهوری اسلامی ایران مدنظر باشد، مشخصاً جنبه سرگرمی نخواهد داشت، بلکه سیستم تصمیمگیری در آمریکا ایجاب میکند حداقلی از امکان تاثیر مثبت این حمله برای آنان متصور باشد. آنچنان که آمار و ارقام شهادت میدهد، دموکراتها نهتنها در عمل نسبت به جمهوریخواهان صلحطلبتر نیستند بلکه آنجا که احتمال تاثیر میدهند، بلافاصله طبل جنگ کوبیده میشود؛ ضمن آن که اساساً «همه گزینهها روی میز است» برای ملت ایران جمله ناآشنایی نیست و این عبارت بارها و بارها از زبان باراک اوباما رئیسجمهور سابق آمریکا و برخی دولتمردان او نیز شنیده شد. بنابراین اگر آمریکاییها حمله به ایران را گزینه کارآمد و موثری میدانستند نه جمهوریخواهان، بلکه دموکراتها هم حتی یک ثانیه از عملیاتی کردن آن امتناع نمیکردند.
در روزنامههای باند خامنهای با حمله به مواضع حسن روحانی در خصوص سیاست خارجی به بهانه اظهارات روحانی با دود و دمها برای حفظ روحیه نیروهای ریزشی نظام در هم آمیخته است:
همین مسأله موجب شده است طی روزهای اخیر تصوراتی در داخل شکل بگیرد مبنی بر اینکه احتمالاً کارمان با ترامپ زار خواهد بود، چرا که حقیقتاً دیوانهای در کاخ سفید بر مسند نشسته که کمر همت به جنگ بسته و عنقریب خواهد بود که اتفاقات بزرگی در جغرافیای منطقه و بهویژه در محدوده جمهوری اسلامی ایران رخ دهد. بهرغم این تصورات، پیچیدگیهای سیاست اقتضا میکند ارزیابی دقیقتری از پدیده ترامپ بهعمل آمده و با عبور از هالههایی که معمولاً در سیاست به دور واقعیت پیچیده میشود، این واقعیتها «آنطور که هست» برای محققان ظهور کند... در منظر نخست با چند مسأله روبهرو هستیم؛ اول آن که آیا یک رئیسجمهور جمهوریخواه همچون ترامپ حقیقتاً از نظر توحش و نظامیگری در وضعیت غیرقابل مقایسه با دموکراتی نظیر باراک اوباما هست؟. هم شعارهای ترامپ در دوران تبلیغات انتخاباتی و هم وضعیتی که او از آمریکای اکنون گزارش داده، دست او را برای هر گونه اقدام نظامی واقعی و خرج دلار در این زمینه میبندد.
وعدههای داخلی ترامپ، امکان هر گونه ماجراجویی خارجی را برای او به حداقل میرساند اما مهمتر از 2 استدلال فوقالذکر، «امکان» واقعی یک تهاجم نظامی از سوی آمریکا علیه ایران است. حمله نظامی به یک کشور، بهویژه آنگاه که قلمرویی همچون جمهوری اسلامی ایران مدنظر باشد، مشخصاً جنبه سرگرمی نخواهد داشت، بلکه سیستم تصمیمگیری در آمریکا ایجاب میکند حداقلی از امکان تاثیر مثبت این حمله برای آنان متصور باشد. آنچنان که آمار و ارقام شهادت میدهد، دموکراتها نهتنها در عمل نسبت به جمهوریخواهان صلحطلبتر نیستند بلکه آنجا که احتمال تاثیر میدهند، بلافاصله طبل جنگ کوبیده میشود؛ ضمن آن که اساساً «همه گزینهها روی میز است» برای ملت ایران جمله ناآشنایی نیست و این عبارت بارها و بارها از زبان باراک اوباما رئیسجمهور سابق آمریکا و برخی دولتمردان او نیز شنیده شد. بنابراین اگر آمریکاییها حمله به ایران را گزینه کارآمد و موثری میدانستند نه جمهوریخواهان، بلکه دموکراتها هم حتی یک ثانیه از عملیاتی کردن آن امتناع نمیکردند.
در روزنامههای باند خامنهای با حمله به مواضع حسن روحانی در خصوص سیاست خارجی به بهانه اظهارات روحانی با دود و دمها برای حفظ روحیه نیروهای ریزشی نظام در هم آمیخته است:
رسالت: آیا منطق دیپلوماسی خارجی دولت یازدهم با منطق انقلابی گری امام در دیپلوماسی خارجی تناسبی دارد؟ آیا درست است همزمان با برگزاری مانور نظامی آمریکا و فرانسه و انگلیس در خلیجفارس، میزبان وزیر خارجه فرانسه و هیأت تجاری آنها باشیم و اعتراضی هم به شرارت آنها در خلیجفارس نکنیم؟ طی چند روز گذشته آمریکاییها پررویی و وقاحت را از حد گذراندهاند. ترامپ تهدید میکند همه گزینهها روی میز است. رویترز اعلام کرده است تحریمهای جدید علیه ایران اعمال میشود. سخنگوی کاخ سفید اعلام کرده رفتارهای ایران بیپاسخ نمیماند. بعد هم مانور مشترک با انگلیس و فرانسه در خلیجفارس میگذارند. سه سناتور آمریکایی گفتهاند؛ اکنون زمان اقدام علیه ایران فرا رسیده است. باید به این رجزخوانیها با پاسخی قاطع پایان داد. ملت ایران به اندازه کافی ابزار برای پاسخ عملی دارد. دولت هم باید با ملت همراهی کند. یک سیلی جانانه در خلیجفارس واشینگتن را سرعقل میآورد.
اذعان به گوشههایی از وضعیت خراب اقتصادی و شرایط اجتماعی مردم در جریان جنگهای باندی به تیتر صفحات اول روزنامههای نیز کشیده است:
اذعان به گوشههایی از وضعیت خراب اقتصادی و شرایط اجتماعی مردم در جریان جنگهای باندی به تیتر صفحات اول روزنامههای نیز کشیده است:
اعتماد: شکاف مزد و معیشت در 10سال گذشته، حداقل مزد، خرج یک هفته خانوار است
نوآوران: ضربهای که احمدینژاد به صندوق توسعه زد قابل مقایسه با کاهش قیمت نفت نیست
نوآوران: زندگی سخت زنان سرپرست خانوار واقعیت انکار ناپذیر جامعه امروز ایران.
نوآوران: ضربهای که احمدینژاد به صندوق توسعه زد قابل مقایسه با کاهش قیمت نفت نیست
نوآوران: زندگی سخت زنان سرپرست خانوار واقعیت انکار ناپذیر جامعه امروز ایران.