خوابهای پنبهدانهای یکی از گردانندگان واحد اطلاعات سپاه پاسداران در دهه۶۰:
۱۷خرداد۶۵ مسعود رجوی به فرودگاه پاریس رفته بود تا سوار بر هواپیمای ویژه مستقیم به بغداد پرواز کند، پروازی که قرار بود به جای عراق در ایران فرود بیاید.
اما توسط زریباف شناسایی و عملیات امنیتی ایران با مشکل روبهرو شد.
تلویزیون حکومتی ۱۶مرداد ۹۹:
مجری: بحث امروز ما در مورد نفوذ در ارکانها و نهادهای انقلابی در دهه شصت خواهد بود جناب آقای احمد کریمپور یکی از مسئولان واحد اطلاعات سپاه و مسئول چک و خنثی سپاه پاسداران در دهه شصت مهمان امروز برنامه سرچشمه خواهند بود.
احمد کریمپور: این جریان که بهوجود آمد آدمهایی که دوست داشتن این شکل حرکت رو دنبال کنند، مثل حنیفنژاد مثل بدیع زادگان مثل ناصر صادق و اینها آمدند گفتند که در سال۱۳۴۴ به این نتیجه رسیدند که سازمان تشکیل بدهند و لذا سازمان مجاهدین خلق را که همین منافقین خودمان هستند اصطلاحا این در سال۴۴ شکل گرفت پس الآن.
گوینده: یعنی بهنظر حضرت عالی پس شکلگیری سازمان مجاهدین خلق در دهه۴۰ یک نوع بحث نفوذی بود که میخواستند خودشان را بهعنوان نیروهای انقلابی در کنار نیروهای مکتبی نشان بدهند!
گوینده: تا حدود زیادی هم برای جذب نیروهای مکتبی نسبت به خودشان اوایل قبل از اینکه تغییر ایدئولوژی بدهند تا یک حد زیادی قبل از التقاط توانسته بودند اینها را جذب بکنند.
احمد کریمپور: ببینید و لذا این سازمان شکل گرفت بر مبنای عملیات مسلحانه با همان نگاهی که به هیأت مؤتلفه داشت ولی نتوانستند گروههایی و سازمانهایی یا افرادی را جذب خودشان بکنند بهدلیل آن شرایطی که نشان میدادند اسلامی نیستند و لذا همین جوری دنبال نفوذ بودند که این طرف آن طرف خودشان را به جایی وصل بکنند تا اینکه در سال۵۰ ببینید این یک حرکت شکل میگیرد در سال۵۰ اینها از حضرت امام میخواهند که این جریان مبارزاتی گروه و سازمانی که در کشور هستش این را تأیید بکند و لذا دو و سه نفر را میفرستند بهمحضر حضرت امام که شما بیائید سازمان را تأیید بکنید حضرت امام در نجف میگوید من این سازمان را قبول ندارم و مبارزه مسلحانه را قبول ندارم نه شما این آمادگی را دارید و نه مردم این آمادگی را دارند قدرت نظامی آمریکا و قدرت نظامی شاه خیلی بالاتر از اینهاست! اینها وقتی نگاه میکنند میبینند که نمیتوانند امام را به سمت خودشان سوق بدهند.
مجری: تیرشان به سنگ میخورد.
کریمپور: یک تغییر ایدئولوژی میدهند از اسلام کاملاً فاصله میگیرند و میروند به سمت آن نگاهی که این کلمه رویش خوابیده بود التقاط یعنی ترکیبی از اسلام ترکیبی از کمونیستی ترکیبی از ملیگرایی و محور اصلی را همان ماشه تفنگ میدانند.
گوینده: این فضایی که شما میدهید یعنی فضای التقاط که یک مقدار فضا آنقدر مهآلود است که نمیتوانیم تشخیص بدی حق را از باطل بعضاً تو اسناد تاریخی هم وجود دارد که برخی از روحانیان ما آنچنان ارتباطی با آنها داشتند که وجوهات به اینها میدادند .
احمد کریمپور: بله از این جهت که اینها چون منزوی شدند و در این حالت انزوا باز هم میخواستند نفوذ کنند، محور نفوذ را کی قرار دادند این جا روحانیت قرار دادند و آمدند سراغ بعضی روحانیت را جذب خودشان کردند و حتی کمکهایی هم گرفتند از بعضی از روحانیت نهایت اینکه اینها به این نتیجه رسیدند که هیچ چیزی از کارهایی انجام بدهند.
گزارش: عباس زریباف متولد ۱۳۳۱ اصفهان وب سایت سازمان منافقین درباره زریباف میگوید او در فاز سیاسی در ارتباط با بخش اطلاعات سازمان مأموریتهایی را در سپاه پاسداران برعهده گرفت زریباف در واقع یکی از کلیدیترین مهرههای سازمان بود چهرهای که توانسته بود به قلب ساختار امنیتی نظام نفوذ کند و در واحد اطلاعات سپاه مسئولیت شنود را به دست بگیرد، نفوذی کار بلدی که بارها با دادن اطلاعات به منافقین آنها را از کمین نیروهای انقلاب نجات داده بود. زریباف حتی تا طراحی مسئولان سپاه هم پیش رفته بود. محسن رضایی در خاطرات خود میگوید زریباف ۱۵دقیقه قبل از اینکه به محل کار من حمله شود به داخل اتاق آمد و رفت یک ربع بعد به محل کار من در ساختمان ستاد مرکزی حمله شد. مجموع این اقدامات تردیدها درباره زریباف را افزایش داد تا اینکه اطلاعات سپاه او را دستگیر کرد اما بهدلیل در دسترس نبودن مدارک ناباورانه آزاد شد و بلافاصله از ایران فرار کرد خدمات زریباف به سازمان منافقین به همین جا ختم نمیشود. ۱۷خرداد ۶۵ مسعود رجوی به فرودگاه پاریس رفته بود تا سوار بر هواپیمای ویژه مستقیم به بغداد پرواز کند پروازی که قرار بود به جای عراق در ایران فرود بیاید و باعث دستگیری اعضاء سازمان شود اما توسط زریباف شناسایی و عملیات امنیتی ایران با مشکل روبهرو شد.