مرگ دانیل نوریگا یادآور تحولات جنجالی در پاناماست و وقایع مربوط به ایران کنترا را بهخاطر میآورد. گزارشی از تلویزیون فرانسه ۲۴، ۱۰خرداد ۹۶:
لیلا جاسینتو: نوریگا فصل سیاهی را در تاریخ روابط میان آمریکا و آمریکای لاتین مجسم میکند. این فصل از تاریخ مربوط به دوران جنگ سرد بود.
زمانی که آمریکا نیروها و جنبشهای چپ گرا را سرنگون میکرد و برای این کار از دیکتاتورهای دست راستی استفاده میکرد. اینها تماماً عملیاتهای مخفی سیا بود.
نوریگا یکی از عوامل سیا بود که درگیر یکی از تیرهترین فصلهای این مقطع یعنی فضاحت ایران کنترا بود.
آمریکا میخواست ساندنیستهای چپگرا در نیکاراگوئه را سرنگون کند، برای انجام این کار آنها به رژیم ایران سلاح فروختند و از پول فروش آن برای تأمین مالی گروههای دست راستی یعنی کنتراها استفاده کردند، تمامی اینها بهخاطر این بود که سیا دارای بودجه تأیید شده از طرف کنگره برای انجام این عملیات نبود. نوریگا خدمات خود را برای سرنگون کردن ساندنیستها ارائه کرد.
اما آنچه در مورد نوریگا حیاتی بود این بود که او یک دلال دوجانبه بود، با همه بهخاطر پول کار میکرد. برای مثال در عین این که اطلاعات کوبا را به آمریکا میفروخت، هزاران پاسپورت پانامایی را هم به کوبا میفروخت و کوبا از این پاسپورتها استفاده میکرد تا مأموران مخفی خود را در آمریکا بهکارگیرد.
برای همین نوریگا با همه بهخاطر پول کار میکرد. حرص و ولع او را به کارتلهای مواد مخدر کشید. او قاچاقچی کوکایین از کلمبیا به آمریکا شد. حرص و ولع برای قدرت و پول او را سرنگون کرد.
لیلا جاسینتو: نوریگا فصل سیاهی را در تاریخ روابط میان آمریکا و آمریکای لاتین مجسم میکند. این فصل از تاریخ مربوط به دوران جنگ سرد بود.
زمانی که آمریکا نیروها و جنبشهای چپ گرا را سرنگون میکرد و برای این کار از دیکتاتورهای دست راستی استفاده میکرد. اینها تماماً عملیاتهای مخفی سیا بود.
نوریگا یکی از عوامل سیا بود که درگیر یکی از تیرهترین فصلهای این مقطع یعنی فضاحت ایران کنترا بود.
آمریکا میخواست ساندنیستهای چپگرا در نیکاراگوئه را سرنگون کند، برای انجام این کار آنها به رژیم ایران سلاح فروختند و از پول فروش آن برای تأمین مالی گروههای دست راستی یعنی کنتراها استفاده کردند، تمامی اینها بهخاطر این بود که سیا دارای بودجه تأیید شده از طرف کنگره برای انجام این عملیات نبود. نوریگا خدمات خود را برای سرنگون کردن ساندنیستها ارائه کرد.
اما آنچه در مورد نوریگا حیاتی بود این بود که او یک دلال دوجانبه بود، با همه بهخاطر پول کار میکرد. برای مثال در عین این که اطلاعات کوبا را به آمریکا میفروخت، هزاران پاسپورت پانامایی را هم به کوبا میفروخت و کوبا از این پاسپورتها استفاده میکرد تا مأموران مخفی خود را در آمریکا بهکارگیرد.
برای همین نوریگا با همه بهخاطر پول کار میکرد. حرص و ولع او را به کارتلهای مواد مخدر کشید. او قاچاقچی کوکایین از کلمبیا به آمریکا شد. حرص و ولع برای قدرت و پول او را سرنگون کرد.