728 x 90

گوهر بی‌بدیل مقاومت و نقشه ژنتیک تاریخی آن!

قیام ایران...
قیام ایران...

انقلاب نوین مردم ایران اکنون از زوایای بسیاری کانون توجهات جهانی است؛ اما فراتر از پیگیری رویدادها و روند تحولات، درخشش یک حقیقت ناب که جبهه‌ٔ متحد ارتجاع-استعمار در تلاش برای پوشاندن آن بوده و حتی هنوز هم هستند، شگفت‌انگیز و خیره‌کننده است.

این گوهر ناب که به قیمت خون و رنج و شکنج هزاران تن از فرزندان این آب و خاک، اکنون سر از لایه‌های سنگین خاکستر و بایکوت و انکار درآورده است، همانا مقاومت تحسین‌برانگیز و خاموشی ناپذیر مردم ایران در برابر استبداد «شهنشیخی» است.

 

تلاش برای تقلیل و انحراف قیام!

این روزها گهگاه در رسانه‌های مختلف داخلی یا خارجی تعابیر و تفاسیر انحرافی از خیزش سراسری مردم ایران صورت می‌گیرد. این سفسطه بافی‌ها اساساً از سر غرض و با اهداف شرورانه (و گاهی هم سطحی و ناآگاهانه) قیام و شورش فرزندان این آب و خاک را به حد یک «تفاوت نسلی» تنازل درجه می‌دهند تا نامی از ریشه‌های تاریخ معاصر و کهن این مقاومت نبرند!

چه نابخردانه می‌اندیشند کسانی که قیام سراسری این روزهای مردم و جوانان ایران را با رنگ و لعاب شوخی یا تفاسیر پوچ اجتماعی در سطح اختلاف تغییرات نسلی با عنوان «دهه هفتادی و دهه هشتادی» بسته‌بندی کنند؛ کما این‌که می‌کوشند آزادیخواهی و عدالت جویی شجاعانه‌ٔ آنان را در ریگزار اهداف فرعی مانند بحث «حجاب» فرو ببرند، اما نامی از «سرنگونی تمامیت حکومت پلید آخوندی» به میان نیاورند!

با این حال کف خیابان واقعیت را عریان نشان می‌دهد.

 

درختی ستبر با ریشه‌هایی به بلندای تاریخ!

مقاومت پرشکوه و بی‌همتای تاریخ معاصر ما، جدا از ریشه‌ٔ بسیار عمیقی که در لایه‌های کهن تاریخ ایران از اساطیر باستانی تا قهرمانان مقاومت چند صد سال پیش دارد، فرزند خلف انقلاب مشروطه محسوب می‌شود؛ نهالی که با خون آزادیخواهان صد و بیست سال اخیر ایران هر روز برومندتر و افتخارآفرین‌تر شده است.

پس‌ماندگان قاجار و نورسیدگان دیکتاتوری رضاخانی تا توانستند بر درخت انقلاب تیر و تبر زدند اما هر چه تبر زدند به آن زخم نشد جوانه شد!

جوانه‌هایی که در بهاری دیگر به گل نشست اما این بار ایلغار ارتجاع آخوندی به جان آن افتاد.

اکنون دوباره و چند باره، درخت مقاومت مردم ایران به گل‌هایی تازه نشسته است و هرگز کسی را یارای آن نیست که این شکوفه‌های نو رسته را مجزا از درخت بررسی کند! درختی که ۱۲۰سال در زمستان ارتجاع و استعمار پایداری کرد و امروز گل داد و مژده داد که زمستان شکست و رفت.

 

قهرمانان اساطیری در ما زنده می‌شوند!

با رشد آگاهی‌های اجتماعی، مقاومت ملی و تاریخی ایران‌زمین از تک قهرمانهای اسطوره‌های عهد باستان به تکثر و تولید انبوه رسیده است.

نوباوگان امروز این سرزمین دیگر می‌توانند نام‌های بزرگ اساطیری هم‌چون کاوه و فریدون، آرش و سیاوش و رستم و گیو و گودرز، در حماسه‌سرایی‌های وهم آلود، یا بابک و ستار و میرزا و کلنل پسیان و حنیف‌نژاد و جزنی و دیگر سرداران ثبت شده‌ٔ تاریخ ایران را در انبوهی از قهرمانان امروز میهن بیابند. از سردار کبیر خلق تا ۳۰هزار شهید سربه‌دار در سال۶۷ و از علی‌اکبر اکبری تا غلامرضا خسروی و نوید افکاری و مصطفی صالحی... و هزاران اسطوره‌ای که زیر شکنجه‌های خرد کننده‌ٔ پاسداران شب، هیمنه‌ٔ آنان را به سخره گرفتند و می‌گیرند!

آری، فرزندانی که امروز در کف خیابان خون خود را در رگهای مقاومت ملی ایران جاری می‌کنند، از همان نسلی هستند که قیامهای پیشین را آفریده‌اند. قیام ۷۸، خیزش ۸۸، خروش ۹۸ و شورش ۱۴۰۱ را نمی‌توان جدا از نقشه‌ٔ ژنتیکی مقاومت ملی و تاریخی مردم ایران بررسی کرد. نوجوانی که امروز در خیابانهای کرمانشاه و تبریز و زاهدان و یزد و اهواز و خرم‌آباد تا مشهد و اصفهان و تهران، کوکتل به دست گرفته است، حتی اگر واحد‌های درسی تاریخ باستان و معاصر مقاومت را پاس نکرده باشد، همان ژنوم تاریخی و همان خون و همان فرهنگ را در خود دارد. نوآموزانی که پس از فارغ‌التحصیلی، آموزگار نسل بعدی هم خواهند بود!

خون مهسا و نیکا و حدیث و سیاوش و... با خون نوجوانان دهه شصت گره خورده، هم‌چنان که با خون شهدای قیام ضدسلطنتی و پیش از آن، قیامهای سی تیر و انقلاب مشروطه!

این‌چنین است که قهرمانان اساطیری ما در کتب تاریخی نمی‌مانند و در ما زنده می‌شوند!

 

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/44e9fb11-8cae-4d4f-9dd6-e061dfddd673"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات