کنفرانس همبستگی با مقاومت ایران
در شهرداری منطقهٔ ۵ پاریس
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
سخنرانیهای
ژان پیر برار - نمایندهٔ پیشین مجلس ملی فرانسه
پیر ایو بورنازل - عضو شورای شهر پاریس، نماینده پیشین مجلس ملی فرانسه
و نمایندگانی از جوامع ایرانیان در فرانسه
ژان پیر برار نمایندهٔ پیشین مجلس ملی فرانسه
با خانم رجوی و زنان و مردان همراهش
در مبارزه برای آزادی ایران یک آلترناتیو وجود دارد
و ما باید از این آگاه باشیم و قدرت این آلترناتیو را بازتاب بدهیم
بسیاری تلاش میکنند با توطئه در پشت صحنه از ظهور این جایگزین جلوگیری کنند
شاه همان ساواک بود که وارث آن واواک است که تمام زبالههای دوران شاه را
در وضعیت زندانهای دیکتاتوری که بهآن اشراف داریم بازیافت کرده است
ژان پیر برار - نمایندهٔ پیشین مجلس ملی فرانسه
متشکرم، خانم شهردار، خانم پرزیدنت.
آخوندها دشمن سیاسی نیستند. آنها هیولاهایی هستند که رأسشان همانطور که بهدرستی گفتید در تهران است و ما نباید توهم داشته باشیم. مار ممکن است سعی کند اغوا کند، اما هنوز هم یک مار است. ما باید اینرا بدانیم و اینرا در ذهن داشته باشیم زیرا در دنیای کنونی ما که شفافیت در اختلافات سیاسی همیشه اولین فضیلت نیست، کسانی هستند که فقط منتظر اغوا شدن هستند.
با آخوندها هیچ مذاکرهیی نمیشود کرد. بحث تغییر برچسب روی آرد تقلبی نیست. این آرد است که باید عوض شود. از این منظر، با آخوندها، مصالحه ممکنی وجود ندارد، زیرا سازش فقط میتواند یک سازش باشد و این قابلقبول نیست. این در نهایت بهمعنای عدم وفاداری به مبارزاتی است که ذکر شد. این ارزشهای جهانی متعلق به ما نیست. ما متولی آن هستیم و وظیفه ما این است که آنها را منتقل کنیم و همگام با همه کسانی نبرد کنیم که آرزو دارند این ارزشهای جهانی را با ما به اشتراک بگذارند. مردم ایران بخشی از آن هستند.
و ما مردم فرانسه وظیفه ویژهیی داریم، زیرا خوششانس هستیم که بخشی از این مردم بزرگ هستیم. ولی ما وظیفه داریم، این دقیقاً به اشتراکگذاشتن این ارزشهای جهانی است که به زنان و مردان بسیاری در کشور ما انگیزه داده است تا نبردهای اصلی را رهبری کنند. یک جایگزین، ارائه مجموعهیی از ایدهها است که با جلوتر رفتن، جایگزین آن چیزی میشود که ما پیش از آن حامل آن هستیم و با خانم رجوی، با زنان و مردان همراهش در مبارزه برای آزادی ایران، یک آلترناتیو وجود دارد. ما باید از این امر آگاه باشیم و با صدای متواضع خود، قدرت این آلترناتیو را بازتاب بدهیم، زیرا بسیاری تلاش میکنند با توطئه در پشت صحنه از ظهور این جایگزین جلوگیری کنند، اما آمادهاند که گذار را انجام بدهند که در آن صورت دقیقاً هیچچیز تغییر نمیکند، بهجز برچسبها. هرگز نباید اینرا در رابطه با کسانی فراموش کنیم که خود را وارثان سلطنت در ایران معرفی میکنند: شاه همان ساواک بود که وارث آن واواک است که تمام زبالههای دوران شاه را در وضعیت زندانهای دیکتاتوری که بهآن اشراف داریم بازیافت کرده است. بنابراین شما باید همه اینها را در ذهن داشته باشید و ما اینجا در یک مکان بسیار ویژه هستیم همانطور که قبلاً گفته شد. ما در کنار پانتئون هستیم. در پانتئون، کسانی دفن شدهاند که البته مبارزه آنها در اشکال، بسیار متنوع بود. در آنجا ویکتور هوگو هست، او مبارزی با هوش استثنایی بود و نبرد آرمانها برای تغییر چهره جهان را پیش میبرد.
میساک مانوکیان و ملینه بهتازگی بهخاک سپرده شدند. آنها که سلاح در دست و سرودخوانان جنگیدند و البته کلام آنان سلاح پایینتری نبود. کلمات میتوانند راه دوری را طی کنند. میدانید، در میدان تیر در دورهٔ اشغال نازیها، عدهیی بودند که در آخرین لحظه، درست زمانی که تیراندازان میخواستند ماشه را بکشند، عقاید خود را فریاد میکردند، آنها آنچه را که باید به قاتلان گفته میشد، گفتند. چهقدر شجاع! و چهقدر زیباست. در اینجا، ما در قلب تاریخ فرانسه نیز قرار داریم. در قرون وسطی، مردم در تپههای این محله میجنگیدند
ما باید هرازگاهی آنرا به خود یادآوری کنیم و همیشه آن چیزی را بهخاطر بسپاریم که شاعرمان لویی آراگون گفته است. او گفت زن آینده بشریت است و این غیرقابل انکار است. ما هرگز نباید از آن غافل شویم و بنابراین، بهاین دلیل همیشه باید روی اصول اساسی پایدار بمانیم.
اصول، انتخاب مردم ایران است، آنها بهتنهایی حق انتخاب خود را دارند و آینده خود را تعیین میکنند. در این مبانی، آرمانهای آزادی، برابری، برادری و مقاومت وجود دارد. توانایی مقاومت از قبل بهمعنای تضمین پایههای آینده است. اینگونه میتوانیم آینده را بسازیم. زیرا برای مردم ایران، مانند همه خلقهای دیگر، دو واقعیت اساسی وجود دارد که بدون آنها آینده متصوری وجود ندارد. صلح و توسعه وجود نخواهد داشت
این چیزی است که آخوندها امروز انکار میکنند. و تفاوت بین آنها و ما، آنها هیولا هستند، زیرا آنها برجستگی انسان را انکار میکنند، که همیشه باید در انتخابهای ما حرف اول را بزند.
پس بله خانم رجوی ما با شما هستیم. ما به تعهد شما وفادار هستیم؛ و آخوندها جنایتکار هستند. ممکن است شما این اطلاعات را در زمان وقوع رویدادها داشته باشید. دوست ما آلخو ویدال کوادراس، نایبرئیس پیشین پارلمان اروپا، شخصیت برجسته اسپانیایی، مبارز در راه آزادی ایران، در مادرید مورد حمله قرار گرفت. زیرا آدمکشان میتوانند و میخواهند به همهجا ضربه بزنند. آنها میخواهند کسانی را که در برابر آنها مقاومت میکنند ریشهکن کنند.
نه فقط میهنپرستان ایرانی، بلکه همه کسانی که با آنها همبستگی میکنند. تلاش برای بمبگذاری در ویلپنت تنها یک نمونه از این بود. سوءقصد علیه آلخو کوادراس، نیز همین بود. یعنی از انجام عملیات در خارج ابایی ندارند، چون مار میتواند سر خود را به هر جایی ببرد. مراقب باشید، نحوه پخش سم همیشه از اشکالی که ما میشناسیم پیروی نمیکند. پس مراقب کسانی باشید که فکر میکنند ممکن استگذاری وجود داشته باشد، همانطور که قبلاً گفته شد، نه شاه و نه شیخ، با آنها بجنگید، اما هرگز فراموش نکنیم کسانی را که حاضرند اعتقادات خود را ارزان بفروشند و البته در ایران، ارزان نیست، منابع زیادی وجود دارد. بنابراین، شما میتوانید همهٔ کسانی را تصور کنید که از قبل فکر میکنند با غارت ثروت طبیعی ایران چقدر میتوانند بهدست بیاورند، (پولی) که برای ساختن دولت جدید لازم برای ایران از دست مردم محروم میگیرند. پس بیایید همه اینها را در نظر داشته باشیم، بیایید متحد باشیم و همیشه مراقب پرندگان بدبختی باشیم که تحت نام آسایش حاضرند آنچه که ما را در وهله اول به آزادی مردم ایران متعهد میکند فراموش کنند خیلی ممنون.
پیر ایو بورنازل عضو شورای شهر پاریس، نمایندهٔ پیشین مجلس ملی فرانسه
شما همیشه در پایتخت حقوقبشر مورد استقبال قرار خواهید گرفت
زیرا هدف پاریس دفاع از مردم ستمدیدهٔ ایران است
که توسط یک رژیم دینی تشنه بهخون قتلعام شدهاند
پیر ایو بورنازل - عضو شورای شهر پاریس، نماینده پیشین مجلس ملی فرانسه
خیلی ممنونم. کارهای سادهتری از این وجود دارد که پس از شما اینگرید عزیز سخنرانی کنیم. میخواهم تشکر کنم از شما بهخاطر نکاتی که گفتید. شما مظهر شجاعت هستید، شما از تاریکی عبور کردهاید. از تعهد، سخنان و شهادت قدرتمند شما سپاسگزارم. خانم شهردار، فلورانس عزیز، مایه خوشحالی و افتخار است که در تالار زیبای شهر شما در کنار شما هستم. میدانید که دوستان بسیاری در سیاست وجود ندارد و فلورانس یکی از آن زنان با ایمانی است که میتوانیم برای ارزشها و برای اصول خود به وی تکیه کنیم. من تعجب نمیکنم که در اینجا جمع شدهایم تا از آزادیها، آزادیهای جهان، آزادی مردم ایران برای داشتن حق حاکمیت خود دفاع کنیم. بنابراین از استقبال و دوستی شما سپاسگزارم.
خانم رئیسجمهور، مایه افتخار و خوشوقتی است که به شما در اینجا در پاریس خوشآمد میگویم. من بین سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۲ یک عضو متعهد مجلس ملی در کنار شما بودم و امروز بهعنوان یک مقام منتخب از پاریس، میتوانید روی حمایت و تعهد ما برای دفاع از آزادی مردم ایران، این مردم شجاع که با ظلم و ستم روبهرو هستند، حساب کنید.
میخواهم به شما یادآوری کنم که میشل آلیو ماری تنها سیاستمدار در کشور ما است که چهار وزارتخانه مستقل، وزارت دفاع ملی، وزارت کشور را در اختیار داشته است.
شما همیشه در پایتخت حقوقبشر مورد استقبال قرار خواهید گرفت. اینجا و آنجا و در ایران همیشه مورد استقبال قرار خواهید گرفت و همیشه از شما حمایت خواهد شد، زیرا هدف پاریس دفاع از مردم ستمدیدهٔ ایران است که توسط یک رژیم دینی تشنه بهخون قتلعام شدهاند. باید بلد باشید که چطور چیزها را واضح بگویید. ما در کنار مردم ایران هستیم چون پاریسیها، فرانسویها، همه شوکه شدند از دیدن کشتار ایرانیها، کشتار مهسا، کشتار این جوانانی که فریاد میزنند، چه میگویند؟ آزادی، آزادی، من نام تو را مینویسم. اساساً این همان چیزی است که امروز بهیادگار مانده است و بنابراین ما در کنار شما هستیم، در یک حمایت همهجانبه، حمایتی که تا پایان راه برای آزادی مردم ایران پیش میرود.
بله، زن، مقاومت، آزادی. بنابراین در دنیایی که ممکن است در حال تغییر باشد، در جهانی که میتواند شعلهور شود، در جهانی که متأسفانه ممکن است دچار جنگ شود، ما باید ادامه بدهیم، باید بر اصول خود محکم بایستیم، از اصول خود در اینجا و در همهجای جهان دفاع کنیم. اینگونه است که ما از دموکراسی دفاع میکنیم، همچنین برای ایران، چگونه از آزادی مردم ایران دفاع میکنیم، با شما، خانم رئیسجمهور و با همهٔ کسانی که در کنار شما هستند، برای دفاع از ایجاد گفتگو بین ملتها و فرهنگها، دفاع از جهان صلح؛ کوتاه کنم و در خاتمه میگویم زندهباد ایران آزاد، زندهباد فرانسه و زندهباد دوستی فرانسه و ایران آزاد، زندهباد دوستی دو ملت.
سارا نوری
خانم رئیسجمهور، خانم شهردار، نمایندگان محترم، دوستان عزیز، طی چند هفته گذشته، ما شاهد تشدید سرکوب زنان بودهایم. قیام پاییز۱۴۰۱ که عمدتاً توسط زنان جوان و جوانان بهطور عام رهبری میشد، پایههای حکومت مذهبی را لرزاند و با قیامی بیسابقه روبهرو شد که از زمان ظهورش در سال۱۳۵۷ بیسابقه بوده است، بهویژه از نظر استمرار و گستردگی جغرافیایی آن. شجاعت، استقامت و مقاومت این زنان و آگاهی آنها از جنبه کاملاً سیاسی حرکتشان، تحسین جهان را برانگیخت. این جوانان معترض به رأس هرم قدرت یعنی ولیفقیه حمله کردند و پیام واضحی فرستادند که خواهان پایان این دیکتاتوری و استقرار یک جمهوری دموکراتیک با جدایی دین و دولت و کثرتگرا هستند. من بر این پیام تأکید میکنم، پیامی که در شعار «نه شاه نه شیخ» بیان شده است، زیرا مردم ایران همچنین نظام سلطنتی را تجربه کردهاند و آنرا نمیخواهند. این موضوع سبعیت و خشونت مقامات در سرکوب خونین این قیام را توضیح میدهد.
رژیم از آن زمان با تهدید موجودیت روبهرو است.
زنان ایرانی هرگز در برابر این رژیم تسلیم نشدهاند. رژیم همیشه رویای یک امپراتوری اسلامی را در سر داشته، رویایی که آخوندها برای قرنها داشتهاند. این زنان این رویای رژیم را مختل کردهاند. حقایق تاریخی غیرقابل انکار نشان میدهد که زنان مجاهد پیشتازان این نبردها بودهاند. از روز اول اجباریشدن حجاب توسط حکومت مذهبی سرکوبگر که توسط آخوندها اعمال شد، این زنان مسلمان که خودشان متعهد به آداب مذهبی هستند، در برابر این قانون زنستیزانه قیام کردند. سپس آنها به قانون اساسی آخوندها «نه» گفتند و برای این مقاومت قهرمانانه بهای سنگینی پرداختند. هزاران نفر از این زنان به زندان افتادند. آنها وحشیانهترین شکنجهها را تحمل کردند. خاطرات زنان مجاهدی که نجات یافتهاند، همچنان تکاندهنده است. بیش از ۳۰درصد از ۱۲۰هزار شهید مقاومت، زنان بودند
و امروز، ما هر روز شاهد مقاومت این زنان جوان در خیابان، در شهرهای کوچک و بزرگ، به اشکال مختلف هستیم.
دربارهٔ شعار «زن، مقاومت، آزادی» و اینکه چرا این شعار بسیار مطرح شده است؟ زیرا این زنان فهمیدند که برای داشتن یک زندگی، برای داشتن حق زندگی خودشان، ابتدا باید مقاومت کنند. بنابراین، برای زندگیکردن، باید در برابر سرکوب مقاومت کرد. امروز، کانونهای شورشی مجاهدین، همانند واحدهای مقاومت ضدفاشیسم، نمایندهٔ امید مردم هستند و شعلهٔ قیام را زنده نگه میدارند. بهرسمیتشناختن مقاومت آنها، بهرسمیتشناختن حق مشروع زنان و مردان، بهویژه جوانان ایرانی، برای دفاع از خود در این دنیای ناآرام است و این یک وظیفهٔ اخلاقی برای نمایندگان و شهروندان کشورهای دموکراتیک است. این جوانان بیش از هر زمان دیگری شایستهٔ حمایت و تقدیر اخلاقی شما هستند. بسیار سپاسگزارم.
آمیتیس مارکوس
سلام، اسم من آمیتیس است، یک دانشآموز ۱۷ساله دبیرستانی هستم و در منطقه پاریس بزرگ زندگی میکنم. مادر من ایرانی است و پدرم فرانسوی. اولین باری که در یک تظاهرات حمایت از ایران شرکت کردم، دو ماهه بودم. در کالسکه با والدین و پدربزرگ و مادربزرگم بودم. از آن زمان، در دهها تظاهرات، کنفرانس، تجمع و سایر رویدادها شرکت کردهام تا همبستگی خودم را با مردم ایران نشان بدهم. یادآوری کنیم که در دو هفته گذشته ۴۹اعدام انجام شده است. کودکان و نوجوانان نمایانگر پاکی، صداقت و معصومیت یک کشور هستند. وقتی به آنها شلیک شود، چیزهای زیادی را دربارهٔ حاکمان آن کشور نشان میدهد. این جوانان ایرانی بهخاطر شجاعت، جسارت و عزمشان چشمگیرند. آنها به من الهام میبخشند، به ما الهام میبخشند، زیرا همچنان ادامه میدهند آنهم بهرغم خطرات موجود. هیچچیزی آنها را در جستجوی آزادی، دموکراسی و برابری متوقف نمیکند، با وجود سرکوبی که بیش از ۴۰سال است ادامه دارد. من نسل سوم خانوادهام هستم که از مقاومت ایران علیه آخوندهای سرکوبگر و زنستیز حمایت میکنم. هر یک از این نسلها نمادهای خود را در مقاومت دارد، نمادهایی که توسط این رژیم خونریز بهقتل رسیدهاند. برای مادربزرگم، بهخاطر همبندیهای زندانی سیاسی او است که مانند خودش، مانند شورانگیز و شکر، در تابستان۱۳۶۷ اعدام شدند. برای مادر و خالهام، داستان صبا هفتبرادران است که در فروردین۱۳۹۰ بهضرب گلوله مزدوران (رژیم) ایران در اشرف بهقتل رسید. برای من، این داستان آرمیتا است. ما همسن بودیم، اما او، برخلاف من، هرگز ۱۷ساله نخواهد شد، زیرا بهطرز بزدلانهیی توسط مأموران زنستیز رژیم بهقتل رسید. چیزی که امروز مرا خشمگین میکند، این است که آمران و مسئولان قتلعام زندانیان سیاسی در تابستان۱۳۶۷ در حال حاضر در ایران در قدرتند. بههمین دلیل من تلاش دارم تا جایی که میتوانم صدای این جوانان ایرانی باشم، بهویژه از طریق شبکههای اجتماعی، تا روی افرادی از نسل خودم تأثیر بگذارم که لزوماً از وضعیت ایران آگاه نیستند. من شعار آنها یعنی «زن، مقاومت، آزادی» را تکرار میکنم. سعی میکنم صدای دختران جوان همسن خودم باشم که به کانونهای شورشی در ایران میپیوندند. آنها پیشگامان مبارزه برای آزادی هستند. ایران بهگروگان گرفته شده و به یک زندان بزرگ تبدیل شده است. در خیابانهای ایران شعار «نه شاه نه شیخ» سر داده میشود. جوانان کلید انقلاب هستند. آنها همراه با پیشینیان خود، بر این افراد وحشی که در قدرتند، غلبه خواهند کرد. شورشگران پیروزی میسازند. از شما سپاسگزارم.
آدرین حبیبی
خانم رئیسجمهور محترم، خانم رجوی، خانمها و آقایان، دوستان عزیز.
نام من آدرین حبیبی است. من یک فرانسوی ایرانیالاصل هستم مفتخرم که امروز در برابر شما قرار گرفتهام. من در سن ۲۱سالگی و دانشجوی علوم کامپیوتر در دانشگاه پاریس۱۳ هستم، اما گشت و گذار من خیلی بیشتر از اینهاست. در حالیکه از دوران کودکیام هرگز ایران را ندیدهام من بخشی از مبارزهیی بیوقفه علیه دیکتاتوری مذهبی هستم که اکنون ۴۵سال است در ایران حاکم است غوطهور هستم. زخمهایی که این رژیم سرکوبگر بر خانوادهام بر جای گذاشته، کلمه مقاومت را از کودکی درونم حک کرد. اطلاع از اینکه دو برادر کوچکتر پدربزرگم در سال ۱۹۹۱ زمانی که همسن من و برادرم بودند توسط رژیم اعدام شدند، شوک عمیقی بود.
داستانهای مادرم از سالهای حبس و شکنجههایی که مادربزرگم در زندانهای خمینی متحمل شده بود نیز روی من تأثیر گذاشته است. مادربزرگم انتخاب کرد و تصمیم گرفت همهچیز را رها کند تا به مقاومت ایران بپیوندد و به مبارزه برای آزادی ادامه بدهد، همان چیزی که جانهای زیادی برای آن فدا و قربانی شده است.
در دوران کودکیام، زمانی که بچههای دیگر به تعطیلات میرفتند، من و برادرانم در تظاهرات مقاومت ایران شرکت میکردیم. ما از مردم ایران حمایت میکنیم و نقض آشکار حقوقبشر توسط این رژیم ستمگر را محکوم میکنیم. اما امروز، بهعنوان یک جوان که در کشوری آزاد مانند فرانسه زندگی میکند، من عمیقاً متأثر هستم و البته افتخار میکنم که جوانان ایرانی شجاعانه در برابر ظلم، ایستادگی میکنند.
زنان و مردان ایران هر روز در خیابانها، رژیم و سپاه پاسداران را بهچالش میکشند و این شاهدی است بر یک شجاعت تسلیمناپذیر. فعالیت کانونهای شورشی در ایران ثابت میکند که راه سرنگونی رژیم مستبد در اتحاد و سازماندهی مردم نهفته است. ما در آرزوی ایرانی هستیم که در آن هر فردی بتواند طعم آزادی را بچشد و با کرامت زندگی کند. آزادی حق ذاتی هر انسانی است اما گاهی باید با اراده و فداکاری گرفته شود.
ما با ایستادن در کنار مردم ایران در مبارزةشان، به این آرمان ارج مینهیم و بر تعهد خودمان به عدالت و آزادی در کنار مقاومت ایران و رئیسجمهور آن مریم رجوی تأکید میکنیم. زندهباد مقاومت، زندهباد ایران آزاد و زندهباد ایران دموکراتیک. با تشکر.
شهردار ژان فرانسوا لوگاره – رئیس بنیاد مطالعات خاورمیانه (فمو)
با تشکر از همهٔ شما بهخاطر این حضور گسترده و تمام سخنرانیها در بعدازظهر امروز. من فقط یک کلمه برای نتیجهگیری دارم، یا بهتر بگویم سه کلمه: زن، مقاومت، آزادی. زن، زیرا این مبارزه زنان بود که یک نقطهٔ عطف تاریخی بود و یک پویایی جدید ایجاد کرد و ماهیت امور را تغییر داد. مقاومت، زیرا ما با فروتنی سهیم هستیم، به مبارزه فکر میکنیم، به آزمایشهای مردان و زنانی فکر میکنیم که تحت شکنجه قرار گرفتهاند، زندانی شدهاند و اغلب بدون حکم، اعدام شدهاند. فقط میگویم که این عزم و ارادهٔ ما را برای به نتیجه رساندن مبارزه مقاومت افزایش میدهد. آزادی، زیرا آزادی یک افسانه نیست، بهواقع چیزی است که ما میخواهیم و ما به این آزادی آنقدر فکر میکنیم که با مردم ایران آنرا بهدست خواهیم آورد. متشکرم.
پایان