با هلاکت سردژخیم قاسم سلیمانی یک سیاست و استراتژی در نظام ولایت فقیه فرو ریخت. به اعتراف خامنهای و کارگزارانش، او یک فرد نبود یک تمامیت از تابلو جنایت و جنگافروزی بود که عمق راهبردی نظام را همزمان در عراق و سوریه و یمن و افغانستان و لبنان هدایت میکرد.
آخوند علمالهدی ۱۵بهمن ۹۸: «مسأله از دست دادن یک سردار و یک نیروی دفاعی یک فرمانده نظامی نیست مسأله مدیریت مقاومت است جریان دیپلماسی مقاومت را او رهبری میکرد یمن را به عراق او متصل میکرد یعنی در یمن و در عراق یک نقشه پیاده میشد».
خامنهای هم پیشتر گفته بود قدرت ما در عمق راهبردی و دخالت در کشورهای منطقه است: «یکی از مؤلفههای قدرت عمق راهبردی ماست عمق راهبردی حضور در کشورهای منطقه طرفداری ملتهای منطقه از جمهوری اسلامی عمق راهبردی جمهوری اسلامیه». (خامنهای ولیفقیه ارتجاع)
اما رویای راهبردی و طرفداری ملتهای منطقه پس از هلاکت پاسدار جنایتکار قاسم سلیمانی و ابومهندس و شعارهای ایران اخراج اخراج در قیام سراسری عراق باطل شد.
اعتراف به دود شدن سرمایههای رژیم در عراق در شعارهای اخراج اخراج جوانان عراقی، توسط مزدوران شناخته شده رژیم، اعتراف به شکست راهبردی نظام در عراق و شکستن اصلیترین بال خامنهای در منطقه است.
شبکه خبر تلویزیون آخوندی ـ شیخ خالد ملا ۲۲بهمن ۹۸: «روزی که میشنویم کلماتی را در مرکز بغداد که میگویند ایران خارج شو خارج شو اینها نقض میثاق است نقض منشور است اینها نقض منشور عراق است و اینها نمک نشناسی است».
قیامآفرینان عراقی – نجف ۲۳بهمن ۹۸: «لاالهالالله، مقتدی عدوالله...».