بیانیه زندانیان اوین در اعتراض به مرگ مهسا امینی
باز هم دست ظلم و جنایت برون شده است ز آستین تبار سیاه، جنایت فزون شده است
روزی نیست که با شنیدن اخبار جنایاتی که پاسداران ِحرامی ِ ولایت در گوشهای از این خاک، علیه خلق اسیرمان مرتکب میشوند، دلهایمان بدرد نیاید و دندان خشم بر جگر نساییم!
از آخرین کولبران شهید در کردستان زخمی که در جستجوی لقمه نانی، آواره کوره راههای مرگ شدند تا آن زن پاکدامن مریوانی که در برابر بسیجی وحشی، خود را از پنجره به بیرون پرتاب کرد و پرپر شد!
از اعدام و حلقآویز روزمره فلّهای در زندان فلان تا مجازاتهای قرونوسطایی و قطع انگشتان دست در زندان بهمان، همهٔ اینها و صدها جنایت پیدا و پنهان دیگر تنها در چند روز!
و اما امروز مرگ دردناک مهسا امینی ۲۲ساله در پی جنایت سرکوبگران زنستیز انتظامی، تحت عنوان آخوندساخته بدحجابی! زبان حال ما هم امروز مثل همه جوانان شورشگر جز این نیست که بگوییم:
«وای به روزی که مسلح شویم»
واقعیت این است که تنها پاسخ رژیم پا به گور ولایت فقیه به شرایط انقلابی کنونی، تشدید بیسابقه کشتار و اعدام و بهویژه سرکوب و جنایت علیه خواهران هموطنمان است تا بهزعم خود بتواند نیروی بالقوّه انقلاب را مهار و جامعه جوشان و در کمین خیزش را منکوب و زمینگیر کند.
اما زهی خیال خام! تظاهرات و شعارهای مردم طی یکی دو روز گذشته ثابت کرد که خط کشتار، همچنان که برادر مجاهد مسعود رجوی گفته است، در شرایط کنونی جز بر خطر آتش بنیان قیام نخواهد افزود.
ما جمعی از زندانیان هوادار مجاهدین در زندان اوین، ضمن تسلیت و ابراز همدردی با خانواده مهسا امینی، به مردم و جوانان بپا خواسته درود میفرستیم و با کانونها و جوانان شورشگر در سراسر میهن همپیمان میشویم که لحظهها را دریابیم و تا سرنگونی تمامیت این رژیم ضدبشر، به جنگ خود ادامه دهیم؛ چرا که باور داریم تنها از رهگذر خونین چنین انقلاب دمکراتیک مردمی ای است که میتوان شاهد درهم پیچیده شدن طومار چنین جنایاتی بود!
مرگ بر اصل ولایت فقیه
درود بر رجوی
برقرار باد جمهوری دمکراتیک در ایران
جمعی از زندانیان هوادار سازمان مجاهدین خلق در زندان اوین- شهریور۱۴۰۱
پیام زندانیان سیاسی زندان گوهردشت در محکومیت قتل مهسا امینی
بأیّ ذنبٍ قتلت
باز هم ضحاک مار بدوش و خونآشام، قلب و مغز جوان دیگری را گرفت و اندوه آن به سنگینی پیکر بیجان و معصومش بر قلب و روح همه ایران زمین و ایرانیان فرو افتاد و در خاک کردستان فرو نشست تا چون بذری در همه ایران بروید و همچون نامش (ژینا) همه ایران را حیات، زندگانی و جانی تازه بخشد و یا همچون انفجاری در تاریکی ظلم و جنایت «ماهگونه» و «مهسا» آنچه از ظلم و جنایت بر مردم و بهویژه زنان ایران میرود را برای همه جهان روشن کند تا گواه و شاهدی «شهید» باشد بر بیداد و ستمی که بر ایران و ایرانی رفته و میرود.
خون به ناحق ریخته شدهای که همه ایران و جهان را متأثر کرد. خون پاکی که بلافاصله در همه رگهای ایران جاری شد و باز هم به جوشش و غلیان در خواهد آمد تا بنیاد ضحاکیان را براندازد.
ما جمعی از زندانیان سیاسی هوادار سازمان مجاهدین خلق ایران در زندان گوهردشت کرج و ضمن عرض تسلیت و آرزوی صبر برای خانواده و همه دوستان و عزیزان مهسا، بهویژه مادر داغدار وی، با توجه به سیستماتیک بودن این قبیل جنایات از همه اعتراضات بهحق مردمی در اقصی نقاط میهن و جهان حمایت کرده و اعلام میداریم که این رژیم باید حساب یکایک خونریزیها و جنایتهایش را پس دهد و آن روز نزدیک است. ألیس الصبح بقریب؟!
جمعی از زندانیان سیاسی هوادار سازمان مجاهدین خلق ایران در زندان گوهردشت کرج –شهریور۱۴۰۱
پیام زندانیان سیاسی زندان مرکزی کرج در محکومیت قتل مهسا امینی
بسم الله القاسم الجبارین
بای ذنب قتلت!
با تو سخن میگویم ای مزدور بدان که عیانترین است لقمه آغشته بخون بیگناهان تو. دوش بادت که خوناب خلقمان در سفره تمام حرامت، نانت از گوشت و شراب در خونمان، دختر ایرانم را کشتی. ای ابلیس پیر مست نشسته بر عزای ما.
تو ای نفرین زمان، هر روز تداعی میکنی نجاست درونت را و باز خاطر تمامی دختران قربانی امیال پست ات را برایمان زنده کردی، به یاد ۶۷ جاویدان، به یاد کوی دانشگاه، به یاد خروش ۸۸ و آبان خونین ۹۸.
اما بدان که عظیمترین خشم تاریخ را برای خود تدارک دیدهای نه جایی برای بخشش است و نه خاطرهای برای فراموشی، قیامتی نزدیکتر از آنچه بتوانی تصور کنی.
ای خلق همیشه بیدار ایران، پایان کلامم با شماست کاری کنیم، بر نه خجالت برآوریم روزی که رخت جان به جهان دیگر پوشیم.
زندانیان سیاسی زندان مرکزی کرج شهریور ۱۴۰۱