سرکردگان زندانها و قوه قضاییه رژیم در استان سیستان و بلوچستان اقدام به چپاول از پرسنل زندانها میکنند.
خانواده یکی از قربانیان این چپاول میگوید دار ودسته شیاد فقیه که توانستند در سال ۵۷با مظلوم نمایی و عوام فریبی انقلاب مردم بهپاخاسته ایران را بربایند و مواهب همگانی مترصد بر آن را بهباند نیم درصدی خود اختصاص دهند، حتا در دوران مصیبت بار جنگ نیز از چپاول منابع ملی و دستبرد به خزانه کشور دریغ نورزیدند. این گرگ های زالو صفت از همان ابتدا برای تضمین موجودیت منفور خود با خرج کردن از خزانه مردم به یارگیری از میان اراذل و اوباش روی آوردند و در نتیجه دیری نپائید که همین اراذل و اوباش نیز با تأسی به اربابان تازه به دوران رسیده خود به جان و مال و نوامیس مردم دست درازی کردند که از آن جمله میتوان از سرهنگ افتخاری معروف به اسمال تیغ زن نام برد که در کسوت فرمانده کمیته نارمک که در دهه ۶۰جنایات و تجاوزات و هتاکیهای بیشماری را رقم زدند اینک نیز مشکل عمده هم میهنان مالباختهیی که در دهها شهر کشور از سوی عوامل امنیتی و اطلاعاتی رژیم تحت عنوان مؤسسات مالی اعتباری چاپیده شدهاند ریشه در دوران جنگ دارد و جرقه آن با مؤسساتی مثل سارا و سحر و یا دولت خواهان در همان دهه سیاه ۶۰زده شد یعنی در دورانی که یا جوانان کشور در زندانهای رژیم یا بهطور دست جمعی اعدام میشدند و یا در جبهههای جنگی بیهوده به کشتن داده میشدند.
سالهاست که دستبرد به اموال مردم و هتک نوامیس مردم از سوی عمال مافیای خامنهای و شرکا به امری عادی و در حقیقت چنان بهصورت روال و روتین در آمده که مسؤلان فاسد این رژیم نامشروع با گستاخی هرچه تمامتر حوزه تحت اختیار خود را نه تنها گاو شیرده بلکه بردههای جسمی و جنسی فاقد حقوق به حساب میآورند.
استان دور افتاده سیستان و بلوچستان که فقر و فاقه در آن بیداد میکند نیز از این بلیه محفوظ نبوده است. برای مثال دژخیمان زندان این استان در سال ۹۲برای خرید ساختمان نرگس در مشهد از طریق وجوهات امانتی که طی سالها از سوی پرسنل زندانها به ودیعه گذاشته شده و در صندوق تعاونی مربوط به آنان انباشته شده بود، اقدام نمودند. در آن زمان موجودی هر پرسنل حدا قل ۵میلیون تومان بود که از آن تاریخ بهمنظور تأمین اقساط بهطور ماهیانه از هر پرسنل تا سقف ۲۰۰هزار تومان از حقوق پرسنل کسر میشده است، اما اینک که زمان بهرهبرداری و خوشه چینی از این سرمایهگذاری فرا رسیده، مسئولان امر با نصب اطلاعیه بر در و دیوارهای زندانهای استان از پرسنل مربوطه میخواهند که برای دریافت اصل وجوه نقدی خود اقدام نمایند. یعنی که مأموران حریص زندان با سوءاستفاده از موقعیت شغلی در حقیقت جیب پرسنل تحتامر خود را در روز روشن بریده و یک شبه میلیاردر شدهاند.
گفته میشود که عمدهترین سهامداران فعلی این هتل تنی چند از مقامهای رده بالای استان هستند که علاوه بر استان دار هاشمی میتوان از مدیر کل زندانها به نام علیرضا بابایی و معاون اداری مالی وی به نام غلامرضا مهویدی و نیز علی شهنوازی مسئول حفاظت و اطلاعات استان نام برد. اغلب این غارتگران اهل این شهر فلاکتزده نیستند و به همین دلیل نیز پولهای بالا کشیده را در خارج از استان یعنی شهر مشهد سرمایهگذاری کردهاند.
خانواده یکی از قربانیان این چپاول میگوید دار ودسته شیاد فقیه که توانستند در سال ۵۷با مظلوم نمایی و عوام فریبی انقلاب مردم بهپاخاسته ایران را بربایند و مواهب همگانی مترصد بر آن را بهباند نیم درصدی خود اختصاص دهند، حتا در دوران مصیبت بار جنگ نیز از چپاول منابع ملی و دستبرد به خزانه کشور دریغ نورزیدند. این گرگ های زالو صفت از همان ابتدا برای تضمین موجودیت منفور خود با خرج کردن از خزانه مردم به یارگیری از میان اراذل و اوباش روی آوردند و در نتیجه دیری نپائید که همین اراذل و اوباش نیز با تأسی به اربابان تازه به دوران رسیده خود به جان و مال و نوامیس مردم دست درازی کردند که از آن جمله میتوان از سرهنگ افتخاری معروف به اسمال تیغ زن نام برد که در کسوت فرمانده کمیته نارمک که در دهه ۶۰جنایات و تجاوزات و هتاکیهای بیشماری را رقم زدند اینک نیز مشکل عمده هم میهنان مالباختهیی که در دهها شهر کشور از سوی عوامل امنیتی و اطلاعاتی رژیم تحت عنوان مؤسسات مالی اعتباری چاپیده شدهاند ریشه در دوران جنگ دارد و جرقه آن با مؤسساتی مثل سارا و سحر و یا دولت خواهان در همان دهه سیاه ۶۰زده شد یعنی در دورانی که یا جوانان کشور در زندانهای رژیم یا بهطور دست جمعی اعدام میشدند و یا در جبهههای جنگی بیهوده به کشتن داده میشدند.
سالهاست که دستبرد به اموال مردم و هتک نوامیس مردم از سوی عمال مافیای خامنهای و شرکا به امری عادی و در حقیقت چنان بهصورت روال و روتین در آمده که مسؤلان فاسد این رژیم نامشروع با گستاخی هرچه تمامتر حوزه تحت اختیار خود را نه تنها گاو شیرده بلکه بردههای جسمی و جنسی فاقد حقوق به حساب میآورند.
استان دور افتاده سیستان و بلوچستان که فقر و فاقه در آن بیداد میکند نیز از این بلیه محفوظ نبوده است. برای مثال دژخیمان زندان این استان در سال ۹۲برای خرید ساختمان نرگس در مشهد از طریق وجوهات امانتی که طی سالها از سوی پرسنل زندانها به ودیعه گذاشته شده و در صندوق تعاونی مربوط به آنان انباشته شده بود، اقدام نمودند. در آن زمان موجودی هر پرسنل حدا قل ۵میلیون تومان بود که از آن تاریخ بهمنظور تأمین اقساط بهطور ماهیانه از هر پرسنل تا سقف ۲۰۰هزار تومان از حقوق پرسنل کسر میشده است، اما اینک که زمان بهرهبرداری و خوشه چینی از این سرمایهگذاری فرا رسیده، مسئولان امر با نصب اطلاعیه بر در و دیوارهای زندانهای استان از پرسنل مربوطه میخواهند که برای دریافت اصل وجوه نقدی خود اقدام نمایند. یعنی که مأموران حریص زندان با سوءاستفاده از موقعیت شغلی در حقیقت جیب پرسنل تحتامر خود را در روز روشن بریده و یک شبه میلیاردر شدهاند.
گفته میشود که عمدهترین سهامداران فعلی این هتل تنی چند از مقامهای رده بالای استان هستند که علاوه بر استان دار هاشمی میتوان از مدیر کل زندانها به نام علیرضا بابایی و معاون اداری مالی وی به نام غلامرضا مهویدی و نیز علی شهنوازی مسئول حفاظت و اطلاعات استان نام برد. اغلب این غارتگران اهل این شهر فلاکتزده نیستند و به همین دلیل نیز پولهای بالا کشیده را در خارج از استان یعنی شهر مشهد سرمایهگذاری کردهاند.