به اعتراف مدیر کل نوسازی مدارس استان تهران 1000 مدرسه فرسوده و نا ایمن در این استان وجود دارد که 25 تا 30 درصد از فضای آموزشی را شامل میشود. به گفته این مقام آموزش و پرورش رژیم برای بازسازی یک فضای آموزشی حداقل 3میلیارد تومان نیاز است و تأمین بودجه هزار فضای آموزشی ظرف یک، دو سال امکان پذیر نیست.
میانگین عمر این مدارس بین 35 تا40سال و بیشتر است که در حال حاضر مورد استفاده قرار میگیرند و ازشرایط استاندارد برخوردار نیستند و در شرایط بحرانی غیرقابل استفاده هستند. (تلویزیون شبکه خبر رژیم 15فروردین 96)
رئیس سازمان نوسازی مدارس کشور نیز از وجود 164هزار کلاس درس نیازمند مقاوم سازی خبر داد. (خبرگزاری حکومتی ایسنا11فروردین 96)
خبرگزاری تسنیم نیز بهنقل از ”رئیس جامعه خیر مدرسه ساز کشور“ مینویسد: ”مدارس فرسوده جان هزاران دانشآموز تهرانی را تهدیدمی کند“. (خبرگزاری حکومتی تسنیم5اسفند 95)
البته تمامی دانشآموزان کشور در مدارس معمولی درس نمیخوانند بخشی از دانشآموزان در مدارس کانکسی درس میخوانند که وضعیت این مدارس نیز غیرایمن است.
به گزارش تلویزیون شبکه 5 رژیم صبح روز 14فروردین کمترازیک ساعت از ورود دانشآموزان روستای یوسف کل سردشت به مدرسه نگذشته بود که آتش بخاری نفتی در مدرسه شعلهور شد.
به گزارش این رسانه حکومتی تعداد مدارس کانکسی در کشورکم نیستند و این مدارس با استاندارهای آموزشی فاصله دارند.
فرسوده بودن مدارس کشور و تنگ بودن فضای آموزشی تنها جان دانشآموزان را تهدید نمیکند بلکه سطح یادگیری دانشآموزان را هم کند میکند.
دراین رابطه سایت ”ستاد اجرایی فرمان امام“ 4 ارردیبهشت 95 ازقول مدیرکل نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس استان آذربایجان شرقی مینویسد: ”در روزهای گذشته از مدرسهای در نزدیکی تبریز بازدید کردیم که زیربنای آن 1700 متر مربع بود، اما در همین فضا بیش از 530 دانشآموز مشغول تحصیل بودند و نیمکتها تا نزدیکی تخته سیاه نیز آمده بود. این شرایط باعث تحلیل توأمان دانشآموزان و معلمان شده و سطح یادگیری را بهشدت کاهش میدهد، چرا که فضای آنها مناسب کلاس درس نیست و با استانداردها فاصله دارد“.
ملاحظه میشود که فرسوده بودن بافت مدارس منحصر به یک شهر و یا یک استان نیست و مدارس سراسر کشور چنین وضعیتی دارند.
وقتی در استانهایی مانند تهران، آذربایجان غربی وشرقی مدارس چنین وضعیتی دارند طبعاً وضعیت در استانهای دور افتاده و محرومی نظیر سیستان و بلوچستان و... قابل پیشبینی است که چه میزان اسفناک است.
با وجود چنین شرایط خطرناکی رژیم آخوندی هیچ اقدام جدی انجام نداده است. در حالیکه همه ساله بر بودجه دستگاه سرکوب و.. اضافه میکند، بودجه آموزش و پرورش آنچنان اندک است که به اعتراف کارگزاران رژیم 98 درصدآن صرف پرسنل آن میشود.
معاون سابق آموزش وپرورش رژیم در مصاحبه با خبرگزاری نیروی تروریستی قدس (تسنیم) میگوید سال 96 سال دشواری برای آموزش و پرورش است.
این کارگزار حکومتی اضافه میکند: ”آموزش و پرورش در سال ۹۶ باید حدود ۳۳هزار میلیارد تومان حقوق بدهد و این بدین معناست که در این سال نیز با خشکسالی مواجه خواهد بود“.
به گفته این کارگزار رژیم بودجه سال 95 نیز پاسخگوی نیازهای این وزارتخانه نبوده ”اگر آموزش و پرورش بهطور متوسطه ماهیانه 2500 میلیارد تومان حقوق پرداخت کند، تا پایان اسفند حتی بودجهیی برای پرداخت عیدی ندارد و این یک کسری پنهان است. وقتی اعتبار مربوط در بودجه لحاظ نمیشود بدین معناست که مدیران مدارس باید از جیب خانوادهها هزینه کنند و آنها نیز مجبور به پرداخت پول به مدارس دولتی هستند“. (خبرگزاری تسنیم 15آذر95)
واقعیت این است که انتظار رسیدگی به مدارس فرسوده توسط این رژیم انتظار بیجایی است و آنچه در این حاکمیت در غوغای فساد و چپاول، ارزشی ندارد، جان میلیونها دانشآموزی است که در مدارس فرسوده و با بافتهای کهنه درس میخوانند و جانشان در خطر است.
میانگین عمر این مدارس بین 35 تا40سال و بیشتر است که در حال حاضر مورد استفاده قرار میگیرند و ازشرایط استاندارد برخوردار نیستند و در شرایط بحرانی غیرقابل استفاده هستند. (تلویزیون شبکه خبر رژیم 15فروردین 96)
رئیس سازمان نوسازی مدارس کشور نیز از وجود 164هزار کلاس درس نیازمند مقاوم سازی خبر داد. (خبرگزاری حکومتی ایسنا11فروردین 96)
خبرگزاری تسنیم نیز بهنقل از ”رئیس جامعه خیر مدرسه ساز کشور“ مینویسد: ”مدارس فرسوده جان هزاران دانشآموز تهرانی را تهدیدمی کند“. (خبرگزاری حکومتی تسنیم5اسفند 95)
البته تمامی دانشآموزان کشور در مدارس معمولی درس نمیخوانند بخشی از دانشآموزان در مدارس کانکسی درس میخوانند که وضعیت این مدارس نیز غیرایمن است.
به گزارش تلویزیون شبکه 5 رژیم صبح روز 14فروردین کمترازیک ساعت از ورود دانشآموزان روستای یوسف کل سردشت به مدرسه نگذشته بود که آتش بخاری نفتی در مدرسه شعلهور شد.
به گزارش این رسانه حکومتی تعداد مدارس کانکسی در کشورکم نیستند و این مدارس با استاندارهای آموزشی فاصله دارند.
فرسوده بودن مدارس کشور و تنگ بودن فضای آموزشی تنها جان دانشآموزان را تهدید نمیکند بلکه سطح یادگیری دانشآموزان را هم کند میکند.
دراین رابطه سایت ”ستاد اجرایی فرمان امام“ 4 ارردیبهشت 95 ازقول مدیرکل نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس استان آذربایجان شرقی مینویسد: ”در روزهای گذشته از مدرسهای در نزدیکی تبریز بازدید کردیم که زیربنای آن 1700 متر مربع بود، اما در همین فضا بیش از 530 دانشآموز مشغول تحصیل بودند و نیمکتها تا نزدیکی تخته سیاه نیز آمده بود. این شرایط باعث تحلیل توأمان دانشآموزان و معلمان شده و سطح یادگیری را بهشدت کاهش میدهد، چرا که فضای آنها مناسب کلاس درس نیست و با استانداردها فاصله دارد“.
ملاحظه میشود که فرسوده بودن بافت مدارس منحصر به یک شهر و یا یک استان نیست و مدارس سراسر کشور چنین وضعیتی دارند.
وقتی در استانهایی مانند تهران، آذربایجان غربی وشرقی مدارس چنین وضعیتی دارند طبعاً وضعیت در استانهای دور افتاده و محرومی نظیر سیستان و بلوچستان و... قابل پیشبینی است که چه میزان اسفناک است.
با وجود چنین شرایط خطرناکی رژیم آخوندی هیچ اقدام جدی انجام نداده است. در حالیکه همه ساله بر بودجه دستگاه سرکوب و.. اضافه میکند، بودجه آموزش و پرورش آنچنان اندک است که به اعتراف کارگزاران رژیم 98 درصدآن صرف پرسنل آن میشود.
معاون سابق آموزش وپرورش رژیم در مصاحبه با خبرگزاری نیروی تروریستی قدس (تسنیم) میگوید سال 96 سال دشواری برای آموزش و پرورش است.
این کارگزار حکومتی اضافه میکند: ”آموزش و پرورش در سال ۹۶ باید حدود ۳۳هزار میلیارد تومان حقوق بدهد و این بدین معناست که در این سال نیز با خشکسالی مواجه خواهد بود“.
به گفته این کارگزار رژیم بودجه سال 95 نیز پاسخگوی نیازهای این وزارتخانه نبوده ”اگر آموزش و پرورش بهطور متوسطه ماهیانه 2500 میلیارد تومان حقوق پرداخت کند، تا پایان اسفند حتی بودجهیی برای پرداخت عیدی ندارد و این یک کسری پنهان است. وقتی اعتبار مربوط در بودجه لحاظ نمیشود بدین معناست که مدیران مدارس باید از جیب خانوادهها هزینه کنند و آنها نیز مجبور به پرداخت پول به مدارس دولتی هستند“. (خبرگزاری تسنیم 15آذر95)
واقعیت این است که انتظار رسیدگی به مدارس فرسوده توسط این رژیم انتظار بیجایی است و آنچه در این حاکمیت در غوغای فساد و چپاول، ارزشی ندارد، جان میلیونها دانشآموزی است که در مدارس فرسوده و با بافتهای کهنه درس میخوانند و جانشان در خطر است.