روز 25 خرداد 95 پاسدار حسن فیروزآبادی با خبرگزاری پاسداران موسوم به فارس مصاحبه کرد و حرفهایی زد که هر کدامش در این روزها نشانهٴ گوشهیی از شدت پوسیدگی درونی نظام در بنیادیترین ساختارها و زیربناهایش است.
وی از جمله گفت: سالهاست که قادر بهکار کردن نیست و مشخصاً از 12 سال پیش تا کنون پیوسته درخواست کنارهگیری داده، اما خامنهای نپذیرفته. (البته کارکردن در فرهنگ این پاسدار، همان نشستن در اتاق مجلل فرمانده ستاد کل نیروهای مسلح، زیر باد خنک کولر است و نه چیز دیگر!)
حال این چه قحط الرجالی است که حتی یک پاسدار دیگر برای جانشینی وی پیدا نمیشود؟ آنهم در نظامی که خودشان میگویند بیشتر از سیصد هزار نفر عضو سپاه دارند! این اولین سوالی است که به ذهن هر شنوندهای میزند.
نکته دوم در حرفهای وی که شدت بیاعتمادی و باند بازی درونی نظام را نشان میدهد، این است که میگوید: الآن حداقل 4 سال است که معاونش پاسدار محمد حسین باقری دارد کارهای او را انجام میدهد و خودش تنها نظارهگر اوضاع است!
نکته باریکتر از مویی که در همین حرف فیروز آبادی هست اینکه:
این پاسدار محمد حسین باقری، خودش یکی از جنایتکارترین پاسدارانی است که از همان اولین روزهای کردکشی آخوندها در کردستان و لشگرکشی به استانهای غربی کشور، دستاندرکار جنایت بوده و پس از آنهم در سالهای بعد، فرماندهٴ اطلاعات و عملیات سپاه بوده که نقش جدی در نسلکشی دهه شصت در شهرهای مختلف میهن و سرکوب مجاهدان و مبارزان دیگر داشته،
ضمنا وی برادر کوچکتر پاسدار حسن باقری، معاون وقت نیروی زمینی سپاه در جنگ ضدمیهنی است، که در همان جنگ کشته شد.
حالا چنین پاسداری با چنان سوابقی و چنین نسب خانوادگیای، آنقدر مورد اعتماد نیست که باید چهار سال در معاونت و زیر نظر یک جسم متحرک کار کند تا وقتی که دیگر طرف در آستانهٴ افتادن به زمین است، اجازه پیدا کند بهعنوان فرماندهٴ ستاد کل نیروهای مسلح رژیم، از خامنهای حکم بگیرد!
این داستان، هیچ چیز جز نشانی روشن از فروریختگی درونی نظام، در مهمترین ارکانش نیست.
حرف دیگر پاسدار فیروز آبادی در همین مصاحبه، ابراز چاکریاش به خامنهای با زدن توی سر رفسنجانی است، که این نیز خود شایان توجه است، رئیس ستاد کلی که عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و زیر دست رفسنجانی است، وقتی هم که میخواهد بازنشسته شود، باید من باب وصیت هم که شده بیاید و بهعنوان مشاور عالی مقام عظما اول با رفسنجانی مرز بندی کند تا مبادا بعد یک وقتی این از تاریخ در رفته را به نفع خود مصادره نکند!
نکته دیگر در مصاحبه فیروزآبادی، زدن زیرآب رئیسجمهور نظامشان است که خودش تا دیروز فرماندهٴ ستاد کل نیروهای مسلحش بوده! آنجا که دست خونین روحانی و خاتمی را در جریان قیامهای 78 و 88 به حضار نشان میدهد! گرچه که مردم خود این همه را بهتر و بیشتر و پیشتر از فیروز آبادی میدانند اما شنیدنش از دهان رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، چیز دیگری است!
فیروز آبادی در همین مصاحبه حرفهای دیگری هم زده که کمتر از نکات گفته شده در بالا نیست، مثلاً بی مقدمه و بیمسما یقه مجلس آخوندی خودشان را گرفته که: مجلس نمیتواند خلاف نظر آقا! یعنی علی خامنهای قانون وضع کند! آنهم در مملکتی که تمامی نمایندگان مجلسش مزدوران از آب گذشته شورای نگهبان و دهها نهاد امنیتی و جاسوسی دیگرند!
عمق حرف فیروزآبادی، البته همین امروز روشن میشود که مجلس خیز برداشته تا اختیارات شورای نگهبان را کم کند و پر جنتی را بچیند و... . به این ترتیب روی مقام عظمای ولایت را به نفع رفسنجانی کم کند!
خواندن حرفهای فیروز آبادی نگاهیست از روزن دیوار سوراخ نظام به اندرونی بیت قدرت و آنچه که این روزها در آن میگذرد.
خوبست هرازگاهی آدم از سوراخ ”قفل در“ هم که شده، نگاهی به اون داخل بیندازد!
وی از جمله گفت: سالهاست که قادر بهکار کردن نیست و مشخصاً از 12 سال پیش تا کنون پیوسته درخواست کنارهگیری داده، اما خامنهای نپذیرفته. (البته کارکردن در فرهنگ این پاسدار، همان نشستن در اتاق مجلل فرمانده ستاد کل نیروهای مسلح، زیر باد خنک کولر است و نه چیز دیگر!)
حال این چه قحط الرجالی است که حتی یک پاسدار دیگر برای جانشینی وی پیدا نمیشود؟ آنهم در نظامی که خودشان میگویند بیشتر از سیصد هزار نفر عضو سپاه دارند! این اولین سوالی است که به ذهن هر شنوندهای میزند.
نکته دوم در حرفهای وی که شدت بیاعتمادی و باند بازی درونی نظام را نشان میدهد، این است که میگوید: الآن حداقل 4 سال است که معاونش پاسدار محمد حسین باقری دارد کارهای او را انجام میدهد و خودش تنها نظارهگر اوضاع است!
نکته باریکتر از مویی که در همین حرف فیروز آبادی هست اینکه:
این پاسدار محمد حسین باقری، خودش یکی از جنایتکارترین پاسدارانی است که از همان اولین روزهای کردکشی آخوندها در کردستان و لشگرکشی به استانهای غربی کشور، دستاندرکار جنایت بوده و پس از آنهم در سالهای بعد، فرماندهٴ اطلاعات و عملیات سپاه بوده که نقش جدی در نسلکشی دهه شصت در شهرهای مختلف میهن و سرکوب مجاهدان و مبارزان دیگر داشته،
ضمنا وی برادر کوچکتر پاسدار حسن باقری، معاون وقت نیروی زمینی سپاه در جنگ ضدمیهنی است، که در همان جنگ کشته شد.
حالا چنین پاسداری با چنان سوابقی و چنین نسب خانوادگیای، آنقدر مورد اعتماد نیست که باید چهار سال در معاونت و زیر نظر یک جسم متحرک کار کند تا وقتی که دیگر طرف در آستانهٴ افتادن به زمین است، اجازه پیدا کند بهعنوان فرماندهٴ ستاد کل نیروهای مسلح رژیم، از خامنهای حکم بگیرد!
این داستان، هیچ چیز جز نشانی روشن از فروریختگی درونی نظام، در مهمترین ارکانش نیست.
حرف دیگر پاسدار فیروز آبادی در همین مصاحبه، ابراز چاکریاش به خامنهای با زدن توی سر رفسنجانی است، که این نیز خود شایان توجه است، رئیس ستاد کلی که عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و زیر دست رفسنجانی است، وقتی هم که میخواهد بازنشسته شود، باید من باب وصیت هم که شده بیاید و بهعنوان مشاور عالی مقام عظما اول با رفسنجانی مرز بندی کند تا مبادا بعد یک وقتی این از تاریخ در رفته را به نفع خود مصادره نکند!
نکته دیگر در مصاحبه فیروزآبادی، زدن زیرآب رئیسجمهور نظامشان است که خودش تا دیروز فرماندهٴ ستاد کل نیروهای مسلحش بوده! آنجا که دست خونین روحانی و خاتمی را در جریان قیامهای 78 و 88 به حضار نشان میدهد! گرچه که مردم خود این همه را بهتر و بیشتر و پیشتر از فیروز آبادی میدانند اما شنیدنش از دهان رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، چیز دیگری است!
فیروز آبادی در همین مصاحبه حرفهای دیگری هم زده که کمتر از نکات گفته شده در بالا نیست، مثلاً بی مقدمه و بیمسما یقه مجلس آخوندی خودشان را گرفته که: مجلس نمیتواند خلاف نظر آقا! یعنی علی خامنهای قانون وضع کند! آنهم در مملکتی که تمامی نمایندگان مجلسش مزدوران از آب گذشته شورای نگهبان و دهها نهاد امنیتی و جاسوسی دیگرند!
عمق حرف فیروزآبادی، البته همین امروز روشن میشود که مجلس خیز برداشته تا اختیارات شورای نگهبان را کم کند و پر جنتی را بچیند و... . به این ترتیب روی مقام عظمای ولایت را به نفع رفسنجانی کم کند!
خواندن حرفهای فیروز آبادی نگاهیست از روزن دیوار سوراخ نظام به اندرونی بیت قدرت و آنچه که این روزها در آن میگذرد.
خوبست هرازگاهی آدم از سوراخ ”قفل در“ هم که شده، نگاهی به اون داخل بیندازد!