728 x 90

گردهمايي جوامع ايرانيان در كاليفرنيا_92,

پاتریک کندی

-

پاتریک کندی
پاتریک کندی
اجازه دهید در ابتدا بگویم که من خیلی خوشحالم امروز اولین نفر بودم که سخنرانی می‌کنم،
این ماه سی وپنجمین سالگرد انقلابی است که به مردم ایران قول آزادی و دموکراسی داد. همان‌طور که در تصاویر دیدید، ملاها انقلاب شما را ربودند. اما بالاخره بعد از 35سال، امروز ما فرصت بسیار بزرگی داریم، اگر به تلاشمان برای رسیدن به تعهد به دست آوردن آزادی و دموکراسی در ایران بیافزاییم. ما بهترین شانس را داریم که بعد از 35سال بالاخره آن تعهدات و قولها را عملی کنیم.
رژیم ایران منزوی است، به حاشیه رانده شده و از داخل در حال فروپاشی است. تنها دوست او در دنیای خارج فقط کره شمالی است. همان‌طور که سخنران قبلی گفت این رژیمی است در حال پیوستن به زباله‌دان تاریخ.
امروز ما این‌جا رهبران بزرگی ازهر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه را در این سمپوزیوم به همراه خود داریم که رهبری گروه‌های مختلف سیاسی در کشورمان را نمایندگی می‌کنند و همگی یک حرف دارند و این است که ایالات متحده آمریکا باید سیاست خود را در مقابل رژیم ایران تغییر دهد و باید آن را همین الآن عملی کند.
3 دلیل اصلی برای این تغییر وجود دارد: امنیت ملی خودمان به‌عنوان یک کشور، قوانین بین‌المللی و البته مسئولیت و تعهد اخلاقی ما به حقوق‌بشر برای مردم ایران که حقوق انسانی‌شان در حال پایمال شدن است.
یک، امنیت ملی: همان‌طور که گفته می‌شود، رژیم ایران بزرگترین کشور حامی تروریسم هم در کشور خود و هم در سراسر جهان است. رژیم ایران رتبه اول جهانی در اعدام شهروندان خود را داراست، و البته همین جا تمام نمی‌شود. رژیم ایران تمامی 78 میلیون مردم خود را زندانی کرده و در زیر فشار و شکنجه گذاشته است. ولی این تمامی آن نیست. رژیم ایران بانک مرکزی و سردمدار تسلیحات رسانی و کمک به بزرگترین سازمانهای تروریستی در جهان است. گروه‌های تروریستی که پول و اسلحه می‌خواهند به تهران می‌روند.
اگر تا این‌جای کار کافی نیست، باید اضافه کنم که رژیم تهران خشن‌ترین حکومتهای خاورمیانه را حمایت می‌کند. اسد در سوریه و مالکی در عراق. دوستان من، این یک نمونه از حمایت آنان از جنایتکاران جنگی بین‌المللی است.
حال با وجود تمام اینها، رژیم ایران در مذاکرات جدی گرفته شده است، که گوئیا می‌توان به آنها اعتماد کرد! بعد از این همه، آیا آنها می‌توانند پشت میز مذاکره بنشینند و با صداقت در مورد بمب اتم مذاکره کنند؟ چه کسی است که نداند، داریم خودمان را گول می‌زنیم؟
حالا به آخرین دلیل خود پس از خطر امنیت ملی و قوانین بین‌المللی می‌رسم که چرا ما باید سیاست خود را تغییر دهیم. این بر پایه اخلاقیات و وظائف انسانی است. تغییر این سیاست مبتنی بر سه دلیل یادشده با موضوع سازمان مجاهدین خلق ایران و خانم رجوی و از خود گذشتگی شجاعانه ساکنان لیبرتی و اشرفیها، در هم گره خورده است.
اگر سازمان مجاهدین خلق ایران نبود، دنیا هرگز از برنامه مخفی اتمی رژیم ایران با خبر نمی‌شد. این سازمان مجاهدین خلق ایران و مقاومت ایران بود که دنیا را در مورد توسعهٴ سلاح اتمی ملاها بیدار کرد. بدون مریم رجوی و اشرف، جهان و مردم ایران نمی‌دانستند که برای رژیم ملاها آلترناتیوی هست. نمی‌دانستند که جایگزینی برای این رژیم وحشی، بیرحم، و دیکتاتور هست.
اگر شما نمی‌دانید که آینده ایران چگونه خواهد بود فقط نگاهی به عکسهای زیبای اشرف بیاندازید. برای این‌که تصوری از آینده ایران به‌عنوان کشوری آزاد و دموکرات با آزادی برای شهروندانش داشته باشید. به عکسهای اشرف نگاهی بیاندازید. به‌صورتهای اشرفیان و ساختمانهایی که در بیابان بنا کرده و ساختند، نگاهی به شهر زیبای اشرف بیاندازید.
در آخر، بدون آن شهدا، که در میان آن دیوارها خفته‌اند، کسانی که جان خود را برای سالیان فدای آزادی ایران کردند و هم‌اکنون در آنجا آرمیده‌اند، بدون آنان هرگز جهان با خبر نمی‌شد که بر کمپ لیبرتی چه می‌رود. هنوز هم حفاظت و امنیت 3000 پناهنده باقی مانده در کمپ از آنها دریغ می‌شود. سنگرهایشان از آنها دریغ می‌شود. تی‌والهایشان که برای حفاظت آنان در مقابل حملات آتی است، از آنها دریغ می‌شود.
جهان با خبر نمی‌شد که آمریکا زیر قول خود برای دفاع از پناهندگان ایرانی در کمپ اشرف و کمپ لیبرتی زده است. و جامعه جهانی با عدم حمایت و حفاظت از ساکنان کمپ اشرف و لیبرتی که به آنها قول حفاظت و امنیت داده بود، کنوانسیون چهارم ژنو را نقض کرده و به زیر پا گذاشته است. زمانی که رژیم ایران مترسک خود نوری مالکی را برای قتل‌عام ساکنان به‌کار گرفت، جامعه جهانی و آمریکا آنان را تنها گذاشتند و اجازه دادند که مالکی درخدمت ملاهای ایران، مبارزان آزادی در کمپ اشرف را قتل‌عام کند.
امروز روز تولد پدرمن است، و او کسی است که در طرف درست تاریخ ایستاد. در سال 1980 زمانی که «کنگره ملی آفریقا»، یک گروه تروریستی خوانده می‌شد و از نظر آمریکا «نلسون ماندلا» یک تروریست بود. سؤال این بود که ما کدام طرف را خواهیم گرفت. این پدرم «تد کندی» بود که گفت آمریکا باید در کنار مردم آفریقای جنوبی باشد، و او بر خلاف رئیس‌جمهور آمریکا در آن زمان بود و لایحة تحریم دولت آفریقای جنوبی را که پدرم ارائه داده بود، وتو کرد. ولی پدرم در کنار «کنگره ملی آفریقا» و نلسون ماندلا ایستاد.
و هم‌اکنون در سالروز تولد او، من در کنار مبارز جدید آزادی، مریم رجوی، و در کنار سازمان مجاهدین خلق ایران، می‌ایستم و می‌گویم که تاریخ بار دیگر تکرار خواهد شد. می گویم، زمانی که رژیم را در تله انداخته‌اید، رهایش نکنید. زمانی که فشار تحریمها از هر زمان دیگری بیشتر است، نباید از آن کاست. این زمانی است که باید شدت تحریمها را دو چندان کرد. ما باید به رئیس‌جمهور آمریکا بگوییم که به خواست ملاها تن ندهد، بلکه برعکس به نیروهای آزادی طلب و دموکراسی بپیوندد. و شدت تحریمها را افزایش دهد و از اپوزیسیون دموکراتیک ایران حمایت کند تا آزادی و دموکراسی را به کشور زیبای ایران بیاورند.
من ایرانی هستم،
من ایرانی هستم،
من ایرانی هستم.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/d3f622b2-f850-4b87-8fcf-96127f632648"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات