در ورای آژیرها، مانورها و ظاهر پر سر و صدا، نیروی سرکوبگر انتظامی هر روز نسبت به قبل ضعیفتر و هراسان‌تر است. از یک‌سو ریزش نیرو و از سوی دیگر مقاومت فزاینده اجتماعی چالشهای پیش روی این نیروست. روز 10مهر پاسدار احمدی مقدم سرکرده نیروی انتظامی صراحتاً از ریزش نیرو در این ارگان سرکوبگر خبر داد و گفت:
در سال گذشته ۱۱۰۰نفر از نیروی انتظامی جدا شدند که.. غیبت، فرار از خدمت، بازخرید کردن افراد از دیگر دلایل جدایی نیروها از پلیس است.
سرکرده نیروی انتظامی همچنین به صراحت از مقاومتهای اجتماعی در برابر همین طرحهای امنیت اجتماعی و از جمله گشتهای ارشاد نام برد و گفت:
”این طرح مطلوب ما نیست اما گاهی مجبور می‌شویم در برابر فردی که نسبت به تذکر بی‌توجهی می‌کند و بعضاً با مأمور ما نیز درگیر می‌شود، برخورد کنیم ”
پاسدار احمدی مقدم درباره مقاومت زنان آزاده میهن در برابر تحمیلات ارتجاعی رژیم که به بهانه آخوندساخته بدحجابی زنان را مورد تعرض قرار می‌دهند، با درماندگی گفت: ”بحث بدحجابی و ناهنجاریهای رفتاری که خلاف فرهنگ عمومی و دینی کشور است باید معالجه شود. اصل این موضوع ریشه در باورهای افراد دارد و برای رفع آن باید کار فرهنگی انجام شود“.
هرگاه وحوش نیروی انتظامی دم از کار فرهنگی می‌زنند، مفهومی جز شکستشان در سرکوب مردم نیست. گواه آن لشگرکشی بی‌سابقه نیروی سرکوبگر انتظامی همراه با جنایتکاران پاسدار و بسیجی از ابتدای تابستان امسال بود که از کنار دریا تا خیابانهای تهران و شهرهای بزرگ را در نوردیده بود. سایت پاسدار محسن رضایی در گزارشی در بی‌تأثیر بودن لشگرکشیهای این نیرو با طرح این پرسش که چرا ون‌های گشت ارشاد تبدیل به مینی‌بوس شده‌اند نوشت: «چرا در فاصله یک سال اخیر، ون‌های مورد استفاده در طرح، جایشان را به مینی‌بوس داده‌اند؟ مگر نه این‌که این طرح در زمستان گذشته هم به اجرا گذاشته شده و در تابستان قبلی هم به‌شدت پیگیری می‌شد؟!»
جواب سؤال پاسدار رضایی را می‌توان از گزارش خبرنگار یک رسانه باند مغلوب به خوبی دریافت که می‌نویسد: ”حوالی خواجه عبدالله ولوله‌ای برپا بود. دو ماشین گشت ارشاد دختری را گرفته بودند و مأموران زن با همراهی مأموران مرد سعی داشتند وی را به‌زور وارد ون نیروی انتظامی کنند. دخترک با تمام وجود مانع از این کار می‌شد. این کشمکش‌ها ادامه داشت تا این‌که پس از مدتی کوتاه، مردمی که جمع شده بودند شروع به ”هو “ نمودن مأموران انتظامی کردند. مأمور نیروی انتظامی از پشت بلندگوی ماشین، در پاسخ به ”هو “ نمودن اعتراضی مردم؛ لفظ بسیار رکیکی را خطاب به مردم گفت. که مردم بی‌درنگ به سمت دو خودرو حمله‌ور شدند. شیشه‌های دو ماشین را شکستند و مامورانی که جان خود را در خطر می‌دیدند، سوار بر آن دو خودرو، مکان را به سرعت ترک کردند ”.
سایت پاسدار رضایی در مورد نیاز روزمره حکومت آخوندی به افزایش اقدامات سرکوبگرانه، با درماندگی در مورد ادامه طرح به‌اصطلاح امنیت اجتماعی می‌نویسد: ”در تابستان سال ۹۲ برای اجرای طرحی مشابه، به تعداد بیشتری مأمور اجرا و اتوبوس نیاز خواهیم داشت و این اصلاً نشانه خوبی در قبال هزینه‌های صورت گرفته نیست“.
در سال گذشته ۱۱۰۰نفر از نیروی انتظامی جدا شدند که.. غیبت، فرار از خدمت، بازخرید کردن افراد از دیگر دلایل جدایی نیروها از پلیس است.
سرکرده نیروی انتظامی همچنین به صراحت از مقاومتهای اجتماعی در برابر همین طرحهای امنیت اجتماعی و از جمله گشتهای ارشاد نام برد و گفت:
”این طرح مطلوب ما نیست اما گاهی مجبور می‌شویم در برابر فردی که نسبت به تذکر بی‌توجهی می‌کند و بعضاً با مأمور ما نیز درگیر می‌شود، برخورد کنیم ”
پاسدار احمدی مقدم درباره مقاومت زنان آزاده میهن در برابر تحمیلات ارتجاعی رژیم که به بهانه آخوندساخته بدحجابی زنان را مورد تعرض قرار می‌دهند، با درماندگی گفت: ”بحث بدحجابی و ناهنجاریهای رفتاری که خلاف فرهنگ عمومی و دینی کشور است باید معالجه شود. اصل این موضوع ریشه در باورهای افراد دارد و برای رفع آن باید کار فرهنگی انجام شود“.
هرگاه وحوش نیروی انتظامی دم از کار فرهنگی می‌زنند، مفهومی جز شکستشان در سرکوب مردم نیست. گواه آن لشگرکشی بی‌سابقه نیروی سرکوبگر انتظامی همراه با جنایتکاران پاسدار و بسیجی از ابتدای تابستان امسال بود که از کنار دریا تا خیابانهای تهران و شهرهای بزرگ را در نوردیده بود. سایت پاسدار محسن رضایی در گزارشی در بی‌تأثیر بودن لشگرکشیهای این نیرو با طرح این پرسش که چرا ون‌های گشت ارشاد تبدیل به مینی‌بوس شده‌اند نوشت: «چرا در فاصله یک سال اخیر، ون‌های مورد استفاده در طرح، جایشان را به مینی‌بوس داده‌اند؟ مگر نه این‌که این طرح در زمستان گذشته هم به اجرا گذاشته شده و در تابستان قبلی هم به‌شدت پیگیری می‌شد؟!»
جواب سؤال پاسدار رضایی را می‌توان از گزارش خبرنگار یک رسانه باند مغلوب به خوبی دریافت که می‌نویسد: ”حوالی خواجه عبدالله ولوله‌ای برپا بود. دو ماشین گشت ارشاد دختری را گرفته بودند و مأموران زن با همراهی مأموران مرد سعی داشتند وی را به‌زور وارد ون نیروی انتظامی کنند. دخترک با تمام وجود مانع از این کار می‌شد. این کشمکش‌ها ادامه داشت تا این‌که پس از مدتی کوتاه، مردمی که جمع شده بودند شروع به ”هو “ نمودن مأموران انتظامی کردند. مأمور نیروی انتظامی از پشت بلندگوی ماشین، در پاسخ به ”هو “ نمودن اعتراضی مردم؛ لفظ بسیار رکیکی را خطاب به مردم گفت. که مردم بی‌درنگ به سمت دو خودرو حمله‌ور شدند. شیشه‌های دو ماشین را شکستند و مامورانی که جان خود را در خطر می‌دیدند، سوار بر آن دو خودرو، مکان را به سرعت ترک کردند ”.
سایت پاسدار رضایی در مورد نیاز روزمره حکومت آخوندی به افزایش اقدامات سرکوبگرانه، با درماندگی در مورد ادامه طرح به‌اصطلاح امنیت اجتماعی می‌نویسد: ”در تابستان سال ۹۲ برای اجرای طرحی مشابه، به تعداد بیشتری مأمور اجرا و اتوبوس نیاز خواهیم داشت و این اصلاً نشانه خوبی در قبال هزینه‌های صورت گرفته نیست“.
