هنگامیکه توافق برجام امضا شد، خامنهای به صحنه آمد و گفت: «گفتگوها با آمریکا از دولت قبلی یعنی دولت احمدینژاد شروعشده بود» یعنی که خودش پشت توافق بوده. واقعیت این است که در زمینهٔ اتمی رئیسجمهور در نظام ولایت هیچکاره است. ظریف هم در مجلس رژیم گفته بود: مگر ما میتوانیم بدون اجازهٔ مقامهای بالای نظام توافق کنیم؟!
سیاست خامنهای تاکنون اینگونه بوده، تلاش پنهانی برای ساخت بمب اتمی، بعد از افشاگریهای مقاومت و لو رفتن این تلاش، سیاستش را به فریبکاری بنا نهاد، وقتی افشاگریهای مقاومت استمرار داشت و سیاست فریبکاری پاسخ نداشت، سیاست وقتکشی را پیش گرفت. تمام سال۲۰۲۰ میلادی را خامنهای به امید سرکار آمدن دولت جدید آمریکا سپری کرد؛ اما هیچ مشکلی از نظامش حل نشد! برجام که قرار بود طناب نجات نظامش باشد اکنون حلقهای است که راه تنفسی نظامش را هر روز تنگ و تنگتر میکند! اکنون متحدی هم برای رژیم باقی نمانده
هیئت نمایندگی روسیه در مذاکرات اتمی در توئیتر نوشت: «ایران باید اقداماتی را انجام دهد که به دیگر طرفهای توافق هستهیی و سازمان آژانس بینالمللی انرژی اتمی اجازه دهد تا مطمئن شوند که دیگر انحرافی در حوزه هستهیی وجود ندارد»
در رابطه با چین هم روزنامه حکومتی مردمسالاری نوشت: «چین در رابطه اقتصادی و سیاسی با ما، به سبب خروج آمریکا از برجام، خرید نفت از ما را به حداقل و نزدیک به صفر رســاند و آنچه هم خرید، به قیمت نبود. پیش از آن نیز در پای هر شش قطعنامه شورای امنیت علیه ما، امضا گذاشت»
از برجام جز جسدی بیجان چیزی باقی نمانده و خامنهای بر سر دوراهی سختی قرار گرفته، چکش قیام و سندان تحریمها نظامش را میکوبد و باید میان خودکشی و مرگ انتخاب کند.