728 x 90

اعتراف ناگزیر به دروغ‌پردازیها و نتایج معکوس ترفندهای دجالگرانه در فیلمهای سفارشی خامنه‌ای علیه مجاهدین / (فیلم نیمروز ۲)

رسوایی فیلمسازی خامنه‌ای علیه مجاهدین
رسوایی فیلمسازی خامنه‌ای علیه مجاهدین

میزگرد خبرگزاری رسمی رژیم درباره فیلم نیمروز ۲:

  • تصویری که از دختران و زنان مجاهد در عملیات فروغ جاویدان در فیلم ارائه شده است در میان برخی از اقشار اجتماعی ما نسبت به آنها سمپاتی ایجاد می‌کند.
  • در فیلم نیمروز ۲وقتی می‌خواهند چهره مخوفی از سازمان نشان بدهند، جنازه‌ها را وسط می‌ریزند و آتش می‌زنند.
  • نیرویی که می‌خواهد خود را با سرعت ۴۸ساعته به تهران برساند، چطور مرده می‌سوزاند؟! بیننده را تعمیم می‌دهد و می‌گوید جاهای دیگر فیلم ممکن است دروغ باشد.
  • می خواستند با حداکثر سرعت ظرف ۴۸ساعت به تهران برسند. تمامی تجهیزات انتخاب شده به همین منظور بود، همه سوار نفربر، تانک،کاسکاول، جیپ و ماشین‌هایی بود که با سرعت حرکت کنند.
  • سازمان به‌عنوان یکی از مهمترین آلترناتیوها در اپوزیسیون شناخته می‌شود و همین الآن متینگ‌هایی برگزار می‌کند و روابطش با سناتورهای آمریکایی و سیاستمداران اروپایی بسیار جدی و گسترده است و به‌لحاظ مالی امکانات گسترده‌ای دارد.
  • سازمان در سال ۶۰ میزان ۵۰۰هزار نسخه تیراژ نشریه مجاهد داشت و رجوی این را درست می‌گوید یک فکر در جامعه بود و بر یک پشتوانه تاریخی مبتنی بود که این تفکر در مشروطه ریشه داشت.
  • اساس ماجرای (قیام) ۹۶ زیر نظر مجاهدین بود، یعنی کل آن ماجرا بعد از مشهد توسط سازمان رقم زده شد همه فعالیت‌ها از طرف سازمان بود، جثه مجاهدین آن‌چنان عظیم بود که ۱۰درصد از آنها که از سال ۶۰ باقی مانده‌اند واقعه ۹۶ را رقم زد.
  • سازمانی که این توانایی را دارد که هم‌چنان آشوب‌آفرینی کند نشان می‌دهد هم‌چنان زنده است و قدرت عملیاتی خود را از دست نداده است...
  • سازمان با وجود ضربات متعدد، خود را باز تولید می‌کند، وقتی کالبد فیزیکی سازمان را که اشرف است از او می‌گیریم خود را به جایی دیگر می‌رساند...

 

خبرگزاری رسمی حکومت آخوندی در یک میزگرد چند قسمتی با شماری از مهره‌ها و کارشناسان امنیتی رژیم، رسوایی فیلمسازی دروغین به دستور خلیفه ارتجاع علیه مجاهدین را به نمایش گذاشت.

در این میزگرد فیلم فاشیستی و پرهزینه نیمروز ۲ که به دستور ولی‌فقیه ارتجاع تهیه شده، مورد بررسی قرار گرفته، و جابه‌جا به بحث و جدلهای درونی کارپردازان پاسدار و اطلاعاتی در نحوه سرهم‌بندی فیلم و برداشتن و قیچی کردن برخی صحنه‌های دست‌ساز خودشان برای این‌که به سود مجاهدین نباشد و به دروغپردازیهای شیادانه علیه مجاهدین در دستپخت نهایی فیلم، و به این‌که به‌رغم تمامی سرهم‌بندیها و صحنه سازیها، این فیلم در جامعه نتایج معکوسی علیه رژیم و به نفع مجاهدین داشته، اذعان شده است. به بخشهایی از این میزگرد حکومتی در رسانه رسمی رژیم آخوندی توجه فرمایید:

 

مرتضی جودی: به دو مورد اشاره می‌کنم. صحنه‌ای که در اسلام‌آباد اتفاق می‌افتد؛ این دروغ است که سازمان آدمها را دار زد. چرا باید برای نشان‌ دادن خشونت آنها به دروغ متوسل شویم تا بعد متقابلاً نشان دهیم نیروهای خودی نیز این کار را کرده‌اند و کسانی که مخالفت می‌کنند، کمال و افشین هستند که خود به جنایت دست می‌زنند؟! من نسخه‌ای در جشنواره دیده‌ام که با این نسخه فرق دارد و چیزهایی را کم کرده‌اند که متأسفانه این چیزها باید کم می‌شد.

 

دیگری، صحنه‌ای را نشان می‌دهید که در میدان جنگ برای استراحتی نیم ساعته متوقف شده‌اند و در این صحنه نماز جماعت نشان می‌دهند، به‌نظر من این صحنه تحت تأثیر شرایط داعش در آن مقطع است. چه نیازی است که از سازمان نماز جماعت نشان بدهید؟! یعنی اینها نیروهایی مؤمن هستند؟! شما نسبت به مجاهدین سمپاتی ایجاد می‌کنید! و بعد این‌که این واقعی نیست، در صحنه جنگ مرصاد این صحنه اتفاق نیفتاده است و چنین صحنه‌ای عاشورا را تداعی می‌کند. من زمان نمایش فیلم، بار اول سردرد گرفتم چون این صحنه به مخاطب القاکننده است.

 

کارشناس اطلاعاتی: انتخاب جاده آسفالته برای چه بود؟ می‌خواستند با حداکثر سرعت ظرف ۴۸ساعت به تهران برسند. تمامی تجهیزات انتخاب شده به همین منظور بود. ما افراد پیاده نداشتیم و همه سوار ماشین بودند. یا سوار نفربر بودند یا سوار تانک و کاسکاول بودند یا سوار جیپ و ماشین‌هایی که با سرعت حرکت کنند...

 

... (آنها می‌گفتند) اگر ما تانکها را به تهران بردیم، صحنه به نفع ما می‌چرخد. لذا همه چیز در تهران رقم می‌خورد و نه در بین راه. شهاب گونه یعنی همین؛ نیرویی را از لب مرز به تهران پرتاب می‌کنیم. این، در عمل، شدنی نبود و باید جاده را در پیش می‌گرفتند و نزدیکترین جاده، کرمانشاه بود.

... در بین ماجرای نماز جماعت، وقتی می‌خواهند چهره مخوفی از سازمان نشان بدهند جنازه‌ها را وسط می‌ریزند و آتش می‌زنند. نیرویی که می‌خواهد خود را با سرعت ۴۸ساعته به تهران برساند چطور مرده می‌سوزاند؟! اگر بیننده ذره‌ای باهوش باشد این نکته را به‌سرعت می‌گیرد و آن را به کل ماجرای فیلم تعمیم می‌دهد و می‌گوید در جای دیگری نیز ممکن است دروغ گفته باشد...

 

احمدرضا کریمی: تصویری که از دختران و زنان در فیلم ارائه شده است، در میان برخی از اقشار اجتماعی ما نسبت به آنها سمپاتی ایجاد می‌کند.

 

کارشناس اطلاعاتی:

اسیر زن که به سازمان پیوسته باشد نداشتیم. ولی می‌خواستند داستان را در بیاورند و یک واقعیت تاریخی را دستکاری می‌کنند...

دو فاجعه در فیلم رخ داده است، من کار امنیتی نکرده‌ام و نمی‌دانم؛ ولی در عجبم که چرا نیروهای امنیتی نسبت به این موضوع واکنش نشان نداده‌اند. آن فاجعه در مورد خط قصه عباس زریباف در این فیلم است. اولاً این ماجرا در فیلم از بیخ و بن دروغ است. شما یک واقعه تاریخی را روایت می‌کنید و تغییراتی در آن اعمال می‌کنید و دستکاریهایی می‌کنید تا در خدمت درام قصه باشد؛ هیچ اشکالی ندارد، ما می‌گوییم سینماست. ولی نباید واقعیت را تغییر داد...

 

سازمان در سال ۶۰ میزان ۵۰۰هزار نسخه تیراژ نشریه مجاهد داشت و رجوی این را درست می‌گوید، یک فکر و یک تفکر در جامعه بود و بر یک پشتوانه تاریخی مبتنی بود. من حتی می‌توانم بگویم این تفکر در مشروطه ریشه داشت. این تفکر به شکل‌های گوناگون خود را نشان داد؛ از جمله نهضت آزادی و روشنفکران مسلمانی که شاخه‌های گوناگونی داشتند. اینها از سال ۴۴ تا سال ۵۷ یک شاخه از آن جریان کلی بودند که به سمت کار مسلحانه رفتند. این جریان بعد از انقلاب آن‌چنان جذابیتی داشت که ۳۰هزار مسلح مرتبط داشتند.

 

احمدرضا کریمی: سازمان به‌عنوان یکی از مهم‌ترین آلترناتیوها در اپوزیسیون.. شناخته می‌شود و همین الآن متینگ‌هایی برگزار می‌کند و روابطش با سناتورهای آمریکایی و سیاستمداران اروپایی بسیار جدی و گسترده است و به‌لحاظ مالی امکانات گسترده‌ای دارد؛ امکانات مالی یکی از توانمندیهای سازمانها در فعالیت‌های سیاسی است. در کنار این مسائل برخی نیروهای ایرانی در خارج که نسل جدید هستند و اساساً با مفهوم انقلاب آشنایی ندارند، جذب شده‌اند.

... نظام رسماً موضع گرفت و گفته شد که (مجاهدین) در اعتراضات دیماه ۹۶ نقش داشتند.

 

کارشناس اطلاعاتی: اساس ماجرای ۹۶ زیر نظر (مجاهدین) بود یعنی کل آن ماجرا بعد از مشهد توسط سازمان رقم زده شد و همه فعالیتها از طرف سازمان بود. تعریفی که شما از سازمان ارائه می‌کنید درست است، ولی این ۱۰درصد از جثه‌ای است که در دهه ۶۰ وجود داشت. این جثه آن‌چنان عظیم بود که ۱۰درصد از آن واقعه ۹۶ را رقم زد.

سازمانی که این توانایی را دارد که هم‌چنان آشوب‌آفرینی کند نشان می‌دهد هم‌چنان زنده است و قدرت عملیاتی خود را از دست نداده است...

چنین سازمانی را نتوانسته‌ایم منحل کنیم و این سازمان با وجود ضربات متعدد، خود را باز تولید می‌کند. وقتی کالبد فیزیکی سازمان را که اشرف است از او می‌گیریم، خود را به جایی دیگر می‌رساند...

وقتی می‌گوییم خسن و خسین دختران معاویه هستند در فیلم اتفاق می‌افتد و یک سنگ‌بنای اشتباه می‌گذاریم.

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/e1c16127-d005-4d5f-ab89-1e3f423275ac"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات