پزشکیان: فرماندهان، دانشمندان و نیروی انتظامی ما را زدند

پزشکیان در گفتگو با تلویزیون حکومتی

فرماندهان، دانشمندان و نیروی انتظامی ما را زدند

اینها به‌دنبال این بودند که شورش و هرج و مرج را در کشور

با این اقداماتی که انجام دادند راه‌اندازی کنند

برای من غیرقابل تصور بود در خیابان آدمهایی را می‌دیدم

به اصطلاح پلاکارد به دست گرفته بودند و می‌گفتند

جانم فدای رهبر که ما برخورد خیلی بدی با اینها می‌کردیم!

یعنی یک دختر کاملاً بی‌حجابی که ما مثلاً قبولش ممکنه نداشته باشیم

ایستاده بود و دفاع می‌کرد و پشت رهبری ایستاده بود

یک سری جاها با همدیگه اختلاف داریم

این اختلافات معنی‌اش دشمنی، ضدیت و تقابل با همدیگر نیست

پزشکیان - تلویزیون رژیم-۱۸ مرداد ۱۴۰۴

هم فرماندهان ما رو زدند و بعد دانشمندان ما رو زدند و نیروی انتظامی ما رو زدند یعنی اینها به‌دنبال این بودند که شورش و در حقیقت هرج و مرج را در کشور با این اقداماتی که انجام دادند راه‌اندازی کنند... ... ...

این آمریکا بود که در حقیقت با عوامل خودشون می‌خواست کشور ما رو به اون نیتهایی که دارند سوق بدهند که با تلاش و زحماتی که شما عزیزان در این بستر اطلاع‌رسانی و مشارکت داشتید و بقیه قسمتهایی که ما در کشور داشتیم فرماندهان ما ارتشیان ما سپاهیان ما نیروی هوایی و پدافند کشور ما اینها کارهایی کردند که وادار کردند دشمن دست از تجاوزش برداره و به ظاهر ادعا کرد که پیروز شده ولی واقعیت اینه که پیروزی با ملت ما بود و مقاومتی که شکل گرفت افتخار‌آفرین... ... ... طبیعتاً ما باید تو صحنه می‌بودیم و همون روزی هم که اینجا رو زدند قبل از اون جلسه‌یی که ما داشتیم اونجا را زدند ولی خب در اونجا هم ناموفق بودند... ... ...

قرار نیست اگر با هم در یک جایی به یک توافقی نرسیدیم بگیم که ما با هم دشمن هستیم و خط ما با هم فرق می‌کنه... ... ... . وقتی من یک ایده‌ای دارم معنی این حرف این نیست که من با شما دشمن هستم من شما رو قبول ندارم... ... ... اگه بپذیریم اختلافات وجود داره و اگر کنار این اختلافات در حد خودش عبور کنیم ما کشورمون و ایران‌مون تو این تجاوز ۱۲ روزه نشون داد که همه اون آدمهایی که ما تصور می‌کنیم ایران ما رو و ملت، حتی رهبری رو برای من غیرقابل تصور بود تو خیابان آدمهایی رو می‌دیدم به‌اصطلاح پلاکارد به دست گرفته بودند و می‌گفتند جانم فدای رهبر که ما برخورد خیلی بدی با اینها می‌کردیم یعنی یک دختر کاملاً بی‌حجابی که ما مثلاً قبولش ممکنه نداشته باشیم ایستاده بود و دفاع می‌کرد و پشت رهبری ایستاده بود و از ایران و از تمامیت و از فرهنگ دفاع می‌کرد حالا قیافه‌اش اون‌جوری است... ... ... خب یک سری جاها هست که با هم ممکنه ممکنه نه حتماً با همدیگه اختلاف داریم این اختلافات معنی‌اش دشمنی معنی‌اش ضدیت معنی‌اش تقابل با همدیگه نیست بالاخره سلایق است... ... ... وقتی ما رهبری رو داریم و وقتی سیاست رو داریم و وقتی قرار است برای کشورمون تلاش بکنیم سلایق رو هم بپذیریم که سلیقه‌ها وجود داره... ... ... به جای این‌که در رسانه بشینیم و اون اختلافات را بزرگ بکنیم و بعد تبدیل به یک شکاف بکنیم اختلافات رو یک قاعده معمولی به‌اصطلاح بشماریم به حساب بیاریم و بعد بپذیریم در ضمن این اختلافات در یک سری اصول که اساسی است با هم مشترکیم با هم هستیم.