خانم رجوی عزیز
خانمها، آقایان
با سلام و خوشآمد به همه میهمانان گرامی و دوستان عزیزی که از نقاط مختلف جهان امروز در اشرف ۳ هستید.
من آمدهام از شما برای بازدید از نمایشگاه ۱۲۰سال مبارزه مردم ایران برای آزادی دعوت کنم. این اندکی از یک حقیقت بسا بزرگتر است. نگاهی است به درد و رنج ملت ایران و بهایی که برای آزادی پرداختهاند. اکثر شما در دو دهه آخر این تاریخ حضور داشتهاید و آنچه را واقع شده میدانید. بهتر است بگویم شما بخشی از این کارزار در کنار ما و ملت ایران بودهاید.
من و همه خواهران و برادرانم شاهد تلاشهای روزانه شما در کنار خانم رجوی در ۱۴سال پایداری در اشرف و لیبرتی بودیم و دیدیم که چگونه در همهجا در غمها و شادیها، در اشکها و لبخندها، با ما همراه بودید.
- در محاصره، در قتلعام، در شکنجه روانی با ۳۲۰بلندگو بهمدت دو سال
- در ژوئیه۲۰۰۹ که مالکی برای کشتار ما به اشرف حمله کرد، با تیغ و تبر و گلوله و آنگاه که نیروهایش ما را زیر هاموی میانداختند
- در آوریل۲۰۱۱ که زرهیها و تیربارها برای نابود کردن ما آمدند.
- بعد وقتی گروگانهای ما آزاد شدند، وقتی مجاهدین و ارتش آزادیبخش از لیست خارج شدند، بهیمن تلاشهای خودتان.
و سپس همه ما با سلامت و امنیت به آلبانی آمدیم.
این داستان زنان و مردان شرافتمند از سراسر جهان است که یک آرمان آنها را بههم پیوند میدهد: انسانیت و آزادی. آرمانی که در سخنان زیبای امروز شما هم موج میزند.
فاشیسم دینی حاکم بر ایران با لئیمانهترین زبان شما را هدف قرار داد. همچنین آنهایی که در مماشات با رژیم آخوندها و بقای آن منفعت داشتند. اما شما به ایستادگی خود ادامه دادید.
گذشت زمان نشان داد که شما در طرف درست تاریخ ایستادید. تاریخ در آینده اینرا بیشتر مورد قدردانی قرار خواهد داد.
من میخواهم ۳خاطره برایتان بگویم که همگی جزیی از همین تاریخچه و نمایشگاه است:
اولین خاطره که تلخ و دردناک است، بمباران شدید مجاهدین و همه قرارگاهها و مراکز آنها در مارس و آوریل ۲۰۰۳ است که به درخواست آخوندها صورت گرفت و با نامگذاری تروریستی مجاهدین توجیه میشد. بیش از ۵۰نفر کشته و تعداد خیلی بیشتری مجروح شدند.
این در شرایطی بود که ارتش آزادیبخش ۱۹.۷۶۱قطعه سلاح آماده شلیک داشت. شامل ۸۲۰تانک و خودروی زرهی و ۵۱۰قبضه توپخانه و نزدیک به ۲۰هزار تن انواع مهمات.
اما در کمال تعجب، فرمانده ارتش آزادیبخش، مسعود رجوی، فرمان داد که نباید بهطرف نیروهای آمریکایی شلیک شود. حتی یک گلوله هم از طرف ما شلیک نشد. حرف آقای رجوی این بود که دشمن ما فقط رژیم آخوندهاست، نه آمریکا.
فرمان بعدی آقای مسعود رجوی که اجرای آن در آن زمان برای رزمندگان آزادی خیلی سخت بود، دادن داوطلبانه همه سلاحها بود. همه سلاحها و مهمات به نیروهای آمریکایی تحویل داده شد که سنتکام آنرا در اطلاعیهاش با قدردانی از ما اعلام کرد. سالها گذشت تا ما فهمیدیم رهبری مقاومت، تاریخ جنبش ما را به درستی نوشته است. تلاشهای بعدی شما، از جمله حضور امروزتان در اینجا، همین را نشان میدهد.
دومین خاطرهیی که برایتان میگویم درباره ژنرال اودیرنو است. در می۲۰۰۳
او برای گفتگو با مجاهدین به اشرف آمد که دو روز بهطول انجامید. او در شروع فکر میکرد که با یک نیروی تروریستی روبهرو میشود.
اما از دیدن زنان فرمانده تعجب کرد. بعد ما وضعیت ایران را برای او توضیح دادیم و اینکه آخوندها چه میکنند و ما چه اهدافی داریم.
در پایان روز دوم، ژنرال اودیرنو به خبرگزاری فرانسه گفت: «مجاهدین به مبارزهشان برای دموکراسی در ایران متعهد هستند و همکاری آنها با ایالات متحده باید منجر به باز بینی نامگذاری «تروریستی» آنها بشود».
در پاسخ به این سؤال که آنها (مجاهدین) چه نقشی میتوانند در آینده عراق ایفا کنند، اودیرنو فقط گفت که آنها هدفهای مشابه ایالات متحده را برای ایجاد دموکراسی و جنگ با ظلم و ستم دارند و خیلی تشریک مساعی کردند.
سومین خاطره شوقانگیز من و همه ما در لیبرتی، روزهایی بود که یکایک شما را در گردهماییهای بزرگ مقاومت میدیدیم.
شهردار جولیانی که در یکی از سخنرانیهایش در این گردهماییها گفت که آنچه در تونس و مصر و لیبی و سوریه رخ داده، بهنسبت آنچه ا آخوندها در ایران در این ۴دهه انجام دادهاند، هیچ نیست. راهحل مماشات نیست. ما باید خواهان تغییر رژیم در ایران باشیم.
شهردار جولیانی و همه شما درست میگفتید و امروز دنیا بههمین نتیجه میرسد.
امروز ما بعد از همه درد و رنجها، بیش از هر زمانی با خواهر مریم به یک ایران آزاد همراه با خانم رجوی نزدیک هستیم.
مهاتما گاندی روزی گفت، بهیاد داشته باشید در تمام طول تاریخ هر چند مستبدان در ابتدا شکستناپذیر بهنظر میرسند، «اما در پایان آنها همیشه سقوط میکنند، همیشه».
ما این هدف را با پایداریمان و با حمایتهای شما آنرا محقق میکنیم.
از همه شما تشکر میکنم.