جاودانگی مجاهد پاکباز اشرفی
اصغر باباعلی
مجاهد پاکباز اشرفی اصغر باباعلی پس از ۳۵سال نبرد بیوقفه با رژیم آخوندی در صفوف مجاهدین و ارتش آزادیبخش ملی ایران، در روز ۱۹ بهمن در آلبانی، پس از نبردی سخت اما رزمنده با بیماری درگذشت و به سوی یاران صدیق و شهیدش پرکشید.
مجاهد صدیق اصغر باباعلی فرزند دلاور مردم تهران متولد ۱۳۴۶ در تیرماه۱۳۶۷ هنگامی که در سربازی اجباری بود در جنگ ضدمیهنی به اسارت نیروهای عراقی درآمد و در تیر ۱۳۶۸ به درخواست و با اصرار خودش به مجاهدین در ارتش آزادیبخش ملی ایران پیوست.
مجاهد دلیر اصغر بابا علی در عملیات مروارید شرکت داشت، در دوران ۱۴ ساله جنگ و پایداری در اشرف و لیبرتی و در برابر بمبارانها و محاصره و حملات زمینی و موشکی و شکنجه روانی با ۳۲۰بلندگو با پاکبازی و دلاوری ایستادگی کرد.
او در سال ۱۳۹۱ در اوج فشارها و محاصرهٔ همهجانبهٔ اشرف توسط مالکی دستنشاندهٔ جنایتکار خامنهای نوشت: «اینجانب اصغر باباعلی، عضو سازمان مجاهدین خلق با پافشاری برهمهٔ سوگندنامهها و تعهداتی که دادهام و با تکیه بر انقلاب خواهر مریم سوگند میخورم تا آخرین نفس و تا آخرین قطرهٔ خون برای سرنگونی این رژیم بجنگم. من هر چه دارم از انقلاب خواهر مریم است و همهچیز من سازمان مجاهدین است و بر این افتخار میکنم و سر بهآسمان میسایم. من تعهد دادهام که حتی اگر اشرف شبه اوین شود، در هر شرایطی در مسیر سرنگونی دشمن ضدبشری با جنگ صد برابر و عزم حداکثر بر آرمانهای ایدئولوژیکی و خط مشی و تشکیلات مجاهدین مسئولیتپذیر و وفادار بمانم و این امانت را که بر روی دریای رنج و خون مجاهدین برای خدمت بهخدا و خلق در مسیر جامعهٔ بیطبقهٔ توحیدی بهمن سپرده شده حفظ کنم. من یک اشرفی هستم و اشرفی میمیرم».
مجاهد اشرفی اصغر باباعلی در برابر نیرنگهای رژیم و مزدوران اطلاعات بدنامش بسیار رزمنده بود.
او از جمله طی مصاحبههایی توطئههای وزارت بدنام اطلاعات آخوندی را که با تحت فشار قرار دادن خانوادهاش صورت میگرفت و با دروغپردازیهای متعدد همراه بود افشا و رسوا کرد.
مجاهد قهرمان اصغر باباعلی:
«توطئه وزارت اطلاعات بر علیه خانواده من جوری بود که یک بریده مزدوری رفته بود در خونه ما گفته بود که اصغر تو یک عملیات دست و پاش قطع و نصف بدنش سوخته ملاحظه میکنید که من الآن دارم با شما صحبت میکنم دست و پام قطع شده و نصف بدنم سوخته رژیم از این حربه میخواد چیکار کنه فشار روی خانواده بیاره و خانواده رو بکشه تو دامن خودش که بتونه توطئههای دیگرش رو برعلیه شهر اشرف استفاده کنه.
چند ماه بعد یک مردی میره در خونه ما و یک عکسی رو میبره که مال اسرای جنگی بوده در زمان جنگ ایران و عراق بوده اولاً این عکس جعلیه در اساس کلاً جعلیه دوم که من اصلاً تو این عکس نیستم سوم این عکس رو اگر نگاه کنین خطهایی که ساختمون با همدیگه فرق میکنه و این گوشه هاش نگاه کنین پایین نگاه کنید این عکس چیه کلاً جعلیه با این عکس میخوان چیکار کنن فشار بیارن رو خانواده من و اون رو توی دستان خودشون رژیم بکشه تو سیستم خودشون که چیه بتونن روی ما روی من تو اشرف فشار بیارن.
این گذشت چند ماه بعد یک مزدور دیگه بهنام آقایی در خونه ما میره و میگه که من اصغر رو میشناسم اصغر در یک عملیات شرکت کرده که من یه گلوله تو شکمش زدم که اونو میخواستم که بکشمش بیارمش نجاتش بدم ولی او فرار کرد رفت بعد از این موضوع یه چند وقت دیگه میره در خونه مون دوباره میگه که اخیراً که در عراق هم عملیات شده آمریکا حمله کرده اینا اصغر زخمی شده و دست و باش قطع شده الآن رو تخت بیمارستانه شما بیاین برین ببینینش که اگه دیر برسین اونو میبرن به کشورهای آفریقایی که پدر و مادر من درصدد این بودند که چه جوری خودشون برسونن اینجا همون مزدور اینا رو برده بود به انجمن نجات در هتل المپیک توطئه و پیش قشنگ و توجیه کرده بودند که توجیه شون کردند کامل توجیه شون کردند و از اونجا به شهر مهران آوردند در شهر مهران دوباره اینا رو کامل توجیه کردهاند و از اونجا که توجیه شدن وارد بغداد کردند جلوی سازمان ملل و پلاکارد و عکس دادن دستشون اونجا تظاهرات کردن شما ببینید این چجوری رژیم با این سوءاستفاده کردن از این کارش بر علیه مجاهدین میخواد ضربه بزنه.
مجاهد صدیق اصغر باباعلی بر سر عهد و پیمانش برای رهایی ایران از چنگال رژیم ضدبشری آخوندها، استوار و جنگاور بود. در این باره، در نقشه مسیرش در سال۱۴۰۲ نوشته است:
در دورانی بهسر میبریم که ارتجاع و بورژوازی چپاولگر دنبال سرقت انقلاب نوین مردم ما هستند. من... متعهد به جارو کردن همه این مار و مورها در مسیر انقلاب مردم ایران هستم. یا علی از تو نصرت میخواهم که مرا برای جارو کردن آنها و فرستادن به زباله تاریخ یاری کنی تا بتوانم به عهد و پیمانهایم استوار و ثابت قدم باشم. بالاترین نعمتی که از آن در این دوران برخورداریم، نعمت راه یافتگی در حرکت و در رکاب برادر مسعود و خواهر مریم برای من مجاهد میباشد. خدایا مرا یاری کن تا بتوانم تعهداتی را که دادهام محقق کنم... . هر گونه سستی و ذلت از من دور باد حاضر حاضر حاضر هیهات مناالذله»
مجاهد بینام و نشان اصغر باباعلی حاضر حاضر حاضر
پیام تسلیت خانم مریم رجوی
با تسلیت بهخاطر فقدان مجاهد صدیق اصغر بابا علی، به اخلاص و پاکبازی این مجاهد قهرمان درود میفرستم.
این فرزند دلیر مردم تهران از سال ۱۳۶۸ پس از انتخابی سرفرازانه برای پیوستن به مجاهدین در ارتش آزادیبخش ملی، خود را با تمام هستیاش وقف آزادی مردم و میهن اسیر کرد و پس از ۳۵سال با وفای به عهد و پیمان با خدا و خلق، سرفراز و رستگار شد.
پایداری و رزم آوری قهرمان مجاهد خلق اصغر بابا علی، امروز مشعلی فرا راه شورشگران برای آزادی ایران از چنگال دیکتاتوری بهویژه سربازان و پرسنل مردمی در ارتش تحتامر خامنهای است.