در صفحات اول روزنامههای امروز رژیم بحران اقتصادی از جوانب مختلف برجسته شده است. این نوعی اعتراف است که باندها برای پیشبرد جنگ و جدال درونی بهآن تن میدهند. اذعان بهوضعیت وخیم اقتصادی یا نمونههایی از چپاولها مضمونش حمله بهباند احمدینژاد است. به چند نمونه توجه کنید:
جهان صنعت: «سود 8هزار میلیارد تومانی دولت با افزایش نرخ دلار: جبران کسری یارانهها با نوسان ارزی».
تهران امروز: «100میلیارد تومان سود هفتگی از گرانی ارز».
جمهوری: «عباسعلی نورا عضو کمیسیون برنامه بودجه با بیان اینکه نمایندگان از وزیر اقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی برای توضیح درباره افزایش نرخ ارز دعوت میکنند، گفت: اگر قیمت ارز کنترل نشود با توجه به اجرای هدفمندی یارانهها پیشبینی میشود تورم در سال جاری به 35درصد برسد».
اما علت اصلی گران کردن قیمت ارز را در دعوای باندی از زبان متحد سابق و حذفشده از باند احمدینژاد بشنوید:
دنیای اقتصاد: «محمد خوشچهره: این اتفاقات بهخاطر ارادهیی در مدیریت کلان است تا از این شکاف پلکانی قیمت ارز برای دولت درآمد حاصل شود. سیاست مذکور بهمنظور تأمین درآمدهای پولی برای جبران کسری بودجه برخی بخشها و بهخصوص قانون هدفمندی یارانهها است. افزایش نرخ ارز بههیچوجه منطق اقتصادی ندارد و حتی علاقهمندان به اجرای این سیاست و تقویت صادرات میدانند که صادرات باید از تولید ملی رونق پیدا کند».
حمله به احمدینژاد با اعتراف به بحرانهای اقتصادی فقط به مشکلات ناشی از نوسان نرخ ارز محدود نمیشود. به نمونههای دیگر توجه کنید:
جمهوری: «رئیس کمیسیون جهاد اقتصادی مجلس: اوضاع اقتصادی کشور مطلوب نیست».
سیاست روز: «اجرای طرح ارتقای امنیت اجتماعی تا کی ادامه دارد» ؟
رسالت: «70درصد چرخه اقتصادی کشور دولتی است».
در صفحات داخلی روزنامههای رژیم، وحشت از مقاومت ایران بهصورتهای مختلف حتی همراه با توهین به نمایندگان ملتهای دیگر بهخاطر حمایت از اشرف دیده میشود:
قدس: «نشریه فرانسوی اکسپرس نوشت: بیشتر نمایندگان پارلمان فرانسه از روی نادانی با سازمان مجاهدین خلق... همراه شدهاند».
سرمقاله جمهوری کلافگی آخوندها را در قبال حمایتهای گسترده از مقاومت ایران با کفزدن برای واکنش وقیحانه و محکومشده دولت عراق در مورد حضور هیأت نمایندگان کنگره آمریکا در عراق نشان داده است:
جمهوری: «پیشنهاد پرداخت غرامت جنگی به اشغالگران، انتقاد از ایجاد محدودیتهای قانونی برای منافقین و اصرار بر ابقای اشغالگران حتی پس از پایان ضربالاجل تعیینشده در متن توافقنامه امنیتی عراق-آمریکا به همراه طیف وسیعی از مواضع مداخلهجویانه علیه مقامات عراقی، باعث شد که دولت عراق در یک موضعگیری سریع و غافلگیرانه، خواستار خروج فوری هیأت اعزامی کنگره آمریکا شود».
در روزنامه مردمسالاری، نمونه دیگری از ابراز وحشت از مقاومت ایران در جدال باندی با ادبیات ویژه آخوندی ظاهر میشود. این روزنامه اظهارات پاسدار سروری عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس ارتجاع را این طور منعکس کرده است:
مردمسالاری: «شاید از یک سال قبل این پیشبینی را کرده بودیم که جریان انحرافی رفته رفته به جریان فتنه نزدیک میشود و این 2جریان به فصل مشترکی از مطالباتشان خواهند رسید که امروز ما همین مطلب را شاهد هستیم و میبینیم که ادبیات منافقین در اول انقلاب به جریان فتنه منتقل میشود و امروز همان ادبیات را ما از جریان انحرافی میشنویم».
پاسدار سروری افزوده است که تخریب ولایت فقیه و بالهای آن یعنی بسیج و سپاه از اول انقلاب توسط مجاهدین شروع شده است. وحشت از مقاومت ایران در کیهان خامنهای بهصورت دیگری ظاهر شده است:
کیهان: «این که در توفان میلیونی انقلابهای عربی منطقه، چند مجسمه تمام قد سفاهت از واشنگتن و پاریس، به فرماندهان متوهم عملیات ”فروغ جاویدان“ اقتدا کنند... از آن پدیدههای غریبی است که در هیچ لابراتوار سیاسی و جامعه شناسی پیدا نمیشود».
جهان صنعت: «سود 8هزار میلیارد تومانی دولت با افزایش نرخ دلار: جبران کسری یارانهها با نوسان ارزی».
تهران امروز: «100میلیارد تومان سود هفتگی از گرانی ارز».
جمهوری: «عباسعلی نورا عضو کمیسیون برنامه بودجه با بیان اینکه نمایندگان از وزیر اقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی برای توضیح درباره افزایش نرخ ارز دعوت میکنند، گفت: اگر قیمت ارز کنترل نشود با توجه به اجرای هدفمندی یارانهها پیشبینی میشود تورم در سال جاری به 35درصد برسد».
اما علت اصلی گران کردن قیمت ارز را در دعوای باندی از زبان متحد سابق و حذفشده از باند احمدینژاد بشنوید:
دنیای اقتصاد: «محمد خوشچهره: این اتفاقات بهخاطر ارادهیی در مدیریت کلان است تا از این شکاف پلکانی قیمت ارز برای دولت درآمد حاصل شود. سیاست مذکور بهمنظور تأمین درآمدهای پولی برای جبران کسری بودجه برخی بخشها و بهخصوص قانون هدفمندی یارانهها است. افزایش نرخ ارز بههیچوجه منطق اقتصادی ندارد و حتی علاقهمندان به اجرای این سیاست و تقویت صادرات میدانند که صادرات باید از تولید ملی رونق پیدا کند».
حمله به احمدینژاد با اعتراف به بحرانهای اقتصادی فقط به مشکلات ناشی از نوسان نرخ ارز محدود نمیشود. به نمونههای دیگر توجه کنید:
جمهوری: «رئیس کمیسیون جهاد اقتصادی مجلس: اوضاع اقتصادی کشور مطلوب نیست».
سیاست روز: «اجرای طرح ارتقای امنیت اجتماعی تا کی ادامه دارد» ؟
رسالت: «70درصد چرخه اقتصادی کشور دولتی است».
در صفحات داخلی روزنامههای رژیم، وحشت از مقاومت ایران بهصورتهای مختلف حتی همراه با توهین به نمایندگان ملتهای دیگر بهخاطر حمایت از اشرف دیده میشود:
قدس: «نشریه فرانسوی اکسپرس نوشت: بیشتر نمایندگان پارلمان فرانسه از روی نادانی با سازمان مجاهدین خلق... همراه شدهاند».
سرمقاله جمهوری کلافگی آخوندها را در قبال حمایتهای گسترده از مقاومت ایران با کفزدن برای واکنش وقیحانه و محکومشده دولت عراق در مورد حضور هیأت نمایندگان کنگره آمریکا در عراق نشان داده است:
جمهوری: «پیشنهاد پرداخت غرامت جنگی به اشغالگران، انتقاد از ایجاد محدودیتهای قانونی برای منافقین و اصرار بر ابقای اشغالگران حتی پس از پایان ضربالاجل تعیینشده در متن توافقنامه امنیتی عراق-آمریکا به همراه طیف وسیعی از مواضع مداخلهجویانه علیه مقامات عراقی، باعث شد که دولت عراق در یک موضعگیری سریع و غافلگیرانه، خواستار خروج فوری هیأت اعزامی کنگره آمریکا شود».
در روزنامه مردمسالاری، نمونه دیگری از ابراز وحشت از مقاومت ایران در جدال باندی با ادبیات ویژه آخوندی ظاهر میشود. این روزنامه اظهارات پاسدار سروری عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس ارتجاع را این طور منعکس کرده است:
مردمسالاری: «شاید از یک سال قبل این پیشبینی را کرده بودیم که جریان انحرافی رفته رفته به جریان فتنه نزدیک میشود و این 2جریان به فصل مشترکی از مطالباتشان خواهند رسید که امروز ما همین مطلب را شاهد هستیم و میبینیم که ادبیات منافقین در اول انقلاب به جریان فتنه منتقل میشود و امروز همان ادبیات را ما از جریان انحرافی میشنویم».
پاسدار سروری افزوده است که تخریب ولایت فقیه و بالهای آن یعنی بسیج و سپاه از اول انقلاب توسط مجاهدین شروع شده است. وحشت از مقاومت ایران در کیهان خامنهای بهصورت دیگری ظاهر شده است:
کیهان: «این که در توفان میلیونی انقلابهای عربی منطقه، چند مجسمه تمام قد سفاهت از واشنگتن و پاریس، به فرماندهان متوهم عملیات ”فروغ جاویدان“ اقتدا کنند... از آن پدیدههای غریبی است که در هیچ لابراتوار سیاسی و جامعه شناسی پیدا نمیشود».