بیش از سه سال از حاکمیت آخوند روحانی میگذرد اما بحران بیکاری نه تنها کاهش نیافته بلکه هر روز گستردهتر شده و به کابوسی وحشتناک برای تمامیت حاکمیت آخوندی تبدیل شده است.
این در حالی است که دولت آخوند روحانی، ابتدای فعالیت خود را، با ارائه گزارشی جنجالی از عملکرد اشتغالی دولتهای نهم و دهم آغاز کرد و اعلام کرد در فاصله سالهای ۸۴ تا ۹۲ سالیانه تنها ۱۴ هزار فرصت شغلی ایجاد شده و این دولت قصد دارد اقدامات اساسی را برای اشتغال زایی انجام دهد.
اما امروز با گذشت 3سال کار به جایی رسیده است که وزرا و کارگزاران آخوند روحانی یک روز در میان بر اوضاع خراب اقتصادی انگشت میگذارند یک روز آمار 9 میلیونی از زاغه نشینان میدهند یک روز به اوضاع بحرانی اشتغال اشاره میکنند، یک روز تورم بیش از 40 درصدی، روز دیگر افزایش آمار بیکاران و...
نابودی زیرساختهای اقتصاد ایران در حاکمیت آخوندی البته آنچنان عمیق است که آخوند روحانی با تمام دجالگریها و وعدههای پوشالی در مورد رونق اقتصادی و خروج از رکود، مجبور شد در دی ماه سال ۹۴ این چنین اعتراف کند:“در شرایط امروز، مشکل اصلی و ساختاری ما، بیکاری و رکود است. مشکل اصلی ما نبود رونق است“.
اری این رژیم در سه دهه گذشته، در راستای بقای حاکمیت خود، به بهای نابودی تمامی زیرساختهای اقتصادی تمام دسترنج و سرمایه مردم ایران را در خدمت سرکوب داخلی و صدور تروریسم به کشورهای منطقه قرار داد.
علت بیکاری چیست؟
سردمداران و کارگزاران رژیم همه متفقالقولند که تعطیلی و ورشکستگی مراکز صنعتی و تولیدی، مهمترین عامل بیکاری و افزایش نرخ رشد بیکاری است، اما قبل از هر چیز باید ریشه تعطیلی و ورشکستگی مراکز صنعتی و تولیدی در چیست؟
1. اصلیترین دلیل در یک کلام واردات! و قاچاق کالا توسط باندهای حاکم بر ایران است. چرا که سود واردات چندین برابر سود سرمایهگذاری در تولید است. یعنی تولید سودآور نیست و در نتیجه صنعت کشور به رکود کشیده شده زیرا سرمایهگذاری از طریق واردات چند برابر سرمایهگذاری از طریق تولید سود دارد.
2- سپردن اکثر مراکز تولیدی و اقتصادی مهم به ارگانهای چپاولگر سپاه و مهرههای سرسپرده آن است که اضافه بر غارت و چپاولگری، این انحصار باعث در اختیار گرفتن ظرفیتها اقتصادی کشور توسط سپاه و در نتیجه از دور خارج کردن کارخانههای تولیدی که توان رقابت با این ارگان سرکوب را ندارند، میشود.
کاظم جلالی رئیس مرکز پژوهشهای مجلس ارتجاع در ارتباط با بخش صنعت که دچار رکود بسیار شدید و بحران بزرگی است اعتراف میکند: نرخ رشد صنعت را در سال ۱۳۹۱ منهای ۹. ۵ درصد ارزیابی میکند.
وی ادامه میدهد که سرمایهگذاری صنعتی در ایران از 22هزار میلیارد تومان در ۱۳۸۷ به 9هزار میلیارد تومان کاهش پیدا کرده، یا به بیان دیگر کمتر از نصف شده که این خود یک فاجعه است.
و یا خبرگزاری حکومتی ایلنا، طبق آماری که اخیراً معاون وزیر صنعت و معدن داده مینویسد: حدود نیمی از کارخانهها و صنایع تولیدی یا تعطیلند و یا با نیمی از ظرفیت خود کار میکنند که این موضوع موجب بیکاری تعداد زیادی از کارگران شده است.
در مورد تعطیلی کارخانهها فضاحت به قدری بالا گرفته که خامنهای در سخنرانی نوروزی خود گفت: ”امروز حدود شصت درصد از امکانات تولید ما معطّل است، تعطیل است؛ بعضیها با کمتر از ظرفیت کار میکند، بعضیها کار نمیکند“. (تلویزیون رژیم 1فروردین95)
3- کارگزاران رژیم اگرچه از قبل شهریههای سنگین، دانشگاهها سودهای کلان میبرند اما هیچ برنامهای برای اشتغال پس از تحصیل فارغالتحصیلان ندارند. بهنوشته روزنامه حکومتی جهان صنعت: ”آخرین گزارش مرکز آمار رژیم اعلام کرد 8/5 میلیون نفر از فارغالتحصیلان دانشگاهی به جای ورود به بازار کار راهی منزل شده و به دلایل نامعلومی خانهنشین شدهاند که این آمار در برخی رشتهها بهشدت بالا و تأمل برانگیز است.
4- سرمایهگذاری در بخشهای بانکی و دلالی که با سودهای هنگفت همراه میباشد مانع سرمایهگذاری در بخش تولید است. یک کارشناس اقتصادی رژیم به این موضوع اعتراف کرده و میگوید: ”در کشور ما سود فعالیتهای تولیدی 15 درصد و سود دلالی 100 درصد است در حالی که در تمام کشورهای تحریمکننده ما، به دلیل وضع مالیاتهای هنگفت، ورود به بخش دلالی به هیچ عنوان مقرون به صرفه نیست“. (روزنامه حکومتی حمایت 15مهر 94).
5- تخریب روستاها، و موج مهاجرت روستاییان به حاشیه شهرها و متورم شدن آلونک نشینهای شهرها یکی دیگر از عوامل مؤثر در افزایش تعداد بیکاران میباشد در سرشماری سال 1390 مشخص شده که از حدود 74 میلیون نفر کل جمعیت، ترکیب جمعیت به 71 درصد شهرنشین و 29درصد روستایی رسیده است.
بر اساس اعترافها کارگزاران همین رژیم 65 درصد از روستاهای یزد تخلیه شدهاند و300 روستا در حاشیه هامون تخلیه شده و مهاجرت گسترده روستاییان اطراف دریاچه خشک شده ارومیه نیز آغاز شده است. پیشبینی میشود که بسیاری از این روستاها از سکنه خالی شوند و ساکنان آنان به حاشیه نشینان شهرها میپیوندند.
و باز هم به گزارش مرکز آمار رژیم بین سالهای 1375 تا 1385، 8 میلیون و 300هزار نفر از روستاها، به مقصد حاشیه نشینها و آلونک نشینها مهاجرت کردهاند که دلیل عمده آن پایین آمدن متوسط درآمد سالانه و مشکل کمبود آب و خاک بوده است.
اکنون با نگاه به اعترافها برخی از مقامات رژیم گوشههایی از ابعاد این بحران فراگیر و کابوس وحشتناکی که حاکمیت آخوندها را در برگرفته بررسی میکنیم تا بهتر وحشت آخوندهای حاکم بر ایران را از ارتش بیکاران و گرسنگان و بذری که خود کاشتهاند را پی ببریم.
عادل آذر رئیس کل مرکز آمار رژیم ضمن اعتراف به بحران بیکاری و نرخ 26 درصدی بیکاری جوانان گفت: بر اساس آمارهای اعلامی نرخ بیکاری کل کشور در جمعیت 10ساله و بالاتر در پایان سال 91 یکی از بالاترین نرخ های بیکاری طی دهه گذشته محسوب میشود.
به گزارش روزنامههای حکومتی جهان صنعت و کار و کارگر 16مهر 94 بر اساس تازهترین گزارش بانک جهانی درباره اقتصاد ایران در سال 2015 ”ایران با کاهش رشد اقتصادی، کاهش سهم از اقتصاد جهان، کاهش سرمایهگذاری و پس اندازهای ملی، افت درآمد و هزینههای دولت و همچنین بدتر شدن شرایط بیکاری روبهرو میشود.
علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی کابینه آخوند روحانی، اعلام کرده است: 43 درصد کل متقاضیان کار کشور فارغالتحصیلان دانشگاهی هستند و کشور هماکنون با بحران بیکاری فارغالتحصیلان مواجه است و از حدود 3 میلیون نفر بیکار اعلام شده در پایان سال 91، چیزی حدود 1 میلیون و 300هزارنفر آن از جوانان فارغالتحصیل دانشگاهی تشکیل میشود که متأسفانه باید گفت این میزان دانشگاهی جامانده از بازار کار کشور، در واقع چیزی جز بحران بیکاری بهمعنای کامل نخواهد بود.
ربیعی در همین رابطه نسبت به در راه بودن یک سونامی بیکاری با 6میلیون بیکار جدید هشدار داد و میگوید: دانشجویان کنونی که جمعیتی ۴.۵میلیون نفره را شامل میشود، وارد بازار کاری میشوند که با وجود رکود عمیق کنونی، امکان جذب حتی یکدهم آنها را ندارد.
روزنامه حکومتی ایلنا در ارتباط با بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی مینویسد: از سال ۷۴ تا ۹۱ حدود 7میلیون نفر متقاضی کار از دانشگاهها فارغالتحصیل شدهاند که تنها حدود یک میلیون نفر از آنها جذب بازار کار شدهاند و در حال حاضر حدود ۶هزار نفر با مدرک دکترای تخصصی (phd) در سطح کشور بیکار هستند و هماکنون شاهد موج جدیدی از بیکاری آن هم در میان صاحبان مدارک بالای تحصیلی هستیم.
محسن جلال پور رئیس اتاق بازرگانی صنایع، معادن و کشاورزی رژیم آخوندی اعتراف کرد: از 82هزار واحد صنعتی کوچک و بزرگ، 14هزار واحد تعطیل و 22هزار واحد نیمهتعطیل هستند و 14هزار واحد با 70 درصد توان خود کار میکنند و «هر ساعت حدود 150نفر به جمعیت بیکاران افزوده میشود.
رئیس اتاق بازرگانی رژیم همچنین وحشت آخوندهای حاکم بر ایران را از ارتش بیکاران و گرسنگان بهدلیل فقر و بیکاری نشان داد و هشدار داد، ”امنیت… میتواند توسط مسائل اقتصادی مانند افزایش بیکاران، رکود و بدهیهای فراوان دولت به بخش خصوصی دچار خدشه شود و این وضعیت از سال 94 به سال 95 منتقل شده است.
عبدالرضا مصری نماینده کرمانشاه در مجلس رژیم بتاریخ 25مرداد گفت: ”کجا امیدی برای جوانانی که 20سال تحصیل کردند، به سربازی رفتند هست؟ تا کی منتظر شغلی باشند که حداقل زندگیشان تأمین بشود؟ جوانان ما مثل گل دارند در عنفوان جوانی پرپر میشوند.
محسن غیاثوند رئیس هیأت مدیره کانون سنگ ایران ضمن اعتراف به رکود و اخاذی مالیاتی به بیکاری حدود 25هزار نفر در حوزه سنگبری طی دو سال گذشته اذعان کرد و گفت: ”از دو سال گذشته تا کنون حدود 30 درصد واحدهای سنگبری کشور تعطیل شده و بقیه نیز زیر ظرفیت یعنی کمتر از 30 درصد ظرفیت کار میکنند “.
محسن رنانی که رسانههای حکومتی از وی بهعنوان استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان نام بردند گفت: ”اگر تمام فارغالتحصیلان دانشگاهی را محاسبه کنیم تعداد بیکاران کشور ۱۰ میلیون نفر میشود. بیکاری حاصل رکود حاکم بر اقتصاد است ولی دولت و بخش خصوصی هنوز عمق رکود را باور ندارند“.
وی در ادامه گفت: ”با انتشار پول میتوان حجم پول را برای خروج از رکود بالا برد، اما نتیجه آن افزایش نرخ تورم است. هماکنون بعد از 40سال نرخ تورم دو رقمی داریم و رسیدن به تورم به کمتر از 10 درصد را باید به فال نیک بگیریم“.
روز سهشنبه 18اسفند94، ابراهیم رزاقی کارشناس اقتصادی رژیم به تلویزیون آخوندها گفت: ”الان، چیزی نزدیک به 15میلیون بیکار در ایران وجود دارد. آمار رسمی 2تا 3میلیون نفر را نشان میدهد. این نشان میدهد معیارهایی که برای اشتغال و بیکاری بهکار گرفته میشود واقعی نیست“.
این در حالی است که دولت آخوند روحانی، ابتدای فعالیت خود را، با ارائه گزارشی جنجالی از عملکرد اشتغالی دولتهای نهم و دهم آغاز کرد و اعلام کرد در فاصله سالهای ۸۴ تا ۹۲ سالیانه تنها ۱۴ هزار فرصت شغلی ایجاد شده و این دولت قصد دارد اقدامات اساسی را برای اشتغال زایی انجام دهد.
اما امروز با گذشت 3سال کار به جایی رسیده است که وزرا و کارگزاران آخوند روحانی یک روز در میان بر اوضاع خراب اقتصادی انگشت میگذارند یک روز آمار 9 میلیونی از زاغه نشینان میدهند یک روز به اوضاع بحرانی اشتغال اشاره میکنند، یک روز تورم بیش از 40 درصدی، روز دیگر افزایش آمار بیکاران و...
نابودی زیرساختهای اقتصاد ایران در حاکمیت آخوندی البته آنچنان عمیق است که آخوند روحانی با تمام دجالگریها و وعدههای پوشالی در مورد رونق اقتصادی و خروج از رکود، مجبور شد در دی ماه سال ۹۴ این چنین اعتراف کند:“در شرایط امروز، مشکل اصلی و ساختاری ما، بیکاری و رکود است. مشکل اصلی ما نبود رونق است“.
اری این رژیم در سه دهه گذشته، در راستای بقای حاکمیت خود، به بهای نابودی تمامی زیرساختهای اقتصادی تمام دسترنج و سرمایه مردم ایران را در خدمت سرکوب داخلی و صدور تروریسم به کشورهای منطقه قرار داد.
علت بیکاری چیست؟
سردمداران و کارگزاران رژیم همه متفقالقولند که تعطیلی و ورشکستگی مراکز صنعتی و تولیدی، مهمترین عامل بیکاری و افزایش نرخ رشد بیکاری است، اما قبل از هر چیز باید ریشه تعطیلی و ورشکستگی مراکز صنعتی و تولیدی در چیست؟
1. اصلیترین دلیل در یک کلام واردات! و قاچاق کالا توسط باندهای حاکم بر ایران است. چرا که سود واردات چندین برابر سود سرمایهگذاری در تولید است. یعنی تولید سودآور نیست و در نتیجه صنعت کشور به رکود کشیده شده زیرا سرمایهگذاری از طریق واردات چند برابر سرمایهگذاری از طریق تولید سود دارد.
2- سپردن اکثر مراکز تولیدی و اقتصادی مهم به ارگانهای چپاولگر سپاه و مهرههای سرسپرده آن است که اضافه بر غارت و چپاولگری، این انحصار باعث در اختیار گرفتن ظرفیتها اقتصادی کشور توسط سپاه و در نتیجه از دور خارج کردن کارخانههای تولیدی که توان رقابت با این ارگان سرکوب را ندارند، میشود.
کاظم جلالی رئیس مرکز پژوهشهای مجلس ارتجاع در ارتباط با بخش صنعت که دچار رکود بسیار شدید و بحران بزرگی است اعتراف میکند: نرخ رشد صنعت را در سال ۱۳۹۱ منهای ۹. ۵ درصد ارزیابی میکند.
وی ادامه میدهد که سرمایهگذاری صنعتی در ایران از 22هزار میلیارد تومان در ۱۳۸۷ به 9هزار میلیارد تومان کاهش پیدا کرده، یا به بیان دیگر کمتر از نصف شده که این خود یک فاجعه است.
و یا خبرگزاری حکومتی ایلنا، طبق آماری که اخیراً معاون وزیر صنعت و معدن داده مینویسد: حدود نیمی از کارخانهها و صنایع تولیدی یا تعطیلند و یا با نیمی از ظرفیت خود کار میکنند که این موضوع موجب بیکاری تعداد زیادی از کارگران شده است.
در مورد تعطیلی کارخانهها فضاحت به قدری بالا گرفته که خامنهای در سخنرانی نوروزی خود گفت: ”امروز حدود شصت درصد از امکانات تولید ما معطّل است، تعطیل است؛ بعضیها با کمتر از ظرفیت کار میکند، بعضیها کار نمیکند“. (تلویزیون رژیم 1فروردین95)
3- کارگزاران رژیم اگرچه از قبل شهریههای سنگین، دانشگاهها سودهای کلان میبرند اما هیچ برنامهای برای اشتغال پس از تحصیل فارغالتحصیلان ندارند. بهنوشته روزنامه حکومتی جهان صنعت: ”آخرین گزارش مرکز آمار رژیم اعلام کرد 8/5 میلیون نفر از فارغالتحصیلان دانشگاهی به جای ورود به بازار کار راهی منزل شده و به دلایل نامعلومی خانهنشین شدهاند که این آمار در برخی رشتهها بهشدت بالا و تأمل برانگیز است.
4- سرمایهگذاری در بخشهای بانکی و دلالی که با سودهای هنگفت همراه میباشد مانع سرمایهگذاری در بخش تولید است. یک کارشناس اقتصادی رژیم به این موضوع اعتراف کرده و میگوید: ”در کشور ما سود فعالیتهای تولیدی 15 درصد و سود دلالی 100 درصد است در حالی که در تمام کشورهای تحریمکننده ما، به دلیل وضع مالیاتهای هنگفت، ورود به بخش دلالی به هیچ عنوان مقرون به صرفه نیست“. (روزنامه حکومتی حمایت 15مهر 94).
5- تخریب روستاها، و موج مهاجرت روستاییان به حاشیه شهرها و متورم شدن آلونک نشینهای شهرها یکی دیگر از عوامل مؤثر در افزایش تعداد بیکاران میباشد در سرشماری سال 1390 مشخص شده که از حدود 74 میلیون نفر کل جمعیت، ترکیب جمعیت به 71 درصد شهرنشین و 29درصد روستایی رسیده است.
بر اساس اعترافها کارگزاران همین رژیم 65 درصد از روستاهای یزد تخلیه شدهاند و300 روستا در حاشیه هامون تخلیه شده و مهاجرت گسترده روستاییان اطراف دریاچه خشک شده ارومیه نیز آغاز شده است. پیشبینی میشود که بسیاری از این روستاها از سکنه خالی شوند و ساکنان آنان به حاشیه نشینان شهرها میپیوندند.
و باز هم به گزارش مرکز آمار رژیم بین سالهای 1375 تا 1385، 8 میلیون و 300هزار نفر از روستاها، به مقصد حاشیه نشینها و آلونک نشینها مهاجرت کردهاند که دلیل عمده آن پایین آمدن متوسط درآمد سالانه و مشکل کمبود آب و خاک بوده است.
اکنون با نگاه به اعترافها برخی از مقامات رژیم گوشههایی از ابعاد این بحران فراگیر و کابوس وحشتناکی که حاکمیت آخوندها را در برگرفته بررسی میکنیم تا بهتر وحشت آخوندهای حاکم بر ایران را از ارتش بیکاران و گرسنگان و بذری که خود کاشتهاند را پی ببریم.
عادل آذر رئیس کل مرکز آمار رژیم ضمن اعتراف به بحران بیکاری و نرخ 26 درصدی بیکاری جوانان گفت: بر اساس آمارهای اعلامی نرخ بیکاری کل کشور در جمعیت 10ساله و بالاتر در پایان سال 91 یکی از بالاترین نرخ های بیکاری طی دهه گذشته محسوب میشود.
به گزارش روزنامههای حکومتی جهان صنعت و کار و کارگر 16مهر 94 بر اساس تازهترین گزارش بانک جهانی درباره اقتصاد ایران در سال 2015 ”ایران با کاهش رشد اقتصادی، کاهش سهم از اقتصاد جهان، کاهش سرمایهگذاری و پس اندازهای ملی، افت درآمد و هزینههای دولت و همچنین بدتر شدن شرایط بیکاری روبهرو میشود.
علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی کابینه آخوند روحانی، اعلام کرده است: 43 درصد کل متقاضیان کار کشور فارغالتحصیلان دانشگاهی هستند و کشور هماکنون با بحران بیکاری فارغالتحصیلان مواجه است و از حدود 3 میلیون نفر بیکار اعلام شده در پایان سال 91، چیزی حدود 1 میلیون و 300هزارنفر آن از جوانان فارغالتحصیل دانشگاهی تشکیل میشود که متأسفانه باید گفت این میزان دانشگاهی جامانده از بازار کار کشور، در واقع چیزی جز بحران بیکاری بهمعنای کامل نخواهد بود.
ربیعی در همین رابطه نسبت به در راه بودن یک سونامی بیکاری با 6میلیون بیکار جدید هشدار داد و میگوید: دانشجویان کنونی که جمعیتی ۴.۵میلیون نفره را شامل میشود، وارد بازار کاری میشوند که با وجود رکود عمیق کنونی، امکان جذب حتی یکدهم آنها را ندارد.
روزنامه حکومتی ایلنا در ارتباط با بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی مینویسد: از سال ۷۴ تا ۹۱ حدود 7میلیون نفر متقاضی کار از دانشگاهها فارغالتحصیل شدهاند که تنها حدود یک میلیون نفر از آنها جذب بازار کار شدهاند و در حال حاضر حدود ۶هزار نفر با مدرک دکترای تخصصی (phd) در سطح کشور بیکار هستند و هماکنون شاهد موج جدیدی از بیکاری آن هم در میان صاحبان مدارک بالای تحصیلی هستیم.
محسن جلال پور رئیس اتاق بازرگانی صنایع، معادن و کشاورزی رژیم آخوندی اعتراف کرد: از 82هزار واحد صنعتی کوچک و بزرگ، 14هزار واحد تعطیل و 22هزار واحد نیمهتعطیل هستند و 14هزار واحد با 70 درصد توان خود کار میکنند و «هر ساعت حدود 150نفر به جمعیت بیکاران افزوده میشود.
رئیس اتاق بازرگانی رژیم همچنین وحشت آخوندهای حاکم بر ایران را از ارتش بیکاران و گرسنگان بهدلیل فقر و بیکاری نشان داد و هشدار داد، ”امنیت… میتواند توسط مسائل اقتصادی مانند افزایش بیکاران، رکود و بدهیهای فراوان دولت به بخش خصوصی دچار خدشه شود و این وضعیت از سال 94 به سال 95 منتقل شده است.
عبدالرضا مصری نماینده کرمانشاه در مجلس رژیم بتاریخ 25مرداد گفت: ”کجا امیدی برای جوانانی که 20سال تحصیل کردند، به سربازی رفتند هست؟ تا کی منتظر شغلی باشند که حداقل زندگیشان تأمین بشود؟ جوانان ما مثل گل دارند در عنفوان جوانی پرپر میشوند.
محسن غیاثوند رئیس هیأت مدیره کانون سنگ ایران ضمن اعتراف به رکود و اخاذی مالیاتی به بیکاری حدود 25هزار نفر در حوزه سنگبری طی دو سال گذشته اذعان کرد و گفت: ”از دو سال گذشته تا کنون حدود 30 درصد واحدهای سنگبری کشور تعطیل شده و بقیه نیز زیر ظرفیت یعنی کمتر از 30 درصد ظرفیت کار میکنند “.
محسن رنانی که رسانههای حکومتی از وی بهعنوان استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان نام بردند گفت: ”اگر تمام فارغالتحصیلان دانشگاهی را محاسبه کنیم تعداد بیکاران کشور ۱۰ میلیون نفر میشود. بیکاری حاصل رکود حاکم بر اقتصاد است ولی دولت و بخش خصوصی هنوز عمق رکود را باور ندارند“.
وی در ادامه گفت: ”با انتشار پول میتوان حجم پول را برای خروج از رکود بالا برد، اما نتیجه آن افزایش نرخ تورم است. هماکنون بعد از 40سال نرخ تورم دو رقمی داریم و رسیدن به تورم به کمتر از 10 درصد را باید به فال نیک بگیریم“.
روز سهشنبه 18اسفند94، ابراهیم رزاقی کارشناس اقتصادی رژیم به تلویزیون آخوندها گفت: ”الان، چیزی نزدیک به 15میلیون بیکار در ایران وجود دارد. آمار رسمی 2تا 3میلیون نفر را نشان میدهد. این نشان میدهد معیارهایی که برای اشتغال و بیکاری بهکار گرفته میشود واقعی نیست“.