روزنامه شرقالاوسط روز ۴شهریور در مطلبی بقلم بریت ستیفنز درباره تلاشهای تروریستی رژیم ایران در کشورهای اروپایی و آمریکا با اشاره به توطئه حمله به سلمان رشدی و فتوای صادره از سوی خمینی ملعون نوشت: رژیم ایران مسئولیت تلاش برای قتل رشدی را نپذیرفته است اما فتوای صادره از سوی خمینی در سال۱۹۸۹ در مورد داستان آیات شیطانی همچنان جاریست و در سال۲۰۰۷ رشدی گفت که هر ساله در روز ۱۴فوریه یک کارت از ایران دریافت میکند که در آن وعده تهران مبنی بر ترور او را یادآوری مینماید. این در حالیست که تهران در مورد تلاشهای مشابه در خاک آمریکا و اروپا علیه برخی شخصیتهای ادبی یا سیاسی هیچگونه رعایتی نمیکند.
وزارت دادگستری آمریکا در ۱۰اوت، اتهامات جنایی علیه شهرام پورصافی عضو سپاه پاسداران ایران مبنی بر تلاشش برای طراحی ترور جان بولتون مشاور سابق امنیت ملی آمریکا را فاش کرد. همچنین مایک آلن از سایت خبری «آکسیوس» در همان روز خاطرنشان کرد که رژیم ایران پاداشی معادل یک میلیون دلار برای ترور مایک پمپئو وزیر خارجه سابق آمریکا اختصاص داده است.
از سویی سال گذشته یک دادگاه بلژیکی، اسدالله اسدی دیپلمات ایرانی مقیم وین و سه شریک بلژیک ـ ایرانی او را بهخاطر تلاش برای انفجار گردهمایی شخصیتهای اپوزیسیون ایران در پاریس در سال۲۰۱۸ محکوم کرد. در نوامبر نیز رسانههای نروژ فاش کردند که مقامات این کشور کنسول اول سابق سفارت ایران در اسلو را متهم کردند که مغز متفکر تلاش برای ترور ویلیام نیگارد ناشر داستان سلمان رشدی در سال۱۹۹۳ بوده است.
بریت ستیفنز در ادامه مینویسد: منظور از این لیست مختصر این است که تلاش برای حمله با چاقو به سلمان رشدی حتی اگر الهام گرفته از تهران و نه به فرمان او باشد یک استثنا تلقی نمیشود. بلکه به عکس دقیقاً یک نمونه است.
رژیم ایران از اولین روزهای جمهوری اسلامی کارزار سیستماتیک ترور و آدمربایی و ارعاب منتقدان خود را استارت زد. برخی ادعا میکردند که این عملیاتها تنها واکنش ایران به اشتباهات مرتکبه علیه او همچون ترور قاسم سلیمانی یکی از سرکردگان سپاه پاسداران توسط دولت ترامپ در سال۲۰۲۰ است. و این اقدامات پاسخ معکوس و طبیعی چنین اشتباهاتی قلمداد میشود.
اما اینها چطور بر مذاکرات جاری در مورد برنامه هستهیی ایران تأثیر میگذارد؟ برهان کلاسیک میگوید که اینها تاثیری ندارند و کارنامه مملو از تعصب و کشتار رژیم ایران ربطی به تمایل آن در پایان دادن به بلندپروازیهای هستهیی در مقابل مشوقهای اقتصادی ندارد.
جدای از اینکه این استدلال از دو موضوع اصلی غافل است. اولاً پیامی که تهران دریافت میکند مبنی بر اینکه ما کاری برای مجازات او انجام نمیدهیم و مذاکرات را با او ادامه میدهیم حتی اگر تلاش کند اتباع آمریکایی از جمله مقالات بلندپایه سابق را در اراضی ما بهقتل برساند چیست؟ جواب ضعفی آشکار است.
ثانیا: چنگالهای کشنده رژیم ایران در مورد ماهیت این رژیم چه چیز را فاش میکنند؟ پاسخ این است که هیچ چیز برای متوقف کردن یا بازدارندگی او وجود ندارد. البته حامیان توافق هستهیی میتوانند به خودشان بگویند که ایران از تضمینهای کافی برای راستیآزمایی این التزام برخوردار است. با این حال، ایران تاکنون راههای زیادی برای تقلب پیدا کرده است و لغو تحریمها سودهای مالی کلانی برای آن به همراه خواهد داشت که بلافاصله از آن برای اجرای اهداف سوء خود سوءاستفاده خواهد کرد.
از زمان تلاش برای ترور رشدی، نویسندگان و فعالان و افراد مشهور تلاش کردهاند پرچم آزادی بیان را برافرازند. این در حد خود خوبست اما این تلاشها تا زمانی که جهان آزاد شهامت ایستادگی در برابر رژیم نفرتانگیزی که در همه جا خشم برانگیخته است را نداشته باشد به حد کافی مفید فایده نخواهد بود.