اغلب روزنامههای باند هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی در روز 12اردیبهشت عنوان اصلی خود را به ادعای پیروزی در دور دوم نمایش انتخابات مجلس ارتجاع اختصاص دادهاند.
آرمان: مرحله دوم انتخابات تهرانیزه شد - تکمیل حماسه بهاری با امید
مردمسالاری: مجلس دهم با اکثریت اصلاح طلبان
اعتماد: تغییر اصلاح طلبانه پارلمان
وقایع اتفاقیه: بهارستان امید
جهان صنعت: اکثریت در دست حامیان برجام- 120اصلاح طلب، 83اصولگرا، 81مستقل و 5اقلیت
روزنامههای باند خامنهای هم مثل باند رقیب با ارائه آمار خودساخته باند ولیفقیه ارتجاع را پیروز جنگ قدرت در اشغال کرسیهای مجلس ارتجاع معرفی کردهاند:
کیهان: آمارها نشان میدهد 4 گروه عمده در مجلس دهم فعالیت خواهند داشت که اصولگرایان با 118 نماینده در صدر، سپس اصلاحطلبان با 96 نماینده، مستقلها 55 نماینده و 20نفر هم اعتدالیون (حامیان دولت) هستند.
روزنامههای باند هاشمی رفسنجانی ضمن اعلام پیروزی در نمایش انتخابات به باند رقیب هم تاختهاند و هم اخطار دادهاند:
آرمان: هدف ائتلاف فراگیر اصلاحطلبان (مجلسی با میانهروها و اصلاحجویان بیشتر و تندروهای کمتر) تأمین شد، فراتر از انتظار. حامیان برجام اکثریت مجلس را در دست گرفتند و لیست امید در مرحلهی دوم حتی از مرحلهی اول هم کامیابتر شد.
آرمان: این فرایند، هنوز آغاز تغییرات چشمگیر و جامعه آبستن تغییرات شگرف بسیاری است. نتایج این دو انتخابات نشان داد که جامعه مرتباً در حال پوستاندازی و تغییرات فکری و دگرگونی در تمام زمینههاست.
برخی روزنامههای باند رفسنجانی-روحانی پیروزی ادعایی بر باند رقیب را در جریان نمایش انتخابات مجلس، دستآویز حملات باندی به مخالفان برجام کردهاند.
ابتکار: در حالی که عوامل اصلی بلوکه شدن پول کشور در بانکهای آمریکایی، خود مدعی شدهاند و دولت یازدهم را شماتت میکنند برای ناتوانی در بازپسگیری آنچه خود در کمال بیتدبیری در اختیار بیگانگان قرار دادند. آنان همچنین هر روز ”برجام“ را به تیغ میکشند و با سیاهنمایی مغرضانه، رکود اقتصادی؛ آمار بیکاری؛ ناتوانی در جذب سرمایه برای جانبخشی به صنعت کشور را مصداق شکست برنامههای دولت یازدهم میخوانند.
نتایج دور دوم انتخابات مجلس دهم بار دیگر بطلان تلاشهایی را نشان داد که در رفتاری انفعالی برای جبران عقبماندگیاش در این رقابت سخت، از هر وسیلهای در بیاعتبار کردن گفتمان غالب جامعه امروز ایران استفاده میکند؛ حتی اگر منافع ملی هم در این میان هزینه شود.
اعتماد: از هنگامی که نتایج انتخابات ٧اسفند سال ١٣٩٢ روشن شد. برخی از اصولگرایان موتور توجیه را روشن کردند تا مدعی شوند که همچنان برنده این انتخابات هستند و اگر جایی هم باختهاند با تفاوتهای جزیی باختهاند... اصولگرایان نه تنها از اتفاق ٧ اسفند درس نگرفتند، بلکه در همین فاصله دو ماه نیز اشتباهات گذشته را مرتکب شدند. اغلب آنان پذیرفته بودند که مخالفت با برجام یا انگ مخالف برجام خوردن به آنان موجب شکست آنان شده است، ولی هیچگاه سعی نکردند در این فاصله دو ماه تصویر خود را اصلاح کنند، سهل است که دوباره و با شدت بیشتری در کنار مخالفان برجام جا خوش کردند و شاید یکی از دلایل افت بسیار محسوس آنها در دور دوم انتخابات نیز همین خطای تکراری است.
روزنامههای باند علی خامنهای ضمن سوز و گداز از تداوم تحریمها، به تناقضگویی در مورد اجرای برجام پرداختهاند، در میان ادعاهای حقوقی و توصیههای تروریستی همراه با حملات باندی، اذعان کردهاند که نظام چارهای جز عبور از «باتلاق برجام» ندارد:
وطن امروز: دولت به جای اینکه به فکر حل مسائل دیگری با آمریکا باشد باید به فکر این باشد که بیشتر در باتلاق برجام فرو نرود. آقایان روحانی و ظریف باید تلاش کنند همین نوزاد ناقصالخلقه که تا بهحال جز ضرر برای منافع ایران چیزی در برنداشته را بزرگ و اجرای تعهدات ایران را متوقف و آن را منوط به اجرا شدن تعهدات طرف مقابل کنند.
کیهان: به نظر میرسد تنها راه عملی برای استیفای حقوق ملت و بازگرداندن اموال غارت شده ایران، توقیف کشتیهای تجاری آمریکا در خلیج فارس باشد. پروندههای بسیاری وجود دارد که میتوان آمریکا را در آنها محکوم و دستور توقیف اموال آنان را صادر کرد.
پرونده مبادله جیسون رضائیان -جاسوسی در پوشش خبرنگار- که منجر به آزادی یک میلیارد و 700 میلیون دلار از اموال ایران شد، نشان داد آمریکاییها تنها زبان قدرت و زور را میفهمند.
توقیف قانونی و مبتنی بر احکام قضایی کشتی تجاری و اموال آمریکاییها در خلیج فارس- فارغ از میزان ارزش مادی اموال توقیفی- به واشینگتن میفهماند دست ایران برخلاف تصور آنان به هیچ عنوان بسته نبوده و قدرت مقابله به مثل را دارد.
روزنامههای باند رفسنجانی-روحانی، باند خامنهای و دولت احمدینژاد را مسبب مصادره شدن 2میلیارد دلار دانسته و «راهحل سیاسی» و ادامه مسیر زهرخوران را تنها طریق حل مشکلاتشان معرفی میکنند. این روزنامهها برای خالی نبودن عریضه به جای دود و دمهای معمول «ضداستکباری» به سوز و گداز پرداختهاند:
مردمسالاری: رسوایی حقوقی آمریکا و عکسالعمل ما:
با استقرار قانون جنگل در دنیای مدعی مدنیت امروز بهعنوان مقدمه باید گفت که بدون هیچ تجاهل و مجاملهای، بشر امور جهت احراز کیان انسانی خویش، بیش و پیش از هر کاری و چیزی، به محاکم حقوقی و حقیقی و متقن با داورانی عادل و با وجدان و آگاه به ظرافتهای حقوقی محتاج است... این اموال و این پول بیزبان چرا در نزد دشمنترین دشمن ما به ودیعه نهاده شده؟ و به چه علت، مجلس شورای اسلامی بهعنوان مسئول در مقابل موکلان یعنی ملت ایران، هیچ اقدامی نکرده است؟ حال چرا در برابر اهمال دولت پیشین، در اقدام قانونی باید اهمال شود و حرفی از پیگرد حقوقی نباشد؟
در میان روزنامههای باند خامنهای، معدودی در میان دعواهای باندی به گوشههایی از چپاول حقوق کارگران توسط آقازادههای باند رقیب اذعان کردهاند:
کاروکارگر: دولت باید حق اعتراض کارگری را بهرسمیت بشناسد – صادقی: آمدهایم بگوییم حداقلها را از نیروی کار گرفتهاند – مجلس و دولت شرایط بازار کار را از بیعدالتی و استثمار کارگران خارج کنند.
جوان: در حالی که حقوق کارگران در کشور ما حتی از کشور چین هم کمتر است و تقریباً بیش از 80درصد کارگران زیر خط فقر هستند اخبار منتشر شده همچنان نشان میدهد تبعیض فاحش در پرداخت حقوق کارمندان و کارگران با مدیران بلندپایه بعضاً بیش از 35برابر است. این موضوع نشان از بیعدالتیهای موجود در سیستمهای حقوقی است... حقوق مدیران کل به بالا بهخصوص در شرکتهای دولتی و وابسته دولتی و شبه دولتی تبعیضی آشکارتر با حقوق کارمندان دارد و معمولاً اختلافی چندین برابری دارد که بخشی از آن سوءاستفاده از اختیارات مدیرعاملهاست و بخشی دیگر ساختارهای غلط استخدامی و روابط سببی و نسبی مسئولان است!... بسیاری از آقازادهها یا سفارششدهها در حالی که عمر حضورشان کمتر از انگشتان یک دست در دستگاههای مختلف است اما دریافتی آنها بیشتر از کارمندان 10سال به بالا است.
روزنامههای باند رفسنجانی نیز در حمله متقابل به رقیب به چگونگی چپاول حقوق کارگران توسط نهادهای تحت امر ولیفقیه، مثل سپاه و بنیادهای خاص اشاره کردهاند:
قانون: کارشناس مسائل اقتصادی در خصوص میزان حقوق و دستمزد قشر کارگری با اشاره به اینکه بیشتر واحدهایی که حق و حقوق کارگران را پرداخت نمیکنند بهصورت رانتی ایجاد شدهاند گفت: حمایت بیاندازه از کارفرمایان سبب اجحاف شدید در حق قشر کارگر میشود.
آرمان: مرحله دوم انتخابات تهرانیزه شد - تکمیل حماسه بهاری با امید
مردمسالاری: مجلس دهم با اکثریت اصلاح طلبان
اعتماد: تغییر اصلاح طلبانه پارلمان
وقایع اتفاقیه: بهارستان امید
جهان صنعت: اکثریت در دست حامیان برجام- 120اصلاح طلب، 83اصولگرا، 81مستقل و 5اقلیت
روزنامههای باند خامنهای هم مثل باند رقیب با ارائه آمار خودساخته باند ولیفقیه ارتجاع را پیروز جنگ قدرت در اشغال کرسیهای مجلس ارتجاع معرفی کردهاند:
کیهان: آمارها نشان میدهد 4 گروه عمده در مجلس دهم فعالیت خواهند داشت که اصولگرایان با 118 نماینده در صدر، سپس اصلاحطلبان با 96 نماینده، مستقلها 55 نماینده و 20نفر هم اعتدالیون (حامیان دولت) هستند.
روزنامههای باند هاشمی رفسنجانی ضمن اعلام پیروزی در نمایش انتخابات به باند رقیب هم تاختهاند و هم اخطار دادهاند:
آرمان: هدف ائتلاف فراگیر اصلاحطلبان (مجلسی با میانهروها و اصلاحجویان بیشتر و تندروهای کمتر) تأمین شد، فراتر از انتظار. حامیان برجام اکثریت مجلس را در دست گرفتند و لیست امید در مرحلهی دوم حتی از مرحلهی اول هم کامیابتر شد.
آرمان: این فرایند، هنوز آغاز تغییرات چشمگیر و جامعه آبستن تغییرات شگرف بسیاری است. نتایج این دو انتخابات نشان داد که جامعه مرتباً در حال پوستاندازی و تغییرات فکری و دگرگونی در تمام زمینههاست.
برخی روزنامههای باند رفسنجانی-روحانی پیروزی ادعایی بر باند رقیب را در جریان نمایش انتخابات مجلس، دستآویز حملات باندی به مخالفان برجام کردهاند.
ابتکار: در حالی که عوامل اصلی بلوکه شدن پول کشور در بانکهای آمریکایی، خود مدعی شدهاند و دولت یازدهم را شماتت میکنند برای ناتوانی در بازپسگیری آنچه خود در کمال بیتدبیری در اختیار بیگانگان قرار دادند. آنان همچنین هر روز ”برجام“ را به تیغ میکشند و با سیاهنمایی مغرضانه، رکود اقتصادی؛ آمار بیکاری؛ ناتوانی در جذب سرمایه برای جانبخشی به صنعت کشور را مصداق شکست برنامههای دولت یازدهم میخوانند.
نتایج دور دوم انتخابات مجلس دهم بار دیگر بطلان تلاشهایی را نشان داد که در رفتاری انفعالی برای جبران عقبماندگیاش در این رقابت سخت، از هر وسیلهای در بیاعتبار کردن گفتمان غالب جامعه امروز ایران استفاده میکند؛ حتی اگر منافع ملی هم در این میان هزینه شود.
اعتماد: از هنگامی که نتایج انتخابات ٧اسفند سال ١٣٩٢ روشن شد. برخی از اصولگرایان موتور توجیه را روشن کردند تا مدعی شوند که همچنان برنده این انتخابات هستند و اگر جایی هم باختهاند با تفاوتهای جزیی باختهاند... اصولگرایان نه تنها از اتفاق ٧ اسفند درس نگرفتند، بلکه در همین فاصله دو ماه نیز اشتباهات گذشته را مرتکب شدند. اغلب آنان پذیرفته بودند که مخالفت با برجام یا انگ مخالف برجام خوردن به آنان موجب شکست آنان شده است، ولی هیچگاه سعی نکردند در این فاصله دو ماه تصویر خود را اصلاح کنند، سهل است که دوباره و با شدت بیشتری در کنار مخالفان برجام جا خوش کردند و شاید یکی از دلایل افت بسیار محسوس آنها در دور دوم انتخابات نیز همین خطای تکراری است.
روزنامههای باند علی خامنهای ضمن سوز و گداز از تداوم تحریمها، به تناقضگویی در مورد اجرای برجام پرداختهاند، در میان ادعاهای حقوقی و توصیههای تروریستی همراه با حملات باندی، اذعان کردهاند که نظام چارهای جز عبور از «باتلاق برجام» ندارد:
وطن امروز: دولت به جای اینکه به فکر حل مسائل دیگری با آمریکا باشد باید به فکر این باشد که بیشتر در باتلاق برجام فرو نرود. آقایان روحانی و ظریف باید تلاش کنند همین نوزاد ناقصالخلقه که تا بهحال جز ضرر برای منافع ایران چیزی در برنداشته را بزرگ و اجرای تعهدات ایران را متوقف و آن را منوط به اجرا شدن تعهدات طرف مقابل کنند.
کیهان: به نظر میرسد تنها راه عملی برای استیفای حقوق ملت و بازگرداندن اموال غارت شده ایران، توقیف کشتیهای تجاری آمریکا در خلیج فارس باشد. پروندههای بسیاری وجود دارد که میتوان آمریکا را در آنها محکوم و دستور توقیف اموال آنان را صادر کرد.
پرونده مبادله جیسون رضائیان -جاسوسی در پوشش خبرنگار- که منجر به آزادی یک میلیارد و 700 میلیون دلار از اموال ایران شد، نشان داد آمریکاییها تنها زبان قدرت و زور را میفهمند.
توقیف قانونی و مبتنی بر احکام قضایی کشتی تجاری و اموال آمریکاییها در خلیج فارس- فارغ از میزان ارزش مادی اموال توقیفی- به واشینگتن میفهماند دست ایران برخلاف تصور آنان به هیچ عنوان بسته نبوده و قدرت مقابله به مثل را دارد.
روزنامههای باند رفسنجانی-روحانی، باند خامنهای و دولت احمدینژاد را مسبب مصادره شدن 2میلیارد دلار دانسته و «راهحل سیاسی» و ادامه مسیر زهرخوران را تنها طریق حل مشکلاتشان معرفی میکنند. این روزنامهها برای خالی نبودن عریضه به جای دود و دمهای معمول «ضداستکباری» به سوز و گداز پرداختهاند:
مردمسالاری: رسوایی حقوقی آمریکا و عکسالعمل ما:
با استقرار قانون جنگل در دنیای مدعی مدنیت امروز بهعنوان مقدمه باید گفت که بدون هیچ تجاهل و مجاملهای، بشر امور جهت احراز کیان انسانی خویش، بیش و پیش از هر کاری و چیزی، به محاکم حقوقی و حقیقی و متقن با داورانی عادل و با وجدان و آگاه به ظرافتهای حقوقی محتاج است... این اموال و این پول بیزبان چرا در نزد دشمنترین دشمن ما به ودیعه نهاده شده؟ و به چه علت، مجلس شورای اسلامی بهعنوان مسئول در مقابل موکلان یعنی ملت ایران، هیچ اقدامی نکرده است؟ حال چرا در برابر اهمال دولت پیشین، در اقدام قانونی باید اهمال شود و حرفی از پیگرد حقوقی نباشد؟
در میان روزنامههای باند خامنهای، معدودی در میان دعواهای باندی به گوشههایی از چپاول حقوق کارگران توسط آقازادههای باند رقیب اذعان کردهاند:
کاروکارگر: دولت باید حق اعتراض کارگری را بهرسمیت بشناسد – صادقی: آمدهایم بگوییم حداقلها را از نیروی کار گرفتهاند – مجلس و دولت شرایط بازار کار را از بیعدالتی و استثمار کارگران خارج کنند.
جوان: در حالی که حقوق کارگران در کشور ما حتی از کشور چین هم کمتر است و تقریباً بیش از 80درصد کارگران زیر خط فقر هستند اخبار منتشر شده همچنان نشان میدهد تبعیض فاحش در پرداخت حقوق کارمندان و کارگران با مدیران بلندپایه بعضاً بیش از 35برابر است. این موضوع نشان از بیعدالتیهای موجود در سیستمهای حقوقی است... حقوق مدیران کل به بالا بهخصوص در شرکتهای دولتی و وابسته دولتی و شبه دولتی تبعیضی آشکارتر با حقوق کارمندان دارد و معمولاً اختلافی چندین برابری دارد که بخشی از آن سوءاستفاده از اختیارات مدیرعاملهاست و بخشی دیگر ساختارهای غلط استخدامی و روابط سببی و نسبی مسئولان است!... بسیاری از آقازادهها یا سفارششدهها در حالی که عمر حضورشان کمتر از انگشتان یک دست در دستگاههای مختلف است اما دریافتی آنها بیشتر از کارمندان 10سال به بالا است.
روزنامههای باند رفسنجانی نیز در حمله متقابل به رقیب به چگونگی چپاول حقوق کارگران توسط نهادهای تحت امر ولیفقیه، مثل سپاه و بنیادهای خاص اشاره کردهاند:
قانون: کارشناس مسائل اقتصادی در خصوص میزان حقوق و دستمزد قشر کارگری با اشاره به اینکه بیشتر واحدهایی که حق و حقوق کارگران را پرداخت نمیکنند بهصورت رانتی ایجاد شدهاند گفت: حمایت بیاندازه از کارفرمایان سبب اجحاف شدید در حق قشر کارگر میشود.