پیام خواهر مجاهد زهرا مریخی
مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران
یک «نـام»
برای من و نسلهای بعد
در شب ۳۰ دی به انجام التزام و تعهداتی که بر روی دوشم هست و هنوز به آنها عمل نکردهام، میاندیشم.
از شبانگاه ۳۰ دی ۱۳۵۷ نام «مسعود رجوی» برای من و هم نسلهای من، نامی آشنا شد.
و در روزهای بعد و در تب و تاب انقلاب، رویای یک مبارز مقاوم، به تصویر مصمم یک رهبر تاریخی در مبارزه با خمینی دجال ضدبشر، به واقعیت رسید.
نامی که برای نسلهای پیدرپی همین ویژگی را دارد.
از آن پسر نوجوان در آمریکا در آن سوی جهان که تلاش میکند با اورکت سبز، جملات پرشور میتینگ امجدیه را تکرار کند، تا جوانان انقلابی در کانونهای شورشی که در پی همان نام، مبارزه را آغاز میکنند و قوت و قدرت میگیرند.
راستی که در این روزها برنامه «همیاری» از آن سرشار و در عینحال بسیار آموزنده است. از دل برمیآید، بر دل و جان مینشیند و خاضع میکند.
دههها میگذرد اما همچنان هر کلام و سخن او، آنان را که سودای آزادی دارند، مسحور و مجذوب میکند. هر سال که میگذرد بهتر و بیشتر میفهمیم که از ۴۰ سال پیش خواهر مریم ما را چرا و به کجا سمت و سو میدهد.
برای من و مجاهدین، قبل از هر چیز نامی تعهدآور است.
فراخوان پیوسته و همیشگی به مبارزه و مقاومت و جنگ تمامعیار، ضد «نجنگ» و کهولت، سراپا انقلابیگری و نو ماندن با یگانگی و فدا و صداقت.
از سال ۱۳۶۰ این جملهٔ برادر مسعود در ذهن همه ما سرلوحه و حک شده و ما را هوشیار نگه میدارد که گفت: هر کس هدفش ”خود“ ش است، به اینجا نیاید...
مجاهدین درست در همین نقطه برای آزادی مردم ستمدیده دست در دست خواهر مریم، پیمان خون و نفس میبندند و خود جزیی از سرخترین نام در زیباترین وطن و بهترین یار خلق اسیر در تاریخ معاصر میشوند. برای همین زندهایم و نفس میکشیم.
با یقین به پیروزی
زهرا