«ای مردم! شما آنچه را که برای ما پیش آمده است میبینید. بهراستی دنیا دگرگون شده و زشتیهای خود را آشکار ساخته و از نیکیهایش روی برتافته است و پیوسته برخلاف مراد انسان عمل میکند. ولی از دنیا چیزی باقی نمانده مگر بهاندازه قطراتی که پس از ریختن آب در ظرف باقی میماند و (آنچه مانده) جز یک زندگی پست، همچون شوره زاری نیست.
مگر نمیبینید به حق عمل نمیشود و از باطل ممانعت نمیگردد و نتیجه آن، این است که مؤمن، خواستار شهادت در راه حق میشود. و من بهراستی مرگ را جز سعادت و زندگی با ستمکاران را جز نکبت نمیبینم. مردم عموماً، برده و بنده دنیا هستند و نام دین را تنها تا روزی که زندگیشان بر وفق مراد باشد، بر زبان میرانند و از دین دم میزنند، ولی اگر در محاصره بلاها قرار گیرند و به بوتهٴ آزمایش درآیند، معلوم میشود که دینداران حقیقی تعدادشان اندک است…».
در عرصه پیکار و در روز عاشورا
«وای بر شما ای پیروان آل ابیسفیان! اگر دین ندارید و از روز رستاخیز پروا نمیکنید، لااقل در دنیایتان آزاده باشید!»
«کشته شدن در راه خدا بهتر است از زیر بار ننگ و عار رفتن و عار و ننگ دنیا، بهتر است از درآمدن در آتش دوزخ».
مگر نمیبینید به حق عمل نمیشود و از باطل ممانعت نمیگردد و نتیجه آن، این است که مؤمن، خواستار شهادت در راه حق میشود. و من بهراستی مرگ را جز سعادت و زندگی با ستمکاران را جز نکبت نمیبینم. مردم عموماً، برده و بنده دنیا هستند و نام دین را تنها تا روزی که زندگیشان بر وفق مراد باشد، بر زبان میرانند و از دین دم میزنند، ولی اگر در محاصره بلاها قرار گیرند و به بوتهٴ آزمایش درآیند، معلوم میشود که دینداران حقیقی تعدادشان اندک است…».
در عرصه پیکار و در روز عاشورا
«وای بر شما ای پیروان آل ابیسفیان! اگر دین ندارید و از روز رستاخیز پروا نمیکنید، لااقل در دنیایتان آزاده باشید!»
«کشته شدن در راه خدا بهتر است از زیر بار ننگ و عار رفتن و عار و ننگ دنیا، بهتر است از درآمدن در آتش دوزخ».