728 x 90

گزیده روزنامه ها,گفته ها و نا گفته ها,

گفته‌ها و ناگفته‌ها از میان روزنامه‌های حکومتی روز ۱۷خرداد ۹۶

-

نگاهی به روزنامه‌های حکومتی
نگاهی به روزنامه‌های حکومتی
در عنوانهای روزنامه‌های حکومتی در روز چهارشنبه 17خرداد صف‌بندی دو باند حاکم در عرصه مختلف دیده می‌شود:

آرمان: هجمه به یادگار امام برای حمایت از روحانی

آرمان: دولت پیگیر اتهامات به سند 2030است

آفتاب یزد: سانسور رئیس دولت در دولت

جوان: جمهوری اسلامی اسمی نمی‌خواهیم

در روزنامه‌های باند حسن روحانی تلاش وی برای پس زدن پاسداران از عرصه اقتصاد تیترهای مختلفی را به خود اختصاص داده است:

ایران:‌روحانی: باید سیاست از عرصه اقتصاد کنار برود

شرق:‌روحانی: نه دولت بنگاه‌دار خوبی است نه عزیزان نظامی

روزنامه‌های باند روحانی نگرانیهای نظام از تحولات منطقه را انعکاس داده‌اند:

آرمان: علی شمخانی: ما نگران مانور نظامی کشورهایی هستیم که در مسیر خلاف تأمین امنیت در منطقه حرکت می‌کنند. کشورهایی که حامی تسلیحاتی، مالی و اطلاعاتی داعش و دیگر گروه‌های تروریستی هستند، برای حمایت از آنها در شورای امنیت قطعنامه پیشنهاد می‌دهند و همچنین مانع از حل سیاسی بحرانهای امنیتی در سوریه و یمن می‌شوند.

روزنامه‌های باند حسن روحانی نسبت به ورود رژیم به مسأله قطر و عربستان هشدار داده‌اند:

جهان صنعت:‌ واقعیت این است؛ خاورمیانه به اندازه کافی ماجراجویی به خود دیده است، هر نوع بی‌تدبیری جدید وخامت بسیاری برای همه کشورها به همراه خواهد داشت.

روزنامه‌های باند روحانی نسبت به طمع ورزی در بهره‌وری از شرایط هشدار داده‌اند:

ابتکار: تردیدی نیست که این قطع رابطه و اعمال محدودیتهای اقتصادی برای قطر کوچک فرصتی بزرگ برای اقتصاد ایران است.
اما این مهم نباید به‌معنای گذاشتن عجولانه تخم مرغ های دیپلوماسی ایرانی در سبد شکننده قطر باشد. الزاماً آغاز دشمنی قطر و عربستان به‌معنای دوستی تمام کمال تهران و دوحه و تبدیل شدن قطر به کشور دوست و برادر و شریک سیاسی و متحد ایران نیست. حتی اگر آل سعود پای ایران را در این ماجرا وسط کشیده باشند و قطر در ظاهر امر متهم به همراهی با تهران شده باشد، باز هم بحران پیش آمده بین عربستان و قطر، یک بحران کاملاً عربی است... در مابقی سناریوها که از قضا چندان بعید نیستند همگی راه‌حلهایی تماماً عربی و یا غربی به چشم می‌خورد که میانجی گری کشورهای عربی مانند کویت و عمان و یا میانجی‌گری ترکها یا آمریکاییها محتمل ترین است. از این رو طبیعی است که هم‌چنان بزرگترین راهبرد ایران در ماجرای اخیر قطر و دیگر مسائل منطقه‌یی باید بی‌طرفی و تلاش برای تنش زدایی و بهبود روابط با همه همسایگان از جمله عربستانی‌ها باشد.

در برخی روزنامه‌های باند روحانی برای منافعی برای رژیم در تحولات قطر ابراز خوشحالی زود هنگام کرده‌اند:

آرمان: باوند مطرح کرد؛ ناکارآمدی سناریوی وحدت اعراب علیه ایران/ دوحه شیرینی اجلاس ریاض را برای عربستان تلخ کرد/ احتمال اخراج قطر از شورای همکاری خلیج‌فارس

شرق: یک فرصت بی‌نظیر در گوشواره خلیج‌فارس برای ایران فراهم شده؛ فرصتی که ایران می‌تواند از آن، برای احیای روابط اقتصادی خود با اهالی ثروتمند قطر استفاده کند،

روزنامه‌های باند روحانی با یادآوری پیچیدگی شرایط و سمت مبهم تحولات، «تنش زدایی منطقه‌یی» را به نظام آخوندی توصیه کرده‌اند:

ابتکار: چند سناریو برای تنشهای پیش رو مطرح می‌شود.
نخستین سناریو شکست ناتوی عربی و گسست در میان اعضای شورای همکاری خلیج‌فارس است. این امر به تعبیری مقدمات فروپاشی و یا تضعیف بیش از حد شورای همکاری خلیج‌فارس را نوید می‌دهد.
سناریوی بعدی طرح آمریکایی‌ها برای افزودن بر دامنه حضور نظامی خود در منطقه، از شمال آفریقا تا تبت است.
سناریوی سوم مربوط به بحث انرژی و مسایل مربوط به آن است. قطر چیزی در حدود 30درصد از منابع گازی را در اختیار دارد و از آنجا که کشورهای صنعتی در حال حاضر در مرحله گذار از انرژیهای فسیلی هم‌چون نفت و زغال‌سنگ هستند، پیش‌بینی می‌شود که با فشار به قطریها، قصد امتیاز گیری در این زمینه را داشته باشند.
از سوی دیگر طرح خروج آمریکا از خاورمیانه و نگاه به شرق آنها بنا بر نظریه برخورد تمدنهای ساموئل هانتیگتون، یک سرزمین سوخته از خاورمیانه را طلب می‌کند. برای اجرایی شدن این طرح نیاز به افزایش تنشها در منطقه است و از آنجا که گفته می‌شود آمریکا تا سال 2018از واردات نفت از عربستان بی‌نیاز خواهند بود، این کشور در نوبت فرو رفتن در بحرانهای گسترده قرار دارد. لذا مقامات قطر با درک این خطر، ضمن رویگردانی از محور عربی به رهبری عربستان به سمت ایران و ترکیه متمایل شده‌اند.
فارغ از چهار سناریوی مطرح شده، آنچه امروز اهمیت دارد، لزوم اجماع منطقه‌یی و یافتن راه‌حل سیاسی به‌منظور عبور از تنش و بحران میان تمام کشورهای منطقه است. امری که بدون آن هر گونه تحرک و پافشاری بر هر راهبردی، علاوه بر پیچیده‌تر کردن معادلات بر دامنه آتش اختلافات نیز خواهد افزود... با توجه به ادعاهای ترامپ و ملک سلمان در ریاض بر علیه ایران، آمریکایی‌ها راضی نخواهند شد که این اتفاق دامنه وسیع‌تری پیدا کرده و ایران به‌عنوان یک بازیگر در این ماجرا ورود کرده و امتیازگیری کند...

روزنامه‌های باند خامنه‌ای تلاش کرده‌اند از تحولات منطقه نانی برای اقتدار نظام و بالا بردن روحیه ریزشیها در اثر تنگ‌ترشدن حلقه تحریمها گرم کنند:

کیهان: به 10روز نکشید که نمایش ترامپ به هم خورد
اختلافات ایجاد شده میان قطر و کشورهای حاشیه خلیج‌فارس تلاش‌های رئیس‌جمهوری آمریکا برای تشکیل ائتلاف علیه ایران را متزلزل کرده است.

کیهان: این موضوع در واقع نه تنها اقتدار رژیم سعودی که در طول این دوران مهمترین زاغه مهماتی تروریستها بوده است را برهم می‌زند بلکه موقعیت تازه‌یی را در اختیار ایران برای حل هر پرونده امنیتی و سیاسی در منطقه قرار می‌دهد. مسلماً از فردای سامان یافتن سوریه گرایش به روی آوردن به ایران برای حل مشکلات امنیتی در سطح جهان اسلام افزایش می‌یابد.
بر این اساس درگیر شدن با قطر در واقع مجازات متحدان فردای ایران است متحدان فردایی که از جبهه آمریکایی- سعودی کاسته خواهند شد.

در روزنامه‌های برخی باندهای نزدیک به خامنه‌ای به‌رغم دود و دم های اقتدارنمایانه، به نظام توصیه شده است در هر حال حداکثر در حد جلوگیری از بروز جنگ و یا خاموش کردن آتش جنگ بیشتر وارد نشود:‌

رسالت: در گذشته قطریها هر گاه با چنین شرایطی مواجه شده‌اند مسیر محافظه کاری را در پیش گرفته و سعی کرده‌اند به ایران نزدیک نشوند، اما الآن عربستان سیاست انتحاری در پیش گرفته و درصدد براندازی رژیم حاکم بر قطر است. قطریها چنین خطری را از سوی عربستان احساس می‌کنند. در این شرایط سؤال اصلی این‌جاست که جمهوری اسلامی ایران باید چه اقدامی صورت دهد؟
الان مناسبات قطر با ایران متفاوت از عربستان است و قطر به همکاری مشترک و ثبات بخش با ایران (از جمله پذیرش نقش بی‌بدیل ایران در ثبات منطقه) قائل است اما عربستان معتقد است ایران را باید به‌عنوان دشمن منطقه‌ای تعریف کرد. با این وجود جمهوری اسلامی ایران باید راهبرد مبتنی بر ثبات را در پیش بگیرد و مانع از شکل‌گیری جنگ در منطقه شود اما اگر عربستان بخواهد مانند یمن جنگ تازه‌یی شکل دهد در آن صورت، سیاست جمهوری اسلامی ایران باید در قالب اجتماع منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای علیه جنگ شکل گیرد.

برخی روزنامه‌های باند خامنه‌ای، ضمن ابراز وحشت از پیوستگی تحولات داخلی و منطقه‌یی روند تحولات علیه نظام را سوخت جنگ باندی علیه خامنه‌ای کرده‌اند:

وطن امروز: همه این تحولات مستقیماً با برجام و درکی که آمریکایی‌ها از دینامیک صحنه سیاست داخلی ایران دارند مرتبط است. این موضوع رسانه‌یی شده است که آمریکا همه برنامه‌های خود را یک فاز عقب انداخت تا تکلیف انتخابات در ایران روشن شود. درست مثل 88و 92که در آن سال‌ها هم آمریکا موقتاً برنامه‌های جاری خود را کمرنگ کرد تا انرژی‌اش را بر کمک به غربگرایان ایرانی متمرکز کند.
احتمالا اینگونه محاسبه کرده که در دولت حسن روحانی امکانات ایران برای مقاومت در مقابل فشارها کمتر شده است. دولت آمریکا آشکارا روی تئوری خام دولت روحانی که در عنوان ظاهراً محترمانه «ضرورت پایان دادن به تنش با همسایگان» بسته‌بندی شده حساب کرده و وعده برجام‌های بیشتر از سوی روحانی را گروگان گرفته است. آمریکا مایل است منافع برجام برای ایران را - اگر بتوان گفت منفعتی بوده- به حداقل مقدار ممکن برساند و احیای همان منافع را به امتیازدهی‌های جدید در حوزه‌های غیرهسته‌یی مشروط کند، چیزی که روحانی گفته برای آن آمادگی دارد.
آمریکا فکر می‌کند روحانی اگر ببیند برجام در حال به خطر افتادن است همه جور امتیازی می‌دهد و شاید چیزی هم نخواهد! آمریکا آشکارا در حال عمل بر اساس آدرس‌هایی است که از داخل ایران دریافت کرده است... در ایران هم دولتی بر سرکار است که هنوز خیال می‌کند همه چیز را با آمریکا - یا هر کسی که آمریکا بگوید - و صرفاً با ابزار مذاکره می‌توان حل کرد و خود می‌گوید در صورت فشار بیشتر (یا حتی بدون فشار بیشتر!) امتیاز بیشتر خواهد داد... مسأله اصلی آمریکا با ایران نقشی است که در منطقه بازی می‌کند اما برای مهار این نقش هم‌چنان بیش از هر چیز به معادلات داخلی در ایران امید بسته است. بازی‌ای که زمانی از طریق ترکیب مذاکرات هسته‌یی و تحریم‌ها آغاز شد و به برجام انجامید اکنون دوباره بر سر برنامه موشکی و منطقه‌یی ایران در حال تکرار است. هیچ چیز برای آمریکا به اندازه گروگان گرفتن افکار عمومی در ایران، مدیریت محاسبات مردم و مسؤولان، ترساندن آنها از آینده، دوقطبی‌سازی میان اقتصاد و برنامه‌های امنیت ملی، ایجاد اختلاف در داخل و تبدیل کردن برجام به یک رویه در سیاست‌گذاری امنیت ملی ایران اهمیت ندارد.

روزنامه‌های باند روحانی تلاش کرده‌اند تحریمهای جدید را که قرار است در سنای آمریکا تصویب شود ناشی از سیاستهای باند رقیب در عرصه موشکی و حقوق‌بشر معرفی کنند و نشان بدهند که برجام هم اگر موفق نشده ناشی از همین رویکردها بوده است:

شرق: هدف این مصوبه چنان‌چه به تصویب مجلس نمایندگان نیز برسد، اعمال تحریم‌هایی علیه ایران در ارتباط با برنامه توسعه موشکهای بالستیک، حمایت از تروریسم، خریدوفروش سلاحهای متعارف و نقض حقوق‌بشر خواهد بود... تقریباً همه تحریم‌های غیرهسته‌یی پیش‌بینی‌شده در این طرح قبلاً به‌نحوی از انحا وجود داشته‌اند...

آرمان: طرح تحریم‌های جدید علیه ایران به بهانه آزمایش موشکی کشورمان از سوی کمیته روابط خارجی سنای آمریکا که طی دو هفته گذشته تصویب شد.
تحریم‌های جدید ایران از حمایت هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه برخوردار است و در اواخر ماه مه در کمیته روابط خارجی به تصویب رسید. این طرح منجر به افزایش تحریم‌های ایران به بهانه برنامه موشکی این کشور و آنچه واشینگتن حمایت ایران از تروریسم می‌خواند، خواهد شد... شایان ذکر است که افزایش تحریم‌ها علیه ایران به‌بهانه برنامه موشکی بالستیک در حالی است که همواره آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در گزارشهای منتشره خود، پایبندی تهران به تعهداتش را در قبال این توافق اتمی تأیید کرده است...

در رسانه‌های باند ولی‌فقیه ارتجاع، اظهارات خامنه‌ای اسباب حملات باندی به رقیب شده است:

حمایت: در کشور ما برخی از صاحب‌منصبان سیاسی و فعالان سیاسی که از قضا خود آنها هم روزگاری انقلابی بودند، اکنون در جریانی قرار گرفته‌اند که مفاهیمی مانند عقلانیت و انقلابی‌گری را با گفتمان و حوزه مفهومی ابرقدرتها استفاده می‌کنند. تقابل بین عقلانیت و انقلابی‌گری، نگاه مورد نظر ابرقدرت‌هاست و کسانی که در کشور ما - خواسته یا ناخواسته - در پازل دشمن حرکت کرده و اقدامات انقلابی را برخلاف تدبر و تعقل می‌انگارند، در واقع، ترجیع‌بند قدرتهای استکباری را در این خصوص بازخوانی و تکرار می‌کنند.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/84f0836b-c47f-4179-8d54-f51772dccc76"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات