رسانههای رژیم از امضای یک توافقنامه 7مادهای بین رژیم و آژانس بینالمللی انرژی اتمی، پس از دو روز مذاکرات فشرده بین طرفین در تهران خبر دادند (تابناک ـ 20بهمن 92)
موضوعات جدید توافق شده که بر اساس آن رژیم موظف است اطلاعات مورد نظر آژانس را به آن بدهد، شامل موارد زیر است:
1- ارائهٴ اطلاعات مورد توافق طرفین و دسترسی مدیریت شده مرتبط با معدن ساغند یزد.
2- ارائهٴ اطلاعات مورد توافق طرفین و دسترسی مدیریت شده مرتبط با کارخانه تغلیظ اردکان.
3- تحویل پرسشنامه اطلاعات طراحی (DIQ) بروز شده راکتور IR-40 (اراک).
4- اتخاذ اقدام در جهت به نتیجه رسانیدن رهیافت پادمان برای راکتور IR-40 (اراک).
5- ارائهٴ اطلاعات مورد توافق طرفین و تنظیم بازدید فنی از مرکز لیزر لشکرآباد.
6- ارائهٴ اطلاعات مواد چشمه [source material] ، که هنوز به ترکیب و خلوص لازم برای ساخت سوخت و یا غنیسازی نرسیده است، شامل واردات چنین موادی به ایران و استخراج اورانیوم از فسفات توسط ایران.
7- ارائهٴ اطلاعات و توضیحات به آژانس بهمنظور ارزیابی اظهاریه ایران در مورد نیاز یا کاربرد توسعه EBW (نسل جدید چاشنیهای ایمن)
نگاهی به این موارد آشکار میسازد که تقریباً همه این موارد، توسط مجاهدین و مقاومت ایران طی سالهای گذشته با افشاگریهای دقیق و مستند خود برملا شده است که البته همه این موارد را نیز رژیم در زمان افشا، تکذیب کرده و جیغ و فریاد برآورده بود که این اطلاعات ساختهٴ مجاهدین است، تهمت است و واقعیت ندارد. البته بر کسی پوشیده نبود که کدام طرف راست میگوید و کدام طرف دروغ؛ به یک دلیل خیلی ساده، اگر این افشاگریها چنان که رژیم ادعا میکرد، صحت نداشت یا چنان که برخی حامیان مماشاتگر رژیم میکوشیدند القا کنند، تعیین صحتوسقم آن دشوار بود، رژیم میتوانست فوراً اعلام کند که بازرسان بینالمللی بیایند و ببینند که چنین چیزی صحت ندارد و در فلان و بهمان مرکز، اصلاً فعالیت هستهیی صورت نمیگیرد یا صرفاً فعالیتهای تحقیقاتی و صلحآمیز جریان دارد؛ اما طی این سالها برای نمونه حتی یک مورد چنین چیزی اتفاق نیفتاد.
موضوعات جدید توافق شده که بر اساس آن رژیم موظف است اطلاعات مورد نظر آژانس را به آن بدهد، شامل موارد زیر است:
1- ارائهٴ اطلاعات مورد توافق طرفین و دسترسی مدیریت شده مرتبط با معدن ساغند یزد.
2- ارائهٴ اطلاعات مورد توافق طرفین و دسترسی مدیریت شده مرتبط با کارخانه تغلیظ اردکان.
3- تحویل پرسشنامه اطلاعات طراحی (DIQ) بروز شده راکتور IR-40 (اراک).
4- اتخاذ اقدام در جهت به نتیجه رسانیدن رهیافت پادمان برای راکتور IR-40 (اراک).
5- ارائهٴ اطلاعات مورد توافق طرفین و تنظیم بازدید فنی از مرکز لیزر لشکرآباد.
6- ارائهٴ اطلاعات مواد چشمه [source material] ، که هنوز به ترکیب و خلوص لازم برای ساخت سوخت و یا غنیسازی نرسیده است، شامل واردات چنین موادی به ایران و استخراج اورانیوم از فسفات توسط ایران.
7- ارائهٴ اطلاعات و توضیحات به آژانس بهمنظور ارزیابی اظهاریه ایران در مورد نیاز یا کاربرد توسعه EBW (نسل جدید چاشنیهای ایمن)
نگاهی به این موارد آشکار میسازد که تقریباً همه این موارد، توسط مجاهدین و مقاومت ایران طی سالهای گذشته با افشاگریهای دقیق و مستند خود برملا شده است که البته همه این موارد را نیز رژیم در زمان افشا، تکذیب کرده و جیغ و فریاد برآورده بود که این اطلاعات ساختهٴ مجاهدین است، تهمت است و واقعیت ندارد. البته بر کسی پوشیده نبود که کدام طرف راست میگوید و کدام طرف دروغ؛ به یک دلیل خیلی ساده، اگر این افشاگریها چنان که رژیم ادعا میکرد، صحت نداشت یا چنان که برخی حامیان مماشاتگر رژیم میکوشیدند القا کنند، تعیین صحتوسقم آن دشوار بود، رژیم میتوانست فوراً اعلام کند که بازرسان بینالمللی بیایند و ببینند که چنین چیزی صحت ندارد و در فلان و بهمان مرکز، اصلاً فعالیت هستهیی صورت نمیگیرد یا صرفاً فعالیتهای تحقیقاتی و صلحآمیز جریان دارد؛ اما طی این سالها برای نمونه حتی یک مورد چنین چیزی اتفاق نیفتاد.
اما اکنون رژیم در نهایت خفت و خواری و به قول خودشان روی زانوان خونین به پای زهرخوران آمده و مواردی را که قبلاً انکار میکرد، اجباراً اعتراف کرده و پذیرفته که اطلاعات مربوط به آنها را «داوطلبانه»! در اختیار آژانس قرار دهد.
اکنون جا دارد سوابق افشای موارد ذکر شده در این توافقنامه را توسط مقاومت ایران از نظر بگذرانیم؛ تا معلوم شود که فاشیسم مذهبی چرا و چگونه به نقطهٴ کنونی رسیده و به این خاک سیاه نشسته است. آنچه در زیر میآید، شامل تنها بخشی از افشاگریهای مقاومت ایران (و البته بخش ناچیزی از بیش از 80فقره افشاگری و کنفرانس) میباشد.
مقدمتاً ذکر این نکته لازم است که شاید خیلیها ندانند سابقه افشاگریهای هستهیی و کنفرانسهای مستند و افشاگرانهٴ مجاهدین و مقاومت ایران به سال1370 و افشای تأسیسات اولیهٴ اتمی رژیم در معلم کلایه برمیگردد. این افشاگریها در سال 1371، با افشای خرید کلاهکهای هستهیی از قزاقستان که فشارهای بینالمللی سنگینی علیه رژیم بهدنبال داشت و مانع از حمل آنها به ایران و رسیدن آنها به دست رژیم گردید.
و اما سوابق افشای مواردی که در توافق اخیر رژیم و آژانس آمده است:
معدن ساغند یزد:
در 6خرداد1382 طی افشاگری مقاومت ایران در واشینگتن ـ فاش گردید که رژیم آخوندی سه نوع سایت اتمی دارد:
ـ نوع اول سایت علنی مثل سایت بوشهر است که تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم میتواند قرار بگیرد.
ـ نوع دوم سایت مخفی مانند مجموعه نطنز، آب سنگین اراک و معدن اورانیوم ساغند (واقع در 200کیلومتری شهر یزد) است. رژیم تلاش میکرد این معدن تا رسیدن به اهداف نهایی مخفی بماند. مدیر کل استخراج معدن ساغند در آن زمان پاسدار قاسم سلیمانی بود.
کارخانة تغلیظ اردکان:
در نشریهٴ مجاهد شمارههای 641، 643 و 645، اطلاعات قابل توجهی دربارهٴ کارخانهٴ تغلیظ اورانیوم در اردکان یزد افشا گردید از جمله آن که «پس از گشایش معدن ساغند یزد در سال 1364، متخصصان چینی، روسی، آلمانی، چک و حتی آرژانتینی یکی پس از دیگری برای یافتن معادن جدید کار کردهاند. پس از آن کارخانههای جداسازی مواد معدنی که آخرین آن، تأسیسات ساخته شده با کمک چین در نزدیکی شهر اردکان میباشد».
3- رآکتور اراک:
در روز20مرداد 1381، مقاومت ایران با یکی از مهمترین افشاگریهایش، تهدید رژیم آخوندی برای صلح جهانی را به روشنترین شکل در برابر دیدگان جهانیان قرار داد که عبارت بود از افشای تأسیسات اتمی نظنز و اراک، یعنی بزرگترین و گستردهترین سرمایهگذاریهای اتمی رژیم. در نتیجه این افشاگری که زنجیرهیی از افشاگریهای بیامان بعدی را در پی داشت، همه محاسبات اتمی آخوندها به هم ریخت. این افشاگریها، به بازدید و تأیید بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی انجامید.
بعدها (در فروردین 84) با افشای گزارش محرمانهٴ مجلس ارتجاع آشکار گردید که حتی مجلس رژیم آخوندی، بعد از افشاگری مقاومت از وجود سایتهای نطنز و اراک مطلع شده است!
4- مرکز لیزری لشکر آباد:
در 6خرداد 1382، طی افشاگری مقاومت ایران در واشینگتن فاش گردید که رژیم آخوندی از سال 79 در یک منطقه وسیع کشاورزی در هشتگرد (نزدیکی کرج و 40کیلومتری غرب تهران)، اقدام به ایجاد 2سایت اتمی با فاصله حدود 5کیلومتر از یکدیگر کرده که یک مرکز غنیسازی با تکنولوژی لیزری است. این دو سایت زیرنظر مستقیم رضا آقازاده، رئیس وقت سازمان انرژی اتمی رژیم قرار داشت. یکی از این دو سایت در روستای لشکرآباد و دیگری در روستای رمنده واقع شده و نهایت تدابیر مخفیکاری در مورد این مراکز بهکار گرفته میشود. همچنین در آبان 83، اطلاعات تکمیلی دیگری دربارهٴ سایت لشکرآباد و شرکت پوششی آن. افشا گردید.
5- چاشنیهای بمب اتمی
در 16بهمن 1383، مقاومت ایران در یک کنفرانس مطبوعاتی در پاریس، پروژه سری رژیم آخوندی برای تولید چاشنی نوترونی، ماشه انفجار بمب اتمی، را افشا کرد و اعلام نمود: رژیم ایران مشغول تولید پولونیوم 210، بریلیوم، ژنراتورهای نوترونی و واردات بریلیوم میباشد.
بر اساس این افشاگری: رژیم بهطور آزمایشگاهی به نحو گستردهیی بریلیوم را با پلونیوم 210ترکیب کرده است و به صنعتی کردن این فراورده بسیار نزدیک است.
با آنچه گفته شد، بیش از پیش روشن میشود که چرا دیکتاتوری آخوندی که در حال حاضر از بمب اتمی، تضمین بقای خود محروم شده، مداوماً سیل ناله و نفرینها یا هرزهدراییهای خود را متوجه مجاهدین کرده و میکند یا اگر بتواند با حمله موشکی به لیبرتی یا دستکم بالا بردن فشارها و محدودیتها علیه ساکنان لیبرتی، غیظ و دلسوختگی خود را تسکین دهد.
در مقابل، مجاهدین و مقاومت ایران که بنا بر وظیفهٴ ملی و میهنی خود، به افشای طرحهای فاشیسم مذهبی برای دستیابی به سلاح اتمی، پرداختند، به خود میبالند که چه خدمت بزرگی را نه فقط در حق ملت ایران بلکه در حق تمامی خلقها و بشریتی که از دیکتاتوری و فاشیسم مذهبی و از تروریزم و بنیادگرایی بهستوه آمده است، انجام دادند.