جلالالدین فارسی، کاندیدای پیشین ریاستجمهوری از حزب منحله جمهوری و نماینده سابق مجلس ارتجاع، در ایران است. وی نخستین نامزد حزب جمهوری در اولین انتخابات ریاستجمهوری در ایران بود که پس از برملا شدن ملیت افغانی او، ناچار به کنارهگیری شد. او همچنین عضو مجلس خبرگان قانون اساسی، ستاد انقلاب فرهنگی و نماینده دور دوم مجلس شورای اسلامی بوده است. وی پیش از انقلاب ضدسلطنتی با افرادی همچون مطهری و خمینی و با گروههایی نظیر هیأت مؤتلفه اسلامی در ارتباط بود.
پرونده قتل
وی در سال ۱۳۷۱ در طالقان، در پی نزاع، محمدرضا رضاخانی را با اسلحه شکاری هدف قرار داد و به قتل رسانید. دادگاه این قتل را غیرعمد تشخیص داد. مهدی کروبی در پیام نوروزی خود به مناسب آغاز سال ۱۳۸۹ به این قتل اشاره میکند.
آرمان رضاخانی، دانشجوی بازداشتشده در جریان قیام سال ۸۸ است. وی متولد بهمن ۱۳۶۹ و دانشجوی رشته مهندسی آی.تی است. او یکی از برگزیدگان استانی دهمین جشنواره جوان خوارزمی شهر تهران است. پدرش، مترجم کتاب ”امپریالیسم ژاپن“ در مهرماه سال ۱۳۷۱ هنگام نزاع با جلالالدین فارسی جنایتکار که در اطراف شهریار مشغول شکار کبک بود، به ضرب گلوله کشته شد.
آرمان رضاخانی مدت چند ماه را در انفرادی گذرانده و گفته میشود در برابر وعده دروغین آزادی و عدم آزار خانواده مجبور به اعترافات دروغین شده است.
بنابه این گزارش، آرمان در حال حاضر از وضعیت جسمانی خوبی برخوردار نیست. او بهشدت کاهش وزن داشته است و مانند بسیاری از زندانیان دیگر سرفههای خشک و ممتد میکند که نشان از بیماری مزمنی است که مسئولین زندان اوین به این علامتها بیتوجه بوده و هیچ درمان مناسبی را انجام نمیدهند. در پی قطع گاز در زمستان و بهار، اکثر زندانیان از جمله آرمان رضاخانی به سرماخوردگی سختی مبتلا شدند که در جهت بهبود این وضع از طرف مسئولین هیچ اقدام جدی صورت نگرفت.
محمد نوریزاد در پنجمین نامه سرگشادهاش به خامنهای گفت که با آرمان رضاخانی، در زندان اوین بوده است.
وی نوشت: من این روزها، با جوان نوزده سالهیی همنشین و همبند هستم که مجموعهیی از خردمندیها و درستیها با اوست. المپیادی است. برنده جشنواره خوارزمی است. این جوان اما به اتهام متداول توهین به رئیسجمهور و تبلیغ علیه نظام، پنج ماهونیم است که در زندان است. این جوان، شصت روز در زندان انفرادی بوده و توسط بازجوهای تند و بیادب خود، کتک خورده و تهدید شده است. این جوان، همان است که آقای جلالالدین فارسی، پدرش را به ضرب گلوله تفنگ شکاری خود کشته است. این جوان، اکنون هفده سال است که چشم به راه طراوش حق و عدالت، از اسلام اختراعی ما است. اسلامی که آقای جلالالدین فارسی قاتل را به پرداخت یک ریال از پول خون پدر او ملزم نکرده است. اسلامی که آقای جلالالدین فارسی قاتل را آزاد گذارده و خود او را که به ابراز نشاط سیاسیش مشغول بوده، به زندان و انفرادی و تحمل ناسزا و ضربوشتم درانداخته است.
پرونده قتل
وی در سال ۱۳۷۱ در طالقان، در پی نزاع، محمدرضا رضاخانی را با اسلحه شکاری هدف قرار داد و به قتل رسانید. دادگاه این قتل را غیرعمد تشخیص داد. مهدی کروبی در پیام نوروزی خود به مناسب آغاز سال ۱۳۸۹ به این قتل اشاره میکند.
آرمان رضاخانی، دانشجوی بازداشتشده در جریان قیام سال ۸۸ است. وی متولد بهمن ۱۳۶۹ و دانشجوی رشته مهندسی آی.تی است. او یکی از برگزیدگان استانی دهمین جشنواره جوان خوارزمی شهر تهران است. پدرش، مترجم کتاب ”امپریالیسم ژاپن“ در مهرماه سال ۱۳۷۱ هنگام نزاع با جلالالدین فارسی جنایتکار که در اطراف شهریار مشغول شکار کبک بود، به ضرب گلوله کشته شد.
آرمان رضاخانی مدت چند ماه را در انفرادی گذرانده و گفته میشود در برابر وعده دروغین آزادی و عدم آزار خانواده مجبور به اعترافات دروغین شده است.
بنابه این گزارش، آرمان در حال حاضر از وضعیت جسمانی خوبی برخوردار نیست. او بهشدت کاهش وزن داشته است و مانند بسیاری از زندانیان دیگر سرفههای خشک و ممتد میکند که نشان از بیماری مزمنی است که مسئولین زندان اوین به این علامتها بیتوجه بوده و هیچ درمان مناسبی را انجام نمیدهند. در پی قطع گاز در زمستان و بهار، اکثر زندانیان از جمله آرمان رضاخانی به سرماخوردگی سختی مبتلا شدند که در جهت بهبود این وضع از طرف مسئولین هیچ اقدام جدی صورت نگرفت.
محمد نوریزاد در پنجمین نامه سرگشادهاش به خامنهای گفت که با آرمان رضاخانی، در زندان اوین بوده است.
وی نوشت: من این روزها، با جوان نوزده سالهیی همنشین و همبند هستم که مجموعهیی از خردمندیها و درستیها با اوست. المپیادی است. برنده جشنواره خوارزمی است. این جوان اما به اتهام متداول توهین به رئیسجمهور و تبلیغ علیه نظام، پنج ماهونیم است که در زندان است. این جوان، شصت روز در زندان انفرادی بوده و توسط بازجوهای تند و بیادب خود، کتک خورده و تهدید شده است. این جوان، همان است که آقای جلالالدین فارسی، پدرش را به ضرب گلوله تفنگ شکاری خود کشته است. این جوان، اکنون هفده سال است که چشم به راه طراوش حق و عدالت، از اسلام اختراعی ما است. اسلامی که آقای جلالالدین فارسی قاتل را به پرداخت یک ریال از پول خون پدر او ملزم نکرده است. اسلامی که آقای جلالالدین فارسی قاتل را آزاد گذارده و خود او را که به ابراز نشاط سیاسیش مشغول بوده، به زندان و انفرادی و تحمل ناسزا و ضربوشتم درانداخته است.