هر لحظه با قیام
گزارش کانونهای شورشی و شورشگران از دزفول، بهبهان، همدان، سراوان، یزد و تهران
گزارش کانون شورشی از دزفول - مهر ۱۴۰۱
ساعت ۵ عصر تظاهرات در دزفول شروع شد. یگان ویژه و بسیج و سپاه وارد شدند و درگیری شروع شد. آنها با ساچمهای به مردم شلیک میکردند ما هم چند کوکتل با دوستانم بهطرف مزدوران پرتاب کردیم و مردم دزفول شعار میدادند مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر و امسال سال خونه سیدعلی سرنگونه و بسیجی ساندیسخور آخرشه خوب بخور. یک لباسشخصی را که نفوذی در میان مردم بود، شناسایی کرده و حسابی گوشمالی دادیم. پشت پایم ساچمه خورده و در خانه مداوا میکنم.
مردم دزفول یک شهید دادند اسم او محمد دربالایی هست. پسرش هم بهشدت زخمی شده که الآن بیمارستان است. در درگیری مسلحانه دزفول سه نیروی رژیم به هلاکت رسیدند. محل درگیری کوی مدرس منطقه بختیاری نشین دزفول بود.
گزارش کانون شورشی از بهبهان - مهر ۱۴۰۱
با چند نفر رفتیم وسط شهر تعدادی هم آنجا بودند و تظاهرات بین جوانمردی و بانک ملی شروع شد. از همان ابتدا شروع کردند به سمت مردم تیراندازی متمرکز کردن. اما مردم شعار مرگ بر دیکتاتور میدهند.
گزارشی از همدان
رئیس کلانتری۱۷ مریانج (شهرکی واقع در ۵کیلومتری شمال غرب همدان) را با ضربات چاقو زدهاند و الآن در بیمارستان است وضعش وخیم است و دکترها از زنده بودنش قطع امیدکردهاند. وی در سرکوب اعتراضات مردم در همدان فعال بود.
گزارشی از سراوان
چند نفر از جوانان، سر فلکه کوزه در سراوان، یکی از سرشبکههای مخبر که خودش و پدر و عمویش بسیجی بودند و جوانهای زیادی را لو داده بود به رگبار بستند و او در جا به درک واصل شد. جسد او را به بیمارستان اصلی سراوان منتقل کردند. هر روز که مردم خبر کشته شدن یا کتک خوردن مفصل مزدوران را میشنوند خیلی خوشحال میشوند و مزدوران از انتقام مردم خیلی میترسند.
گزارشی از یزد
در زد و خوردی که جوانان شورشگر با مزدوران داشتند، یک بسیجی سرکوبگر بهنام امید توسط شورشگران کشته شد. وقتی چند نفر دیگر از مزدوران این صحنه را دیدن پا به فرارگذاشتن.
گزارشی از دانشگاه شریف
دانشجویان در دانشگاه صنعتی تجمع کردند. وقتی بسیجیها آمدند، توسط دانشجوها با صدای بسیار بلندی هو شدند و صدای هو کردن بسیجیان تمام دانشگاه را پر کرده بود. بعد رئیس دانشگاه آمد او را هم هو کردیم و شعار استعفا استعفا دادیم. در پایان تجمع در دانشگاه با تعداد زیادی از دانشجویان در محوطه دانشگاه چرخیدیم و شعار «آزادی آزادی» را میدادیم. بسیجیها وارد شدند که جلوی دانشجویان را بگیرند، دانشجویان با بسیجیها درگیر شدند. از قسمتهای مختلف دانشگاه شریف صدای شکستن شیشه شنیده میشد چون بسیجیها که حریف دانشجویان نبودند میزهای داخل سالن را به هم میریختند.