پروفسور ایوان ساشا شیهان روز یکشنبه ۲۲بهمن، با نشر مطلبی درباره سالگرد سرنگونی رژیم شاه که هزاران ایرانی مقیم خارج به این مناسبت گردهمایی داشتهاند نوشت: غرب نتوانست انقلاب ۱۹۷۹ ایران را پیشبینی کند، اما نباید اشتباه خود را تکرار کند.
پروفسور ایوان ساشا شیهان مدیر امور اجرایی دانشکده روابط عمومی و دانشگاه بالتیمور در بخشهایی از مقاله خود که در وبسایت اینترنشنال بیزنیس تایمز درج شده، درباره تظاهرات ایرانیان آزاده در پاریس در سالگرد انقلاب ضدسلطنتی نوشت:
از آنها انتظار میرود احساسات هموطنان خود در داخل جمهوری اسلامی را که فعالانه بهدنبال یک انقلاب جدید برای جایگزینی دیکتاتوری تئوکراتیک موجود با یک حکومت دموکراتیک هستند، بازتاب دهند، از دید ناظران زیرک پنهان نخواهد بود.
بههرحال دموکراسی هدف اکثر فعالان ایرانی در سال۱۹۷۹ بود. شورش کنونی در داخل کشور به بهترین وجه ادامه آن نهضت آزادی است که توسط روحالله خمینی ربوده شد.
اگر قدرتهای غربی صرفاً به صداها در خیابانهای ایران گوش فرا دهند، میتوانند مانند چهل و چهار سال پیش، با تغییرات اجتنابناپذیر در پیش غافلگیر نشوند. در آن زمان، عموماً تصور میشد که مردم ایران هرگز بر نهادهای سرکوبگر شاه غلبه نخواهند کرد، بهویژه در حالی که او از دارایی کامل ناشی از چندین دهه حمایت خارجی برخوردار بود.
در آستانه انقلاب، سفارت ایالات متحده یک تلگراف دیپلماتیک به واشنگتن ارسال کرد که در آن از دولت ایالات متحده خواسته بود که شروع به «فکر غیرقابل باور، یک ایران بدون شاه» کند. اما دیگر دیر شده بود. رژیم شاه راه نجات نداشت – و برای ایالات متحده یا متحدانش خیلی دیر بود که با واقعیتهای وضعیت داخلی ایران و خواست مردم ایران کنار بیایند.
جایگزینی شاه با روحالله خمینی، به هیچوجه اجتنابناپذیر نبود. در واقع برخلاف آن چیزی بود که اکثر حامیان انقلاب ایران در وهله اول میخواستند. جاهطلبیهای آنها توسط برنامه دموکراتیک سازمان مجاهدین خلق ایران بهتر بیان میشد، اما رویه سرکوبگرانه شاه در هدف قرار دادن اپوزیسیون دموکراتیک باعث شد که خمینی جنبش را ربوده و قدرت را به دست گیرد.
چهار دهه بعد، مجاهدین خلق در رأس آلترناتیو دموکراتیک موسوم به شورای ملی مقاومت ایران (NCRI) قرار میگیرد، جنبشی که آماده نظارت بر گذار ایران به دموکراسی مدرن و سکولار است. شورای ملی مقاومت، مریم رجوی را بهعنوان رئیسجمهور یک دولت انتقالی منصوب کرده است و او نیز به نوبه خود یک طرح ۱۰مادهای را ارائه کرده است که جزئیات مسیری را که ایران پس از انقلاب دوم طی خواهد کرد، ارائه کرده است.
روز سهشنبه، بیش از ۱۶۰نماینده مجلس نمایندگان از قطعنامه دو حزبی حمایت کردند که در سالگرد انقلاب ضددیکتاتوری ۱۹۷۹ ارائه شد. آنها اعلام «حمایت از برنامه ده مادهای خانم رجوی رهبر اپوزیسیون برای آینده ایران کردند که در آن خواستار حق همگانی رأی، انتخابات آزاد و اقتصاد بازار است و از برابری جنسیتی، مذهبی و قومیتی، سیاست خارجی مبتنی بر همزیستی مسالمتآمیز و ایران غیرهستهیی حمایت میکند». قانونگذاران و محققان بیشماری دیگر مدتهاست که به پتانسیل این طرح برای تبدیل ایران به عضویت کامل جامعه ملل پی بردهاند، اما تعلل، بدبینی و پاسیویزم در میان رهبران غربی همچنان مانع از پیشرفت این گروه میشود.
طنز این است که باور به ثبات سیاسی ایران در حال حاضر حتی کمتر از روزهای منتهی به برکناری شاه قابل دفاع است. بیش از چهار ماه است که پس از کشته شدن مهسا امینی توسط پلیس اخلاق تهران، کشور شاهد ناآرامیهای سراسری و شگرف بوده است و اعتراضات نشانی از توقف ندارد.
تاکنون بیش از ۷۵۰نفر از جمله ۷۰کودک توسط مقامات کشته شدهاند. با این حال تعدادی از این کشتارها جرقه تظاهرات جدیدی را برانگیخته است که همزمان با مراسم تشییع جنازه یا مراسم یادبود و با شعارهایی که صدها صدای دیگر را برای تغییر رژیم در پاسخ به هر جوان کشته شده نوید میدهد.
و تغییر رژیم بدون شک هدف این معترضان است، همانطور که در سال۱۹۷۹ بود. اما در این مورد، با هدف واضحتر و با راهنمایی شبکهای از "واحدهای مقاومت" در سراسر کشور که از سال۲۰۱۴ تحت نظارت مجاهدین خلق هستند.
شعارهایی مانند "مرگ بر ستمگر، چه شاه باشد چه رهبر" بهوضوح نشان داده است که مردم ایران علاقهای به بازگشت به دیکتاتوری که در سال۱۹۷۹ سرنگون کردند، ندارند، اما به همان اندازه دیگر تمایلی به تحمل دیکتاتوری فعلی ندارند. آنها خواستار یک جمهوری دموکراتیک هستند.
دولتهای غربی نتوانستند تغییراتی را که ۴۴سال پیش در ایران در حال شکلگیری بود درک کنند، اما نیازی نیست که دوباره همان اشتباه را تکرار کنند.
امروز، جامعه بینالملل میتواند کاری بیش از اعتراف به پتانسیل یک گذار دموکراتیک انجام دهد. میتواند از طریق توقف مذاکرات با رژیم رو به اضمحلال آخوندی، منزوی کردن و تحریم آن تا حد ممکن و بهرسمیت شناختن حق مردم ایران در دفاع از خودشان، فعالانه از آنها در تلاشهایشان برای دستیابی به ایران آزاد حمایت کند.
بهعنوان اولین گام مهم، اتحادیه اروپا و بریتانیا میتوانند فوراً سپاه پاسداران را بهعنوان یک سازمان تروریستی نامگذاری کنند.
چهار دهه است که سرکوب وحشیانه آیتاللهها در خاموش کردن امید ایرانیان به آزادی ناتوان بوده است. انقلابیون امروز مصمم هستند تا به آنچه پیشینیانشان در هنگام سرنگونی شاه و تلاش برای پاکسازی کشور از شر استبداد در ذهن داشتند، برسند. یک جمهوری دموکراتیک و سکولار در ایران خاورمیانه را متحول خواهد کرد و به صلح و ثبات منطقه کمک خواهد کرد.
مقامات غربی با انتخاب سمت درست تاریخ و اتحاد با ایرانیانی که برای آزادی میجنگند، میتوانند از فرصت تاریخی استفاده کرده و منافع امنیتی جهانی را پیش ببرند. راه بهتری برای بزرگداشت انقلاب دموکراسی خواهانهای که آغاز شده اما ناتمام مانده است، پیدا نمیشود.
پروفسور ایوان ساشا شیهان، دانشیار دانشکده روابط عمومی و مدیر اجرایی سابق دانشکده روابط عمومی و بینالملل در دانشگاه بالتیمور است.