مریم رجوی: رژیم آخوندی در بحران سرنگونی محرک یک جنگ ویرانگر شده است
به یکایک شما درود میفرستم. فوریت این کنفرانس، با تمرکز روی فاشیسم دینی حاکم بر ایران بیش از هر زمان دیگر است.
رژیم ایران تهدید مبرم صلح و امنیت منطقه و جهان است. سال گذشته در همین روزها یک قیام گسترده توسط مردم ایران برای سرنگونی رژیم در بیش از ۲۸۰شهر در جریان بود. دنیا بهروشنی فریاد قیامکنندگان در سراسر ایران را شنید که با صدای بلند خواستار سرنگونی این رژیم شدند.
خامنهای در محاصره یک جنبش سرنگونکننده، آتش جنگ در خاورمیانه را برافروخت. او از این جنگ استفاده میکند تا بتواند از شعلهور شدن یک قیام بزرگ دیگر جلوگیری کند.
آخوند رئیسی جلاد۶۷
در دو ماهی که از شروع این جنگ در منطقه میگذرد، حداقل ۲۵۵زندانی در ایران اعدام شدهاند. هواداران مجاهدین و کسانی که در قیام شرکت کرده بودند، یکی پس از دیگری حلقآویز میشوند. به همین دلیل، سران رژیم باید به جرم جنایت علیه بشریت و جنگافروزی محاکمه شوند.
در چنین شرایطی، رئیسی، رئیسجمهور جنایتکار رژیم که کارنامهٔ با بیش از چهار دهه جنایت مستمر علیه بشریت دارد و بهعنوان عضو هیأت مرگ در قتلعام ۶۷ در اعدام هزاران زندانی سیاسی مسئولیت مستقیم داشت، حالا میخواهد در مجمع جهانی پناهندگان در ژنو شرکت کند. او بهجای شرکت در این مجمع باید در برابر عدالت قرار گیرد و پاسخگوی ۴۴سال قتل و کشتار و تجاوز باشد.
هفته قبل دفتر نمایندگی شورای ملی مقاومت در برلین هدف حمله تروریستی قرار گرفت. به این ترتیب رژیم در جنگ مستمر با مردم ایران و منطقه و جهان است.
دشمنی رژیم با صلح در خاورمیانه
سه هفته پس از شروع جنگ خاورمیانه، خامنهای در یک سخنرانی علنی خاطرنشان کرد: «میدان، میدان غزه و اسراییل نیست میدان حق و باطل است». حق و باطل کدی است که رژیم برای جنگ هشت ساله خمینی با عراق در سال ۱۳۵۹به کار میبرد. آن جنگ و سایر جنگافروزیهای رژیم در خدمت یک هدف یعنی جلوگیری از سرنگونی است.
جنگافروزی رژیم در منطقه و مقابله آن با صلح، امر جدیدی نیست. پس از انعقاد قرارداد صلح ۱۹۹۳ مقاومت ایران آن را به رهبران اسراییل و فلسطین و آمریکا تبریک گفت. اما رژیم آخوندها مهمترین عاملی بود که فعالانه به دشمنی و کارشکنی علیه پروسه صلح پرداخت. از جمله با تقویت افراطیگری و فعالکردن گروههای نیابتی باعث انشقاق در فلسطین شد.
اما آنچه جدید است این است که رژیم در بحران سرنگونی به این دخالتهای ابعاد جدیدی بخشیده و محرک این جنگ ویرانگر شده است. از شروع جنگ، رژیم با گروههای نیابتی خود سه جبهه دیگر باز کردهاند:
جنگ در آبهای بینالمللی، جنگ در عراق و سوریه با دهها حمله به نیروهای آمریکا در این کشورها، و جنگ در جنوب لبنان. رژیم فعالانه به جنوب لبنان اسلحه میفرستد.
سر مار جنگ و تروریسم در تهران
امروز دیدگاههای اشتباهی درباره این جنگ وجود دارد از جمله اینکه گویا خامنهای و همدستانش از شروع جنگ اطلاعی نداشتهاند یا اینکه جنگافروزی رژیم در عراق و سوریه و لبنان و آبهای بینالمللی با جنگ خاورمیانه بیارتباط است و یا اینکه بدون تمرکز بر رژیم ایران یا اتخاذ یک سیاست قاطع علیه آن، پایان دادن به این بحران متصور است.
اما مطابق انبوه شواهد، سر مار جنگ و تروریسم در تهران است. اگر این رژیم در تهران حاکم نبود، مناقشه اسراییل و فلسطین وارد چنین کابوس هولناکی نمیشد و به جای آن میتوانست مسیر صلحآمیز طی کند.
بههمین دلیل، بحران خاورمیانه یک راهحل و تنها یک راهحل دارد که اعمال قاطعیت در برابر فاشیسم دینی در ایران است.
قطعنامه ۱۰۰ کنگره آمریکا که از حمایت ۲۴۱ نماینده از هر دو حزب برخوردار است، الگوی درخشانی برای این سیاست است.
ابتکارات کنگره آمریکا و طرح و تصویب لوایح مختلف قانونی برای منع دسترسی دیکتاتوری آخوندی به ۶ میلیارد دلار آزاد شده در معامله گروگانها یا تدابیر بازدارنده برای جلوگیری از فروش نفت توسط رژیم اقدامهای بسیار مؤثر و ارزندهیی در همین راستاست.
اجرای یک سیاست مؤثر بینالمللی
این مهم است که مجلس نمایندگان و سنا، رهبری اجرای این سیاست مؤثر را در ایالات متحده و در سطح بینالمللی به دست بگیرند. بهعنوان یک راهحل همهجانبه ما اقدامات زیر را پیشنهاد میکنیم:
یکم، ترغیب اتحادیه اروپا و کانادا به لیستگذاری سپاه بهعنوان یک سازمان تروریستی و به کار گرفتن همه اهرمهای ضروری برای تحقق این امر مهم
دوم، در همکاری با متحدان اروپایی فعال کردن مکانیزم ماشه در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت و اعمال مجدد قطعنامههای این شورا در مورد پروژههای اتمی رژیم و تحریمهای همهجانبه
سوم، شناسایی فاشیسم دینی حاکم بر ایران بهعنوان تهدید صلح و امنیت جهانی و گذاشتن آن در ذیل فصل هفت منشور ملل متحد
چهارم، بهرسمیت شناختن مبارزه مردم ایران برای سرنگونی رژیم و نبرد جوانان شورشگر با سپاه پاسداران تروریست.