صبح روز پنجشنبه ۶ دیماه معلمان و فرهنگیان اصفهان طبق فراخوان قبلی، در مقابل اداره آموزش و پرورش دست به تجمع زدند. این در حالی بود که از شب قبل عوامل اطلاعاتی و انتظامی به طرق مختلف معلمان را تهدید کرده بودند که در این تظاهرات شرکت نکنند والا با عواقب سرکوبگرانه مواجه خواهند شد. از هنگام صبح نیز نیروهای انتظامی و اطلاعاتی با استقرار در خیابانهای اطراف اداره آموزش و پروش درصدد بودند از شکلگیری این تجمع اعتراضی جلوگیری کنند.
با اینهمه معلمان که بیشتر آنها را زنان آزاده و دلیر تشکیل میدادند، به خیابان دروازه دولت در مقابل شهرداری رفتند و در پارک باغ بهشت تجمع کردند. نیروهای سرکوبگر با باتون به آنها حمله کردند و بهصورت آنها گاز فلفل زدند. تظاهرات و درگیری در خیابانهای دروازه دولت و هشت بهشت و پارک باغ بهشت جریان داشت و دهها تن از معترضان دستگیر شدند.
هسته نخست تجمع معلمین و فرهنگیان در برابر ساختمان سازمان آموزش و پرورش رژیم در اصفهان شکل گرفت. نیروهای سرکوبگر انتظامی با تعداد زیادی از زنان وحشی وابسته به این ارگان رژیم، به معلمان عدالت خواه یورش برده و شماری از آنها را با خود کشان کشان به داخل ماشینهای نیروی انتظامی بردند. شماری دیگر از معلمین را هم با فشار به داخل کلینیک فرهنگیان که در آن نزدیکی بود، کشاندند. در آن محل سرکرده مزدور نیروی انتظامی به خیال خودش شروع به صحبت کردن و تهدید معلمین کرد.
مأموران سرکوبگر رژیم به زن و مرد رحم نمیکردند. مأموران زن نیروی سرکوبگر انتظامی، در بین زنان معلم رفته و در چشم و صورت آنها اسپری فلفل میزدند. اما تجمعکنندگان بهشدت مقاومت میکردند. در این میان مقاومت زنان معلم بسیار چشمگیر بود. زنان معلم حتی با چشم سوزان به شعار دادن ادامه میددادند.
مأموران زن نیروی سرکوبگر انتظامی به برخی خانمهای چادری یورش میبردند و تلاش میکردند، چادر آنها را از سرشان بکشند تا با در آوردن چادر، آنها را دستگیر کنند.
مأموران لباسشخصی و حراست همهٔ نواحی اصفهان برای شناسایی معلمین و فرهنگیان معترض به محل اعزام شده بودند.
جمعیت تجمع کننده بسیار فشرده شده بود. مأموران وحشی نیروی انتظامی و لباس شخصیهای خامنهای در بین جمعیت رفته و شروع به ضرب و شتم وحشیانه معلمان کردند. آنها تعدادی از معلمان را گرفته و به صورتشان گاز فلفل میزدند. با این حال معلمان و بهخصوص زنان تسلیم نشده و در گام دوم در پارک موسوم به رجایی به تجمع خودشان ادامه دادند. اما یکان ضدشورش رژیم در این محل نیز به معلمان و فرهنگیان اصفهانی حمله کرده و با بیحرمتی هر چه تمام هر دو پای معلمین مرد را میگرفتند و آنها را از زمین بلند کرده و به داخل ماشینهایی که از پیش آماده کرده بودند، میبردند.
گروهی از مأموران جنایتکار رژیم بهصورت ناگهانی کیف خانمهای معلم را از آنها میقاپیدند و دوان دوان به سمت ماشینهای ون میرفتند، و به این شیوه صاحبان کیفها را تا پای ماشینها میبردند، و سپس با انرژی اندکی آنها را به داخل ماشین هل میدادند.ارازل و اوباش کیف قاپ حکومتی کیف برخی از خانم معلمها را همانجا باز میکردند و کارتهای شناسایی آنها را از درون کیف ربوده و با خود میبردند. در این بین برخی معلمان بهخاطر سن بالا یا ضعف جسمی از هوش رفته و کف خیابان میافتادند و یا حالشان بهم میخورد و دچار تهوع شده و کف زمین میافتادند. این صحنه بسیار رقت انگیز، شقاوت و پستی مأموران گماشته توسط رژیم را نشان میداد.
خانم مریم رجوی، با درود به فرهنگیان و معلمان شجاع اصفهان بهویژه زنان آزاده و دلیر که بهرغم همه اقدامها و تدابیر سرکوبگرانه به اعتراضات خود ادامه دادند، از عموم مردم اصفهان مخصوصاً جوانان خواست به حمایت از معلمان برخیزند و به دستگیری و سرکوب آنها اعتراض کنند. خانم رجوی همچنین مدافعان حقوقبشر و سندیکاها و اتحادیههای معلمان و فرهنگیان در سراسر جهان را به حمایت از اعتراضها و خواستهای معلمان و اقدام فوری برای آزادی دستگیر شدگان فراخواند.