وحشت جارو شدن از عراق
روزنامههای حکومتی ۱۸آبان نمایشگاهی از بروز بحرانهای داخلی اعم از جنگ گرگها و بحرانهای اقتصادی اجتماعی و زیستمحیطی از یکسو و بحران تشدید انزوای جهانی رژیم از سوی دیگر هستند. در صدر بحرانهای خارجی رژیم وحشت از پیآمد تحولات عراق است که در روزنامههای هر دو باند حاکم منعکس شده است.
کیهان خامنهای با اشاره به مذاکرات پیش روی عراق و آمریکا پرسیده: «این مذاکرات چه فرصتها و تهدیدهایی برای دو طرف و بهخصوص برای جمهوری اسلامی دارد؟» و خودش پاسخ داده: «توافقنامه جدید بر مبنای استمرار حضور نظامی آمریکا در عراق استوار است و این حضور صرفاً برای انکادره کردن روابط خارجی عراق و محروم کردن آن از رابطه امنیتی با مهمترین پشتیبانان منطقهیی عراق خواهد بود». و نتیجه گرفته: «چنین توافقی در عینحال حتماً سبب ناخشنودی (نظام) خواهد گردید».
کیهان خامنهای در ادامه یادداشت روزش به قلم پاسدار سعدالله زارعی به شکاف درون رژیم در مورد عراق اذعان کرده و نوشته است «یک نکته دیگر که دردمندانه باید گفت این است که یک جریان شناخته شده سیاسی که حل مسأله (نظام) با غرب را به مهمترین راهبرد خود تبدیل کرده است و فروش عزت، استقلال و منافع کشور به دشمنان شناخته شده (نظام) را برای خود حل کرده است، در ماهها و هفتههای اخیر در تماسهای مکرر با پارهای از رهبران شیعه عراقی، تلاش کرده تا آنان را به سمت مذاکره و دادن امتیاز و در نهایت رها کردن موضوعات استراتژیکی مثل اخراج نظامیان آمریکا از عراق سوق دهد». پاسدار زارعی در انتها نوشته است از نظر اینان این «میتواند نقطه آغاز «چرخش اجباری» (نظام) در سیاست منطقهیی باشد».
روزنامه حکومتی اعتماد از باند مغلوب هم در مورد مذاکرات عراق و آمریکا در روز ۲۰خرداد نوشته است: «احتمالاً بخشی از مذاکرات آینده مربوط به تلاشهای ایالات متحده برای اعمال فشار هماهنگ دیپلماتیک، اقتصادی و نظامی برای محدود کردن (نظام) و متحدانش در عراق است. از همین رو این موضوع را میتوان بخشی از سیاست فشار حداکثری واشنگتن در برابر (نظام) دانست».
غارت و سرکوب علت اول بسیاری از بحرانها
از بحران کرونا و تأکید بر بیعملی نظام و فرستادن مردم به قربانگاه کرونا تا بحران اقتصادی و اذعان به فساد نهادینه در ساختار حکمرانی اقتصادی، از چپاول در تولید و توزیع خود رو، تا موضوع آتشسوزی جنگلها و نقش ایادی حکومتی در آن، تا گرانی ارزاق و مسکن. برخی از این بحرانها هم در هم تنیده شدهاند و مثل کلاف سردرگم به گلوی نظام پیچیدهاند. برای نمونه روزنامه حکومتی مستقل در مورد بحران زنان سرپرست خانوار نوشته است: «نزدیک به ۴میلیون زن سرپرست خانوار زیر چرخدندههای ماشین اقتصاد سیاسی جامعه، فرتوت و فرسوده میشوند». در ادامه وضعیت زنان را ناشی از «خشونت ملهم از شکاف طبقاتی» دانسته و افزوده است: «خشونتی که میراث انحصار قدرت و ثروت در میان اقلیتی است که به انباشتهایی در مقیاس کیهانی دست یافتهاند».
جهان صنعت هم در مورد آتشسوزیها به نقش ایادی رژیم اذعان کرده و نوشته است: «با مروری بر رفتار آتشسوزیها میتوان دریافت که ۹۹درصد این نوع آتشسوزیها عمدی بوده و بهگفته منابع محلی بارها برخی افراد به قصد تصرف زمین برای کشاورزی یا احداث واحدهای صنعتی و ایجاد شهرکهای توریستی و ویلاسازی اقدام به آتش زدن جنگلها و مراتع کردند».
بحرانهای در هم تنیده نظام موضوع طنز روزنامههای حکومتی هم هست. برای نمونه روزنامه آرمان در مطلب طنزش به احتکارها و گرانیها و زمزمهٔ حذف یارانهها اشاره کرده و نوشته است: «قیمت میوههای نوبرانه این روزها رکوردهای عجیبی از خود بهجا گذاشتهاند. بهگفته خبرگزاریهای سراسر کشور، زردآلود با قیمتهایی نظیر ۲۵ تا ۶۰هزار تومان، توت فرنگی با ۲۵ تا ۵۹هزار تومان و گیلاس به قیمت ۱۴۸هزار تومان به فروش میرسند
حالا جذابیت ماجرا کجاست؟!
یعنی با همین فرمان پیش برویم بهزودی دولت میآید، چند دانه گیلاس توی جیبمان میاندازد و میگوید: اینم یارانه این ماهت!.
نهایتا هم اگر ناراحت بشویم از این قیمتها، یک نفر میآید در تلویزیون میگوید: هرکس با گیلاس کیلویی ۱۴۸هزار تومن مشکل داره، جمع کنه از ایران بره! و اگر مسئولان هم پا به میکروفن شوند که میگویند: خب گیلاس نخورید! کسی از نخوردن گیلاس مرده مگه؟.
بر این اساس احتمالاً شاهد خواهیم بود:
۱- سلطان گیلاس بهزودی شناسایی میشود.
۲- یک انبار در اطراف تهران که صدها هزار تن گیلاس در آن احتکار شده، پیدا میشود.
۳- به هرکس که گیلاس بخورد، یارانه تعلق نمیگیرد.
۴- بهزودی با اجازه سفیر چین، گیلاس چینی که کلاً هسته است، وارد میشود».