728 x 90

مجاهد بزرگوار نورمراد کله‌جویی، پس از ۴۳سال همراهی و نبرد در صفوف مجاهدین جاودانه شد

مجاهد بزرگوار نورمراد کله‌جویی
مجاهد بزرگوار نورمراد کله‌جویی

مجاهد پاکباز و والا، نورمراد کله‌جویی الوار، با ۴۳سال سابقه همراهی و نبرد در صفوف مجاهدین و ارتش آزادی، در آلبانی بر اثر ایست قلبی بدرود حیات گفت و به‌یاران شهید و صدیقش در کهکشان جاودانه‌فروغهای آزادی پیوست.

او که ۸۷ساله بود از چندی پیش به‌دلیل عارضه ریوی در بیمارستان بستری بود.

نورمراد متولد فروردین ۱۳۱۴ در بجنورد قهرمانی از خطه لرستان و از خانواده لرهای سرکوب شده و تبعیدی توسط رضاخان قزاق بود که متعاقباً همراه با خانواده‌اش به‌لرستان بازگشته بود و همیشه می‌گفت من از لرهای خرم‌آباد هستم.

نورمراد قهرمان از فردای کودتای ۲۸مرداد در حالی که ۱۸سال بیشتر نداشت به‌دلیل حمایت از دکتر مصدق و ایستادگی در مقابل اراذل و اوباش کودتاچی تحت تعقیب قرار گرفت و دستگیر شد. او از شهریور ۱۳۳۲ تا بهمن همان سال بیش از ۵ماه را در زندان شهربانی دزفول تحت فشار و آزار به سر برد. خشم و نفرت و رویارویی او با دیکتاتوری سلطنتی در سالهای ۵۶ و ۵۷ با شرکت در تظاهرات و قیامهای ضدسلطنتی به‌اوج رسید و در جریان همین فعالیتها با آرمانها و نبرد آزادیخواهانه مجاهدین آشنا شد. خودش در این مورد نوشته است:

«از اوایل که رهبری سازمان را شناختم و فهمیدم مجاهدین خطشان چه است من هوادار شدم و خودم روزانه که در وزارت نیرو کار می‌کردم به‌نفع مجاهدین تبلیغات می‌کردم و تنها کسی که حرفش را قبول داشتم و می‌رفتم با او صحبت می‌کردم، محمدرضا رستمی بود که همیشه می‌گفت سازمان مجاهدین به‌رهبری مسعود رجوی بر حق است و رژیم خمینی ریاکار است».

 

نورمراد در این دوران به‌عنوان یک هوادار پرشور به‌فعالیت ادامه می‌داد تا این‌که به‌دلیل اقدامات سرکوبگرانه رژیم خمینی و تشدید حملات چماقداران به‌مجاهدین، رویاروییها گسترش یافت. خودش در این باره نوشته است: «اوائل ۵۹ دیگر نمی‌شد به‌راحتی (کار) کرد چون هر روز با چماقدارهای رژیم درگیر بودیم. اوائل برج۳ سال ۵۹ بود که تظاهراتی در اندیمشک راه انداختیم و راه اندازی آن با محمدرضا رستمی بود. به‌خاطر آزار و اذیت بچه‌ها که در خیابان دکه داشتند یا فعالیتهای دیگر می‌کردند، ۲روز طول کشید و رژیم از خوزستان و از لرستان چماقدار آورد و به‌سرمان ریخت و محمدرضا دستگیر شد. بقیه بچه‌ها هم نمی‌توانستند در آن‌جا (کار) کنند چون شناسایی شده بودند و من هم که کارم و خانه‌ام آن‌جا بود نمی‌دانستم چکار کنم. حتی دو هفته مرا گرفتند..».

 

نورمراد قهرمان از همان زمان انتخاب کرده بود که تا پای جان از آرمانهای مجاهدین دفاع کند. خودش در یادداشتی که از او باقیمانده در این مورد نوشته است: «یک روز همان مهندس کارگاهمان به‌من گفت تو داری با جان خودت بازی می‌کنی، ۸تا بچه داری می‌خواهی چکار کنی. من به‌او گفتم تا جان دارم علیه خمینی می‌جنگم ... و می‌خواهم اعدام بشوم و کسی هست که انتقام بگیرد. گفت او کیست؟ گفتم مسعود رجوی، گفت: آری مسعود رجوی آدم خطرناکی است و فهمیده‌ام که رفته پیش خمینی و دست او را نبوسیده و خیلی دل و جگر دارد».

اما پس از شروع جنگ ایران و عراق در مهر۱۳۵۹، نورمراد در منطقه موسیان اسیر می‌شود. او در دوران اسارتش از طریق ارسال نامه ارتباط خود را با مجاهدین حفظ می‌کند و سرانجام در تیرماه سال۶۸ به‌ارتش آزادیبخش ملی ایران می‌پیوندد. در این مورد نوشته است: «۹سال در اسارت بودم تا این‌که نامه نوشتم به‌رهبری و در ۶۸.۴ به‌سازمان پیوستم».

 

نورمراد قهرمان پس از پوشیدن لباس رزم و شرف ارتش آزادیبخش ‌بیش از ۳۲سال بدون کمترین تزلزل و تردید در همه نبردها پیشتاز بود هر چند از سال ۱۳۸۲ پس از جنگ اشغال عراق، وزارت اطلاعات شماری از فرزندان او را علیه او به کار گرفت تا شاید ندامت نموده و به‌رژیم تسلیم شود نورمراد مانند بقیه مجاهدین ۶۷۷ روز با ۳۲۰ بلندگو از این بابت تحت فشار روانی و در معرض لجن‌پراکنی‌ بود، با این حال در هر لحظه به‌قول خودش شمشیر برکف در جبهه جنگ سیاسی برای مقابله با مزدوران اطلاعات آخوندی که خودش آنها را خانواده‌های الدنگ می‌نامید، حاضر بود. در اسفند ۱۳۸۹ که تعداد بلندگوها ۲۱۰ فقره بود در این مورد در نامه ای که در حالت بیماری به یکی از یارانش دیکته نمود و خودش آن را امضا کرد نوشته است:

«...در تاریخ ۲۲ اسفند ۱۳۸۹ در شرایطی که اشرف در محاصره کامل قرار دارد و هنوز مزدوران با ۲۱۰ بلندگو مجاهدین را به تسلیم شدن به قاتلان مردم ایران و قاتلان شهیدان قهرمان خلق فرا میخوانند ...... جوابم یا مرگ در قطعه شهدای مروارید دفن بشوم و یا سرنگونی رژیم و تا به آخر ایستاده ام...»

وی در همین رابطه در نامه‌ای در تاریخ ۷آبان ۹۶ به خانم مریم رجوی نوشت: «خواهر مریم خانواده همه ریخته بودند تو اشرف از دختر و پسر و برادر وحتی مادرشان را هم آورده بودند همه و همه ، همه . بیرون کردم گفتم بروید من یک مو از انقلاب را به میلیون‌ها مثل شما نمی دهم ما داریم برای آزادی شما می جنگیم همه این سختی ها را کشیدم در این سالها خدا شاهده و به قرآن قسم یک مو از انقلاب تو عقب نشینی نکردم».

 

نور مرداد قهرمان همچنین در نامه‌ای به همراه ۱۲۲ امضای دیگر به کمیسر عالی حقوق بشر ملل متحد نوشت:

خانم میشل باشله کمیسر عالی حقوق بشر ملل متحد

ما به شما می‌نویسیم تا شما را از آزار و اذیت دائمی و شکنجه روانی فاشیسم دینی حاکم برایران و سرویسهای اطلاعاتی و رسانه های آن علیه خود و خانواده هایمان مطلع کنیم و از شما بخواهیم در صورت امکان آقای جاوید رحمان یا نماینده دیگری از جانب خود برای دیدار با ما در محل اقامت‌مان در اشرف ۳ در آلبانی اعزام دارید.

 

رژیم ایران طوماری از ۱۱هزار نفر تحت عنوان خانواده‌های مجاهدین در تهران، خطاب به نخست وزیر آلبانی تهیه کرد و مدعی شد ما علیرغم میل خودمان به اجبار در آلبانی نگهداری شده‌ایم!

 

این کارزار شیطان سازی که حیثیت و شرافت ما را هدف قرار داده علاوه بر اینکه مصداق شکنجه روانی و نقض حقوق اولیه ماست، زمینه ساز اقدامات تروریستی علیه مجاهدین و اشرف ۳ است. از شما میخواهیم رژیم ایران را بخاطر نقض حقوق بشر ما محکوم کنید واز آقای جاوید رحمان بخواهید به دیدار ما بیایند. با احترام نورمراد. ۹۹.۶.۱۹

 

پایداری نورمراد در همه جبهه‌ها چه جنگ سیاسی و چه نبرد رو‌در‌رو با دشمن، درخشان و مثال‌زدنی بود، او در تمامی دوران پایداری پرشکوه چه در اشرف و چه در لیبرتی، محاصره و انواع حملات و موشکبارانها و توطئه‌ها را به‌هیچ می‌گرفت و همواره تأکید می‌کرد که ذره‌یی بر اراده جنگندة او تأثیر ندارد.

او در نقشه مسیرش در سال۱۳۹۲ نوشته بود:

« اینجانب نور مراد کله جویی الوار در زندان لیبرتی تا آخرین نفس برعلیه اپورتونیسم و زالوگری و نامردی میجنگم باکی از هیچ توطئه رژیم پوسیده آخوندی ندارم بی پروا در برابر دشمن دجال می جنگم و به توطئه های مالکی نوکر رژیم گوشم بدهکار نیست و با هر شرایط در برابر سختیها مقاومت میکنم و حرف کوبلر و امسال کوبلر به پشیزی برایش ارزش قائل نیستم و همیشه برانقلاب خواهر مریم پاک رهایی پای بند و استوار هستم مثل ۲۵سال گذشته شما خواهران و برادران شاهد بوده اید که یک لحظه از انقلاب سستی عقب نشینی نکرده ام و به‌همان قسمی که روز اول برای خواهر مریم و برادر مسعود خورده ام پای بند و استوار هستم

هیهات مناالذله هیهات مناالذله هیهات مناالذله

نور مراد کله جویی الوار

تاریخ : ۰۸/ ۱۳۹۲/۰۵ »

 

نورمراد قهرمان در شرایطی بر پای‌بندی و استواری خودش بر «قسمی» که «روز اول» خورده بود تأکید می‌کند که در لحظة نوشتن این سطور از زمان سوگند مجاهدیش در اول آذر۱۳۷۰در برابر خواهر مریم ۲۲سال می‌گذرد. او در این سوگند نوشته است:

«اینجانب نورمراد کله جویی الوار متولد سال ۱۳۱۴ به شماره شناسنامه ۱۱۶۳ صادره از بجنورد با ایمان به مبانی و آرمانهای عقیدتی و خط مشی مبارزاتی مجاهدین با اشتیاق به نائل شدن به صلاحیت و مرتبت حقیقی یک مجاهد خلق و با مسئولیت پذیری و وفاداری کامل به این آرمانها که بر روی دریای رنج و خون مجاهدین پیش میرود سوگند می‌خورم تا آن‌جا که در توان دارم، تا آخرین نفس و تا آخرین قطره خونم در چارچوب خانواده بزرگ عقیدتی و تاریخی مجاهدین در مسیر دستیابی به جامعه بی طبقه توحیدی مجاهدت کنم .

در برابر مسئول اول سازمان،‌ با تمسک و دست گذاشتن بر قرآن مجید و با یادآوری رود خروشان خون شهیدان ، خدای قادر متعال را بر این پیمان ناظر و گواه می‌گیرم.

نام و نام خانوادگی : نورمراد کله جوئی الوار تاریخ: ۷۰/۹/۱»

 

نورمراد انقلاب مریم رهایی‌ را نجات بخش و سرمنشأ قدرت مجاهدین و پیام‌دهنده «مرگ آخوندها و آزادی بشریت»‌ می‌دانست و در هر فرصتی عشق و پایبندی خود را به‌آن اعلام می‌کرد. او از جمله سال گذشته در روز ۳۰دی که امسال روز پرواز عاشقانه‌اش به‌جاودانگی بود، در این مورد نوشته است:

« این روز فرخنده را به برادر مسعود و خواهر مریم و کل مجاهدین تبریک میگویم. این روز تاریخ رهایی همه مجاهدین در بند شاه ملعون، این نعمت خدایی را به تمام ایران به نام انقلاب مریم پاک رهایی نجات دهنده کل مجاهدین تبریک میگویم اگر مریم پاک رهایی با انقلابش نبود الان مجاهدی وجود نداشت دنیا بداند که انقلاب مریم باید برسمیت شناخته شود .چون مرگ آخوندها و آزادی بشریت است . همچون سالها که جنگیدم و یک قدم عقب نشینی نکردم و حالا هم تا جان دارم می‌جنگم و انقلاب خواهرمریم پاک رهایی را سپر می‌کنم که هیچ دشمنی حربه اش کارگر نباشد .آرزویم این است که هرچه زودتر خامنه ای علیه اللعنه را از پا در آوریم و ایران را به دست ایرانیان بدهیم . انشاءالله و آن هم با رهبری مسعود و انقلاب خواهر مریم این کار صد در صد شدنی است. پشتیبانی انقلاب وعملیات جاری و صفر صفر کردن روزانه به پاکیزگی برای جنگیدن کل مجاهدین

نور مراد شیر بیشه انقلاب خواهر مریم

نور مراد کله جویی الوار

۳۰ دی ۱۳۹۹»

 

فرزند قهرمان مردم لرستان در آغاز ۸۷سالگی در یکی از آخرین دستنوشته‌های پرشورش عاشقانه خواستار ثبت نام در مؤسسان پنجم ارتش آزادیبخش ملی ایران شده و نوشته است:

« سال ۱۴۰۰ و وارد شدن به موسسان پنجم را برای سرنگونی آخوندهای ملعون ثبت نام می کنم. از خدا سپاسگذارم که زنده ماندم تا ۱۴۰۰ که د رانقلاب مسعود و مریم بجنگم و یک مو عقب نشینی نکنم حتی به برکت انقلاب خواهر مریم کرونا را در سن ۸۶ سالگی شکست دادم و آینده مال مجاهدین است و به این زودیها انشاءالله و به امید خدا سیمرغ در کوه قاف پرواز می‌کند و (بر فراز) پایتخت شیرو خورشید ایران عزیز آمین یا رب العالمین خودت شیر همیشه بیدار را در هر کجا که هست به تندرستی نگه دار تا ریشه آخوندهای ملعون را از ایران زمین پاک کند. به امید پنج تن آل عبا

حاضر حاضر حاضر

نور مراد کله جویی الوار ۱۴۰۰۰۲۰۵»

 

این مجاهد والا و پاکباز در آخرین نقشه مسیر خود در ۱۲اردیبهشت۱۴۰۰ نوشته است:

« دراین سال ۱۴۰۰ و این شب قدر مولاعلی نقشه مسیرم را مینویسم تا جان در بدن دارم در راه مبارزه با آخوند دین فروش می جنگم . در رکاب برادر مسعود و خواهر مریم هیچ وقت عقب نشینی نخواهم کرد. دنیا اگر برسرم بریزند یک مو عقب نشینی نخواهم کرد تا پیروزی نهایی و آزادی ایران و خلق ستمدیده آرام نمی‌گیرم .( از) همه چیز گذشتم به خاطر جنگ با آخوندهای دین فروش باکی ندارم . در رکاب رهبریم شمشیر می‌زنم و هیچ وقت سختی به خود راه نمیدهم . هر کسی در راه انقلاب خواهر مریم جنگید، او دوست و برادر و خواهر من هست و هر کس برعلیه انقلاب حرف بزند او دشمن من است و هیچ وقت فرصتی به‌او نمی‌دهم و تو دهنی به‌او می‌زنم . این‌جانب نور مراد کله جویی شیر بیشه انقلاب خواهر مریم می‌جنگم می‌جنگم . آمین یا رب العالمین نور مراد کله جویی

نور مراد قهرمان میراث‌دار غیرت و روح و سنت رزمندگی برنو به‌دستان لرستان هم بود و هم‌چنان که گاه آوای دایه دایه وقت جنگه سر می‌داد، داستانهای رزمندگی در خطه لرستان و هم‌چنین جنایات فجیع و ضد انسانی و خونخواری رضا خان و عوامل خونریزش در لرستان را نیز بازگو می‌کرد.

 

نورمراد در سال ۱۳۹۸ زمانی که مدتی در بیمارستان بستری بود، در نامه‌یی چنین وصیت کرده بود:

«سلام ، هزاران سلام مادر ایدئولوژیکم ، خواهر مریم رجوی

امیدوارم همیشه خوب و سلامت وتندرست بوده باشی ،‌همیشه شمشیر انقلابت توی گردن دشمنان دین فروش فرود آید .

مادر ایدئولوژیکم دو خواسته دارم که انشاءالله برآورده کنی . یکی اینکه وقتی مردم عکس من را در موزه شهیدان فروغ جاویدان بگذارید. دوم سنگ قبرم بلند و عکسم را با تفنگ برنو روی سنگ قبرم بکشید چون آن دنیا میخواهم با آخوندها بجنگم دستم خالی نباشد ،‌قربان مادر ایدئولوژیکم خواهر مریم رهایی هستم .

به امید دیدار

۱۳۹۸/۶/۳

نور مراد کله جویی الوار»

 

مجاهد خلق بزرگوار، نور مراد کله‌جویی الوار، فرزند قهرمان مردم لرستان سرانجام پس از ۴۳سال همراهی و نبرد در صفوف مجاهدین و ارتش آزادبیخش ملی ایران، روز ۳۰دی به‌عهد و پیمانهای خدشه‌ناپذیرش با خدا وخلق و رهبری محبوبش وفا کرد و سرفرازو پرافتخار به‌سوی یاران شهید و صدیقش پرگشود تا الگویی درخشان برای جوانان و کانونهای شورشی به‌ویژه در لرستان قهرمان باشد.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/42705c02-afb8-4c34-ae88-54138f75466d"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات