مادر مجاهد خدیجه فارسی
پشتیبان دیرین مجاهدین جاودانه شد
با کمال تأسف با خبر شدیم که مادر مجاهد خدیجه فارسی که از سال ۵۷ بهمدت ۴۶سال علیه شاه و شیخ همراه و پشتیبان فرزندان مجاهدش بود، در تهران بهدلیل بیماری درگذشت.
مادر که متولد ۱۳۲۰ بود در سال ۱۳۵۷ در بحبوحه انقلاب ضدسلطنتی بهصورت فعال در تظاهراتهای مردمی علیه شاه شرکت کرد و در جریان درگیریهایی که با مزدوران شاه وجود داشت به جوانان قیام کمکرسانی میکرد از جمله در درمان مجروحان و رسیدگیهای اولیه بهآنها فعال بود.
بعد از انقلاب و در دوران مبارزه سیاسی، همراه با فرزندان مجاهدش تمامی توان و امکانات خود را در اختیار مجاهدین گذاشت. پس از ۳۰خرداد ۱۳۶۰ و با آغاز مقاومت انقلابی سراسری، کمیتههای ضدانقلاب خمینی به خانه مادر حمله کردند و ۲فرزندش را دستگیر کردند. مادر که از وضعیت پسر بزرگش مجاهد شهید حسن فارسی بیخبر بود، ۴ماه دنبال وی گشت تا سرانجام او را در زندان قزلحصار پیدا کرد.
مادر فارسی از همان سال ۱۳۶۰ در مرزبندی قاطع با رژیم، روابطش را با تمامی اقوامش که طرفدار رژیم بودند، قطع کرد.
در سال ۱۳۶۷ در جریان قتلعام زندانیان سیاسی مجاهد قهرمان حسن فارسی، پسر بزرگ مادر، سربدار شد. مادر با اینکه تا یک و سال و نیم بعد از مزار فرزندش خبری نداشت، هر هفته پنجشنبهها به بهشت زهرا میرفت و در جمع مادرانی که بهدنبال مزار فرزندانشان بودند شرکت میکرد.
حسن قهرمان در فروردین ۱۳۶۷ در آخرین ملاقات به مادر گفته بود من را اعدام میکنند، از تو میخواهم جلو پاسداران و دشمنانم گریه نکنی. مادر به همین دلیل همواره مقابل پاسداران محکم و قاطع بود و هر بار بر مزار پسر شهیدش شیرینی میگذاشت.
از سال ۶۵ رادیو صدای مجاهد را گوش میکرد و خبرهای مهم را در ملاقات به فرزندان مجاهدش میرساند. دژخیم مقیسهیی که از این اقدامات مادر با خبر شده بود، در بازجویی با عصبانیت و با کینه به حسین فارسی میگفت مادرت منافق است.
مجاهد شهید حسن فارسی پس از اینکه در سال ۶۶ آزاد شد بهسرعت خود را به اشرف رساند و لباس رزم و شرف پوشید. حسن سپس طی چند مأموریت برای اعزام شماری از مجاهدین به تهران بازگشت. در این مأموریتها مادر جهت عادیسازی او و اکیپهایی را که راهی اشرف بودند تا شهرهای مرزی همراهی میکرد. حسن قهرمان در آخرین نوبت دستگیر و مجدداً به شکنجهگاه اوین منتقل شد و در جریان قتلعام سال ۶۷ سربهدار شد.
مادر خدیجه فارسی در فاصله سالهای ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۶ ۳بار برای دیدار با فرزندانش به شهر اشرف سفر کرد. در سال ۸۲ موقع بازگشت از اشرف، درخواست کرد تعدادی سیدی از برنامههای سازمان به او داده شود. مادر سیدیها را بهداخل منتقل و در مناسبات و ارتباطهایی که داشت توزیع کرد. یکبار هم در سال ۱۳۸۳ در حالیکه حامل کمکهای مالی خانوادههای هوادار مجاهدین بود و قصد داشت به اشرف برود در کرمانشاه دستگیر و مدتی در زندان بود و مورد شکنجه قرار گرفت.
مادر همیشه در برنامههای همیاری مشتاقانه شرکت میکرد. همچنین در فعالیتهای تبلیغی با هواداران مجاهدین همراهی میکرد.
درگذشت مادر مجاهد خدیجه فارسی را به بستگان او بهویژه به فرزندان مجاهدش در اشرف ۳ تسلیت میگوییم.