شمخانی در حسرت بمب اتمی
و افشاگری در مورد دروغگویی روحانی
در ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی
درباره پایان جنگ ۸ساله
مجری: دوکوئیلار دبیرکل وقت سازمان ملل
در خاطراتش میگوید فروردین ۶۷ دومینوی شکستهای ما شروع شد
شمخانی در مورد لحظات آخر جنگ ۸ساله
اینطوری نیست که تصمیم آمریکاییها باعث خاتمه جنگ شد
مجاهدین تا تپههای ارتفاعات مرصاد پیشروی کردند
من آنجا بودم، شعار میدادند امروز کرمانشاه فردا تهران
مجری:
میترسم این مصاحبه آخر شما باشد
من معتقدم شما را دوباره ترور خواهند کرد
مجری: هواپیمای اوکراینی خیلی تلخ بود اصلاً شاید بگم اون حمله ما عین الاسد رو شست. شما هم نمیدونستید یا شما میدونستید
شمخانی: چی رو
مجری: که این اتفاق افتاده تو ۳ روز
شمخانی: هم من میدونستم هم رئیسجمهور میدونست
مجری: تو همون ۳ روز
شمخانی: بله پیش خودم هم گفته بودند. به من گفتن به من گفتن که آقا این هواپیما رو این بچههای چیز زدن اشتباه کردند. همون موقع تلفن که قطع شد تلفن که قطع شد من تلفن رئیسجمهور رو برداشتم بهش گفتم گفتم این هواپیما رو متأسفانه نیروهای خودی زدند.
مجری: کی بهتون زنگ زد
شمخانی: شهید باقری به من زنگ زد
مجری: آقای ظریف و مجموع دولت میگن که ما اصلاً مطلع نبودیم
شمخانی: آقای روحانی که مطلع بود من که وظیفهام نبود که آقای ظریفو مطلع بکنم آقای روحانی باید به آقای ظریف میگفت
مجری: آها یعنی پس خود رئیسجمهور چون آقای روحانی تا حالا تو این تو این چند سال اصلاً نگفتن که مطلع بودن
شمخانی: زمانی که تلفن قطع شد من تلفن آقای روحانی رو گرفتم و بهش اطلاع دادم
مجری: پس همون موقع آقای روحانی هم
شمخانی: متوجه شد. نگاه کنید فاصله اطلاع من با آقای روحانی فاصله وصل و قطع کردن یک تلفنه
مجری: شما واقعاً دنبال برنامه ساخت بمب هستهیی بودید تو وزارت دفاع؟
شمخانی: اون زمان
مجری: اون زمان
شمخانی: ای کاش میبودیم اون موقع میدونید من موقعی که وزیر دفاع بودم دولت حاکم دولت آقای خاتمی بود
مجری: بله
شمخانی: دولت آقای خاتمی اصلاً چنین تفکری نداشت خب اون شعاری که آقای خاتمی میداد توی سازمان ملل چی بود؟
مجری: گفتگوی تمدنها
شمخانی: گفتگوی تمدنها بود دیگه آدمی که دنبال گفتگوی تمدنهاست که دنبال بمب هستهیی نمیرفت
مجری: یعنی هیچوقت تو دهه ۷۰ که وزیر دفاع بودید به بمب هستهیی فکر نکردید؟
شمخانی: ای کاش فکر میکردیم
مجری: حالا فکرش که جرم نیست اگه فکر کردید بگید
شمخانی: این امروز که ثابت شد ایران باید در کنار خودش چنین توانمندی رو فراهم میکرد
مجری: آیا شما اگه برگردید میرید سراغ بمب هستهیی اگه برگردید دهه ۷۰ وزیر دفاع بشید
شمخانی: بله حتماً میرم.
مجری: خاطرت آقای دکوئیار دبیرکل سازمان ملل تو دهه ۶۰
مجری: تو خاطراتش میگه میگه فروردین در واقع ۶۷ دیگه دومینوی شکستهای ما شروع شد و و ما بالاخره قطعنامه رو پذیرفتیم اون موقع دنیا تصمیمش بر این بود و تصمیم شو اجرا کرد خیلیها میگن که الانم دنیا تصمیم شو گرفته که جمهوری اسلامی رو جمع کنه یعنی برای اولین بار تو تاریخ بشر اومدن
شمخانی: بله اما همون طوری که توی اون زمان ان جنگ رو نتونستن بهنحوی که خود میخواهند به اتمام برسونن نگاه کنید
لحظات آخر جنگ اینطوری نیست که تصمیم آمریکاییها باعث خاتمه جنگ شد لحظات آخر جنگ عراقیها تا پادگان حمید ۴۰ کیلومتری اهواز اومدن منافقین تا تپههای ارتفاعات مرصاد پیشروی کردن اونجا شعار میدادن من اونجا بودم امروز کرمانشاه فردا تهران
مجری: من میترسم این مصاحبه آخرتون باشه
شمخانی: من خودمو برای این آماده کردم نگران نیستم
مجری: نه من نگرانم برای کار خودم نه از این باب میگم که من خودم که معتقدم شما رو دوباره ترور خواهند کرد
اخبار سیمای آزادی-۱۴ بهمن ۱۳۹۸
دبیرخانه شورای ملی مقاومت: افشاگری تلویزیون اوکراینی نشان میدهد روحانی از ابتدا علت سقوط هواپیمای را میدانسته است
دبیرخانه شورای ملی مقاومت روز ۱۴بهمن۹۸ با صدور اطلاعیهیی اعلام کرد: افشاگری تلویزیون اوکراینی نشان میدهد روحانی از ابتدا علت سقوط هواپیما را میدانسته است.
در این اطلاعیه عملیات گسترده لاپوشانی و دروغگویی و پخش اطلاعات انحرافی تحتنظر خامنهای و روحانی برملا شده و آمده است: مکالمه افشا شده توسط شبکه خبری TSN بهخوبی نشان میدهد برج مراقبت و به تبع آن سازمان هواپیمایی کشوری بلافاصله از شلیک به هواپیمای اوکراینی مطلع شده است. این سازمان زیر مجموعه وزارت راه و شهرسازی است. به این ترتیب تردیدی باقی نمیماند که روحانی از طریق سلسله مراتب دولتی همان روز از علت سقوط هواپیمای اوکراینی مطلع شده است. اما این آخوند شیاد ۷۲ ساعت بعد ناگزیر از اعتراف به این جنایت بزرگ شد. پاسدار شکنجهگر علی ربیعی سخنگوی او نیز در یک دروغ دیگر گفت که ما عصر روز ۲۰ دی از این موضوع مطلع شدیم.
دروغبافیهای آخوند شیاد شیخ حسن روحانی
در تلویزیون رژیم -۲۷ بهمن ۱۳۹۸
روحانی: ببینید در موضوع هواپیمای اوکراینی خوب حادثه صبح چهارشنبه اتفاق افتاد و ماهم صبح چهارشنبه در دولت بودیم. در واقع بعد از اون حادثه در دولت بودیم، آنچه در دولت مطرح شد، یک سانحه بود یعنی آنکه وزیر راه آمد مطرح کرد موضوع را یک سانحه بود و من هم در همون لحظه اول پرسیدم که این ۷۳۷ مکس بود یا ورژن دیگری بود (با نیشخند و تمسخر میگوید)، که او گفت من نمیدونم، من گفتم ببینید این ورژنی است که حادثه ساز هست در این مدت یانه مارک دیگری بوده که معلوم شد که اون تایپ نبوده بهرحال. بعدش ما بعدازظهر اون روز شورای عالی امنیت ملی داشتیم، البته نه برای هواپیمای اوکراینی بلکه برای مسأله عین الاسد و عکسالعملهای احتمالی آمریکا و اینگونه مسائل، بعدازظهر روز چهارشنبه ما شورای عالی امنیت ملی داشتیم. سه تا حدود پنج ونیم جلسه شورای عالی امنیت ملی ما بود در اون جلسه هم گرچه بحث هواپیما بحث اصلی ما نبود ولی آخر جلسه که مطرح شد، باز هم مسأله سانحه مطرح بود و نه چیز دیگر.
شب آنکه رئیسجمهور اوکراین با من صحبت کرد، لحن او یک مقداری متفاوت بود و او یک احتمالاتی را میداد یا اطلاعاتی را برخی از کشورها به او داده بودند، و من هم شب با وزیر راه صحبت کردم مفصل در این زمینه که خوب او باز هم میگفت که این یک سانحهای بوده و خبری نبوده، بهدلیل اینکه پدافند هوایی کشور میگفت شلیک از طرف ایران صورت نگرفته، پنجشنبه یه مقدار شبهات ما بیشتر شد، من باز با مسئولان امر صحبت کردم، شب جمعه که من با فرمانده ستاد کل صحبت میکردم، تقریباً یه احتمال قوی بود البته تیم بازرسی اونها هنوز گزارش نداده بود ولی احتمال قوی بود که این حادثه رو خطا صورت گرفته در پدافند، من به او گفتم شما اگر همینطور فکر میکنید و به نتیجه رسیدید الآن اعلام رسمی بکنید که این خطا صورت گرفته. او گفت نه ما هنوز شبهاتی داریم که فردا در دبیرخانه شورای امنیت ملی جلسهیی داریم و اونجا بررسی میکنیم و نهایی میکنیم و گفتم باشه اگر شبههای شما دارید همانجا بررسی کنید. بهرحال آن را مقامات مسئول باید به ما گزارش رسمی بدهند. قبل از ظهر در شورای عالی امنیت ملی جلسهیی داشتند، بعدازظهر من سؤال کردم و تقریباً پاسخ آنها روشن بود که جمعبندی ما این بود که بعله یک خطای انسانی صورت گرفته. مثلا ساعت دو یا سه بعدازظهر روز جمعه بود. من گفتم اگر اینچنین است اعلام کنید گفتند ما داریم بیانیهاش را مینویسیم. گفتم خیلی خوب، ساعت چهارونیم بعدازظهر رئیس ستاد فرماندهی نیروهای مسلح با من تماس گرفت و آنجا رسماً به من اعلام کرد که این خطا صورت گرفته است.
یعنی اولین لحظهای که بهطور رسمی به من اعلام شد، چهارونیم بعدازظهر جمعه بود و من همان لحظه گفتم پس همین الآن اعلام بشه، گفتند باشه بعدش دیدم اعلام نشد، پرسیدم دیدم در نهایت تصمیمی گرفته شده که جلسه شورای عالی امنیت ملی تشکیل بشه، من گفتم اگر یه همچین تصمیمی هست همین امشب تشکیل بدید. یعنی شب شنبه یا جمعه شب ما جلسه شورای عالی امنیت ملی تشکیل دادیم و آنجا بحث مفصل شد و کاملاً ابعاد قضیه روشن شد، بیانیه هم که ستاد کل آماده کرده بود در آن جلسه مطرح شد، و تصمیم نهایی اتخاذ شد که اعلام بشه رسماً و مسئولیت را بپذیرند. که من ساعت ۱۲ شد دیدم اعلام نشده، تعجب کردم، بهرحال صبح شنبه اعلام شد.