728 x 90

جاودانگی و درگذشت مجاهد پاکباز و قهرمان علی اصغر اکبر‌نیا

جاودانگی و درگذشت مجاهد پاکباز و قهرمان علی اصغر اکبر‌نیا
جاودانگی و درگذشت مجاهد پاکباز و قهرمان علی اصغر اکبر‌نیا

جاودانگی و درگذشت مجاهد پاکباز و قهرمان

علی اصغر اکبر‌نیا

شاخص پرداخت تمام‌عیار و مهرورزی

مجاهد خلق علی اصغر اکبرنیا امیدواری مجاهد مسئول بدهکار ان۲ همه مجاهدین حاضر حاضر حاضر

جاودانگی و درگذشت مجاهد پاکباز و قهرمان

علی اصغر اکبر‌نیا

(منصور)

 

مجاهد پاکباز و قهرمان علی اصغر اکبر‌نیا منصور پس از ۴۶سال مبارزه در صفوف مجاهدین و ارتش آزادیبخش ملی در آلبانی درگذشت و به‌جاودانه‌فروغها و یاران صدیقش پیوست.

علی‌اصغر اکبرنیا فرزند دلاور مردم بابل متولد ۱۳۳۴ با تحصیلات و دیپلم پرستاری در تظاهرت و قیامهای انقلاب ضدسلطنتی شرکت فعال داشت. او پس از انقلاب در دامغان در ارتباط با مجاهدین قرار گرفت و فعالیت‌هایش را با توزیع نشریات، اطلاعیه‌ها و کتابهای مجاهدین آغاز کرد و به همین خاطر توسط پاسداران کمیته ارتجاع دستگیر شد و تحت بازجویی قرار گرفت. خودش در این مورد نوشته است:

 

«بعد از سقوط شاه که برای سربازی رفته بودم، سپاهی بهداشت بودم و در یکی از روستاهای دامغان در بهداری کار می‌کردم و در آنجا با تعدادی از بچه‌هایی که هم‌دوره بودیم اعم از بهداشت و ترویج از شهرهای مختلف (استان فارس و مازندران) اغلب با همدیگر بودیم در روزهای پایانی هفته به دفتر هواداران سازمان در دامغان مراجعه می‌کردیم که بیشتر با سازمان و خط و خطوط کار سازمان آشنا می‌شدیم... هر روز که به دامغان می‌رفتم در مراجعه به دفتر هواداران نشریه، تراکت و یا کتاب با خودم به روستا می‌بردم... یک بار توسط کمیتهٴ محل دستگیر و حدود ۴-۵ ساعت در یکی از خانه‌ها مرا نگه‌داشتند»

 

مجاهد پاکباز علی‌اصغر اکبرنیا سپس به مازندران منتقل شد و همراه با هواداران مجاهدین در زادگاهش در تشکیل یک شورای مردمی رو در روی شورای ساختگی ارتجاعی نقش فعال داشت. شورای هوادار مجاهدین به‌تأمین مواد غذایی و سایر نیازمندی‌های مستمندان می‌پرداخت و مورد استقبال و حمایت مردم قرار گرفت. علی اصغر در این مورد نوشته است:

 

«در بابل در روستای منصور‌کنده که محل زندگیمان بود فعالیت اصلی را شروع کردم. زمستان همین سال برای رفع مشکلات صنفی محل در کنار شورای فرمایشی که وجود داشت، شورایی تشکیل دادیم که همه از هواداران سازمان بودیم و بعضی از مسائل صنفی اعم از تهیهٔ نفت، قند، مرغ و مسائلی از این قبیل را از کانالهایی که در شهر داشتیم یا از طریق کانالهای ستاد مجاهدین در شهر حل و فصل می‌کردیم که مورد استقبال زیاد مردم قرار گرفت».

 

مجاهد خلق علی اصغر اکبرنیا که به قائم‌شهر منتقل شده بود، یک‌بار دیگر در شهریور۵۹ در ساری دستگیر و پس از یک روز فشار و بازجویی آزاد شد. او در اوایل تیر ۱۳۶۰ بار دیگر دستگیر و مورد شکنجه قرار گرفت و نهایتاً به ۳ سال زندان محکوم شد و ۳ سال و سه ماه در حبس بود.

علی اصغر پس از آزادی از زندان سپاه بابل، در سال ۱۳۶۳ با تلاشهای زیاد موفق به‌وصل به سازمان شد و همراه با مجاهد شهید طاهر اکبری یک هسته مقاومت تشکیل داد.

در فروردین ۱۳۶۴ به‌پاکستان اعزام شد و از آنجا به منطقهٔ مرزی منتقل و به‌واحدهای رزمی مجاهدین پیوست.

با تشکیل ارتش آزادیبخش ملی ایران، علی اصغر قهرمان لباس رزم و شرف ارتش آزادی را به‌تن کرد و با توجه تجربیاتش در امداد پزشکی، در عملیات ارتش آزادیبخش از جمله آفتاب، چلچراغ، فروغ جاویدان و مروارید به‌عنوان کادر پزشکی خدمت می‌کرد و بیش از ۳۰سال در خدمت شبانه‌روزی مجروحان و بیماران بود.

علی اصغر قهرمان در جریان حملات وحوش نیروی تروریستی قدس، به‌سرکردگی دژخیم قاسم سلیمانی به‌اشرف در ۶ و ۷ مرداد ۱۳۸۸ و ۱۹ فروردین ۱۳۹۰ در رسیدگی به‌صدها مجاهد مجروح که برخی در شرایط وخیمی بودند، به‌ویژه در شرایطی که اشرف و لیبرتی در محاصرهٔ درمانی و دارویی قرار داشت، شب و روز نمی‌شناخت. یکی از یاران علی اصغر در همین مورد نوشته است:

 

«دستهای مهربانش زیباترین نقشها را بر جراحت و زخمهای مجروحان میدان مبارزه و تاخت و تاز دژخیمان رقم زد و گرمای نگاه و وقار لبخندش، تکیه‌گاه بیماران سخت در مصاف با درد و رنج بود. پرستاری بود که پیش از آن‌که با دارو التیام بخشد، با مهربانی و تواضعش درد را درمان بود. در محاصره دارویی مزدوران رژیم در اشرف و لیبرتی، صدایش ترنم زندگی و شادابی در لحظات ناچار بود، در زمانی که دیگر فقط نگاه وسیله ارتباط بود و زبان در دهان نمی‌چرخید».

چنان درمانده‌ام در وصف این یار                که مرغ شیفته در قلب گلزار

هلا! تجار دنیا! باغبانان!                              برید از بذر او مشتی به بازار!

جهان محتاج این عشق است امروز              اگر در بند کین گشته گرفتار

بدین‌ترتیب دوران ۱۴سالهٔ پایداری پرشکوه اوج جنگ‌آوری مجاهد پاکباز علی اصغر اکبرنیا بود. خودش در این مورد در نقشه‌مسیر سال۱۳۹۲ در اوج محاصره و موشک‌باران لیبرتی نوشته است:

 

«خدا را شاکرم که زیر چتر هدایت این اندیشه قرار گرفته و از نعمت هدایت آنها بهره‌مند و سرشار و مغرور و سربلندم.

من برای ادامه راه سرخ و درخشان این اندیشه پاک ضداستثماری و بهره کشانه با هدایت ادامه دهندگان راه آن حضرت و ائمه اطهار، برادر مسعود و خواهر مریم، برای مجاهدت تا آخرین نفس و آخرین قطره خون و مجاهد جنگیدن و مجاهد مردن، نقشه مسیرم را در این شب پرفضیلت می‌نویسم.

نقشه مسیرم را از میدان جنگ و رزمگاه لیبرتی که آزمایشگاه اراده و ایمان هست می‌نویسم. دشمن ضدبشری با همدستی استعمار‌گران ما را در تی‌والها محصور کرده تا با انواع محدودیت و فشارها و موشک‌پرانی و جنگ روانی، تا به خیال خام خود ما را بشکند یا در ما ضعف و سستی و سرافکندگی به‌وجود بیاورد و تشکیلات ما را از هم بپاشاند.

از همین رزمگاه با صدای رسا خطاب به ارتجاع ضدبشر و استعمارگران هیهات مناالذله و ۹۲ بار حاضر گفته و می‌گویم «بجنگ تا بجنگیم»

 

علی اصغر قهرمان همواره وضعیت پرستاران زحمتکش در داخل میهن و رنج و درد آنها تحت حاکمیت آخوندها را دنبال می‌کرد و هرگاه از آنها صحبت می‌کرد، می‌شد رنج پرستاران محروم و تحت ستم را در چهره و کلام او حس کرد:

«من هم سلام عرض می‌کنم، خدمت شما و همه دست‌اندرکاران سیمای آزادی، هم‌چنین سلام و عرض ادب دارم به همه هم‌میهنان، به‌خصوص پرستاران عزیز فرشتگان سفیدپوش، که یک ماه اخیر برای گرفتن مطالبات به‌حق شون به کف خیابان‌ها اومدن. درود می‌فرستم. به همه آنها در خدمت شما هستم...

واقعیت اینه که این حکومت شرایط را آن‌قدر سخت کرده که یه زندگی معمولی برای پرستار وجود نداره. به‌خاطر همین مجبور یه پرستار مجبوره علاوه‌بر شیفت هشت ساعته خودش یا شیفت اضافه بده یا بره کار دوم سوم بگیره یعنی شغل آزاد می‌گیرد یا خلاصه بتونه چی‌کار کنه زندگی خودش و تأمین بکنه... به‌خاطر همین الآن می‌بینیم که پرستارها به‌خاطر همین ناعدالتی، یعنی بی‌عدالتی که در حقشون می‌شه و رژیم حقوقشون رو نمی‌ده اومدن کف خیابون و الآن تقریباً پنجاه شهر پرستارها اومدن کف خیابون و خواستار رسیدگی به این وضعیت نابسامان زندگی خودشون هستند»

این مجاهد پاکباز در جای دیگری عزم و اراده و احساسات خودش را چنین بیان کرده است:

 

«با استمرار انقلاب خواهر مریم و به‌جای آوردن شعائر سه‌گانه آن به‌عنوان امری واجب، می‌توانیم خلقی را که چشم انتظار منجی است، یار و یاوری باشیم برای بی‌سرپناه‌ها، برای کارتن خوابها وگورخوابها، سرپناهی باشیم برای یتیمان و کودکان کار، آنهایی که زیر دست و پای آخوندهای جنایتکار و دژخیمان خامنه‌ای و پاسداران جهل و جنایت له و لورده می‌شوند.

پس در حالیکه جامعه ما در جوشش و قلیان انقلاب هست و در شرایطی که خدا همه اسباب کارو مبارزه برای برداشتن مسئولیت را بمن و ما داده، من که از روز اول همه آمال و آرزوهایم را در این آرمان دیدم با جان و دل انتخاب کردم برای خلق اسیر و مردم ستمدیده بی‌چشمداشت و بدون حساب و کتاب بپردازم.

پس در این سرفصل و در آستانه شب قدر مولای متقیان علی (ع)، برای رقم زدن قدر خلق اسیر و ستم کشیده، از برادر مسعود نیازمندانه درخواست دارم اسمم را در مؤسسان پنجم بنویسند.

باشد که با تمسک جستن به انقلاب خواهر مریم و به‌جای آوردن شعائر آن بتوانم به مسئولیت و بار امانتی که بر دوشمان هست را به سر انجام برسانیم.

خدایا ما را در رکاب رهبران عقیدتی مان، رسالت و مسئولیتی که بر دوش داریم یاری فرما.

مجاهد انتخابگر و عضو مؤسسان پنجم ارتش آزادیبخش

علی اصغر اکبرنیا/ ۵اردیبهشت ۱۴۰۰»

 

مجاهد صدیق علی اصغر اکبرنیا، پس از انتقال به آلبانی نزدیک به یک دهه باز هم بی‌نام و نشان و به‌طور شبانه‌روزی به‌نحوی کم‌نظیر و ممتاز و درخشان در خدمت بیماران و موارد نقص‌عضو بود. مسئولیت‌پذیری و مایه‌گذاری او همراه با فروتنی و گشاده‌رویی‌اش در کمک وقفه‌ناپذیر به سخت‌ترین بیماران و مجروحان، برای همهٔ یاران و همرزمانش مثال‌زدنی بود.

یکی از مسئولان ستاد امداد پزشکی مجاهدین در مورد این مجاهد والا نوشته است:

«در تمام سختیها تکیه‌گاه ما بود و با صبر و آرامشش راه می‌گشود. در تمام صحنه‌های رزم، آرام و پرتلاش، همه جا بود، اما آن‌چنان بی‌رنگ که گویی هیچ نبود. در صحنه‌های نبرد و تهاجمات و در شلوغی مجروحان با تلاش و آرامشی بی‌نظیر بر تاریکی‌ها نور می‌پاشید.

او با عشقی که از انقلاب رهائیبخش خواهر مریم گرفته بود معنای واقعی کار درمانی مجاهد گونه را به ما نشان داد و همواره مجاهد آماده به مأموریت ۲۴ ساعته بود.

یار و غمخوار بیماران بود، تک‌تک آنها را پاره تن رهبری می‌دید و پروانه وار گرد شمع وجود آنها می‌چرخید و از هر ثانیه‌اش برای رسیدگی به آنها استفاده می‌کرد با آنها درد می‌کشید و با لبخندشان می‌خندید.

چون قطره‌های باران بر دشت درد یاران بی‌هیچ ادعایی هر روز و شب میچکید».

... ... ... ... ...

 

این‌روزها که در حضور شما هستیم بسیار لحظات شوق و شعف و احساس عجیب‌ و غریبی داشتم. احساس داشتم احساس می‌کنم جمع همه ما مجاهدین در اوج هستیم به‌خصوص وقتی فرماندهان انقلاب در انتخابشان برای به‌دست آوردن گوهر ناب انسانی و وصل شدن به منشأ همه تواناییها و داراییهای مجاهد خلق در مداری جدید در صف ایستاده، برای برداشتن مسئولیت انقلاب و تشکیلات حاضر می‌شوم. طی سه سال و اندی شما و مسئول اول عزیز سازمان و خواهر نسرین با همه خواهران شورای مرکزی، مستمراً برای ما بی‌دریغ قیمت دادند، برای انسانیت، برای شرافت، برای رستگاری و برای رسالت مجاهدی‌ام. افتخار می‌کنم که می‌توانم خشت محکم و استواری باشم در ساختن بنای تشکیلات نوین در اشرف سه...»

 

پیام تسلیت خانم مریم رجوی

مجاهد قهرمان علی اصغر اکبر‌نیا، پس از ۴۶سال پیکار آزادی در برابر ارتجاع و استبداد، با کارنامه‌ی درخشان از ارزشهای انقلابی و انسانی، به عهدش با خدا و خلق وفا کرد.

درود به صدق و فدای این فرزند دلاور مردم بابل، که پس از مشارکت فعال در تظاهرات و قیامهای ضدسلطنتی مردم ایران و از فردای پیروزی انقلاب به رویارویی با ارتجاع خمینی برخاست و تا آخرین نفس زندگی با پاکبازی و اخلاص در نبرد با دیکتاتوری و در راه آزادی خلق و میهن مجاهدت کرد.

از زمان پیوستن به مجاهدین و در صفوف ارتش آزادی، با استفاده از تحصیلات و تجربه‌اش در امداد پزشکی، از مجاهدان مجروح و بیمار و بستری مراقبت کرد.

فداکاری و تلاشهای شبانه‌روزی او در این زمینه چه در صحنه‌های عملیات و چه در قرارگاهها زبان‌زد همرزمان مجاهدش بود.

با تواضع فوق‌العاده برای مجروحان و بیماران و هر کس که نیازمند رسیدگی و امداد پزشکی بود، مایه می‌گذاشت و به‌راستی سرمشق مایه‌گذاری و فداکاری بود.

پرواز جاودانگی قهرمان پاکباز، مجاهد خلق علی اصغر اکبرنیا را به همرزمان و یاران و بستگان و همشهریانش تسلیت می‌گویم و یقین دارم که مجاهدان اشرف و جوانان شورشگر بابل جای این مجاهد صدیق را با زنده کردن و جاری ساختن روح رزمندگی و ویژگیهای والای انسانی او پر خواهند کرد.

 

علی اصغر اکبر‌نیا:

مانند یاران امام حسین در روز عاشورا با صدای بلند خطاب به دشمن ضدبشری و مزدوران و استعمار می‌گویم هیهات منا الذله

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/0e5d61df-9c20-4618-aeb4-ecd22f0dbcdd"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات