واقعیت مهم در تحلیل وضعیت کنونی و آینده برجام که باید به آن توجه شود، کاهش اهمیت آن در قیاس با سال۲۰۱۵ برای آمریکاست. نظام بینالملل و سیاست خارجی آمریکا از زمان آغاز مذاکرات منتهی به برجام شاهد تحولات متعددی بود.
نگاه رسانه حکومتی به «واقعیت مهم در تحلیل وضعیت کنونی و آینده برجام»
روزنامه حکومتی دنیای اقتصاد ۱۹مهر، در مطلبی با عنوان «برجام در خاورمیانه پساآمریکایی» بازگشت آمریکا در تعادلقوای کنونی و بازگشت به برجام ۲۰۱۵ را سرابی بیش ندانست.
دنیای اقتصاد نوشت: واقعیت مهم در تحلیل وضعیت کنونی و آینده برجام که باید به آن توجه شود، کاهش اهمیت آن در قیاس با سال۲۰۱۵ برای آمریکاست. نظام بینالملل و سیاست خارجی آمریکا از زمان آغاز مذاکرات منتهی به برجام شاهد تحولات متعددی بود. بدون عنایت به این تحولات، درک رویکرد کنونی دولت آمریکا به برجام دشوار است. ترامپ فرمان سیاست خارجی آمریکا را در خاورمیانه و در قبال چین بهصورت محسوس و ملموسی چرخاند و کارهایی کرد که بعضاً دولت بایدن چارهای جز ادامه آنها ندارد؛ هر چند بسیاری از تحلیلگران معتقدند چرخش در سیاست آمریکایی مورد اجماع هر دو حزب است و بایدن هم در این مورد با ترامپ اختلافنظر جدی ندارد. تحلیلگران ساختاری هم معتقدند ساختار نظام بینالملل بهگونهیی تغییر کرده که دولت بایدن هم ناگزیر از تن در دادن به آن است.
... انتظار میرفت بایدن بهسرعت برجام را احیا کند؛ اما این اتفاق نیفتاد. جدای از سایر عوامل، دلیل مهمتر همانا تغییر اولویتها در سیاست خارجی بود که باعث شده بود تیم امنیت ملی آمریکا درباره احیای برجام نظرات متفاوت و در واقع اختلافنظر جدی داشته باشد.
... آمریکا باید مطمئن شود که میراث آن در خاورمیانه ناامنی و بیثباتی و تهدید امنیت متحدان آن نظیر عربستان، امارات یا اسراییل نخواهد بود و برجام باید چنین کارکردی در سیاست آمریکا در خاورمیانه داشته باشد؛ والا صرف رسیدن به یک توافق کنترل تسلیحاتی با ایران در شرایط کنونی اهمیت خیلی زیادی برای آمریکا ندارد؛ زیرا تحریمها به درجهای از اثرگذاری رسیده است که آمریکا میتواند بر قدرت بازدارندگی آنها اتکا کند.
پس بازگشت به برجام زمانی برای آمریکا اهمیت دارد که در نقشه کلانسیاست خارجی آمریکا به نفع افزایش قدرت آمریکا برای مهار چین باشد. به زبان ساده، احیای برجام باید خیال آمریکا را از بابت خاورمیانه پس از خروج نظامی آمریکا راحت کند و واشنگتن بتواند فارغ از نگرانی و فشارهای متحدان منطقهیی خود به سراغ مهار چین برود.
پس در این نقشه راهی که واشنگتن طراحی کرده است، قرار نیست احیای برجام منجر به برقراری روابط استراتژیک میان تهران و غرب شود و آمریکا هم نمیخواهد ابزارهای اعمال فشار خود به تهران را یکباره کنار بگذارد. این به آن معناست که ما ناگزیریم انتظارات خود را از برجام احیاشده هم تعدیل کنیم و این یعنی کاهش اهمیت استراتژیک برجام!