رژیم آخوندی مدعی بود که از اول اسفند متوجه ورود کرونا در ایران شده؛ اما بعد روزنامهٔ همشهری روز ۲۳بهمن ۹۸ در اعترافی از مرگ نخستین بیمار مبتلا به کرونا خبر داد و نوشت: «خبرها حاکی است که اولین قربانی ویروس جدید کرونا در ایران ثبتشده... این در حالی است که سعید نمکی، وزیر بهداشت اعلام کرد: تا این لحظه هیچ موردی از ابتلا به کرونا نداشتهایم»
این دروغها نهتنها تمام نشد بلکه ادامهدار شده و بیشتر و بیشتر شد. دروغ مستمر سران و دستگاههای حکومتی در رابطه با آمار جانباختگان کرونا است. دروغ دیگر در رابطه با خط فقر و شرایط معیشت مردم در روزهای کرونایی است. روزنامه حکومتی جهان صنعت در اعترافی نوشت: «بر اساس آمارهای رسمی سازمان بهزیستی کرونا ۵۱هزار کودک را یتیم کرده، ۳۰هزار نفر به تعداد زنان سرپرست خانوار افزوده، ۶۱۲هزار خانوار را به زیر خط فقر برده و منجر به افزایش ۲۵درصدی اختلافات حاد خانوادگی شده است... زنانی که سرپرست خانوار خود را از دستدادهاند باید یک تا دو سال در انتظار بمانند تا بودجه مستمری ماهانه تأمین شود و آنها مستمری ماهانه ۳۰۰هزار تومانی تا یکمیلیون تومانی را بگیرند»
اما خانوادهای که سرپرست خود را از دستداده، هزینههای زندگیاش را در این ۲سال چگونه باید تأمین کند؟ خانوادهای که ۳۰۰هزار تومان مستمری ماهانه دریافت میکند چطور زندگیاش را تأمین کند در حالیکه ۳۰۰هزار تومان بهسختی هزینهٔ خرید ۵ شانه تخممرغ را تأمین میکند؟ البته واضح است که حکومتی که خودش مسبب این مشکلات است، قصد حل مشکلات مردم را ندارد! اینک سؤال این است که پاسخ مشکلات مردم ایران چیست؟ آیا تا این حکومت بر سرکار است، چشماندازی برای حل مشکلات مردم ایران وجود دارد؟