728 x 90

اعتراف آخوند دژخیم پورمحمدی عضو هیأت مرگ در قتل‌عام ۶۷ به‌قتل‌عام مجاهدین سرموضع

آخوند دژخیم پورمحمدی
آخوند دژخیم پورمحمدی

اعتراف آخوند دژخیم پورمحمدی عضو هیأت مرگ در قتل‌عام ۶۷

کاندیدای شعبده انتخابات خامنه‌ای بعد از هلاکت رئیسی جلاد

به‌قتل‌عام مجاهدین سرموضع

 

حکم حقوقی قانونی قضایی شرعی این‌هایی که سر موضع هستند باید اعدام بشوند

می‌گفتیم تو با جنگ مسلحانه با جمهوری اسلامی موافق هستی یا مخالفی؟

الان اگر مسعود رجوی توی تهران بود درب زندان را باز می‌کرد تو می‌جنگیدی؟!

می‌گفت: آره می‌جنگیدم. . … من (پورمحمدی) چه‌کار باید بکنم؟!

 

دژخیم پورمحمدی ۴تیر ۱۴۰۳:

مجری: آقای‌پورمحمدی در فضای مجازی اسم شما با مفهوم اعدام گره خورده

پورمحمدی: خوب من چی‌کار کنم آقا من قاضی بودم یک مقطعی یا باید محاکمه می‌کردم کیفرخواست بنویسم یک عده‌یی زندان می گرفتند یک عده‌یی جریمه می شدن یک عده‌یی اعدام می شدن پزشک اصلاً جراح اسمش با چی گره می‌خوره با جراحی هر روز تو اتاق عمل هست

مجری: ببینید من دارم عدم پذیرش مسئولیت می‌شنوم اینجا

پورمحمدی: نه اینجور نیست من مسئولیت

پورمحمدی: ببینید من آیا می‌دونید شما چقدر عفو کردم چقدر با زندانیان نشستم صحبت کردم این موضع تورو به جای خطرناک می‌کشه من باید تقاضای حکم شدید بکنم شاید به اعدام برسی بیا برگرد من آن قدر وقت تو زندان هم خودم هم تیم‌های گسترده‌یی رو فرستادیم که این جوونایی که می‌دونستم اشتباه کردن برشون گردونیم آن قدر من بیرون مصاحبه کردم دبیرستانها رفتم دانشگاه رفتم که می‌دونیم جذب گروهها از اینها هستند ببینید یک اشتباه نکنیم الآن تصویری که در رابطه با منافقین و گروه‌های دیگه تو اذهان مردم ما و به‌خصوص جوونای ما هست روایتهایی است که خود اونا ساختند البته کم‌کاری ما هم باید باشه

پورمحمدی: ما روایت‌های درست رو کمتر گفتیم ولی نکته رو باید جدی بدانیم مردم ما از گروهک‌ها و منافقین به‌شدت متنفرند خیلی فرق می‌کنه داستان دهه ۶۰ مردم مدافع ما بودند مردم همفکر ما بودند اتفاقاً مطالبات مردم از ما تندتر بود اون موقع مردم در مقابل منافقین به‌شدت متنفر بودند ما تقاضای حکم های خیلی شدیدی داشتند

مجری: الآن اگر برگردید عقب آیا تصمیم شما هم‌چنان همان خواهد بود؟ با توجه به ذهنیتی که امروز نسبت به سیاست فرهنگ جامعه پیدا کردید و به‌قول تون فرد جامع‌تری شدید

پورمحمدی: ببینید شرایط را در وضعیت خودش باید تحلیل کرد

مجری: این درست است

پورمحمدی: به من گفتند این شرایط هیجانی است جنایات بزرگی منافقین کردند مردم عصبانی هستند دست‌اندرکاران هم عصبانی هستند حکم حقوقی قانونی قضایی شرعی این‌هایی که سر موضع هستند باید اعدام بشوند چون حکم قبلی هم دارند ولی ما می‌ترسیم تندروی بشه افراط بشه ما تویی که تجربه قضایی یک خرده دقیق و منطقی داری تو او نهم تازه توی تهران چون من که مسئول کشوری نبودم برو یک خرده کنترل کن تندروی نشه که چطور از این موضوع کسی فکر نمی‌کنه من سالیان سال با مرحوم آقای ی رفت و آمد داشتم من کل لیست‌های عفوم رو خودم می‌بردم پیش آقای منتظری می‌رفتم ماهی یک بار سر به پدر مادرم قم بزنم لیست عفو رو هم می‌بردم زندانی‌ها آقای منتظری … من همیشه می‌رفتم اندرونی آقای منتظری با لباس زیر آقای منتظری می نشستند لیستها را جلویش می‌گذاشتم می‌گفت اه اینجا بعد می‌گفت حالا به خیلی از آقایان خیلی حرف‌ها رو نمی‌خوام بگم بعد ایشون می آمد می‌گفت که نسبت به من علاقه داشت بعد می آمد می گفتش که به مرحوم شهید آقا اسدالله لاجوردی می‌گفتش که همیشه حرفش این بود به آقایون توی تهران می‌گفت چرا مثل پورمحمدی تو مشهد عمل نمی‌کنید خوب پورمحمدی هم داره با ضد انقلاب می‌جنگه داره محاکمه می‌کنه ولی خب نه ببینید من بیشترین عفوی رو تو مشهد دارم کمترین اعدام رو تو زمان پنج سال دادستانی‌ام در مشهد و خراسان داشتم

وقتی که همین هیأت رو قرار شد برویم پیش آقای منتظری وایساده بودیم آقای منتظری رو کرد به یکی از این جماعت ما گفت اگر من این رو آدم متدینی نمی‌دونستم رو کرد به پورمحمدی گفت اگر این پورمحمدی بچه خوبی نمی‌دونستم راه‌تان نمی‌دادم اینجا ولی پروژه جمهوری اسلامی است پروژه لحظه‌های سخت نظام است درگیری بزرگ است ما باید یک تشخیص می‌دادیم عجیب آن است که ما خیلی جا مصر بودیم مخاطبان‌مون رو می‌دیدیم هیجانی است و این اصلاً خون توی چشم هایش گرفته دو سه بار می‌گفتیم آقا خانم این کاری که تو حرفهایی که داری می‌زنی حکم قبلی ات باید اجرا بشه خواهش می‌کردیم می‌گفتیم نمی‌خواد ما رو قبول کنید اصلاً نمی‌خوام جمهوری اسلامی رو قبول کنید می‌گفتیم یک جمله به نفع امام نظام نمی‌خواهیم بگید اصلاً نمی‌خواهیم بگید ما مخالف نظام هستم تو با جنگ مسلحانه با جمهوری اسلامی موافق هستی یا مخالفی؟ الآن اگه مسعود رجوی تو تهران بود درب زندان رو باز می‌کرد تو می‌جنگیدی با این مردم می‌گفت آره می‌جنگیدم، من چی‌کار باید بکنم!

 

 

پورمحمدی- مرداد ۹۸

ما هنوز با مجاهدین تصفیه‌حساب نکرده‌ایم

باید به حساب تک‌تک آنها باید برسیم

ما متأسفانه به‌خاطر فضای روانی

یا جهالت و حماقت عده‌یی متأسفانه بدهکار شده‌ایم

ما به‌خاطر مجاهدین کلی تلفات دادیم، شکست خوردیم

من باید بیایم و جواب حقوقی بدهم؟

 

سؤال: حاج آقا یک مسأله‌ای که در واقع به جمهوری اسلامی خیلی تهمت شدید و بزرگی زده، میشه و هم‌چنان هم ادامه داره و معمولاً هم رسانه‌های خارجی دنبال می‌کنند موضوع در واقع نفاقه. برخورد جمهوری اسلامی با نفاق هست. که اوجش در سال ۶۷ بعد از مرصاد هست. خب شما هم اطلاعات خارجی بودید هم در این ماجرا حضور داشتید خودتون توضیح بدید که به چه نحوی بوده. این شبهه را در واقع کمتر بنظرم پاسخ داده شده که اصل ماجرا چه بوده؟ چه اتفاقی افتاده اگر صلاح می‌دونید در موردش صحبت کنید.

مصطفی پورمحمدی: تمام بوق‌های تبلیغاتی روی این قصه متمرکزه و آن دشمن خائنِ جنایتکار هم به‌عنوان ابواب جمعی و لشکر دشمن داره عملیات می‌کنه آنوقت انتظار است که حالا من در وسط میدان جنگ بیام از بحثهای حقوقی و نمی‌دانم مراقبت‌های حقوق شهروندی و انسانی و اینجاش اینجور شد اونجاش اینجور شد حرف بزنیم؟

عملیات نظامی هم علیه تون می‌کنم. دیگه دشمنی از این بدتر هم می‌شود؟ تمام دنیا چهره تون را تخریب می‌کنم، هیچ تخریبی تا امروز در این ۴۰ سال گذشته اتفاق نیفتاده مگر آن‌که منافقین پای اصلی آن هستند. ما با منافقین هنوز حسابمون رو تصفیه نکرده‌ایم ما این حرفها رو بعد از تصفیه حساب خواهیم زد.

ما کلی شهید دادیم، تلفات دادیم، شکست خوردیم... ... ... ... ... . بعد من باید بیایم و جواب حقوقی بدهم که فلان خمپاره را اونجا اشتباه انداختم یا درست عمل کردم؟

... ... ... ... . کسی که توی نقشه عملیاتی طرح فرار رو ریخته، فردا هم قراره جماران رو بگیره، امام را بگیرد و بکشد و همه اطرافیان امام را بکشد، صدا و سیما رو بگیره، مراکز حکومتی را بگیره و بهش نقشه عملیاتی داده شده که کجا برود و چه‌کار بکند. ما اینها رو سادگی بخرج بدیم، بگیم که نه تو که تو خط مقدم نبودی، تو پشتیبانی بودی. تو شنود می‌کردی، تو تعمیر ماشین می‌کردیها، اینجور باید صحبت کنیم؟ هر کسی که در خط دشمنه دشمنه، دشمن رو باید چکارش کرد؟ باید با او جنگید. ما هنوز تصفیه حسابمون رو نکرده‌ایم. وقت این حرف‌ها نیست، وقت تصفیه‌حساب است. امروز هم منافقین خائن‌ترینِ دشمن این ملت‌اند و باید جواب بدهند، اول باید پای میز محاکمه بیایند و به حساب تک‌تک آنها باید برسیم. ما متأسفانه به‌خاطر فضای روانی یا جهالت یک عده و حماقت عده‌یی متأسفانه حالا ما بدهکار شده‌ایم؟ پاسخ باید بدیم؟ ما باید پاسخ بدهیم؟... ... ... ما اصلاً در خصوص منافقین هیچ مشکلی، هیچ پیچیدگی و ابهامی نداریم. الآن وقت جنگیدنه، وقت حرف‌زدن نیست. این موضوع مهم ماست. الآن وقت به حساب‌رسیدن است، وقت اینها رو زمین‌گیر کردن بحسابشون رسیدن و محاکمه‌کردن است، وقت این‌که دنیای جنایتکار طرفدار تروریستی رو که پشت سر اینهاست، اونها رو زمین‌گیر کردن و سرجاشون نشوندنه وقت اینهاست.

 

 

منتظری خطاب به اعضای هیأت مرگ در قتل‌عام ۶۷

شامل پورمحمدی و رئیسی و نیری:

بزرگترین جنایت در جمهوری اسلامی که در تاریخ ما را محکوم می‌کند

به‌دست شما انجام شده است

و شما را در آینده جزء جنایتکاران در تاریخ می‌نویسند

 

بخشهایی از نوار صدای منتظری (جانشین معزول خمینی) با هیأت مرگ خمینی

به نظر من بزرگترین جنایت که به جمهوری اسلامی شده و در تاریخ ما را محکوم می‌کنه، به‌دست شما انجام شده، و شما را در آینده جز جنایتکاران تو تاریخ می‌نویسند، ... ... …

بعضی از قضات به ما مراجعه کردند و ناراحت بودند. من یک وقتی یک نامه خدمت امام نوشتم... ... ... این نامه دوم است، من می‌خواهم صریح به شما بگم. من نوشتم... ... … برای رفع مسئولیت شرعی از خود به عرض می‌رسانم.

من از آن جریان تا حالا باور کنید، شبی نیست که دو سه ساعت فکرم ناراحته و خوابم نمی‌بره، سه چهار ساعت فکر می‌کنم، که ما جواب خانواده‌ها رو چه باید بگیم، این همه گفتیم جمهوری اسلامی و اینها، این همه گفتیم شاه و رضا خان اعدام کرد، چقدر شاه اعدام کرد؟ اعدام‌های خودمان رو با اعدام‌های آنها حساب بکنیم، بقیه‌اش هم برای رفع مسئولیت شرعی از خود به عرض می‌رسانم، نقش اساسی همه جا مسئول اطلاعات دارد، و دیگران عملاً تحت تأثیر می‌باشند، حضرتعالی ملاحظه فرمایید، این نامه را من به امام نوشتم... ... ... … من این نامه را، نشستم آن نامه اولی... نشستم نامه را نوشتم بعد از حکم... ، بعضی‌ها گفتند نه فایده‌یی نداره امام... هیچ فایده ندارد. من... نامه را نوشتم، برای من نقل کرد گفت یه کسی برادرش زندان بود، بعد آخرش مثلا می‌گفتند تو متهم... خواهرش هم متهم است، رفتند خواهرش را آوردند، خودش را اعدام کردن، خواهرش... بهش گفتند... گفت خوب من نسبت به اینها علاقه دارم، گفت دختر ۱۵ سال یا ۱۶ سالش بود، گفت من حالا چون برادره اعدام شد، این‌که یک دختر... ، این را هم اعدام کنید... ... ...

ده دفعه تابه‌حال به احمد آقا گفتم والله من بیش از شما دلم به امام میسوزه و خودم ۵۰سال دیگه در مورد آقای خمینی قضاوت نکنند بگند خمینی چهره خون‌ریز سفاکی بوده. من می‌خوام در تاریخ آنطور نشه. چهره ولایت فقیه ما کریه نشون داده نشه و سفاک نشون داد نشه، به حضرت عباس... در اثر این تندگویی‌ها و بازداشتهایی که چی چی‌اش به اسلام می‌خوره. این‌قدر کارها نبوده هم‌چنین چیزی. این یک.

دوم این‌گونه قتل‌عام بدون محاکمه، آن هم نسبت به زندانی و اسیر، آنها اسیر شما بودند، قطعاً در درازمدت به نفع آنهاست و دنیا ما را محکوم می‌کنه و آنان را بیشتر به مبارزه مسلحانه تشویق می‌کنه. مبارزه با فکر و ایده از طریق کشتن غلط هست. شخص نیستند اینها یک فکر و ایده اینها دارن، یک روش یک منطقه و منطق غلط، با کشتن حل نمی‌شه بدتر میشه.

... ... … مجاهدین خلق اشخاص نیستند، این یک خوانه... می‌زنیمش می‌کشیمش خلاص میشن، اما این شخص نیستند، این فکره این منطقی است که حنیف‌نژاد و نمیدونم کی، اینها القاء کردند، منتهی اینها... این منطق را... راه انداختند، این‌که داره جونشو فدا می‌کنه، انتحار می‌کنه بالاخره معتقده دیگه باباجون، این فکر رو ما بایستی یک جوری می‌کردیم با فکر از بین می‌بردیم، حالا ما نداشتیم کسی که با منطق و با صحبت کن، اونها رو ببره اعدام کنه، خلاص می‌شدیم، قطعاً خلاص میشه، و به عقیده من این ضربه‌ای است به جمهوری اسلامی، به انقلاب.

در خاتمه، مجاهدین خلق اشخاص نیستند، یک سنخ فکر و برداشتند، یک نحو منطقند، ... ... … با کشتن حل نمی‌شود، بلکه ترویج می‌شود.

(سایت منتظری: ۱۹مرداد ۱۳۹۵)

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/0b3d972f-a8dd-4600-a298-83c0881f5bc1"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات