سخنرانی مسئول کمیسیون صنایع شورا، مسئول کمیسیون دانشگاهها شورا، مسئول کمیسیون اصناف شورا، سردبیر نشریه نبرد خلق و عضو کمیته مرکزی سازمان چریکهای فدایی خلق ایران و مسئول کمیسیون آموزش و پرورش شورا
مهدی سامع؛ مسئول کمیسیون صنایع، سخنگوی سازمان چریکهای فدایی خلق ایران
خانم مریم رجوی عزیز، اعضای محترم شورای ملی مقاومت، خواهران، برادران، رفقای گرامی، دوستان عزیز سلام به همگی و سپاس از خانم سلیمیان که این فرصت را در اختیار من گذاشتند.
اول در این ماه در همین ماهی که امروز که روزهای آخرش است رویدادهایی اتفاق افتاد که به گمانم عصاره چهل سال حیات شورای ملی مقاومت را به نوعی نشان داد. تحریم یک شعبدهبازی سابقهدار در نظام ولایت فقیه، شاید بهتر باشد به آن بگوییم مراسم انتصابات. برگزاری کهکشان بزرگ ۱۴۰۰ و جنبشها و خیزشها بهخصوص قیامهای امروز که چهارمین روز قیام مردم خوزستان است. درود میفرستم به همه کسانی که این رویدادها را آفریدند و اظهار همدردی میکنم با خانواده شهدای قیام تشنگان در استان خوزستان.
نکته دوم در ایران یک خانم یا آقایی بهنام معروف وجود دارد که همه به آن استناد میکنند میگویند بهقول معروف. من هم استناد میکنم به ایشان و میگویم نیرویی که قصد داشتند نابودش کنند اگر از این وضعیت سالم در بیاید قویتر میشود. این را آقا یا خانم معروف میگوید. فکر کنم این حرف در مورد ما در این لحظه ثابت میشود البته به شرطها و شروطها که شرط و شروطش را میگذارم برای بعد.
سوم موضوع کاری که خامنهای کرد برای به کرسی نشاندن یک جلاد البته برای بستن شکافها در درون قدرت، برای غلبه بر قیام و برای اینکه سرنگونیش را به عقب بیاندازد البته این واقعیتی است که اجرا شد اما به گمانم اگر خامنهای دچار این توهم است که میتواند تضادها را در درون هرم قدرت مهار کند، سخت در اشتباه است. به سه دلیل:
۱- بهدلیل تضاد بین قدرت حقیقی و قدرت حقوقی، هم در واقعیت، هم در قانون اساسی جمهوری اسلامی
۲- بهدلیل شرایط انقلابی و وضعیتی که تضاد بین جامعه و حاکمیت ایجاد میکند.
۳- بهدلیل حضور جنبش مقاومت که در تمام موارد مداخله انقلابی انجام میدهد.
معمولاً وقتی که آدمها در یک جشن تولد شرکت میکنند آرزو میکنند که در آن جشن موفقیت، سلامت و طول عمر را . من هم در جشن چهلمین سال حیات شورا آرزوی سلامتی و موفقیت میکنم، ولی طول عمر آرزو نمیکنم.
برعکس آرزو میکنم که امسال سال آخر حیات شورا باشد و سال آینده در ایران مجلس مؤسسان انتخاباتش برگزار شده باشد و حیات شورای ملی مقاومت به پایان رسیده باشد.
دکتر محمدعلی شیخی مسئول کمیسیون دانشگاهها
با سلام خدمت خانم مریم رجوی و اعضای محترم شورا بهویژه دوستان عزیزی که در اشرف۳وجود دارند. قبل ازهر چیزی پرکشیدن مسعود فرشچی پیامآور شادی و لبخند در سیما را که در عین ناباوری از میان ما رفت تسلیت میگویم. در ادامه به قیام جوانان خوزستان در۴ روز گذشته درود میفرستم و به شهدایی که در این جریان بهشهادت رسیدند درودمیفرستم. و همینطور در ادامه میخواستم به چهلمین سالگرد سی خرداد و تشکیل شورای ملی مقاومت اشارهای هم داشته باشم. اما در مورد کهکشان امسال که بواقع کهکشان کهکشانها بود ازهر چه میتوانستم باور کنم باز هم بالاتر و بالاتر بود. محتوی آنرا همه میدانیم از حضور۳۰سناتور و نماینده و شخصیت آمریکایی تا نخست وزیر کنونی اسلووونی و بهویژه از پمپئو که حضورش غیرمترقبه بود. گرچه بقیه آمده بودند ولی وزیر امور خارجه تا ۶ماه پیش آمریکا یک مقوله دیگریست. بهویژه ویژگیهای برنامه کهکشان خیلی خیلی خیرهکننده بودند. بخصوص برنامه روز سوم و برزگداشت خاوران.
در برنامه همه این سه روز آنچه بیشتر از همه بچشم میخورد توانمندی و توانایی خانم رجوی بود که چنان استوار و قوی و پرانرژی بودند که آدم به این خصوصیتها درود میفرستد. ایشان با صبر و شکیبانی بیحد خودشان سه روزه و هر روزه تا ۱۰ساعت برنامه را کامل دنبال میکردند و خلاصه اینکه میشود گفت که ایشان همچنان سمبل مقاومت و پایداری حتی فیزیکی بودند. اما آس برنامه وگل سرسبد آنها حضور ۱۰۰۰کانون شورشی بود که چشم همه و از جمله رژیم آخوندی را خیره کرد و هنوز که هنوز است از آن صحبتی نکردند و نتوانستند آنرا هضم کنند.
همینطور تماس مستقیم کانونهای شورشی با برنامه و خانم رجوی که بهواقع یکی از شاهکارهای این برنامه بود. اما در آخر یک نکته را ناگفته نگذارم که خالق اولیه و تمام این برنامهها و شگفتیها و سرفصلها کسی نیست جز مسعود که با پیگیری و تعهدی که در سال۵۰ به حنیف کبیر داد همچنان در راه برآورده کردن آرزوهای محمدآقا به پیش میتازد. سرفصلهای مهم تاریخ مجاهدین و مقاومت شورا را همه میدانند. از رهبری در زندان شاه بهخصوص در جریان اپورتونیستها، از سخنرانیهای بعد از آزادی از زندان و یا بعد از انقلاب، ازچه باید کرد امجدیه که سرفصلی بود، از کاندید شدن برای ریاستجمهوری بهعنوان نماینده تمام خلقهای ایران، از تصمیم در مورد سی خرداد، تشکیل شورای ملی مقاومت، درگیریهای درون شورا با کسانیکه دنبال سهم خودشان بودند، از تشکیل ارتش آزادیبخش، از ابتکار بسیار جالب و همیشه موفق پیشنهاد ریاستجمهوری خواهر مریم و چه ابتکار جالبی که هر چه از آن زمان داریم به یمن آن انتخاب بود و کوششهای خانم رجوی که نشان دادند شایستهترین فرد برای اینکار بوده و هستند. پایداری ۱۴ساله در اشرف و لیبرتی که در نهایت به هجرت بزرگ به آلبانی انجامید.
از مسعود هر چه بگویم کم گفتم. آخرین و بیشترین و بهترین ابتکارش تشکیل شوراهای مقاومت و کانونهای شورشی است که از سال۹۶ به بعد چنان آتشی به جان رژیم انداخته که رژیم خمینی همه روزه از آن شکایت دارد و از طرف دیگر تنها امید و آرزوی مردم ایران برای رهایی از دست رژیم ضدبشری خمینی است. با درود به کانونهای شورشی و باعث و بانی آن مسعود رجوی. موفق باشید.
ابراهیم مازندرانی مسئول کمیسیون اصناف
خانم مریم رجوی رئیسجمهور برگزیدهٔ مقاومت! در شروع صحبتهایم اجازه میخواهم برگزاری باشکوه و خیره کنندهٔ گردهمایی جهانی ایران آزاد را به شما و برادرم آقای مسعود رجوی و به خانم زهرا مریخی مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران که یک بار دیگر معجزه آفریدند و به تمامی مجاهدین و کانونهای دلاور شورشی و به خانوادهٔ بزرگ مقاومت تبریک بگویم. سخنرانیهای امیدبخش شما در جریان این گردهمایی سه روزه زبان گویای ۱۲۰هزار شهید راه آزادی و فریاد فرو خفتهٔ خلق ستمدیدهٔ ایران و کلام آخر کانونهای شورشی و مؤسسان پنجم ارتش آزادی برای قیام و سرنگونی رژیم آخوندی بود.
نمایش شکوهمند ۱۰۰۰شورشگر از داخل ایران پایگاه اجتماعی مقاومت و شخص شما را در کف خیابانهای تفتیده از خون و خاکستر ایران در معرض دید جهانیان قرار داد. حضور و سخنرانی دهها نخستوزیر و وزیر خارجهٔ کنونی و سابق و چهرههای برجستهٔ دیپلماتیک و سیاسی و اجتماعی از سراسر جهان، قدرت و مشروعیت بیهمتای مقاومت ایران به رهبری شما را به نمایش گذاشت و ثابت کرد که آلترناتیو دمکراتیک در مسیر پیروزی است.
این گردهمایی صفحهیی را در تاریخ مقاومت سرافراز ایران ورق زد که از هماکنون و در آینده از آن بسیار سخن گفته خواهد شد.
همچنین چهلمین سال تأسیس شورای ملی مقاومت ایران را به مسئول شورا و به شما و همهٔ یاران شورایی تبریک میگویم. ۴۰سال است که رهبر این مقاومت بر استحاله ناپذیری این رژیم و بر ضرورت سرنگونی تمامیت آن تأکید کرده و بهای آن را هم پارههای تنش بر تیرکهای اعدام و تختهای شکنجه پرداختهاند. الآن کجایند آنهایی که به مردم میگفتند گول این حرفها را نخورید! صبر کنید افعی بالاخره کبوتر خواهد زایید! و حالا که افعی مارهای خونخوار و جنایتکاری مثل رئیسی و اژهای و قالیباف را در رأس قوای سهگانه کشور گذاشته، چه جوابی به قربانیان توهمپراکنیهای خائنانهشان میدهند؟ بگذارید آیتالله بیبیسی هم خیانتی که به مصدق کبیر کرد را بازسازی کند و همانطور که خامنهای در ته خط جنایت به جلاد۶۷ امید بسته، بیبیسی هم در ته خط خیانت به تیر خلاصزن۶۷ و مزدور نفوذی۶۷ دخیل ببندد، بیچارهها نمیبینند که زمستان رو به پایان است و سیاهی به زغال خواهد ماند. خدا را شکر به برکت هدایت راهبران پاکباز این مقاومت و بهای سنگینی که شیرزنان و دلاورمردان مجاهد و مبارز ایران پرداختهاند، ناقوس مرگ رژیم آخوندی به صدا درآمده و آلترناتیوهای قلابی رنگارنگ و پوشالی هم روزانه ذوب میشوند. به راستی «الیس الصبح بقریب». در پایان از زبان همرزمان شهیدم در کانون توحیدی اصناف و از جانب همرزمانم در داخل و خارج از ایران به شیرزنان پیشتاز و دلاور مردان بیباک کانونهای شورشی درود میفرستم. از اینکه به من فرصت صحبت دادید، بینهایت متشکرم!
زینت میرهاشمی-سردبیر نشریه نبرد خلق، عضو کمیته مرکزی سازمان چریکهای فدایی خلق ایران
درود برهمه شما، چه خوب که بعد از برگزاری همایش بزرگ ۱۴۰۰ دور هم جمع شدیم و بهسلامت هستیم. واقعاً همه کسانی که برای برگزاری این برنامه زحمت کشیدند خسته نباشید. بگفته زنده یاد شاملو صدا با سکوت آشتی نمیکند. این روزها خشم و خروش برحق مردم ایرانزمین علیه وضع موجود سر بازایستادن ندارد. صدای شوریدگان و شورشگران برای گرفتن حقشان درسرزمین آفتاب و باد چنان طنین انداخته است که با سکوت و سازش در برابر ظلم و بردگی تحمیل شده از طرف رژیم سر آشتی ندارد. در بلندای آرزوها و آرمانهای سربدار شدگان از سال ۶۰ تا قتلعام ۶۷ و اعدام شدگان و زندانیان سیاسی تحقق شعارهای آزادی، دمکراسی و عدالت و برابری بود. همگانی شدن این شعارها و فریاد آن در کف خیابان گامی راهگشا برای تحقق آن است. شعارهایی که در قیامها و شورشهای خیابانی که کاکل آن قیام خونین آبان ۹۸ بود و تداوم و بالندگی اعتصابها و اعتراضهای نیروی کار و آنچه که این روزها میبینیم گوشهیی از این واقعیت است. مردم راه خیابان را برای حقطلبی خودشان انتخاب کردهاند. این گامی مهم برای تغییر و تحولات آینده است.
به باور من راهبرد یکدست کردن هرم قدرت و لاغر کردن آن با حذف باندهای مختلف و بخشهای کلیدی قدرت، پاسخ ضروری خامنهای برای جلوگیری از واقعی شدن سرنگونی و تحقق آرزوهای بربادرفته و ناموفقی است که با احمدینژاد کلید زده شد هست. خامنهای برای سرکوب احتیاج بهبستن شکاف در رأس هرم قدرت داشت بههمین خاطر دست بهاین جراحی زد. مشارکت در قدرت برای سهم بردن از ثروت است. و طبیعی است که حذف آنها شکاف را در هرم قدرت بیشتر خواهد کرد اما در برابر راهبرد خامنهای و اتاق فکر بیت ولیفقیه جنبش ضددیکتاتوری و عدالت خواه مردم در چه وضعی است و ما بهعنوان آلترناتیو در کجا ایستادهایم. من چند نکته را بهطور اختصار میگویم.
به باور من پاسخ خامنهای بهوضع موجود که با جراحی درون قبیلهای همراه بود، دقیقاً از موضع ضعف انجام شدهاست. نقطه روبهروی آن یعنی قوت از آن مردمی است که اراده کردهاند رژیم را تغییر بدهند. خروجی راهبرد خامنهای برخلاف تصور او شکاف بیشتر در آن هرم قدرت، ضعیفتر شدن حکومت و قویتر شدن جنبشهای اجتماعی است. تغییر و تحول با گذر از رژیم به گفتمان مسلط تبدیل شده است. و جامعه دوقطبی شده است یعنی مردم و رژیم با تمامیت آن در برابر هم قرار دارند. تغییر و تحولات در آینده به جدال باندهای درون رژیم وابسته نیست. بلکه بهتعادل جنبشهای مردمی و حکومت وابسته است. اما مقاومت سازمانیافته مردمی و آلترناتیو شورای ملی مقاومت ایران با نفی کامل رژیم برنامه مشخص برای ایران آینده دارد. آزادی، دمکراسی، عدالت و برابری و جمهوری دمکراتیک و سکولار جوهر این برنامه است. مقاومت سازمان یافته مردمی بذرهایی را که کاشت در خیزشهای مردمی جوانه زد و امروز نهال بارور شده آن را بر سر هرکوی و برزن میتوان دید. از کانونهای شورشی تا جنبش دادخواهی و تاثیرات آن در خیزشهای مردمی و در خاتمه باید تأکید کرد که این تنها مردم ایران هستند که توانایی ساختن ویرانه رژیم ساخته را دارند. این شورشگران هستند که پیروزی را میسازند. تشکر از فرصتی که به من دادید.
سهیلا صادق – مسئول کمیسیون آموزش و پرورش
خواهر مریم خدمت شما سلام عرض میکنم، و همینطور خدمت همه دوستان عزیز و رفقای شورایی، و آنهایی که بعد از مدتها خوشبختانه میبینمشان، و خواهران و برادرانم.
هفته گذشته شاهد برگزاری سه گردهمایی بودیم که واقعیت این است که هر روزش کهکشانی بود گستردهتر و کیفیتر از برنامههایی که در سالهای قبل اجرا میشد. دوستان در صحبتهایشان بهجنبههای مختلف این برنامه اشارهکردند، برگزاری این برنامه روشن است که محصول یک کار گسترده دستهجمعی، ریزبافت، منسجم توسط کلیه دستاندرکارانش بود. ولی علاوه بر این یک پیام سیاسی مشخصی داشت، و اینکه بعد از انتخاب رئیسی توسط خامنهای، شاهد یک تغییر در صحنهٔ سیاسی و شروع فصل و دوران جدیدی هستیم، این را در صحبتها و حمایتهای قاطع سخنرانان، سخنرانی شخصیتهای بینالمللی از این مقاومت و از این آلترناتیو، بهخوبی میشود دید، همین طور بیانگر این بود که در داخل کشور با یک فضای رویان و جوشان جدیدی مواجه هستیم که در روی آوردن گستردهٔ جوانان بهاین مقاومت خودش را نشان میدهد، و اینکه آن را تنها راهحل و درمان دردها میبینند. که این هم در حضور گسترده کانونهای شورشی در این برنامه به خوبی مشخص بود.
اما من میخواهم در فرصتی که دارم به دو نکته کوتاه در مورد تاثیرات کرونا بهطور مشخص روی دانشآموزها و فرهنگیها صحبت کنم، کرونا و سیاستهای ضدانسانی رژیم در قبال آن، علاوه بر اینکه صدها هزار قربانی از مردم ما گرفته، در یککلام اگر وارد جزئیاتش نخواهیم بشویم، مردم ما را هر چه فقیرتر کرده است بیکاری گستردهتر و سایر مشکلاتی که هست. یکی از اولین تاثیرها و نتایج مشکلات اقتصادی بلافاصله روی ترکتحصیل دانشآموزها خودش را نشان میدهد، چرا که طبعاً خانوادهها قادر به تامین هزینه تحصیل فرزندانشان نیستند، و علاوه برآن، اصلاً خیلیها محتاج کار بچههایشان هستند، تا بتوانند حداقل معیشتشان را تأمین کنند، که این هم یعنی بالا رفتن تعداد کودکان کار که شاهدش هستیم. در همهجای دنیا بعد از کرونا و تعطیلی مدارس امکانات لازم را برای آموزش اینترنتی در اختیار مردم قرار دادند، رژیم هم یک شبکه مجازی آموزشی را راهاندازی کرد، ولی در حالیکه خانوادهها برای تأمین حداقلهای زندگیشان دچار مشکل هستند، طبعاً نمیتوانستند گوشیهای موبایل هوشمند بخرند، خلاصه از آموزش اینترنتی استفاده بکنند، بگذریم از اینکه در منطقه پهناوری مثل سیستان و بلوچستان که کودکان بهجای مدرسه رفتن باید برای تأمین آب آشامیدنی، جانشان را بهخطر بیاندازند، صحبت از آموزش اینترنتی اصلاً یک طنز تلخ و بسیار دردناک است، نتیجه اینکه بهگفته یکی از رسانههای رژیم شاهد افزایش سی درصدی ترکتحصیل در بین دانشآموزان بودیم.
نکتهدیگری کهمیخواهم به آن اشاره کنم، همهمان میدانیم که معلمین در شرایط بسیار سختی بهلحاظ معیشتی بهسر میبرند، خب خط فقر ۱۲میلیون، ولی حقوق معلمین پیمانی سه یا چهار میلیون است. و یا حتی معلمانی که استخدام رسمی هم هستند آنها هم تازه اگر حقوقشان را بهموقع بگیرند حقوقشان زیرخط فقر هست، بههمین خاطر آنها مجبور هستند که به شغلهای دوم و سوم روی بیاورند، در حالیکه آموزش و پرورش در بین ادارات غیرنظامی بالاترین تعداد حقوق بگیران غیرنظامی را دارد. در لایحه بودجه امسال رژیم بودجه آموزش و پرورش بهیکسوم تقلیل پیدا کرده که طبعا تاثیرات آن روی حقوق و زندگی فرهنگیان روشن است، در حالیکه در همین شرایط تمام ارگانهای سرکوبگر نظامی بودجهشان بین ۵۰ تا ۷۵درصد افزایش پیدا کرده، بههمین خاطر در سال گذشته ما بهطور مستمر شاهد اعتراض فرهنگیان بودیم، اعتراضشان به شرایط سخت معییشتیشان از مرداد ۹۹ تا پایان خرداد امسال، که بیش از ۱۸۰حرکت اعتراضی ثبت شده است، یعنی معنیاش این است که تقریباً هر یک روز در میان معلمین و فرهنگیان در محل کار خودشان دست به اعتراض زدند، یا اینکه حتی با قبول هزینه و مشکلات زیاد، به تهران آمدند، بعضاً شبها در پارکها خوابیدند برای اینکه بتوانند جلو مجلس حرکت اعتراضی داشته باشند یا متحصن شدند جلو وزارت آموزش و پرورش، البته طبق معمول جواب رژیم هم فقط سرکوب بوده و بس، همه این فشارها، محرومیتها که من فقط میخواستم به دو نمونه کوچکش اشاره بکنم فقط خشم و نفرت مردم یعنی جوانها و مشخصاً فرهنگیانی که الآن موضوع صحبت ما بود را نسبت به رژیم برانگیخته، چیزی که آثار آن را در گسترش روزافزون اعتراضات مشاهده میکنیم و همین طور در روی آوردن نسل جوان و فرهنگیان به کانونهای شورشی که طلایهداران جنبش آزادیبخشی هستند که قطعاً سرنگونی را محقق میکنند. با تشکر از وقتی که به من دادید.