«گریه کن وقتی که میآیند» نور البحار در حالیکه از ورود دانشجویان به میدان تحریر در هفته قبل صحبت میکند میگوید. بعد از اینکه مقتدی صدر یک بسیج تبلیغاتی و میدانی برای پایان دادن به تظاهرات را انجام داد یکی از سختترین هفتهها برای تظاهرکنندگان بود.
در نجف با گلوله شبهنظامیان کلاه آبی حداقل شش نفر از معترضان بهقتل رسیدند و دهها نفر مجروح شدند، و در کربلا یکی از تظاهرکنندگان بر اثر جراحت به فلج دائم مبتلا شد.
در کربلا و بابل اعضای کلاه آبیها با تظاهرکنندگان و متحصنان درگیر شدند و بر "مطعم ترکی" که سمبل میدان تحریر است و بر بخشهای گسترده و اصلی همه میادین مسلط شدند.
در لحظه ما فکر میکردیم که همه چیر تمام شده است. قاسم سلیم که از هفتهها پیش در میدان تحریر متحصن شده است میگوید "در شب دوم نوامبر اعضای کلاه آبیها در مقابل درب چادرها با باتونهایشان منتظر بودند و به هر چادری که میخواستند برای بازرسی و تحریک وارد میشدند "او به سایت الحره میگوید، بسیاری از ما انتظار داشتیم که این آخرین هفته تحصنها باشد ولی صبح همه چیز کاملاً متفاوت بود.
در صبح آنروز سکوت محتاطانهای که میدانتحریر را در طول شب پوشانده بود بعد از اینکه هزاران دانشجوی پسر و دختر با پیراهنهای سفید و پلاکاردهایی که مقتدی صدر و کلاه آبیهای او را به سخره میگرفت وارد شدند، به موجی خروشان از شعارها تبدیل شد.
این یک تحول دراماتیک برای متحصنان و "شبیه به فیلمها بود" سلیم میگوید: "در حالیکه ما احساس میکردیم که همه چیز تمام شده است یک اتفاق بزرگ بهوقوع پیوست، ما انتظار نداشتیم که آنها با چنین قدرتی در تظاهرات معمول روز یکشنبه وارد شوند.
دانشجویان در بغداد هر یکشنبه بهصورت منظم تظاهرات میکنند، چرا که یکشنبه اولین روز هفته در عراق است و آنها از این طریق پیام میدهند که به اعتصابی که روز ۲۷نوامبر شروع کردند ادامه میدهند.
کلاه آبیها برای اجتناب از درگیری با امواج خشمگین در دومین روز فوریه عقبنشینی کردند، ولی در تظاهرات روز چهار فوریه از آنها انتقام گرفتند، شبهنظامیان برای ایجاد وحشت به دختران حمله کردند، ولی بهنظر میرسد بهجای آن سرسختی را گسترش دادند.
آغاز
اتحادیه دانشجویان بغداد دو هفته بعد از شروع "انقلاب" آغاز بکار کرد، حسین علی نماینده بخش دندانپزشکی در یکی از دانشگاهها و عضو این اتحادیه میگوید، ما به یک ارگان سازماندهی که اعتراضات دانشجویان را هماهنگ کند احساس نیاز میکردیم، وی به سایت الحره گفت ما از چادرهای تحصن دانشجویی شروع کردیم و با مرور زمان سازماندهی ما بهتر شد و کمیتههای رسانهای، قانونی، مالی، سخنگوی رسمی و کمیته هیأتها برای مذاکره با ارگانهای خارج از اتحادیه را تشکیل دادیم.
وی میگوید "ما بر اصل تصمیمگیری متکی هستیم و تصمیماتمان را با اکثریت آراء میگیریم، ما مناصب رهبری کننده نداریم بلکه کمیتههای تخصصی داریم".
بهرغم این سیاستمداران با فعالان اتحادیه تماس گرفتند تا روی آنها تاثیر بگذارند ولی بهگفته حسین شکست خوردند.
حسین میگوید ما با وعده و وعیدهای زیادی مواجه شدیم ۵نفر از دانشجویان عضو اتحادیه دستگیر شدند و یکنفر شدیداً مجروح شد، همچنین شبهنظامیان مسلح برای ما در داخل میادین ایجاد محدودیت میکنند".
او میافزاید: "تعدادی از دانشجویان از جمله یک دختر در تظاهرات سوم مورد حمله قرار گرفت" او گفت عکسالعمل ما قاطع بود و توانستیم شبهنظامیان کلاه آبی را بعد از تظاهرات بزرگ روز پنجشنبه که دانشجویان در آن به اعتبار اینکه قلم تنها سلاح آنها برای مقابله با باتونهای شبهنظامیان است حمل میکردند، مجبور به عذرخواهی کنیم.
حسین افزود "بعد از آن یکی از فرماندهان شبهنظامیان به ما پیشنهاد یک طبقه در ساختمان "مطعم ترکی" را داد و کنترل تریبون سخنرانی در این رستوران را به ما پیشنهاد کرد ولی ما آنرا رد کردیم".
حسین میگوید از طرف دیگر کسانیکه لائیکهای تندرو را نمایندگی میکردند به ما پیشنهاداتی دادند ولی آنرا نیز بهرغم اینکه افراد تأثیرگذاری در اتحادیه دانشجویان گرایشات لاییک داشتند رد کردیم چرا که میخواستیم بهجای ایدئولوژی با هویت ملی فعالیت کنیم".
او اضافه کرد از سوی کمک کنندگان، سرمایهداران و سیاستمداران از گروهها و گرایشات مختلف به ما پیشنهاد پول شد ولی ما همه را رد کردیم".
منابع مطلع از داخل اتحادیه دانشجویان میگویند: "اغلب کسانیکه که نامشان برای منصب نخستوزیری مطرح شد از جمله محمد توفیق علاوی که برای نخستوزیری مکلف شده است تلاش کردند که با رهبران اتحادیه تماس بگیرند و به آنها رشوه بدهند" ولی این تلاشها با پاسخ قاطع نمایندگان اتحادیه مواجه شد.
حسین میگوید: "شنیدیم که یکی از طرفهای سیاسی خواسته است هوادارانش را در بین ما نفوذ بدهد آنها کلاه قرمز بهسر میگذاشتند و میخواستند جنگ با فاسدان را فقط به جنگ با مقتدی صدر تبدیل کنند، ما تلاش آنها برای توزیع این کلاهها را دیدیم ما نسبت به این تلاشها آگاه هستیم و آنها را دائما به شکست میکشانیم".
به گفته علاء ستار عضو این اتحادیه، اتحادیه دانشجویان تظاهراتهایش را از طریق گروههای فیسبوکی مخصوص دانشکدهها هماهنگ میکند" وی میگوید "نمایندگان دانشجویان در بخشها، دانشکدهها و دانشگاههایی که مسئولیت هماهنگی بین دانشجویان و اساتید و نمایندگی دانشجویان در برابر مدیریت دانشگاهها را برعهده داشتند بعد از تشکیل این اتحادیه به آن پیوستند".
ستار اضافه میکند گروههای فیسبوکی اکروبات که مخصوص امور درسی و جداول امتحانات و سایر امور بود جهت هماهنگی برای شرکت دانشجویان در انقلاب مورد استفاده قرار گرفت".
وی میگوید: "اتحادیه ما بیش از اینکه اجرایی باشد سازماندهانه است و نمیخواهد حتی برای خواستههایش وارد مذاکره با حکومت بشود".
نور البحار یکی از تظاهرکنندگان میگوید: "تظاهرات میلیونی آنها میدانهای تظاهرات را نجات داد" این یک تعبیر بسیار دقیق است چرا که اصرار دانشجویان در بغداد و سایر استانها، تلاشهایی برای پایان دادن به تظاهرات با استفاده از زور از سوی جریان مقتدی صدر را به شکست کشاند.
البحار میگوید" آنها روح قیام هستند" و "حساب کردن روی آنها امکانپذیر است چرا که همه تظاهر کنندگان از نظر حکومت متهم هستند جز پیراهن سفید ها(دانشجویان) و راهپیماییهایشان هر هفته به متحصنان سرزندگی میدهد.
احمد السهیل روزنامهنگار به سایت الحره گفت: "آنچه که چشمگیر است این است که تظاهراتهای آنها برای خواستههای ناشی از فقر و کمبود خدمات و سایر نیازها نبوده است بلکه ناشی از آگاهی سیاسی با هدف ایجاد یک کشور مدرن است".
السهیل میافزاید تاثیر معنوی آنها نیز زیاد است " احساس وطنپرستی را ایجاد میکنند و تو را به تاریخ ایجاد ایدهها و جنبشهای سیاسی پیشرو و دمکراتیکی که از طریق جنبشها دانشجویی در طول تاریخ ایجاد شد برمی گرداند ولی با آگاهی مربوط به قرن ۲۱ و خواستههای این دوران".
روزنامهنگار مهند الغزی معتقد است که "ایجاد اتحادیه دانشجویان یکی از مهمترین دستآوردهای انقلاب اکتبر بود" .
وی به الحره گفت " از دهه پنجاه قرن گذشته یک اتحادیه دانشجویی غیرحزبی و فعال ایجاد نشده بود".