728 x 90

آینده گم‌شده کودک ایران را ندیدی؟

فاضلاب اهواز
فاضلاب اهواز

«مرگ» آن نیزه و تیری است که رژیم آخوندها از سرآغاز حکومتشان تاکنون به جانب زندگی و مفهومی به‌نام انسان پرتاب و روانه کرده است. صفتهایی مثل «انسان‌ستیز» و «ضدبشر» هم دقیقاً منطبق بر ویژگی و مشخصهٔ بارز این رژیم به آن اطلاق شده است.

وفور کلمات و عباراتی چون اعدام، خودکشی، خودسوزی، کارتن‌خوابی، اندام‌فروشی و اخبار مرگ پی‌درپی کودکان در رسانه‌های حکومتی و صفحات اینترنتی، گویای جایگاه حق شهروند و وضعیت حقوق‌بشر در نظام آخوندی هستند.

 

۴۲ سال است که کل مردم ایران هدف نیزه‌ها و تیرهای مرگ‌زای رژیم ملایان شده‌اند و هر چه زمان می‌گذرد، حجم و آثار آن فراگیرتر می‌شود. در این میان وضعیت کودکان معصوم در ایران آخوندزده و اشغال‌شده، بسا دردناک و حیرت‌انگیز است.

 

زمینهٔ ستم ضدبشری این رژیم علیه کودکان ایران را خمینی مهیا کرد و وارثانش به آن شاخه‌ها و برگ‌ها افزودند. خمینی برای برپا نگه‌داشتن شعله‌های جنگ‌طلبی‌اش و سوزاندن انرژی و توان نسل جوان ایران، هزار هزار کودک معصوم را با تبلیغات دجالگرانهٔ مذهبی و وعده‌های ارتجاعی و خودساخته، در تنور آن جنگ ریخت و نابود کرد.

خمینی هزاران نوجوان مستعد رقم زدن آینده آزاد و دموکراتیک ایران را در زندانهایش توده کرد و انباشت و یا اعدام‌شان نمود.

تلاش این رژیم از خمینی تا خامنه‌ای و کارگزارانش این بوده و هست که آینده نوجوان ایرانی را بسوزاند و او را درگیر لقمه‌ای نان و رنج زنده بودن و تحصیل نگه دارد.

 

رژیم آخوندی به موازات ترویج و تحمیل فقر و فاقه و بیکاری و انحطاط مناسبات انسانی و اجتماعی برای عموم مردم ایران، رنج و محرومیت مضاعفی را برای کودکان رقم زده است. در ادامهٔ چنین وضعیتی که با پدیده‌های چون ترک تحصیل، کودکان کار، کودکان دست‌فروش و کودکان زباله‌گرد همواره در سراسر شهرها شاهدیم، پدیدهٔ خودکشی کودکان نیز به پدیده‌های شوم دست‌ساز این رژیم افزوده شده است.

 

پلیدی و ضدبشری بودن تفکر و سیاست آخوندی را بنگرید که تا کجا موجب نابودی حرث و نسل ایران و در تکمیل آن کشتن امید به زندگی و آینده در روح و روان لطیف کودکان شده است. خبر چندین خودکشی کودکان و نوجوانان در ایران آخوندزده، برگی دیگر از ننگ ایدئولوژی و سیاست رایج ملایان فقاهتی است.

 

در جدیدترین نمونه‌های چنگ انداختن اختاپوس حاکمیت و دولت آخوندی بر زندگی و روح و روان کودک ایران و قربانی گرفتن از آن، ماجرای چندبار تکرار شدهٔ غرق شدن کودکان محله‌ای از اهواز در مجاری فاضلاب است. در همین رابطه روزنامهٔ حکومتی آفتاب یزد به چند نمونه اشاره کرده که بازتاب اعتراضیِ گسترده در شبکه‌های مجازی و صفحات اینترنتی داشته است. نمونه‌هایی که در واقع برگ‌های بی‌غیرتی و بی‌وجدانی کارگزاران جنایتکار حکومتی را در قبال سلامتی و ایمنی شهروند ایرانی از جمله کودکان بازتاب می‌دهند.

 

این روزنامه در شماره ۲۹بهمن۹۹ در زیر عنوان «مرگ دانیال به کدام گناه!؟» نوشته است:

«تراژدی غمبار مرگ کودکان اهواز در فاضلاب تمامی ندارد. کودکانی که خیلی زود و در پی بی‌اهمیتی مسؤلان نسبت به این فاضلاب‌ها، با دنیای کودکی‌شان وداع می‌کنند. دانیال نواصری کودک دو ساله ساکن منطقه درویشیه کوت عبدالله (اهواز)، به‌تازگی به‌علت افتادن در جوی رو باز فاضلاب جان خود را از دست داد».

 

علت را مثل تمامی نابسامانی‌های اقتصادی و معیشتی، باید در اولویت‌های نظام آخوندی جست که جز صرف هزینه‌های کلان برای حفظ نظام نیست. یکی از آثار اولویت حفظ نظام، این است که باز بودن سیستم فاضلاب شهری و آثار مخرب آن بر زندگی و جان مردم، هیچ اهمیتی ندارد.

غلامرضا صفرنژاد مدیر حکومتی آب و فاضلاب اهواز، بی‌خیالی کارگزاران نظام را نسبت به سلامت و ایمنی و بهداشت مردم همراه با بیان سابقهٔ چند سالهٔ غرق شدن کودکان در فاضلاب رو باز اعتراف می‌کند:

«در این منطقه سیستم فاضلاب رو باز وجود دارد و اصلاً سیستم فاضلاب استانداردی ساخته نشده است. همین مرداد امسال یک دختربچه یک ساله به نام صدیقه حیدری پس از افتادن در جوی رو باز فاضلاب در اهواز جان خود را از دست داد. قبل‌تر از آن کودکانی چون محمد صادق زرگانی «در ۱۰فروردین۹۵»، محمد عرفان عبیداوی «کودک یک و نیم ساله در ۱۹اردیبهشت۹۷» و علی بروایه «کودک سه ساله در ۲۲مرداد۹۷» قربانی همین جو‌های رو باز شده‌اند» (همان منبع).

 

گزارش کارنامهٔ ننگ‌آلود کارگزاران حکومتی در سیاست‌مداری و شهرداری و بهداشت عمومی را کاربران شبکه‌های مجازی با تأکید بر قربانی شدن کودکان معصوم در فاضلاب رو باز در محله‌ای از اهواز، این‌چنین تکمیل کرده‌اند:

یکی از کاربران: «اگر شبکه فاضلاب داشتیم این پسر بچه الآن در کنار خانواده‌اش بود».

کاربر دیگر: «حافظه‌ام لحظه به لحظه بیرون کشیده شدن برادر کوچکترم با سری پر از خون و لجن از فاضلاب را به یاد دارد. درد این‌جاست که این چاه‌ها بعد از ۲۰سال هنوز قربانی می‌گیرند».

دیگری: «یعنی تو اهواز کسی نیست ۴ تا درپوش فاضلاب تهیه کنه؟!

یکی دیگر از کاربران: «مرگ دانیال به کدامین گناه!؟ آیا این فاضلابِ بی‌مسئولیتی نیست که کودکان بی‌گناه را به کام مرگ می‌کشد!؟».

کاربر دیگر: «تا کسی توی اهواز نباشه متوجه نمی‌شه این شهر چقدر الکی مدیریت میشه» (همان منبع).

 

هرگز فکر نکنید که این بازتاب‌ها و مؤاخذه‌های اجتماعی در قبال جنایات پنهان و آشکار نظام آخوندی علیه کودک ایران، غیرت و تأسف و وجدان کارگزاران و دست‌اندرکاران رژیم را برمی‌انگیزد. خیر، تمامی این مصائب جان‌کاه و بسا بیش از این را هم از سراسر ایران گرد آورید و سر جمعشان را روی میز خامنه‌ای و روحانی بگذارید، کک‌شان هم نمی‌گزد و دقیقه‌ای هم درباره‌شان تأمل نمی‌کنند. در تمامیت این نظام با کارگزارانش، قبح جنایت در تمام وجوهش ریخته است؛ قبح به کشتن دادن مردم، فروپاشی زندگی‌شان، تأمین نبودن آینده کودکان و کشتار کرونا. از خمینی تا خامنه‌ای، همهٔ این‌ها را پیشاپیش به‌پای حفظ نظام نوشته‌اند. از این رو راه نجات جان و یافتن آینده کودک ایران و ترمیم این زخم‌های زندگی‌سوز در پیکر ایران و مردمانش، نوشتن و حک کردن حکم سرنگونی محتوم بر پیشانی این نظام توسط قربانیان نظام است. تمامی شرایط عینی و اجتماعی بر این واقعیت و ضرورت انسانی و ملی و میهنی گواهی می‌دهند.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/420d382c-3cc5-4421-8cf4-a0b93d8785c3"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات