سیاستهای خانمان بر باد ده دیکتاتوری قرون‌وسطایی ولایت‌فقیه در نزدیک به چهار دهه گذشته موجودیت و حیات تمامی جامعه و سرزمین ایران را در معرض انهدام و نابودی حیرت آوری قرار داده است.
در کنار تمامی بحرانهای مرگباری که امروز میهن اسیرمان را در گرداب خود فرو برده است، پدیده ویرانگر فرونشست زمین و گسترش آن، بحران مخرب دیگری است که نظام ضدمردمی به این مردم و میهن تحمیل کرده‌اند.
به اعتراف کارگزاران رژیم، در حال حاضر 15استان کشور شامل تهران، کرمان، یزد، اصفهان، خراسان رضوی، همدان، فارس، آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، سمنان، البرز، قزوین، مرکزی، اردبیل و گلستان در معرض خطر فرونشست زمین قرار دارند.
فرونشست زمین در برخی از این مناطق تا آنجا جدی است که آستانه تحمل منازل واقع در برخی مناطق را در برابر زلزله به 4ریشتر رسانده است. آسیب به تأسیسات زیربنایی، بریده شدن و ترکیدن خطوط انتقال آب و گاز، تخریب پل ها، آسیب دیدن دکل‌های انتقال برق، تخریب جاده‌ها و ریل ها، کاهش آب دهی چاه‌ها، خشک و شور شدن چاه‌های آب، شور شدن زمینهای کشاورزی از پیامدهای جدی فرونشست زمین به‌شمار می‌روند.
ابعاد این پدیده نوپا اما شوم و ویرانگر که تماماً محصول سیاستهای غارتگرانه مافیای آب در درون رژیم است، چنان وسیع و رو به گسترش است که کارشناسان رژیم پیش‌بینی می‌کنند این امر می‌تواند منجر به تخلیه تهران و کلان شهرهای دیگر مانند اصفهان شود.
تهدیدات پدیده شوم فرونشست در میهن اسیر آنجا ضریب می‌خورد که بدانیم به‌دلیل عدم استفاده از روش‌های مرسوم دنیا برای مقاوم‌سازی شهرها، و فقدان حداقل‌های ایمنی در ساختمان سازی، کلان شهرهای ایران هم‌اکنون در برابر حوادث و مخاطرات شهری در بین کشورهای جهان بدترین و خطرناکترین زیرساختهای شهری را به خود اختصاص داده اند تا آنجا که از ۴۳نوع مخاطره طبیعی موجود در جهان، ۳۲نوع آن در شهرهای مختلف ایران جاری است.
بحران عمیق فرونشست زمین به‌طور خاص در تهران آنزمان برجسته‌تر خواهد شد که بدانیم تهران در مجاورت سه گسل اصلی زلزله قرار دارد و تشدید فرونشست خاک در تهران طی ۱۰سال اخیر، حد مقاومت لرزه‌ای تهران را از ۶ریشتر به 5/4ریشتر کاهش داده است.
علل اصلی فرونشست های زمین در کلانشهر تهران:
مهمترین دلیل رخداد این پدیده شوم و ویرانگر برداشت بی‌رویه از آبهای زیرزمینی می‌باشد. سیاست سدسازی، همراه با برداشتهای بی‌رویه از سفره‌های زیرزمینی آب توسط سپاه پاسداران ضدمردمی طی چهار دهه گذشته، آن چنان لطمات جبران‌ناپذیری به منابع استراتژیک آب کشور وارد کرده است که هم‌اکنون فرونشست زمین در تهران 90برابر حد بحران اتحادیه اروپاست و هر روز یک میلیمتر از زمین تهران نشست میکند به گونه‌ای که تهران با 36سانتیمتر نشست سالیانه زمین بین کشورهای جهان رکورددار می‌باشد.
در تأیید این نکته رئیس کمیسیون کشاورزی مجلس ارتجاع این‌گونه اعتراف می‌نماید: «در کشور حدود 780هزار چاه داریم که از این تعداد 500هزار حلقه چاه فاقد پروانه هستند و این درحالیست که در سطح کل کشور 630دشت وجود دارد که برداشت آب از 260دشت از این تعداد دشت غیرمجاز و ممنوع است».
در یک نمونه دیگر سایت حکومتی انرژی امروز 20فروردین 96چنین اعتراف میکند: «بر اساس استانداردهای جهانی، اگر کشوری ۲۰درصد از آبهای تجدیدپذیر خود را استفاده کند در شرایط ایمن است و اگر این میزان به ۴۰درصد برسد در مرز خطر قرار دارد. اما در ایران در شرایط فعلی از ۸۵درصد منابع آب تجدیدپذیر استفاده می‌شود. عمق این فاجعه زمانی بیشتر احساس می‌شود که متوجه می‌شویم در گذشته آبهای زیرزمینی در عمق سه متری قرار داشتند ولی در حال حاضر در عمق ۴۵متری زمین در جریان می‌باشد.»
نیاز به توضیح نیست که در نتیجه چنین اقدامات ضدانسانی از سوی رژیم ولایت است که اکنون بی‌آبی گریبان شهرها و روستاهای میهن را گرفته است و آثار زیانبار آن به شکل مهاجرت گسترده مردم از روستاهای حاشیه کویر، فرونشست زمین، خشک شدن قناتها و دشتهای کشور و از بین رفتن چشمه‌ها و نابودی کشاورزی دیده می‌شود.
در کنار این سیاست ضدمردمی باید فرسودگی شبکه انتقال آب در تهران را که تشدید‌کننده پدیده فرونشست در کلان شهر تهران است را نیز باید اضافه کرد.
شاهد بر این مطلب اعتراف سایت پاسدار رضایی موسوم به تابناک در این زمینه می‌باشد آنجا که به‌صراحت اعتراف میکند: «با احتساب میزان توزیع روزانه آب در تهران، حدود ۱.۵تا دو برابر حجم مخزن سد لتیان در حالت پُر، نشت آب در شبکه توزیع آب کلانشهر تهران داریم. این نشت که به‌دلیل فرسودگی خطوط لوله توزیع آب در پایتخت است، امروز عامل بروز نشست ۱۰متری غرب تهران اعلام شد».
عامل سوم ریزش زمین در تهران «حفاری مترو» است چرا که ارتعاش ناشی از فعالیت دستگاههای حفاری، باعث لرزش خاک‌های ریزدانه و سست روی هم و ریزش به داخل تونل مترو می‌شود.
شاهد بر این ادعا اعتراف روزنامه حکومتی موسوم به ایسنا است که به‌نقل از کارگزاران رژیم می‌نویسد: «نمی‌توان سهل‌انگاری مترو را در ایجاد حفره‌ها در پایتخت نادیده گرفت، چرا که مسئولان مترو موظفند پیش از آغاز عملیات خاکبرداری یا گودبرداری، با دستگاههای پیشرفته، میزان مقاومت خاک را بررسی کرده و هر نوع احتمالی را در نظر بگیرند، متأسفانه در بعضی خطوط مترو این کار به‌دقت انجام نمی‌شود یا در برخی مواقع به کندی صورت می‌پذیرد. در حالی که باید مسیر مترو و سطح استقامت زمین در هر زمان سنجیده و کنترل شود».
عامل چهارم گودبرداری عمیق توسط باندهای غارتگر رژیم برای ساخت و سازها و برج های آن‌چنانی تجاری می‌باشد، به گونه‌ای که معاون وزیر راه و شهرسازی آخوند روحانی اعتراف میکند «در تمام دنیا مرز پرخطر بودن یک گودال ٢٠ تا ٢٥متر است. یعنی گودالی که بیشتر از این عمق داشته باشد پرخطر محسوب می‌شود اما در همین تهران، هم اینک گودال‌هایی را داریم که حدود ٧٠ متر عمق دارد».
در تأیید این مطلب سایت حکومتی اقتصاد آنلاین می‌نویسد: «یورش برج‌سازی به زیر زمین پایتخت از طریق صدور مجوز برای ساخت‌وسازهای عمیق به اسم «تامین پارکینگ برای برج‌های تجاری چند منظوره» بعد از آن که چند حادثه فرونشست زمین و نشست بناهای مجاور را در مناطقی از پایتخت از جمله کاخ صاحبقرانیه رقم زد اکنون دیگر نقاط شهر تهران را با تهدید بالقوه روبه‌رو کرده است».
واقعیت این است که پدیده خطرناک فرو نشست زمین در حدی جدی است که رسانه‌های رژیم هم مجبورند، چپ و راست نسبت به آن اعتراف و هشدار دهند:
-خبرگزاری حکومتی ایلنا 3خرداد 96می‌نویسد: «در حال حاضر حدود 3200حلقه چاه مجاز و غیرمجاز در دشت ورامین وجود دارد که از این تعداد حدود 1760حلقه چاه مجاز و بقیه غیرمجاز است و از 370میلیون متر مکعبی که از منابع آب زیرزمینی برداشت می‌شود 340میلیون مترمکعب مربوط به چاه‌های مجاز و 30میلیون مترمکعب مربوط به چاه‌های مجاز است یعنی از 1400چاه غیرمجاز 30میلیون مترمکعب برداشت می‌شود و بقیه مربوط به چاه‌های مجاز است.»
- خبرگزاری مجلس ارتجاع موسوم به خانه ملت 8خرداد 96می‌نویسد: «حدود ۵۰درصد از مساحت کشور به‌دلیل برداشتهای بی‌رویه آب به حالت های بحرانی و دشتهای ممنوعه تبدیل شده است. عدم پیشگیری از فرونشست زمین در آینده نزدیک سبب به مخاطره افتادن زندگی شهروندان، تخریب زیرساختهای شهری و روستایی و از بین رفتن مزارع و اراضی کشاورزی خواهد شد».
-خبرگزاری حکومتی موسوم به ایرنا 2اردیبهشت 96می‌نویسد: «ایران دارای 609دشت است که بررسیها نشان می‌دهد 50دشت دچار پدیده فرونشست شده اما برخی کارشناسان معتقدند با توجه به شرایط موجود بیش از 300دشت با این پدیده دست به گریبان است. استفاده بی‌رویه از آبهای زیر زمینی و مدیریت نادرست آن مشکلاتی از جمله پدیده فرونشست زمین را در کشور رقم زده است به‌طوری که اکنون 14استان ایران از جمله تهران، کرمان، یزد، اصفهان، خراسان رضوی، همدان، فارس، آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، سمنان، البرز، قزوین، مرکزی، اردبیل و گلستان با این پدیده مواجه هستند».
-خبرگزاری حکومتی موسوم به تیتر شهر 5خرداد 96می‌نویسد: «آثار فرونشست زمین در اصفهان به اندازه‌ای بالا رفته است که که آستانه تحمل منازل واقع در این منطقه در برابر زلزله به ۴ریشتر رسیده است. در حال حاضر 700مدرسه دچار آسیب و ترک ناشی از نشست زمین شده است و کارشناسان هیدرولوژی تخمین می‌زنند تا ده سال آینده بیشتر زیرساختهای شهری اصفهان و تا 20سال دیگر بناهای تاریخی مانند میدان نقش جهان در خطر تخریب کامل قرار خواهد گرفت».
- خبرگزاری حکومتی موسوم به ایرنا 14اسفند 95می‌نویسد: «پدیده فرونشست که از سالهای گذشته در چهارمحال و بختیاری شکل گرفته به سرعت در حال پیشروی است. به‌صورتیکه از 11دشت استان تعداد هشت دشت ممنوعه شده و از این دشت ها نیز چهار دشت به‌تازگی ممنوعه بحرانی اعلام شده است. دشتهای شهرکرد، سفید دشت، جوانمردی و بروجن- فرادنبه دشتهای ممنوعه بحرانی استان به‌شمار می‌روند که به‌طور مستمر درگیر فرونشست زمین و افت سطح ایستابی هستند و بیشترین فرونشست دشتهای استان مربوط به دشت خانمیرزا با 70سانتیمتر فرونشست حاصل از برداشت بی‌رویه آب با 75میلیون مترمکعب کسری مخزن آب مواجه است».
- سایت حکومتی موسوم به انرژی امروز 20فروردین 96می‌نویسد: «امروز خطر بروز فرونشست زمین در اثر افت سطح آب زیرزمینی، دشت ۹۹۰کیلومتری اردبیل را هم تهدید میکند. به این ترتیب دشت اردبیل هم به جرگه‌ی دشتهای ممنوعه کشور مانند تهران، همدان، کرج و رفسنجان پیوست. روند فرونشست دشت اردبیل از اوایل دهه‌ی ۵۰در اثر حفر بی‌رویه چاه آغاز شد که با رونق کشاورزی و استفاده‌ی بی‌رویه از سفره‌های آبی موجود از دهه ۶۰سیر صعودی به خود گرفت تا این‌که وزارت نیرو در سال ۶۸نزدیک به دو سوم، در سال ۸۷تمام مساحت دشت و در سال ۹۵کل محدوده اردبیل را ممنوعه اعلام کرد».
-سایت حکومتی موسوم به انرژی امروز 20فروردین 96می‌نویسد: «سال گذشته مسئولان اعلام کردند فرونشست زمین در اطراف تخت جمشید به نقطه بحرانی رسیده است. مسعود رضایی منفرد، مدیر پایگاه میراث جهانی تخت جمشید، می‌گوید «فرونشست زمین در اکثر نقاط ایران و از جمله دشت مرودشت، ناشی از وقوع خشکسالی‌های پی‌درپی و برداشتهای بی‌رویه از منابع آب زیرزمینی است.»
زمین‌شناسان و پژوهش‌گران می‌گویند که کاهش شدید ۱۰تا ۱۵متری سطح آب زیرزمینی باعث نشست زمین در محوطه «نقش رستم» و حتی ترک‌خوردگی دیوارها و سقف برخی خانه‌ها در روستاهای اطراف این منطقه شده است».
-سایت حکومتی مرکز توسعه آب رژیم به‌نقل از محمدجواد بلورچی مدیرکل دفتر بررسی مخاطرات زمین شناختی در سازمان زمین‌شناسی کشور می‌نویسد: «در برخی از مناطق شرقی استان فارس، از جمله نواحی اطراف شهرستان فسا، میزان نشست سالانه زمین به 56سانتی متر می‌رسد که 20سانتی متر بیشتر از تهران است. تا پیشتاز این نشست، نیومکزیکو به‌عنوان بیشترین رقم ثبت شده در کره زمین بوده که مقدار آن فقط 34سانتی متر در سال بوده است».
-سایت حکومتی موسوم به انرژی امروز 20فروردین 96می‌نویسد: «فرونشست زمین در خراسان رضوی به مرحله بحران رسیده است. اخبار بسیاری تاکنون درباره فرونشست در این استان شنیده‌ایم. همین چند ماه پیش بود که فرونشست در خط راه‌آهن تهران-مشهد خبرساز شد. آستان قدس رضوی به‌عنوان ثروتمند‌ترین نهاد خراسان رضوی، دارای بیشترین اراضی کشاورزی در این استان است. از آنجایی‌که مهمترین عوامل فرونشست در دشت مشهد، برداشتهای بی‌رویه آب زیرزمینی برای کشاورزی است، می‌توان گفت آستان قدس نقش اساسی در مسأله فرونشست زمین در خراسان رضوی دارد.»
-خبرگزاری مهر آخوندی 30بهمن 95تحت عنوان فرونشست 600کیلومتری زمین در جنوب غربی تهران می‌نویسد: «برداشتهای بی‌رویه منابع آبی موجب شده در مناطق شهریار و قرچک ورامین تاکنون به میزان ۶۰۰کیلومتر مربع پدیده فرونشست زمین رخ دهد. ... . طبق بررسیها مناطق ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۱۹و ۲۰شهرداری تهران و شهرهای اسلامشهر، شهریار، چهاردانگه، نسیم‌شهر، صباشهر و کهریزک تحت تاثیر فرونشست دشت تهران قرار دارند».
همین منبع در ادامه اضافه میکند: «گزارش وزارت نیرو به‌طور کل تصریح دارد که حدود ۱۲۰کیلومتر خط راه‌آهن و ۲۵کیلومتر از خطوط مترو، حدود ۲۰۰کیلومتر اتوبانهای بین‌شهری، حدود ۲۳۰۰کیلومتر راه‌ها و معابری شهری و بین‌شهری اصلی و فرعی، حدود ۲۱دهنه پل که برخی از این پل‌ها دچار ترک و شکاف در اثر فرونشست شده‌اند، ۲انبار مواد نفتی و سوختی، ۴۴جایگاه پمپ بنزین و ۱۵جایگاه پمپ گاز، حدود ۷ایستگاه گاز، ۳۰کیلو متر طول لوله نفت، بیش از ۷۰کیلومتر خطوط فشار قوی و بیش از ۲۰۰کیلومتر خطوط اصلی گاز، در محدوده فرونشست تهران قرار دارند».
در گزارش وزرات نیروی رژیم همچنین آمده است: «بخش‌هایی از فرودگاه مهرآباد تهران، بخشی از شبکه انتقال گاز در تهران، مخازن نفت، گاز و بنزین در مناطق بحرانی، پالایشگاه نفت در محدوده کهریزک، خطوط انتقال نیرو، بخش‌هایی از خطوط مترو در پنج منطقه جنوبی تهران، از جمله نقاطی است که در معرض تهدیدات ناشی از فرونشست زمین قرار دارند».
واقعیت این است که آنچه فوقاً نوشته شد تنها بخش کوچکی از این بحران گسترده و خطرناک مي‌باشد، اما همین مختصر به‌خوبی نشان می‌دهد فسادی که امروز تا منتها درجه خود در حاکمیت منحوس آخوندها نهادینه شده و ذاتی نظام ولایت‌فقیه است چگونه کمر به نابودی حرث و نسل این میهن بسته است!.
در کنار تمامی بحرانهای مرگباری که امروز میهن اسیرمان را در گرداب خود فرو برده است، پدیده ویرانگر فرونشست زمین و گسترش آن، بحران مخرب دیگری است که نظام ضدمردمی به این مردم و میهن تحمیل کرده‌اند.
به اعتراف کارگزاران رژیم، در حال حاضر 15استان کشور شامل تهران، کرمان، یزد، اصفهان، خراسان رضوی، همدان، فارس، آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، سمنان، البرز، قزوین، مرکزی، اردبیل و گلستان در معرض خطر فرونشست زمین قرار دارند.
فرونشست زمین در برخی از این مناطق تا آنجا جدی است که آستانه تحمل منازل واقع در برخی مناطق را در برابر زلزله به 4ریشتر رسانده است. آسیب به تأسیسات زیربنایی، بریده شدن و ترکیدن خطوط انتقال آب و گاز، تخریب پل ها، آسیب دیدن دکل‌های انتقال برق، تخریب جاده‌ها و ریل ها، کاهش آب دهی چاه‌ها، خشک و شور شدن چاه‌های آب، شور شدن زمینهای کشاورزی از پیامدهای جدی فرونشست زمین به‌شمار می‌روند.
ابعاد این پدیده نوپا اما شوم و ویرانگر که تماماً محصول سیاستهای غارتگرانه مافیای آب در درون رژیم است، چنان وسیع و رو به گسترش است که کارشناسان رژیم پیش‌بینی می‌کنند این امر می‌تواند منجر به تخلیه تهران و کلان شهرهای دیگر مانند اصفهان شود.
تهدیدات پدیده شوم فرونشست در میهن اسیر آنجا ضریب می‌خورد که بدانیم به‌دلیل عدم استفاده از روش‌های مرسوم دنیا برای مقاوم‌سازی شهرها، و فقدان حداقل‌های ایمنی در ساختمان سازی، کلان شهرهای ایران هم‌اکنون در برابر حوادث و مخاطرات شهری در بین کشورهای جهان بدترین و خطرناکترین زیرساختهای شهری را به خود اختصاص داده اند تا آنجا که از ۴۳نوع مخاطره طبیعی موجود در جهان، ۳۲نوع آن در شهرهای مختلف ایران جاری است.
بحران عمیق فرونشست زمین به‌طور خاص در تهران آنزمان برجسته‌تر خواهد شد که بدانیم تهران در مجاورت سه گسل اصلی زلزله قرار دارد و تشدید فرونشست خاک در تهران طی ۱۰سال اخیر، حد مقاومت لرزه‌ای تهران را از ۶ریشتر به 5/4ریشتر کاهش داده است.
علل اصلی فرونشست های زمین در کلانشهر تهران:
مهمترین دلیل رخداد این پدیده شوم و ویرانگر برداشت بی‌رویه از آبهای زیرزمینی می‌باشد. سیاست سدسازی، همراه با برداشتهای بی‌رویه از سفره‌های زیرزمینی آب توسط سپاه پاسداران ضدمردمی طی چهار دهه گذشته، آن چنان لطمات جبران‌ناپذیری به منابع استراتژیک آب کشور وارد کرده است که هم‌اکنون فرونشست زمین در تهران 90برابر حد بحران اتحادیه اروپاست و هر روز یک میلیمتر از زمین تهران نشست میکند به گونه‌ای که تهران با 36سانتیمتر نشست سالیانه زمین بین کشورهای جهان رکورددار می‌باشد.
در تأیید این نکته رئیس کمیسیون کشاورزی مجلس ارتجاع این‌گونه اعتراف می‌نماید: «در کشور حدود 780هزار چاه داریم که از این تعداد 500هزار حلقه چاه فاقد پروانه هستند و این درحالیست که در سطح کل کشور 630دشت وجود دارد که برداشت آب از 260دشت از این تعداد دشت غیرمجاز و ممنوع است».
در یک نمونه دیگر سایت حکومتی انرژی امروز 20فروردین 96چنین اعتراف میکند: «بر اساس استانداردهای جهانی، اگر کشوری ۲۰درصد از آبهای تجدیدپذیر خود را استفاده کند در شرایط ایمن است و اگر این میزان به ۴۰درصد برسد در مرز خطر قرار دارد. اما در ایران در شرایط فعلی از ۸۵درصد منابع آب تجدیدپذیر استفاده می‌شود. عمق این فاجعه زمانی بیشتر احساس می‌شود که متوجه می‌شویم در گذشته آبهای زیرزمینی در عمق سه متری قرار داشتند ولی در حال حاضر در عمق ۴۵متری زمین در جریان می‌باشد.»
نیاز به توضیح نیست که در نتیجه چنین اقدامات ضدانسانی از سوی رژیم ولایت است که اکنون بی‌آبی گریبان شهرها و روستاهای میهن را گرفته است و آثار زیانبار آن به شکل مهاجرت گسترده مردم از روستاهای حاشیه کویر، فرونشست زمین، خشک شدن قناتها و دشتهای کشور و از بین رفتن چشمه‌ها و نابودی کشاورزی دیده می‌شود.
در کنار این سیاست ضدمردمی باید فرسودگی شبکه انتقال آب در تهران را که تشدید‌کننده پدیده فرونشست در کلان شهر تهران است را نیز باید اضافه کرد.
شاهد بر این مطلب اعتراف سایت پاسدار رضایی موسوم به تابناک در این زمینه می‌باشد آنجا که به‌صراحت اعتراف میکند: «با احتساب میزان توزیع روزانه آب در تهران، حدود ۱.۵تا دو برابر حجم مخزن سد لتیان در حالت پُر، نشت آب در شبکه توزیع آب کلانشهر تهران داریم. این نشت که به‌دلیل فرسودگی خطوط لوله توزیع آب در پایتخت است، امروز عامل بروز نشست ۱۰متری غرب تهران اعلام شد».
عامل سوم ریزش زمین در تهران «حفاری مترو» است چرا که ارتعاش ناشی از فعالیت دستگاههای حفاری، باعث لرزش خاک‌های ریزدانه و سست روی هم و ریزش به داخل تونل مترو می‌شود.
شاهد بر این ادعا اعتراف روزنامه حکومتی موسوم به ایسنا است که به‌نقل از کارگزاران رژیم می‌نویسد: «نمی‌توان سهل‌انگاری مترو را در ایجاد حفره‌ها در پایتخت نادیده گرفت، چرا که مسئولان مترو موظفند پیش از آغاز عملیات خاکبرداری یا گودبرداری، با دستگاههای پیشرفته، میزان مقاومت خاک را بررسی کرده و هر نوع احتمالی را در نظر بگیرند، متأسفانه در بعضی خطوط مترو این کار به‌دقت انجام نمی‌شود یا در برخی مواقع به کندی صورت می‌پذیرد. در حالی که باید مسیر مترو و سطح استقامت زمین در هر زمان سنجیده و کنترل شود».
عامل چهارم گودبرداری عمیق توسط باندهای غارتگر رژیم برای ساخت و سازها و برج های آن‌چنانی تجاری می‌باشد، به گونه‌ای که معاون وزیر راه و شهرسازی آخوند روحانی اعتراف میکند «در تمام دنیا مرز پرخطر بودن یک گودال ٢٠ تا ٢٥متر است. یعنی گودالی که بیشتر از این عمق داشته باشد پرخطر محسوب می‌شود اما در همین تهران، هم اینک گودال‌هایی را داریم که حدود ٧٠ متر عمق دارد».
در تأیید این مطلب سایت حکومتی اقتصاد آنلاین می‌نویسد: «یورش برج‌سازی به زیر زمین پایتخت از طریق صدور مجوز برای ساخت‌وسازهای عمیق به اسم «تامین پارکینگ برای برج‌های تجاری چند منظوره» بعد از آن که چند حادثه فرونشست زمین و نشست بناهای مجاور را در مناطقی از پایتخت از جمله کاخ صاحبقرانیه رقم زد اکنون دیگر نقاط شهر تهران را با تهدید بالقوه روبه‌رو کرده است».
واقعیت این است که پدیده خطرناک فرو نشست زمین در حدی جدی است که رسانه‌های رژیم هم مجبورند، چپ و راست نسبت به آن اعتراف و هشدار دهند:
-خبرگزاری حکومتی ایلنا 3خرداد 96می‌نویسد: «در حال حاضر حدود 3200حلقه چاه مجاز و غیرمجاز در دشت ورامین وجود دارد که از این تعداد حدود 1760حلقه چاه مجاز و بقیه غیرمجاز است و از 370میلیون متر مکعبی که از منابع آب زیرزمینی برداشت می‌شود 340میلیون مترمکعب مربوط به چاه‌های مجاز و 30میلیون مترمکعب مربوط به چاه‌های مجاز است یعنی از 1400چاه غیرمجاز 30میلیون مترمکعب برداشت می‌شود و بقیه مربوط به چاه‌های مجاز است.»
- خبرگزاری مجلس ارتجاع موسوم به خانه ملت 8خرداد 96می‌نویسد: «حدود ۵۰درصد از مساحت کشور به‌دلیل برداشتهای بی‌رویه آب به حالت های بحرانی و دشتهای ممنوعه تبدیل شده است. عدم پیشگیری از فرونشست زمین در آینده نزدیک سبب به مخاطره افتادن زندگی شهروندان، تخریب زیرساختهای شهری و روستایی و از بین رفتن مزارع و اراضی کشاورزی خواهد شد».
-خبرگزاری حکومتی موسوم به ایرنا 2اردیبهشت 96می‌نویسد: «ایران دارای 609دشت است که بررسیها نشان می‌دهد 50دشت دچار پدیده فرونشست شده اما برخی کارشناسان معتقدند با توجه به شرایط موجود بیش از 300دشت با این پدیده دست به گریبان است. استفاده بی‌رویه از آبهای زیر زمینی و مدیریت نادرست آن مشکلاتی از جمله پدیده فرونشست زمین را در کشور رقم زده است به‌طوری که اکنون 14استان ایران از جمله تهران، کرمان، یزد، اصفهان، خراسان رضوی، همدان، فارس، آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، سمنان، البرز، قزوین، مرکزی، اردبیل و گلستان با این پدیده مواجه هستند».
-خبرگزاری حکومتی موسوم به تیتر شهر 5خرداد 96می‌نویسد: «آثار فرونشست زمین در اصفهان به اندازه‌ای بالا رفته است که که آستانه تحمل منازل واقع در این منطقه در برابر زلزله به ۴ریشتر رسیده است. در حال حاضر 700مدرسه دچار آسیب و ترک ناشی از نشست زمین شده است و کارشناسان هیدرولوژی تخمین می‌زنند تا ده سال آینده بیشتر زیرساختهای شهری اصفهان و تا 20سال دیگر بناهای تاریخی مانند میدان نقش جهان در خطر تخریب کامل قرار خواهد گرفت».
- خبرگزاری حکومتی موسوم به ایرنا 14اسفند 95می‌نویسد: «پدیده فرونشست که از سالهای گذشته در چهارمحال و بختیاری شکل گرفته به سرعت در حال پیشروی است. به‌صورتیکه از 11دشت استان تعداد هشت دشت ممنوعه شده و از این دشت ها نیز چهار دشت به‌تازگی ممنوعه بحرانی اعلام شده است. دشتهای شهرکرد، سفید دشت، جوانمردی و بروجن- فرادنبه دشتهای ممنوعه بحرانی استان به‌شمار می‌روند که به‌طور مستمر درگیر فرونشست زمین و افت سطح ایستابی هستند و بیشترین فرونشست دشتهای استان مربوط به دشت خانمیرزا با 70سانتیمتر فرونشست حاصل از برداشت بی‌رویه آب با 75میلیون مترمکعب کسری مخزن آب مواجه است».
- سایت حکومتی موسوم به انرژی امروز 20فروردین 96می‌نویسد: «امروز خطر بروز فرونشست زمین در اثر افت سطح آب زیرزمینی، دشت ۹۹۰کیلومتری اردبیل را هم تهدید میکند. به این ترتیب دشت اردبیل هم به جرگه‌ی دشتهای ممنوعه کشور مانند تهران، همدان، کرج و رفسنجان پیوست. روند فرونشست دشت اردبیل از اوایل دهه‌ی ۵۰در اثر حفر بی‌رویه چاه آغاز شد که با رونق کشاورزی و استفاده‌ی بی‌رویه از سفره‌های آبی موجود از دهه ۶۰سیر صعودی به خود گرفت تا این‌که وزارت نیرو در سال ۶۸نزدیک به دو سوم، در سال ۸۷تمام مساحت دشت و در سال ۹۵کل محدوده اردبیل را ممنوعه اعلام کرد».
-سایت حکومتی موسوم به انرژی امروز 20فروردین 96می‌نویسد: «سال گذشته مسئولان اعلام کردند فرونشست زمین در اطراف تخت جمشید به نقطه بحرانی رسیده است. مسعود رضایی منفرد، مدیر پایگاه میراث جهانی تخت جمشید، می‌گوید «فرونشست زمین در اکثر نقاط ایران و از جمله دشت مرودشت، ناشی از وقوع خشکسالی‌های پی‌درپی و برداشتهای بی‌رویه از منابع آب زیرزمینی است.»
زمین‌شناسان و پژوهش‌گران می‌گویند که کاهش شدید ۱۰تا ۱۵متری سطح آب زیرزمینی باعث نشست زمین در محوطه «نقش رستم» و حتی ترک‌خوردگی دیوارها و سقف برخی خانه‌ها در روستاهای اطراف این منطقه شده است».
-سایت حکومتی مرکز توسعه آب رژیم به‌نقل از محمدجواد بلورچی مدیرکل دفتر بررسی مخاطرات زمین شناختی در سازمان زمین‌شناسی کشور می‌نویسد: «در برخی از مناطق شرقی استان فارس، از جمله نواحی اطراف شهرستان فسا، میزان نشست سالانه زمین به 56سانتی متر می‌رسد که 20سانتی متر بیشتر از تهران است. تا پیشتاز این نشست، نیومکزیکو به‌عنوان بیشترین رقم ثبت شده در کره زمین بوده که مقدار آن فقط 34سانتی متر در سال بوده است».
-سایت حکومتی موسوم به انرژی امروز 20فروردین 96می‌نویسد: «فرونشست زمین در خراسان رضوی به مرحله بحران رسیده است. اخبار بسیاری تاکنون درباره فرونشست در این استان شنیده‌ایم. همین چند ماه پیش بود که فرونشست در خط راه‌آهن تهران-مشهد خبرساز شد. آستان قدس رضوی به‌عنوان ثروتمند‌ترین نهاد خراسان رضوی، دارای بیشترین اراضی کشاورزی در این استان است. از آنجایی‌که مهمترین عوامل فرونشست در دشت مشهد، برداشتهای بی‌رویه آب زیرزمینی برای کشاورزی است، می‌توان گفت آستان قدس نقش اساسی در مسأله فرونشست زمین در خراسان رضوی دارد.»
-خبرگزاری مهر آخوندی 30بهمن 95تحت عنوان فرونشست 600کیلومتری زمین در جنوب غربی تهران می‌نویسد: «برداشتهای بی‌رویه منابع آبی موجب شده در مناطق شهریار و قرچک ورامین تاکنون به میزان ۶۰۰کیلومتر مربع پدیده فرونشست زمین رخ دهد. ... . طبق بررسیها مناطق ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۱۹و ۲۰شهرداری تهران و شهرهای اسلامشهر، شهریار، چهاردانگه، نسیم‌شهر، صباشهر و کهریزک تحت تاثیر فرونشست دشت تهران قرار دارند».
همین منبع در ادامه اضافه میکند: «گزارش وزارت نیرو به‌طور کل تصریح دارد که حدود ۱۲۰کیلومتر خط راه‌آهن و ۲۵کیلومتر از خطوط مترو، حدود ۲۰۰کیلومتر اتوبانهای بین‌شهری، حدود ۲۳۰۰کیلومتر راه‌ها و معابری شهری و بین‌شهری اصلی و فرعی، حدود ۲۱دهنه پل که برخی از این پل‌ها دچار ترک و شکاف در اثر فرونشست شده‌اند، ۲انبار مواد نفتی و سوختی، ۴۴جایگاه پمپ بنزین و ۱۵جایگاه پمپ گاز، حدود ۷ایستگاه گاز، ۳۰کیلو متر طول لوله نفت، بیش از ۷۰کیلومتر خطوط فشار قوی و بیش از ۲۰۰کیلومتر خطوط اصلی گاز، در محدوده فرونشست تهران قرار دارند».
در گزارش وزرات نیروی رژیم همچنین آمده است: «بخش‌هایی از فرودگاه مهرآباد تهران، بخشی از شبکه انتقال گاز در تهران، مخازن نفت، گاز و بنزین در مناطق بحرانی، پالایشگاه نفت در محدوده کهریزک، خطوط انتقال نیرو، بخش‌هایی از خطوط مترو در پنج منطقه جنوبی تهران، از جمله نقاطی است که در معرض تهدیدات ناشی از فرونشست زمین قرار دارند».
واقعیت این است که آنچه فوقاً نوشته شد تنها بخش کوچکی از این بحران گسترده و خطرناک مي‌باشد، اما همین مختصر به‌خوبی نشان می‌دهد فسادی که امروز تا منتها درجه خود در حاکمیت منحوس آخوندها نهادینه شده و ذاتی نظام ولایت‌فقیه است چگونه کمر به نابودی حرث و نسل این میهن بسته است!.
