ادامه سلسله مقالات ”کودکان؛ معصومیت پرپرشده “
این قسمت کودکان متکدی
این قسمت کودکان متکدی
تکدیگری کودکان معلول چیست؟
واضح است که ابعاد فقر دامنگیر اکثریت مردم و آسیبهای ناشی از چپاول و غارت اموال مردم و توزیع ناعادلانه ثروت در حاکمیت قرونوسطایی ولایتفقیه، چنان زخم عمیق فقر و شکاف طبقاتی را، بر پیکر مردم محروم در میهن اشغال شده نشانده است که راهکار دیگری برای مردم محروم میهن باقی نمیگذارد که برای تأمین حداقلهای یک زندگی بخور و نمیر با تکدیگری خود و فرزندانشان حتی در روستاها و شهرهای محروم و دور افتاده روزگار را طی کنند.ابعاد بزرگ این معضل عمیق اجتماعی که تماماً ریشه در سیاستهای ضدمردمی آخوندهای دینفروش داشته و دارد، چنان وجدان ملی اقشار مختلف مردم را در مقاطع مختلف برانگیخته که رسانههای رژیم را مجبور به اعتراف میکند که: «فقر و اختلاف طبقاتی بیسابقه مردم منجر به فروریختگی جامعه شده است و آثار آن در بیزاری از کار، دزدی، خودفروشی و اعتیاد، و فروش اجزا و اندامهای بدن و افزایش آسیبهای اجتماعی دیگر در جامعه نمودار میباشد».
شاهد این مطلب گزارشی است تحت عنوان ”ساماندهی متکدیان پایتخت“ که ارگان تروریستی قدس موسوم به تسنیم 2اسفند 95 در ارتباط با گسترش بیسابقه پدیده شوم تکدیگری در تهران درج کرده است. در این گزارش آمده است: «متکدی مینامندش؛ سنین خاصی را شامل نمیشود. کودک، نوجوان، جوان، پیر؛ فرقی ندارد این روزها در شهر در واپسین روزهای پایان سال، تهران پر شده است از افرادی که با مظلومیتی خاص روزیشان را گدایی میکنند. جنسیت معنی ندارد.
-سایت حکومتی موسوم به جام جم آنلاین 21آذر 95 نیز تحت عنوان دست نیاز کودکان متکدی به سوی قانون اعتراف میکند: «در خیابانهای شلوغ، پشت چهارراهها، در قطارهای مترو، در پایانههای اتوبوسرانی و حتی در گورستانها دیگر کمتر جای پر ازدحامی را میتوان مثال زد که در آن نشانی از کودکان متکدی نباشد؛ کودکانی که فقط از سوی خانواده و بستگانشان رها نشدهاند، چرا که چشمهای بسته قانون نیز به سرگردانی آنها دامن میزند و نبود قوانین بازدارنده را نیز باید دلیل اصلی مرهم نیافتن این زخم کهنه کلانشهرها دانست».
بهره کشی از کودکان، توسط باندهای تبهکار رژیم
-سایت حکومتی سلامت نیوز 3اسفند 95 تحت عنوان حمله گازانبری به آسیبهای اجتماعی ممنوع! ضمن اذعان به اینکه سرنخ تمامی باندهای تبهکار کودکان متکدی در دست ایادی همین رژیم است، چنین اعتراف میکند: «هر از گاهی از سوی سازمانهای مختلف طرح ساماندهی کودکان کار و خیابان اجرا میشود، اما تاکنون این طرحها در کشور با پیآمد مناسب همراه نبوده است. اقدامات مقطعی در زمینه جمعآوری این کودکان و رهاسازی آنها چندان راهگشا نیست، چون مسئولان بنا بر تصمیمات خود قبل از هر اقدامی باید باندها و مسئولان آنها را شناسایی کنند. این اقدام همچون برخورد با معتادان خرد و بیتوجهی به قاچاقچیان مواد مخدر است! برای حل هر یک از معضلات اجتماعی باید با ریشه یابی علت بروز آن را بررسی کرد. مسأله کودکان کار و خیابان بارها از سوی سازمانها و نهادهای مختلف مطرح شده و متولیان متعددی دارد، اما تاکنون هیچیک از سازمانهای متولی اقدام مناسبی برای رسیدگی به وضعیت این کودکان انجام ندادهاند».این منبع در ادامه اضافه میکند: «جالب است بدانید که در طول روز کودکان به ظاهر تنها مشغول دستفروشی و تکدیگری هستند، اما افراد متعدد از سوی باندها فعالیت آنها را تحت نظر دارند. با بررسی وضعیت این کودکان باید گفت که آنها از سوی باندها مورد آسیبها و تهدیدهای فراوان قرار میگیرند. در این وضعیت برخی سازمانها بهویژه شهرداری در برخی مواقع مثلاً در آستانه انتخابات با اهداف سیاسی اقدام به جمعآوری اینگونه کودکان میکنند. .. در اصل هدف سازمانها از اینگونه اقدامات پروپاگاندا و تبلیغات مقطعی است. ..»
- خبرگزاری حکومتی موسوم به خبرآنلاین 4اسفند 95 بهنقل از یکی از کارگزاران شهرداری تهران اینگونه اعتراف میکند: «بهره کشی از کودکان کار و خیابان یک نوع کسب و کار شده، است. این کودکان عقبهای دارند که آنها را اجیر میکنند و بهره کشی میکنند. در مناطق جنوبی شهر دیدهایم اینها را روزانه در چهارراهها توزیع میکنند. هر گروه از کودکان کار و خیابان یک نفر مراقب دارد. لذا بهره کشی از کودکان کار یک نوع بیزینس شده است».
-روزنامه حکومتی آرمان امروز 21آبانماه 95 تحت عنوان کودکان اجارهای مینویسد: «اجاره کودکان برای تکدیگری مسالهای است که امروزه در حال افزایش است. به عقیده کارشناسان ۸۰ درصد این کودکان ساکن شهرکهای اقماری تهران و حاشیه نشین هستند. بسیاری از کودکان کرایهای که برای تکدیگری اجاره داده میشوند، توسط والدین معتاد میشوند؛ یعنی صبح و هنگام بردن کودکان به آنها مواد مخدر میدهند تا در طول روز به خواب رفته و بیدار نشوند. دختران جوان و زنان فاقد فرزند هنگام گدایی برای ایجاد ترحم در مردم این کودکان را کرایه میکنند و از آنها بهعنوان ابزار استفاده میکنند. بعضی از خانوادهها نیز با کرایه دادن فرزندان در مافیای گدایی قرار میگیرند».
-خبرگزاری مجلس ارتجاع موسوم به خانه ملت بهنقل از یکی از اعضا مجلس ارتجاع چنین اعتراف میکند: «باندها و مافیای فعال تکدیگری در اغلب کلان شهرهای کشور فعالیت میکنند، ... شاهد فعالیت این افراد در کلان شهرهای کشور هستیم در حالی که برخورد قاطعی هم با این افراد صورت نمیگیرد. وضعیت تکدی گری در کشور بهگونهیی است که حتی در روستاها و شهرهای محروم شاهد فعالیت متکدیان هستیم».
بنابراین روشن است که بر اساس نوشتههای مطبوعاتی همین رژیم همانند تمامی بحرانهای اجتماعی و اقتصادی دیگر، سرنخ مافیای تکدی گری نیز در دست نهادهای وابسته به حاکمیت آخوندی است که کودکان و نوجوانان دختر و پسر محروم این میهن را وسیله و ابزار سودجوییهای ضدانسانی خود قرار داده و میدهند. و البته باید در نظر داشت آنچه در رسانههای حکومتی منتشر میشود گوشههایی از ناهنجاریهای زشت و پلشت موجود در جامعه است که دیکتاتوری سارق، غاصب آخوندها بر میهن و مردم ما تحمیل کرده است.
طرح شکست خورده جمعآوری کودکان متکدی
نیروهای سرکوبگر و سایر نهادهای دستاندرکار رژیم، برای چندمین بار طرح جمعآوری مجدد کودکان متکدی از خیابانها را شروع کردهاند.مجری تلویزیون شبکه خبر آخوندی با طرح این سؤال که آیا پس از اجرای طرح فعلی دوباره شاهد هجوم آنها (کودکان کار و متکدیان) به خیابانها نخواهیم بود، از علت شکست طرح های قبلی پرسید.
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی رژیم آخوندی علت شکست طرح های ضربتی قبلی را وجود سازمانهای مختلف دستاندرکار و ناهماهنگی بین آنان در اجرای طرح دانست.
مهرهٴ دیگر رژیم نیز در این برنامه دلایل زیر را بهعنوان علت شکست طرح های جمعآوری دخیل دانست:
نبودن برنامهریزی کلان ملی برای رسیدگی به متکدیان و کودکان کار
عدم فضای مناسب کار برای آنها، عدم ساماندهی مناسب و بیمه نبودن آنها. (تلویزیون شبکه خبر رژیم 26بهمن 95)
واضح است که دخیل دانستن عوامل فوق در زمینه شکست طرح جمعآوری متکدیان و کودکان کار، اساساً فرعی و شاید هم گمراهکننده است. زیرا عامل اصلی شکست این طرح ها، فقر مفرطی است که در اثر سیاستهای غارتگرانه و ضدمردمی رژیم آخوندی دامنگیر اکثریت مردم ایران شده است.
اگر مردمی گرسنه و فقیر نباشند دلیلی ندارد که بخشی از مردم به تکدیگری روی بیاورند و بخش دیگری کودکانشان را برای کار روانه خیابانها کنند.
سایت حکومتی سلامت نیوز ضمن اعتراف به شکست طرح های سرکوبگرانه رژیم برای مهار بحرانهای اجتماعی به این واقعیت اعتراف میکند که این بحرانها نتیجه فقر و اختلاف طبقاتی است:
«جمعآوری معتادان، کارتن خواب ها، دختران فراری، متکدیان و بسیاری دیگر از افراد که زاییده فقر و اختلاف طبقاتی در جامعه هستند در پس طرح های ضربتی مسئولان در بیشتر مواقع با شکست روبهرو شده است». (سلامت نیوز- 18مرداد 95)
این سایت حکومتی در زمینه بازگشت کودکان کار به خیابانها مینویسد:
«یکی از سادهترین راهحلهایی که هر مسئولی پس از روی کار آمدن به آن اندیشیده است، جمعآوری این افراد است. تدبیری که به امید حل مشکلات جامعه بوده اما به دلایلی معلوم نتیجهیی جز فرار این افراد و بازگشت آنها به خیابانها ندارد. در سالهای اخیر طرح های ضربتی زیادی از جانب شهرداری و توسط نیروی انتظامی انجام شده است که بسیاری از آنها با شکست مواجه شدند». (همان منبع)
یک سایت حکومتی به نام ”تابناک مازنداران“ در مورد علل افزایش کودکان متکدی در مازندران مینویسد:
«یحیی یوسفپور، فرماندار محمودآباد، با اشاره به اینکه به ازای هر چهار ازدواج یک مورد به طلاق منجر میشود، خاطرنشان کرد: طی چهار سال گذشته ۳ هزار و ۹۶۲ ازدواج در شهرستان محمودآباد صورت گرفته که ۶۷۷ مورد آن منجر به طلاق شد. .. ۹۰ درصد از کودکان متکدی شهرهای مازندران فرزند طلاق هستند که پس از طلاق والدین به این کار روی آوردهاند». (سایت تابناک مازندران- 11اسفند 95)
یک سایت حکومتی دیگر چنین مینویسد:
«… روزنامه فرهیختگان در گزارشی تحت عنوان نسخه تکراری برای پایتخت به نقد جمعآوری متکدیان پایتخت پرداخته است و ادعا میکند بیشتر کارشناسان بر این باورند که جز هدر دادن بودجه کار دیگری انجام نمی شود اما باز هم هر سال شاهدیم که متکدیان را جمعآوری میکنند و باز هم همان شیوه و راه را پیش میگیرند. (137 آنلاین- 26بهمن 95)
بسیاری از مهرههای رژیم که دستاندرکار بهاصطلاح مبارزه با معضلات اجتماعی هستند، اعتراف میکنند صرف جمعآوری کودکان متکدی از خیابانها و معابر شهری و نگهداری موقت آنها در مراکز ویژه، نمیتواند مشکلی از معضل متکدیان وکودکان کار را برطرف کند.
آنها به این امر اذعان و اعتراف میکنند که راهکار اصلی برای حل معضل متکدیان و کودکان کار، بهبود شرایط زندگی و معیشتی آنها است، که البته نظام ولایتفقیه چنین کارکردی ندارد و انتظار چنین کارکردی هم از آن بیهوده است. زیرا این کارکرد مختص یک نظامی مردمی است که نظام آخوندی بویی از آن نبرده است.
خانه از پای بست ویران است!
اما مشکل فقط در جمعآوری کودکان متکدی نیست، بلکه خانه از پایبست خراب است:«… چند روز بعد از آغاز طرح ضـربـتی جمـعآوری متکدیان تهران، سازمان خدمات اجتماعی شهرداری اعلام کرد که تعداد متکدیان در شهر بسیار کاهش یافته اما تعداد کودکان متکدی بیشتر از قبل شده است… شناسایی و جذب متکدیان زیر15سال بهعهده بهزیستی است و شهرداری اجازه قانونی برای ورود به این موضوع را ندارد. در واقع جمعآوری متکدیان زیر 15سال بهعهده هیچ نهادی گذاشته نشده و این همان خلأ و فاصله قانونی مشکل ساز است. بهتازگی عیسی فرهادی، فرماندار تهران پیشنهاد داده که این موضوع را شهرداری اجرا کند… مراکز پرتو یکی از اقداماتی است که در چند سال اخیر توسط شهرداری تهران راهاندازی و اداره آن به سازمانهای فعال مردم نهاد واگذار شده تا ساعتهایی از فعالیت روزانه کودکان کار یا متکدی را به آموزش و ارتقای سطح آگاهی آنها اختصاص دهند تا کودکانی که اجبار بهکار به هر دلیل بر پیشانیشان مهر شده، از حق آموزش محروم نشوند و با یادگیری مهارتهای اجتماعی، میزان آسیبهای احتمالی وارده را کاهش دهند». (روزنامه حکومتی همشهری- 24بهمن 95)
اما دروغ بالا بلافاصله در جنگ باندهای مافیایی نظام آخوندی بهصورت زیر برملا میشود:
«تهران - روزنامه جوان - شماره 4968 - تکدیگری از جمله نابهنجاریهای اجتماعی است که نمایی از بحران در ساختار جامعه محسوب میشود… وسعت دایره این معضل و افزایش حضور متکدیان در سطح شهر در سالهای اخیر، مسئولان را به سمت ارائه طرحها و برنامههایی سوق داد تا به کاهش این مهم منجر شود که از جمله این تصمیمات بر اساس مصوبه شورای عالی اداری مورخ در اردیبهشت 78 است که ارگانها، سازمانها و نهادها از جمله کمیته امداد، سازمان بهزیستی، وزارت کار و امور اجتماعی و وزارت بهداشت و درمان را موظف به ساماندهی متکدیان کرد… مسئولان بهزیستی متولی اصلی بحث متکدیان را فرمانداری معرفی میکنند… متأسفانه معضل تکدیگری یک موضوع پیچیده و چندوجهی است که ساماندهی آن در یک چرخه معیوب قفل شده است… از آنجایی که مراکز اداره کل امور آسیبهای اجتماعی فاقد بخش مجزا برای کودکان است و این کودکان در بخش زنان نگهداری میشوند، بنابراین فرایند پذیرش کودکان در این مراکز صورت نمیگیرد… گذشته از تعابیری چون متولیان متعدد، موازیکاری، تمکین نکردن از قانون، کمبود بودجه، اقدامات مقطعی و سایر مواردی که هر کدام از مسئولان بهزعم خود از آن یاد میکنند، اما به راستی لازمه برخورد با پدیده نابهنجار تکدیگری کودکان چیست؟
زیرساختهایی که سالهاست مسئولان، ساماندهی متکدیان را بر پایه آن ممکن میدانند توسط چه کسی و چه زمانی قرار است فراهم شود؟ به راستی چه کسی پاسخگوی وجود کودکان متکدی در پایتخت است و معضل وجود این کودکان چه زمانی مرتفع خواهد شد؟». (خبرگزاری حکومتی ایرنا- 13آذر 95)
مشکلات ناشی از فقر نظیر انبوه متکدیان، کودکان کار، معتادان و... ، مشکلات فصلی و مقطعی نیستند که با روشهای سرکوبگرانه ضربتی بتوان آنها را برطرف کرد، بلکه این مشکلات معلول بلافصل حاکمیت چپاولگر نظام ولایتفقیه است.
بنابراین تا زمانی که این حاکمیت منحوس وجود دارد، این مشکلات نیز وجود خواهند داشت و نظام غارتگر آخوندی نمیتواند اصل فاجعه را با این اقدامات دور بزند و بپوشاند.
تصاویر سخن میگویند: