روز سهشنبه اول دی ماه وزارت کشور دولت آخوند روحانی در وحشت از خیزش و اعتراضات اجتماعی در یک اقدام سریع از طریق استانداریهایش به مدیران آبفا و مخابرات و... ابلاغیه داد که برای جلوگیری از اعتراضات و نارضایتیهای اجتماعی تا پایان انتخابات مجلس ارتجاع از قطع آب و برق و تلفن مشترکان اکیداً خودداری کنند. !
نکتهی جالب در این ابلاغیه این است که به صراحت در آن عبارت «بهمنظور جلوگیری از نارضایتیهای اجتماعی!» قید شده است.
گذشته از آن که رذالت حکومت در همین عبارات دیده میشود که میگویند بعد از انتخابات دستتان در سرکوب و فشار به مردم باز است، اما این ابلاغیه نشانگر هراس از خروشهای مردمی و همچنین نیاز شدید رژیم به آرام نگهداشتن فضای جامعه است، تا بتواند نمایش انتخاباتی خود را در بحبوحهٴ دعواهای جناحی بهویژه بر سر مجلس خبرگان، بیدردسرتر پیش ببرد.
نمونههای دیگری از این هراس هم وجود دارد: یکی از آنها این بود که بهرغم آن که ابتدا محمود بهشتی لنگرودی سخنگوی کانون صنفی معلمان، را به 9سال زندان محکوم کرد، اما با ایجاد یک همبستگی فراگیر در میان معلمان، رژیم بلافاصله مجبور به عقبنشینی شد و بهطور موقت هم که شده وی را از زندان آزاد کرد.
نمونهٴ دیگر هراس از این ”آتش زیر خاکستر“در اعترافها کارگزاران رژیم هم دیده میشود. از جمله روز 30آذر آخوند موسوینژاد عضو مجلس ارتجاع با اشاره به اعتراضات فرهنگیان گفت: ”فکر نمیکنید عدم توجه و پاسخگویی و بعضاً سرکوب این نارضایتیها به آتش زیر خاکستر تبدیل میشود؟“ (رادیو فرهنگ {رژیم} 30آذر 94)
حالا باید پرسید چرا رژیم که بهخاطر گرم کردن تنور نمایش انتخاباتی، نیاز شدیدی به آرام بودن اوضاع دارد، همزمان به بگیر و ببند و دستگیری و راهاندازی نیروهای سرکوبگرش در خیابانها متوسل میشود؟ به این خبرها نگاه کنید:
2 دی 94: دادستان عمومی و انقلاب تهران... گفت: «به پلیس در مورد مبارزه بابدحجابی و پوشش نامناسب، جمعآوری ماهواره و منع تبلیغات در شبکههای ماهوارهیی غیرمجاز دستورات قضایی پیشگیرانه صادر شده».
3 دی 94: حسن کرمیفرماندهی یگانهای ویژه ناجا گفت: «یگان ویژه نیروی انتظامی در راستای مأموریتهای محوله... .، در حفظ و حراست از ارزشهای نظام، همه سعی و توان خود را بهکار خواهد بست، »...
بهخوبی روشن است که این برنامهریزیها برای سرکوب است. در ایام اخیر هم نویسندگان، شاعران و اهالی قلم در ایران، با موج بازداشت و تحمیل کیفرهای سنگین روبهرو شدهاند. انتقال به مکان نامعلوم، بازداشت به دلایل نامشخص، توسط افراد ناشناس به همراه محکومیتهای سنگین از جمله اقدامات سرکوبگرانهای است که رژیم انجام میدهد.
راستی این رفتار دوگانه ناشی از چیست؟ پاسخ در همان کلمه بنبست است. بنبست سرکوب جامعه!. به این معنی که بهمحض شل کردن سر کیسهی ارعاب و سرکوب، تا ته کیسه پاره خواهد شد. صحت این پاسخ را، میتوان در افزایش شمار تجمعهای اعتراضی و تظاهراتها و تحصنها و نمونههای ایستادگی شجاعانهی جوانان در برابر نیروهای سرکوبگر، و حتی گوشمالی دادن مزدوران رژیم دید.
نکتهی جالب در این ابلاغیه این است که به صراحت در آن عبارت «بهمنظور جلوگیری از نارضایتیهای اجتماعی!» قید شده است.
گذشته از آن که رذالت حکومت در همین عبارات دیده میشود که میگویند بعد از انتخابات دستتان در سرکوب و فشار به مردم باز است، اما این ابلاغیه نشانگر هراس از خروشهای مردمی و همچنین نیاز شدید رژیم به آرام نگهداشتن فضای جامعه است، تا بتواند نمایش انتخاباتی خود را در بحبوحهٴ دعواهای جناحی بهویژه بر سر مجلس خبرگان، بیدردسرتر پیش ببرد.
نمونههای دیگری از این هراس هم وجود دارد: یکی از آنها این بود که بهرغم آن که ابتدا محمود بهشتی لنگرودی سخنگوی کانون صنفی معلمان، را به 9سال زندان محکوم کرد، اما با ایجاد یک همبستگی فراگیر در میان معلمان، رژیم بلافاصله مجبور به عقبنشینی شد و بهطور موقت هم که شده وی را از زندان آزاد کرد.
نمونهٴ دیگر هراس از این ”آتش زیر خاکستر“در اعترافها کارگزاران رژیم هم دیده میشود. از جمله روز 30آذر آخوند موسوینژاد عضو مجلس ارتجاع با اشاره به اعتراضات فرهنگیان گفت: ”فکر نمیکنید عدم توجه و پاسخگویی و بعضاً سرکوب این نارضایتیها به آتش زیر خاکستر تبدیل میشود؟“ (رادیو فرهنگ {رژیم} 30آذر 94)
حالا باید پرسید چرا رژیم که بهخاطر گرم کردن تنور نمایش انتخاباتی، نیاز شدیدی به آرام بودن اوضاع دارد، همزمان به بگیر و ببند و دستگیری و راهاندازی نیروهای سرکوبگرش در خیابانها متوسل میشود؟ به این خبرها نگاه کنید:
2 دی 94: دادستان عمومی و انقلاب تهران... گفت: «به پلیس در مورد مبارزه بابدحجابی و پوشش نامناسب، جمعآوری ماهواره و منع تبلیغات در شبکههای ماهوارهیی غیرمجاز دستورات قضایی پیشگیرانه صادر شده».
3 دی 94: حسن کرمیفرماندهی یگانهای ویژه ناجا گفت: «یگان ویژه نیروی انتظامی در راستای مأموریتهای محوله... .، در حفظ و حراست از ارزشهای نظام، همه سعی و توان خود را بهکار خواهد بست، »...
بهخوبی روشن است که این برنامهریزیها برای سرکوب است. در ایام اخیر هم نویسندگان، شاعران و اهالی قلم در ایران، با موج بازداشت و تحمیل کیفرهای سنگین روبهرو شدهاند. انتقال به مکان نامعلوم، بازداشت به دلایل نامشخص، توسط افراد ناشناس به همراه محکومیتهای سنگین از جمله اقدامات سرکوبگرانهای است که رژیم انجام میدهد.
راستی این رفتار دوگانه ناشی از چیست؟ پاسخ در همان کلمه بنبست است. بنبست سرکوب جامعه!. به این معنی که بهمحض شل کردن سر کیسهی ارعاب و سرکوب، تا ته کیسه پاره خواهد شد. صحت این پاسخ را، میتوان در افزایش شمار تجمعهای اعتراضی و تظاهراتها و تحصنها و نمونههای ایستادگی شجاعانهی جوانان در برابر نیروهای سرکوبگر، و حتی گوشمالی دادن مزدوران رژیم دید.