تا کنون خودکشی، محدود به جوانان و مردان سرپرست خانوار که از فقر، ستم و سرکوب رژیم آخوندی به جان آمده بودند، میشد. کسانی که برای خود راه دیگری جز این نمیدیدند و به ناگزیر اقدام به آن میکردند.
اما اکنون در حاکمیت منحوس آخوندها پدیده خودکشی به میان کودکان فقر زده نیز سرایت کرده است.
واضح است کسی که در اثر فقر و نادارای اقدام به خودکشی میکند، قبل از اقدام به خودکشی جسمی، هزاران بار مرگ روحی و روانی را بهخاطر فقر و یا تحقیر در حاکمیت ننگین آخوندی تجربه کرده است، و خودکشی جسمی آخرین مرحله این ماجرای تلخ و غمانگیز است.
خودکشی دو کودک 10ساله و مرگ فجیع آنها دراثر فقر و تحقیر درنظام آخوندی نیز در زمره فجایع نظام آخوندی برمردم ایران، و دست آورد شوم دیگری از این نظام برای مردم و بهویژه کودکان محروم و فقر زده است.
کودکانی که اقدام به خودکشی میکنند، کسانی هستند که دراثر فقر خانواده و برآورده نشدن خواستههایشان بهتدریج دچار نا امیدی و افسردگی میشوند، و در نهایت زندگی خود را به طناب داری بند میکنند که زمینههای آن را حکومت فاسد و جنایتکار آخوندی از قبل و بهتدریج برای آنها فراهم کرده است.
فقر خانواده یکی از دلایل شایع شدن خودکشی در میان نوجوانان و دانش آموزان است، اما زمینه دیگری که باعث خودکشی کودکان میشود، طبقاتی بودن نظام آموزشی حکومت آخوندی، فاصله طبقاتی در مدارس، و نوع خدماتی است است که به دانشآموزان ارایه میشود.
این امر نیز باعث تحقیر بسیاری از دانشآموزان خصوصاً دانشآموزان فقیر و بیبضاعت میشود که به نوبه خود یکی از عوامل بستر ساز خودکشی در میان نوجوانان ودانش آموزان است.
ماجرای خودکشی شوهان کودک 10ساله اشنویهای از این قرار است که مدرسه از دانشآموزان پول خواسته است، اما بهدلیل اینکه خانواده شوهان از تأمین مبلغ درخواستی او عاجز بوده است، این کودک که قبلاً نیز توسط ایادی رژیم در مدرسه مورد تحقیر قرار گرفته اقدام به خودکشی کرده است.
خودکشی دانشآموزان در شرایطی است که بسیاری از آنها بهدلیل فقر خانواده و تبعیض و تحقیر در محیط آموزشی ناگزیر به ترک تحصیل میشوند.
خبرگزاری حکومتی ایسنا 10آبان 94 در مورد دلایل خودکشی کودک اشنویهای مینویسد: ”دلایل ضد و نقیضی برای این حادثه عنوان شده که برخی رسانهها طلبکردن کمکهای مردمی مدرسه را عامل آن اعلام کردهاند. در اینباره گفته شده مبلغی که خانواده از پرداخت آن عاجز بودهاند و کودک با تهدید خانواده به خودکشی در صورت عدم تأمین این هزینه به اتاقش پناه برده و در حال دستوپنجه نرمکردن با ترس حقارت و تمسخر شدن توسط همکلاسیهایش تصمیم میگیرد به زندگیاش خاتمه دهد“.
شیوه تحقیر دانشآموزان توسط آموزش وپرورش و ایادی رژیم در مدارس هم به این صورت است که مدارس تعهدات مالی برای دانشآموزان برای تأمین هزینه آنها مشخص میکند، ایادی رژیم هنگام گرفتن پول از دانش آموزان، اسامی دانش آموزانی را که نتوانستهاند از پس از این تعهد برآیند، جلو سایر دانشآموزان از بلندگو اعلام میکنند که این امر باعث تحقیر دانشآموزان بیبضاعت جلو سایر دانشآموزان میشود و پایان این ماجرا نیز به خودکشی کودک منجرمی شود.
روند افزایش خودکشی در ایران تحت حاکمیت آخوندها وشیوع آن در میان جوانان ودانش آموزان ربط مستقیمی به سیاستهای بهره کشانه سران و غارتگران وابسته به این نظام دارد.
به عبارت دیگر این وضعیت آن روی سکه چپاول و غارت سردمداران و ایادی نظام ولایت فقیه از هر دوباند رژیم است.
ضمنا این وضعیت بیانگر ترکیدن حباب وعدههای دولت آخوند حسن روحانی مبنی برایجاد اعتماد و امید در میان مردم است.
اکنون پس از گذشت حدود۲.۵سال از حکومت این شیخ شیاد نه تنها این وعده و این سیاست محقق نشده است، بلکه وضعیت برعکس است و سیاستهای ضدمردمی دولت او باعث افزایش یاس و سرخوردگی در میان مردم شده است.
بر اساس اعلام سازمان پزشک قانونی رژیم در17شهریور 94 آمار خودکشی درچهارماهه نخست امسال نسبت به مدت مشابه افزایش پیدا کرده است، و اکنون نیز صحبت از افزایش خودکشی در میان جوانان و نوجوانان است تا جایی که طی یک هفته دو کودک بهخاطر فقر و محرومیت و تحقیر ناشی از حاکمیت آخوندها اقدام به خودکشی کردهاند.
اما اکنون در حاکمیت منحوس آخوندها پدیده خودکشی به میان کودکان فقر زده نیز سرایت کرده است.
واضح است کسی که در اثر فقر و نادارای اقدام به خودکشی میکند، قبل از اقدام به خودکشی جسمی، هزاران بار مرگ روحی و روانی را بهخاطر فقر و یا تحقیر در حاکمیت ننگین آخوندی تجربه کرده است، و خودکشی جسمی آخرین مرحله این ماجرای تلخ و غمانگیز است.
خودکشی دو کودک 10ساله و مرگ فجیع آنها دراثر فقر و تحقیر درنظام آخوندی نیز در زمره فجایع نظام آخوندی برمردم ایران، و دست آورد شوم دیگری از این نظام برای مردم و بهویژه کودکان محروم و فقر زده است.
کودکانی که اقدام به خودکشی میکنند، کسانی هستند که دراثر فقر خانواده و برآورده نشدن خواستههایشان بهتدریج دچار نا امیدی و افسردگی میشوند، و در نهایت زندگی خود را به طناب داری بند میکنند که زمینههای آن را حکومت فاسد و جنایتکار آخوندی از قبل و بهتدریج برای آنها فراهم کرده است.
فقر خانواده یکی از دلایل شایع شدن خودکشی در میان نوجوانان و دانش آموزان است، اما زمینه دیگری که باعث خودکشی کودکان میشود، طبقاتی بودن نظام آموزشی حکومت آخوندی، فاصله طبقاتی در مدارس، و نوع خدماتی است است که به دانشآموزان ارایه میشود.
این امر نیز باعث تحقیر بسیاری از دانشآموزان خصوصاً دانشآموزان فقیر و بیبضاعت میشود که به نوبه خود یکی از عوامل بستر ساز خودکشی در میان نوجوانان ودانش آموزان است.
ماجرای خودکشی شوهان کودک 10ساله اشنویهای از این قرار است که مدرسه از دانشآموزان پول خواسته است، اما بهدلیل اینکه خانواده شوهان از تأمین مبلغ درخواستی او عاجز بوده است، این کودک که قبلاً نیز توسط ایادی رژیم در مدرسه مورد تحقیر قرار گرفته اقدام به خودکشی کرده است.
خودکشی دانشآموزان در شرایطی است که بسیاری از آنها بهدلیل فقر خانواده و تبعیض و تحقیر در محیط آموزشی ناگزیر به ترک تحصیل میشوند.
خبرگزاری حکومتی ایسنا 10آبان 94 در مورد دلایل خودکشی کودک اشنویهای مینویسد: ”دلایل ضد و نقیضی برای این حادثه عنوان شده که برخی رسانهها طلبکردن کمکهای مردمی مدرسه را عامل آن اعلام کردهاند. در اینباره گفته شده مبلغی که خانواده از پرداخت آن عاجز بودهاند و کودک با تهدید خانواده به خودکشی در صورت عدم تأمین این هزینه به اتاقش پناه برده و در حال دستوپنجه نرمکردن با ترس حقارت و تمسخر شدن توسط همکلاسیهایش تصمیم میگیرد به زندگیاش خاتمه دهد“.
شیوه تحقیر دانشآموزان توسط آموزش وپرورش و ایادی رژیم در مدارس هم به این صورت است که مدارس تعهدات مالی برای دانشآموزان برای تأمین هزینه آنها مشخص میکند، ایادی رژیم هنگام گرفتن پول از دانش آموزان، اسامی دانش آموزانی را که نتوانستهاند از پس از این تعهد برآیند، جلو سایر دانشآموزان از بلندگو اعلام میکنند که این امر باعث تحقیر دانشآموزان بیبضاعت جلو سایر دانشآموزان میشود و پایان این ماجرا نیز به خودکشی کودک منجرمی شود.
روند افزایش خودکشی در ایران تحت حاکمیت آخوندها وشیوع آن در میان جوانان ودانش آموزان ربط مستقیمی به سیاستهای بهره کشانه سران و غارتگران وابسته به این نظام دارد.
به عبارت دیگر این وضعیت آن روی سکه چپاول و غارت سردمداران و ایادی نظام ولایت فقیه از هر دوباند رژیم است.
ضمنا این وضعیت بیانگر ترکیدن حباب وعدههای دولت آخوند حسن روحانی مبنی برایجاد اعتماد و امید در میان مردم است.
اکنون پس از گذشت حدود۲.۵سال از حکومت این شیخ شیاد نه تنها این وعده و این سیاست محقق نشده است، بلکه وضعیت برعکس است و سیاستهای ضدمردمی دولت او باعث افزایش یاس و سرخوردگی در میان مردم شده است.
بر اساس اعلام سازمان پزشک قانونی رژیم در17شهریور 94 آمار خودکشی درچهارماهه نخست امسال نسبت به مدت مشابه افزایش پیدا کرده است، و اکنون نیز صحبت از افزایش خودکشی در میان جوانان و نوجوانان است تا جایی که طی یک هفته دو کودک بهخاطر فقر و محرومیت و تحقیر ناشی از حاکمیت آخوندها اقدام به خودکشی کردهاند.