اگر شما هم ابهام دارید که آیا پدیده بابک زنجانی، در ایران زیر حاکمیت آخوندها، تک نمود است یا روندی زنجیرهای، لطفاً به این خبر، از خبرگزاری رویترز (بهمن 92) دقت کنید:
«بابک زنجانی یک فرد نیست، بلکه مجموعهیی است که زنجانی نمای بیرونی آن است:
خبرگزاری رویتر در گزارشی درباره استفاده سپاه پاسداران از شرایط تحریم بینالمللی برای غارت و چپاول افسار گسیخته نوشت: تحریمهای بینالمللی برای بابک زنجانی یک لقمه بزرگ بوده است...
رویتر بهنقل از یک کارخانهدار مینویسد: بابک زنجانی یک فرد نیست، بلکه مجموعهیی است که زنجانی نمای بیرونی آن است. این کارخانهدار میگوید که رشد غیرطبیعی این سرمایهدار فرصتهایی بوده است که سپاه پاسداران برای او فراهم کرده است.
به گزارش رویتر، زنجانی کمک کرد که یک شرکت بزرگ متعلق به سپاه از تحریم فرار کند.
گزارش میافزاید وقتی قاسمی از فرماندهان قدیم سپاه، وزیر نفت شد از زنجانی خواست که بهدلیل تحریم، نفت بفروشد و زنجانی اینکار را کرد
رویتر میافزاید: بهدلیل رابطه بابک زنجانی با سپاه پاسداران، باند روحانی او را بهدلیل 2700 میلیون دلار بدهی به شرکت نفت زندانی کرده است».
حال، پرسش این است: این میلیاردرهای تولید شده در نظام چپاول و فساد آخوندی، پشتشان به کجا گرم است؟ آن «بزرگ دزد» و سر فساد و دزدی مال و ثروت مردم ایران کجاست؟ باز هم، پاسخ را در گزارشی که خبرگزاری رویترز (20آبان 92) منتشر کرد، جستجو کنید:
خبرگزاری رویترز (20آبان 92) در یک گزارش تحقیقی از چپاول نجومی خامنهای پرده برمیدارد:
در این گزارش رویترز فاش کرد که خامنهای تنها در نهادی به نام «ستاد اجرایی فرمان امام»، یک امپراتوری ۹۵ میلیارد دلاری را کنترل میکند.
رویتر که به یک تحقیق شش ماهه دست زده، مینویسد: سرمایه این ستاد از طریق توقیف مال و اموال هزاران نفر از مردم ایران بهویژه اقلیتهای مذهبی به دست آمده و علاوه بر اینها تصرف دارایی شیعیان و تاجران و ایرانیانی که در خارج زندگی میکنند را نیز شامل میشود...
رویترز میافزاید: چنگال خامنهای بر قدرت، در زمینه سیاسی و بر نیروهای نظامی سالهاست که مشخص است، اما این تحقیق نشان میدهد که بعد سومی هم هست که شخص خامنهای آن را در دست دارد و آن در زمینه اقتصادی است.
به گزارش رویترز «رقم 95میلیارد دلاری امپراتوری مالی خامنهای چیزی حدود چهل درصد بیشتر از صادرات نفتی ایران در یک سال گذشته است» و ثروتی که تنها در یکی از نهادهای تحت کنترل خامنهای متراکم شده، «حتی از ثروت اندوخته شاه سرنگون شده نیز بیشتر است» و این امپراتوری اقتصادی را تنها یک نفر کنترل و اداره میکند و آن خود خامنهای است...
بهنوشته رویترز، «این ثروت انبوه، خامنهای را از اینکه از طریق مجلس و بودجه رسمی کشور مخارج کلان خود را تأمین کند، بینیاز کرده و او بدینوسیله میتواند فارغ از هر گونه کشمکش سیاسی چنین ثروت بیحسابی را در کنترل داشته باشد.
در ادامه مشروح فرازهایی از این گزارش را ملاحظه میکنید:
سازمانی که اموال مردم عادی را توقیف میکند کلید قدرت خامنهای است.
خبرگزاری رویترز، 11نوامبر، 2013:
یک زن ایرانی 82ساله اسنادی را نگه داشته است که نشان میدهد چگونه زندگی او را واژگون ساختند. او آنها را در یک ساک در خانهاش نگهداری میکند. یکی از آنها دستور دادگاه است که حکم داده سه آپارتمان در تهران متعلق به فرزندانش که سالها مالک آنها بوده، توقیف شوند. یک نامه هم در میان این اسناد هست که یکی از این ساختمانها را به حراج برای فروش گذاشتهاند و یک سند هم هست که از خود او خواسته شده که در طبقه خانه خودش که زندگی میکرده اجاره خانه بدهد.
پری وحدت حق، در نهایت اموالش را به این ترتیب از دست داد. اموال او توسط سازمانی توقیف گردید که توسط قدرتمندترین مرد ایران کنترل میشود یعنی خامنهای.
این خانم ایرانی اکنون در یک خانه سه اتاقه در اروپا یعنی هزاران کیلومتر دور از تهران زندگی میکند. نام فارسی این سازمان که او را طی این سالها تعقیب کرده «ستاد اجرای فرمان حضرت امام» نام دارد...
این ستاد یکی از قدرتمندترین سازمانها در ایران است در حالی که خیلی از ایرانیها و جهان خارج اندکی راجع به آن میدانند. این ستاد تقریباً در هر بخشی از صنعت ایران دست دارد از جمله دارایی، نفت، مخابرات و کنترل جمعیت و حتی پرورش شتر مرغ.
دارایی این نهاد را مشکل میتوان ارزیابی کرد زیرا حسابهای آن سری میباشند... اما مال و املاک و سهام تعاونی و سایر داراییهای آن بنا به محاسبه رویترز بالغ بر 95میلیارد دلار میشود که بر اساس بازار بورس و وبسایتهای وابسته و اطلاعات خزانهداری آمریکا به دست آمده است.
اما این امپراتوری اقتصادی را تنها یک نفر کنترل و اداره میکند و آن خود خامنهای میباشد...
اینکه این ستاد چگونه تشکیل شده، رویتر به یک تحقیق شش ماهه دستزده است و متوجه شده است که سرمایه این ستاد از طریق توقیف مال و اموال هزاران نفر از مردم عادی ایران شامل اعضای اقلیتهای مذهبی مانند وحدت حق که بهایی است، به دست آمده و علاوه بر اینها دارایی شیعیان و تاجران و ایرانیانی که در خارج زندگی میکنند را نیز شامل میشود...
چنگال خامنهای بر قدرت در زمینه سیاسی و بر نیروهای نظامی سالهاست که مشخص است اما این تحقیق نشان داده است که بعد سومی هم هست که او در دست دارد و آن در زمینه اقتصادی است.
از این جهت میتوان فهمید که چرا خامنهای توانسته است 24سال بر سر قدرت باشد. داشتن این ستاد به او این قدرت را میدهد که وی مستقل از مجلس و بودجه ملی بتواند عمل کند که او را از جنگ و دعواهای کثیف داخلی ایران [که در جریان است] بری میکند.
واشینگتن اهمیت این ستاد را شناخته است و در ژوئن بود که خزانهداری آمریکا تحریمهایی را علیه آن و برخی شعبات آن اعمال کرد و آن را سازمانی عظیم برای کمپانیهای پوششی دانست که از طرف رژیم ایران کار میکنند. …
دفتر حسن روحانی و دفتر وزارتخارجه او به تقاضاها برای اظهارنظر راجع به ستاد اجرای فرمان امام پاسخ ندادهاند و سفارت رژیم ایران در امارات طی صدور اطلاعیهیی یافتههای رویترز را اطلاعات پراکنده خوانده است که هیچ کدام مبنا و اساسی ندارند. و سفیر وارد جزئیات نشد. حمید واعظی مدیر این ستاد هم از طریق ایمیل پاسخ داد که اطلاعات رویتر با واقعیت فاصله دارد اما او هم وارد جزئیات نشد...
رویتر اما یک حساب کامل از تعلقات و داراییهای ستاد اجرای فرمان امام را تهیه کرده است:
ﺍمواﻝ تحت کنترل خامنهای
درست در زمانی که تحریمها به ایران فشار میآورد سازمانی که تحت کنترل خامنهای است بیش از پیش رونق میگرفت. سازمانی که توسط رهبر رژیم ایران کنترل میشود سالانه میلیاردها دلار درآمد دارد. این درآمد کمکی است به تحکیم قدرت او بر کشوری که درگیر تحریمهاست.
این سازمان که به ستاد معروف است، میلیاردها دلار از مصادره اموال ایرانیان جمع کرده بود. ستاد متوجه شد، آنچه لازم دارد، شرکتهای ترکیبی است همتراز با شرکتهای مشابه در کره جنوبی، برزیل، برزیل، ژاپن و ایالات متحده...
این سازمان وابسته به خامنهای، از یکی از بانکهای بزرگ ایران در سال 2007 میلادی و از بزرگترین شرکت مخابراتی ایران در سال 2009 سهم خریده است. و تنها یکی از چندین سرمایهگذاریاش این بوده که در سال 2010 یک هولدینگ بزرگ از زیرمجموعه خود گرفت. در سال 2010 میلادی یکی از شرکتهای زیرمجموعه ستاد چارت سازمانی تهیه کرد به اسم ”ستاد در یک نگاه“ که نشان میداد ستاد تا چه اندازه رشد کرده است. این چارت ه بهوسیله رویترز مطالعه شده است. از زمره کارهای ستاد، سرمایهگذاری در بزرگترین بانکهای کشور، همچنین سرمایهگذاری در یک شرکت کارگزاری، یک شرکت بیمه، یک نیروگاه برق، شرکتهای انرژی و ساخت و ساز، پالایش نفت، شرکت سیمان و کارخانه تولیدات نوشابه را نشان میدهد...
در ماه ژوئن، وزارت خزانهداری آمریکا ستاد و سی وهفت شرکت زیر مجموعه آن را به لیست تحریم خود اضافه کرد. در اعلان این تحریم نامی از خامنهای به چشم نمیخورد، هر چند یکی از مقامات رسمی وزارت خزانهداری بعدها به یکی از کمیتههای سنا گفت که ستاد از «بیت رهبری» کنترل میشود. وقتی سؤال شد چرا خود خامنهای هدف قرار نگرفت، مقامات رسمی آمریکا به رویترز گفتند که نمیخواهند به این حرفهای رژیم ایران صحه بگذارند که دولت آمریکا تمام این فشارها را بر آنها وارد میکند تا حکومت را سرنگون کند. یکی از مقامات رسمی دولت آمریکا گفت: «هدف ما سرنگونی حکومت نیست، بلکه فشار گذاشتن بر این حکومت است»...
به گفته یکی از بنیانگذاران عمر ستاد بیش از دو سال پیشبینی نشده بود اما تحت کنترل خامنهای، به کار خود ادامه داد و پروندههای ملکی عریض و طویلی برای خود درست کرد، گاه تحت عناوینی جعلی از دادگاه حکم تخلیه املاکی را گرفت که ادعا میکرد رها شده و متروکه هستند. در اصل بسیاری از این املاک از اقلیتهای دینی، تجار و ایرانیان مقیم خارج از ایران مصادره شده بود. از سال 2000 میلادی تا کنون، ستاد تقریباً به تمامی امور اقتصادی کشور رخنه کرده است.
بهدلیل آشکار نبودن حسابهای ستاد و به این دلیل که سهام آن در شرکتها غالباً تغییر میکند؛ تعیین ارزش نقدی ستاد کار راحتی نیست. اما رویترز بر اساس بیانیههای رسمی ستاد، اطلاعات گرفته شده از بورس اوراق بهادار تهران و وبسایتهای شرکتی و اطلاعاتی از وزارت خزانهداری، ارزش املاک، سرمایهگذاریهای شرکتی و داراییهای دیگر تحت کنترل ستاد را چیزی حدود 95میلیارددلار تخمین میزند.
چیزی حدود 52میلیارددلار از این اموال بهصورت ملک است. رئیس بخش املاک ستاد در مصاحبهای در سال 2008 میلادی گفت که این ارزش واحد املاک بوده است. از آنجا که دارییها تغییر کرده است، ممکن است که این رقم بالا و یا پایین رفته باشد. رویترز متوجه شده است که ستاد در هلدینگهای تخصصیاش هم حدود 43میلیارد دلار سرمایه دارد. ستاد از طریق یکی از شرکتهای تابعش 19 درصد سهام شرکت مخابرات ایران را بهمبلغ 3میلیارد دلار خریداری کرد...
بر اساس ارزشگذاریهای بورس اوراق بهادار تهران و اطلاعات ارائه شده در وبسایتهای شرکتها و بورس، این سرمایهگذاریها به نرخ فعلی ارز رسمی، ارزشی بیش از 400 میلیون دلار دارند.
رویترز 14 شرکت دیگر که ستاد در آنها سرمایهگذاری کرده بود را یافت- بسیاری از این سرمایهگذاریها از طریق شرکتهای دیگر بوده است- اما چون آن شرکتهای سهامی عام نیستند قابل ارزشگذاری هم نیستند... ستاد منبع قابل توجهی است که در اختیار داشتن آن خامنهای را قدرتمندتر میکند.
«بابک زنجانی یک فرد نیست، بلکه مجموعهیی است که زنجانی نمای بیرونی آن است:
خبرگزاری رویتر در گزارشی درباره استفاده سپاه پاسداران از شرایط تحریم بینالمللی برای غارت و چپاول افسار گسیخته نوشت: تحریمهای بینالمللی برای بابک زنجانی یک لقمه بزرگ بوده است...
رویتر بهنقل از یک کارخانهدار مینویسد: بابک زنجانی یک فرد نیست، بلکه مجموعهیی است که زنجانی نمای بیرونی آن است. این کارخانهدار میگوید که رشد غیرطبیعی این سرمایهدار فرصتهایی بوده است که سپاه پاسداران برای او فراهم کرده است.
به گزارش رویتر، زنجانی کمک کرد که یک شرکت بزرگ متعلق به سپاه از تحریم فرار کند.
گزارش میافزاید وقتی قاسمی از فرماندهان قدیم سپاه، وزیر نفت شد از زنجانی خواست که بهدلیل تحریم، نفت بفروشد و زنجانی اینکار را کرد
رویتر میافزاید: بهدلیل رابطه بابک زنجانی با سپاه پاسداران، باند روحانی او را بهدلیل 2700 میلیون دلار بدهی به شرکت نفت زندانی کرده است».
حال، پرسش این است: این میلیاردرهای تولید شده در نظام چپاول و فساد آخوندی، پشتشان به کجا گرم است؟ آن «بزرگ دزد» و سر فساد و دزدی مال و ثروت مردم ایران کجاست؟ باز هم، پاسخ را در گزارشی که خبرگزاری رویترز (20آبان 92) منتشر کرد، جستجو کنید:
خبرگزاری رویترز (20آبان 92) در یک گزارش تحقیقی از چپاول نجومی خامنهای پرده برمیدارد:
در این گزارش رویترز فاش کرد که خامنهای تنها در نهادی به نام «ستاد اجرایی فرمان امام»، یک امپراتوری ۹۵ میلیارد دلاری را کنترل میکند.
رویتر که به یک تحقیق شش ماهه دست زده، مینویسد: سرمایه این ستاد از طریق توقیف مال و اموال هزاران نفر از مردم ایران بهویژه اقلیتهای مذهبی به دست آمده و علاوه بر اینها تصرف دارایی شیعیان و تاجران و ایرانیانی که در خارج زندگی میکنند را نیز شامل میشود...
رویترز میافزاید: چنگال خامنهای بر قدرت، در زمینه سیاسی و بر نیروهای نظامی سالهاست که مشخص است، اما این تحقیق نشان میدهد که بعد سومی هم هست که شخص خامنهای آن را در دست دارد و آن در زمینه اقتصادی است.
به گزارش رویترز «رقم 95میلیارد دلاری امپراتوری مالی خامنهای چیزی حدود چهل درصد بیشتر از صادرات نفتی ایران در یک سال گذشته است» و ثروتی که تنها در یکی از نهادهای تحت کنترل خامنهای متراکم شده، «حتی از ثروت اندوخته شاه سرنگون شده نیز بیشتر است» و این امپراتوری اقتصادی را تنها یک نفر کنترل و اداره میکند و آن خود خامنهای است...
بهنوشته رویترز، «این ثروت انبوه، خامنهای را از اینکه از طریق مجلس و بودجه رسمی کشور مخارج کلان خود را تأمین کند، بینیاز کرده و او بدینوسیله میتواند فارغ از هر گونه کشمکش سیاسی چنین ثروت بیحسابی را در کنترل داشته باشد.
در ادامه مشروح فرازهایی از این گزارش را ملاحظه میکنید:
سازمانی که اموال مردم عادی را توقیف میکند کلید قدرت خامنهای است.
خبرگزاری رویترز، 11نوامبر، 2013:
یک زن ایرانی 82ساله اسنادی را نگه داشته است که نشان میدهد چگونه زندگی او را واژگون ساختند. او آنها را در یک ساک در خانهاش نگهداری میکند. یکی از آنها دستور دادگاه است که حکم داده سه آپارتمان در تهران متعلق به فرزندانش که سالها مالک آنها بوده، توقیف شوند. یک نامه هم در میان این اسناد هست که یکی از این ساختمانها را به حراج برای فروش گذاشتهاند و یک سند هم هست که از خود او خواسته شده که در طبقه خانه خودش که زندگی میکرده اجاره خانه بدهد.
پری وحدت حق، در نهایت اموالش را به این ترتیب از دست داد. اموال او توسط سازمانی توقیف گردید که توسط قدرتمندترین مرد ایران کنترل میشود یعنی خامنهای.
این خانم ایرانی اکنون در یک خانه سه اتاقه در اروپا یعنی هزاران کیلومتر دور از تهران زندگی میکند. نام فارسی این سازمان که او را طی این سالها تعقیب کرده «ستاد اجرای فرمان حضرت امام» نام دارد...
این ستاد یکی از قدرتمندترین سازمانها در ایران است در حالی که خیلی از ایرانیها و جهان خارج اندکی راجع به آن میدانند. این ستاد تقریباً در هر بخشی از صنعت ایران دست دارد از جمله دارایی، نفت، مخابرات و کنترل جمعیت و حتی پرورش شتر مرغ.
دارایی این نهاد را مشکل میتوان ارزیابی کرد زیرا حسابهای آن سری میباشند... اما مال و املاک و سهام تعاونی و سایر داراییهای آن بنا به محاسبه رویترز بالغ بر 95میلیارد دلار میشود که بر اساس بازار بورس و وبسایتهای وابسته و اطلاعات خزانهداری آمریکا به دست آمده است.
اما این امپراتوری اقتصادی را تنها یک نفر کنترل و اداره میکند و آن خود خامنهای میباشد...
اینکه این ستاد چگونه تشکیل شده، رویتر به یک تحقیق شش ماهه دستزده است و متوجه شده است که سرمایه این ستاد از طریق توقیف مال و اموال هزاران نفر از مردم عادی ایران شامل اعضای اقلیتهای مذهبی مانند وحدت حق که بهایی است، به دست آمده و علاوه بر اینها دارایی شیعیان و تاجران و ایرانیانی که در خارج زندگی میکنند را نیز شامل میشود...
چنگال خامنهای بر قدرت در زمینه سیاسی و بر نیروهای نظامی سالهاست که مشخص است اما این تحقیق نشان داده است که بعد سومی هم هست که او در دست دارد و آن در زمینه اقتصادی است.
از این جهت میتوان فهمید که چرا خامنهای توانسته است 24سال بر سر قدرت باشد. داشتن این ستاد به او این قدرت را میدهد که وی مستقل از مجلس و بودجه ملی بتواند عمل کند که او را از جنگ و دعواهای کثیف داخلی ایران [که در جریان است] بری میکند.
واشینگتن اهمیت این ستاد را شناخته است و در ژوئن بود که خزانهداری آمریکا تحریمهایی را علیه آن و برخی شعبات آن اعمال کرد و آن را سازمانی عظیم برای کمپانیهای پوششی دانست که از طرف رژیم ایران کار میکنند. …
دفتر حسن روحانی و دفتر وزارتخارجه او به تقاضاها برای اظهارنظر راجع به ستاد اجرای فرمان امام پاسخ ندادهاند و سفارت رژیم ایران در امارات طی صدور اطلاعیهیی یافتههای رویترز را اطلاعات پراکنده خوانده است که هیچ کدام مبنا و اساسی ندارند. و سفیر وارد جزئیات نشد. حمید واعظی مدیر این ستاد هم از طریق ایمیل پاسخ داد که اطلاعات رویتر با واقعیت فاصله دارد اما او هم وارد جزئیات نشد...
رویتر اما یک حساب کامل از تعلقات و داراییهای ستاد اجرای فرمان امام را تهیه کرده است:
ﺍمواﻝ تحت کنترل خامنهای
درست در زمانی که تحریمها به ایران فشار میآورد سازمانی که تحت کنترل خامنهای است بیش از پیش رونق میگرفت. سازمانی که توسط رهبر رژیم ایران کنترل میشود سالانه میلیاردها دلار درآمد دارد. این درآمد کمکی است به تحکیم قدرت او بر کشوری که درگیر تحریمهاست.
این سازمان که به ستاد معروف است، میلیاردها دلار از مصادره اموال ایرانیان جمع کرده بود. ستاد متوجه شد، آنچه لازم دارد، شرکتهای ترکیبی است همتراز با شرکتهای مشابه در کره جنوبی، برزیل، برزیل، ژاپن و ایالات متحده...
این سازمان وابسته به خامنهای، از یکی از بانکهای بزرگ ایران در سال 2007 میلادی و از بزرگترین شرکت مخابراتی ایران در سال 2009 سهم خریده است. و تنها یکی از چندین سرمایهگذاریاش این بوده که در سال 2010 یک هولدینگ بزرگ از زیرمجموعه خود گرفت. در سال 2010 میلادی یکی از شرکتهای زیرمجموعه ستاد چارت سازمانی تهیه کرد به اسم ”ستاد در یک نگاه“ که نشان میداد ستاد تا چه اندازه رشد کرده است. این چارت ه بهوسیله رویترز مطالعه شده است. از زمره کارهای ستاد، سرمایهگذاری در بزرگترین بانکهای کشور، همچنین سرمایهگذاری در یک شرکت کارگزاری، یک شرکت بیمه، یک نیروگاه برق، شرکتهای انرژی و ساخت و ساز، پالایش نفت، شرکت سیمان و کارخانه تولیدات نوشابه را نشان میدهد...
در ماه ژوئن، وزارت خزانهداری آمریکا ستاد و سی وهفت شرکت زیر مجموعه آن را به لیست تحریم خود اضافه کرد. در اعلان این تحریم نامی از خامنهای به چشم نمیخورد، هر چند یکی از مقامات رسمی وزارت خزانهداری بعدها به یکی از کمیتههای سنا گفت که ستاد از «بیت رهبری» کنترل میشود. وقتی سؤال شد چرا خود خامنهای هدف قرار نگرفت، مقامات رسمی آمریکا به رویترز گفتند که نمیخواهند به این حرفهای رژیم ایران صحه بگذارند که دولت آمریکا تمام این فشارها را بر آنها وارد میکند تا حکومت را سرنگون کند. یکی از مقامات رسمی دولت آمریکا گفت: «هدف ما سرنگونی حکومت نیست، بلکه فشار گذاشتن بر این حکومت است»...
به گفته یکی از بنیانگذاران عمر ستاد بیش از دو سال پیشبینی نشده بود اما تحت کنترل خامنهای، به کار خود ادامه داد و پروندههای ملکی عریض و طویلی برای خود درست کرد، گاه تحت عناوینی جعلی از دادگاه حکم تخلیه املاکی را گرفت که ادعا میکرد رها شده و متروکه هستند. در اصل بسیاری از این املاک از اقلیتهای دینی، تجار و ایرانیان مقیم خارج از ایران مصادره شده بود. از سال 2000 میلادی تا کنون، ستاد تقریباً به تمامی امور اقتصادی کشور رخنه کرده است.
بهدلیل آشکار نبودن حسابهای ستاد و به این دلیل که سهام آن در شرکتها غالباً تغییر میکند؛ تعیین ارزش نقدی ستاد کار راحتی نیست. اما رویترز بر اساس بیانیههای رسمی ستاد، اطلاعات گرفته شده از بورس اوراق بهادار تهران و وبسایتهای شرکتی و اطلاعاتی از وزارت خزانهداری، ارزش املاک، سرمایهگذاریهای شرکتی و داراییهای دیگر تحت کنترل ستاد را چیزی حدود 95میلیارددلار تخمین میزند.
چیزی حدود 52میلیارددلار از این اموال بهصورت ملک است. رئیس بخش املاک ستاد در مصاحبهای در سال 2008 میلادی گفت که این ارزش واحد املاک بوده است. از آنجا که دارییها تغییر کرده است، ممکن است که این رقم بالا و یا پایین رفته باشد. رویترز متوجه شده است که ستاد در هلدینگهای تخصصیاش هم حدود 43میلیارد دلار سرمایه دارد. ستاد از طریق یکی از شرکتهای تابعش 19 درصد سهام شرکت مخابرات ایران را بهمبلغ 3میلیارد دلار خریداری کرد...
بر اساس ارزشگذاریهای بورس اوراق بهادار تهران و اطلاعات ارائه شده در وبسایتهای شرکتها و بورس، این سرمایهگذاریها به نرخ فعلی ارز رسمی، ارزشی بیش از 400 میلیون دلار دارند.
رویترز 14 شرکت دیگر که ستاد در آنها سرمایهگذاری کرده بود را یافت- بسیاری از این سرمایهگذاریها از طریق شرکتهای دیگر بوده است- اما چون آن شرکتهای سهامی عام نیستند قابل ارزشگذاری هم نیستند... ستاد منبع قابل توجهی است که در اختیار داشتن آن خامنهای را قدرتمندتر میکند.
یکی از کارمندان سابق ستاد میگوید، خامنهای اعضای هیأت مدیره ستاد را خودش تعیین میکند. اما مدیریت سازمان را به دیگران محول میکند. دغدغه اصلی خامنهای سود سالانه ستاد است که صرف بوروکراسی خود او میشود...
ستاد یکی از اولین قدمهایش برای فراتر رفتن از حیطه املاک را در سال 2000 میلادی با تأسیس شرکتی به نام ”شرکت سرمایهگذاری تدبیر“ برداشت. این شرکت یکی از حداقل پنج اهرمی است که از طریق آنها ستاد سهام شرکتهای خود را مدیریت میکند... شرکت تدبیر که یک سازمان سرمایهگذاری ستاد است. سهمی از بانک پارسیان را خریداری کرده است... . به نظر کارمند سابق بانک پارسیان ورود تدبیر به بانک پارسیان بسیار شبیه به یک اشغال خصمانه بود... یکی از بزرگترین معاملات ستاد در سال 2009 انجام شد وقتی که ستاد بخشی از سهام بزرگترین شرکت مخابراتی کل کشور را خرید که تقریباً انحصار خطوط تلفنهای خانگی ایران را در دست دارد.
بنا بر اسلایدی که یکی از شرکتهای تابع ستاد در سال 2010 تهیه کرده بود، در آن سال ستاد 38درصد از کنسرسیومی به نام شرکت توسعه اعتماد مبین را در دست داشت. یک سال پیش از آن این کنسرسیوم از شرکت مخابرات ایران 50درصد بهعلاوه یک سهم خریده بود بهمبلغ ۷.۸میلیارددلار... . این کنسرسیوم برنده که بزرگترین سهامدارش شرکتی بوده تحت کنترل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، باید بیست درصد پیشپرداخت میکرد وهشت سال فرصت داشت که پرداخت کل مبلغ را تمام کند.
در سال 2010 مزایای بیشتری هم نصیب ستاد شد از جمله شرکت سرمایهگذاری ری که ارزشش به برآورد وزارت خزانهداری آمریکا در سال 2010 چیزی حدود چهل میلیارددلار تخمین زده شده بود...
عدالت خشن
بعد ﺍز به قدرﺕ رسیدن خامنهای ایران بهطور جدی و ﺭسمی شروع به تهیه و تنظیم قوانینی برای مصادره اموال کرد که میخواست سرمایه اصلی ستاد بشود.
خمینی دو ماه قبل از مرگش سعی کرد قدمی ﺩر حل مشکلاتی که با آن روبهرو بود بردارد.
زمین و اموال کسانی که به دشمنی با انقلاب اسلامی متهم بودند به یکباره مصادره میشد. خمینی فرمانی دو پاراگرافی خطاب به دو تن از دست یارانش صادر کرد تا اطمینان حاصل کند بیشتر درآمدها ناشی از اموال مصادرهیی صرف امور خیریه میشود.
این امر منجر به تشکیل سازمانی شد به اسم ستادی که تحت نظارت رهبر رژیم ایران بود. به گفته یکی از دستیاران او، ستاد بنا بود که نظارتی بر اموال مصادرهیی انجام بدهد و بعد از دو سال هم خود به خود منحل بشود.
با گذشت بیست و چهار سال از آن روز، ستاد به یک غول اقتصادی تبدیل شده است. خامنهای که جانشین خمینی شد، برای جمعآوری دهها میلیارد دلار، ستاد را مستمسک خود قرارداده است و حالا درآمدهای تحت کنترلش با ثروتی که شاه در دست داشت پهلو میزند.
تحقیقات رویترز مشخص کرده است که دولت هایی، که در زمان خامنهای تشکیل شدهاند، مصادره اموال را قانونی کردهاند و کنترل اموال به دست آمده را به ستاد سپردهاند. خامنهای و قضات و مجلس در طی این چند سال بهمنظور تقویت ستاد، هم فرمانها و بخشنامههای زیادی صادر کردهاند و هم تفاسیر متعددی از قانون اساسی ارایه دادهاند و هم رویههای قضایی زیادی را سند کار خود قرار دادهاند. یکی از آخرین بخشنامهها در خردادماه گذشته درست بعد از انتخاب حسن روحانی بهریاست جمهوری صادر شد. نیت پشت این فرایند حقوقی پر زحمت معلوم نیست.
ولی این تغییرات قانونی چند هدف مشخص داشت. این فرمان باعث شد که ستاد بتواند باقی موسساتی را که به اسم رهبری میخواستند اموال دیگران را مصادره کنند از صحنه رفابت کنار بزند.
حکمی که خصوصیسازی را مطابق قانون اساسی دانست، راه ستاد را هموار کرد تا بتواند از فعالیتهای ملکی هم پا را فراتر بگذارد و وارد عرصه سرمایهگذاری و تصاحب شرکتهای مختلف بشود.
دقت به رعایت رویههای قانونی به خامنهای و ستاد اجازه داد که یکی از مهمترین دلایل انقلاب اسلامی علیه شاه از نظر خمینی را توجیه کنند: همان مصادره اموال مردم. شاه سابق ایران محمدرضاشاه، تاج و تخت را از پدری به ارث برده بود که از طریق سلب مالکیتهای وسیع مرد از زمینهای خودشان در اوایل قرن بیستم برای خودش ثروتی به هم زده بود. در اکتبر 2010 میلادی خامنهای طی یک سخنرانی این خاطره را دوباره زنده کرد.
دولتهایی که در زمان خامنهای روی کار بودند قانون را مستمسک اعمال قدرت خود قرار دادهاند. برای مثال اصل چهل و نه قانون اساسی را که اجازه ضبط اموال را به دولت میدهد، وسیله خود قرار دادهاند تا بتوانند اموال مردم را مصادره کنند.
ستاد به تکیه گاهی برای خامنهای تبدیل شده است. در این سالها که تحریمهای غرب اقتصاد ایران را تحت فشار قرارداده است، ستاد برای خامنهای منبع مالی مستقلی فراهم کرده است که بهوسیله آن بتواند تأمین مالی حکومت خود را تضمین کند...
در سال 1388 ستاد در بزرگترین معاملهای که تا بهحال در ایران انجام شده، یعنی خصوصیسازی شرکت مخابرات ایران، برنده شد. بر اساس اسنادی که رویترز آنها را بررسی کرده است، یک شرکت وابسته به ستاد 38درصد سهام کنسرسیومی را در دست داشت که برنده واگذاری سهام شرکت مخابرات ایران شد... . برنده اصلی این مزایده البته سپاه پاسداران بود که بیشترین سهم را از کنسرسیوم برنده تحت کنترل داشت...
ستاد از دید عموم پنهان است. رئیس فعلی ستاد محمد مخبر است که از نزد یکان خامنهای است و بنا به گفته وبسایت بانک سینا او رئیس هیأت مدیره این بانک هم هست، اتحادیه اروپا نام او را در لیست تحریم شدگان سال 2010 میلادی خود قرارداد...
ستاد اطلاعات زیادی در مورد دخل و خرج و یا کارمندانش نمیدهد. ساختمان اصلی آن ساختمان سیمانی بلند خاکستری رنگی است درقلب تجاریترین محله تهران که پنجرههای بسیار کوچکی دارد. یکی از کارمندان سابق ستاد میگوید: ”اگر ندانید که این ساختمان این جاست، ممکن است از کنارش رد شوید و آن را نبینید“.